عباس بن ربیعه بن حارث: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ']]↵رده:قبیله نامعلوم' به ']]')
برچسب: واگردانی دستی
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۵۰: خط ۵۰:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
او فرزند [[ربیعه بن حارث بن عبدالمطلب]]، از [[تابعین]] [[اصحاب]] و از [[یاران]] [[مخلص]] [[امیرمؤمنان]] {{ع}} بود<ref>رجال طوسی، ص۴۷، ش۱۲.</ref>. او در [[جنگ صفین]] در حالی که [[غرق]] در [[سلاح]] بود آن [[حضرت]] را [[یاری]] کرد و [[حضرت]] هم به او [[عنایت]] بسیار داشت، لذا به خاطر همین علاقه زیادی که [[امام]] {{ع}} به او داشت، در [[جنگ صفین]] به او فرمود: "تا به تو اجازه ندادم با [[دشمن]] [[جنگ]] نکن".
او فرزند [[ربیعه بن حارث بن عبدالمطلب]]، از [[تابعین]] [[اصحاب]] و از [[یاران]] [[مخلص]] [[امیرمؤمنان]] {{ع}} بود<ref>رجال طوسی، ص۴۷، ش۱۲.</ref>. او در [[جنگ صفین]] در حالی که [[غرق]] در [[سلاح]] بود آن [[حضرت]] را [[یاری]] کرد و [[حضرت]] هم به او [[عنایت]] بسیار داشت، لذا به خاطر همین علاقه زیادی که [[امام]] {{ع}} به او داشت، در [[جنگ صفین]] به او فرمود: «تا به تو اجازه ندادم با [[دشمن]] [[جنگ]] نکن».
عباس گفت: قبول دارم، اما اگر کسی مرا به [[جنگ]] فراخواند، باز هم نروم؟ [[امام]] فرمود: "نه، به [[مبارزه]] با وی نرو؛ زیرا برای تو [[اطاعت امام]] بر [[اجابت]] دشمنت اولی است و بدان که [[معاویه]] [[دوست]] دارد تمامی [[بنی‌هاشم]] را از بین ببرد تا کسی از آنان باقی نماند و [[نور]] [[خدا]] را خاموش کند"<ref>تنقیح المقال، ج۲، ص۱۲۶؛ و ر. ک: مناقب ابن‌شهرآشوب، ج۳، ص۱۷۶.</ref>.
عباس گفت: قبول دارم، اما اگر کسی مرا به [[جنگ]] فراخواند، باز هم نروم؟ [[امام]] فرمود: «نه، به [[مبارزه]] با وی نرو؛ زیرا برای تو [[اطاعت امام]] بر [[اجابت]] دشمنت اولی است و بدان که [[معاویه]] [[دوست]] دارد تمامی [[بنی‌هاشم]] را از بین ببرد تا کسی از آنان باقی نماند و [[نور]] [[خدا]] را خاموش کند»<ref>تنقیح المقال، ج۲، ص۱۲۶؛ و ر. ک: مناقب ابن‌شهرآشوب، ج۳، ص۱۷۶.</ref>.


به خاطر همین علاقه، وقتی [[امام]] {{ع}} شنید که [[معاویه]] برای کشتن عباس این [[یار]] با وفایش جایزه [[تعیین]] کرده است، و به [[دستور]] او دو تن از نیروهای رزمنده‌اش برای کشتن عباس به میدان فرستاده تا با او به [[مبارزه]] بپردازند، بی‌فاصله [[امام]] {{ع}} از عباس خواست از رفتن به میدان خودداری کند و [[حضرت]] {{ع}} خود به طور ناشناس و با [[لباس]] و [[سلاح]] عباس به میدان رفت و آن دو را به [[هلاکت]] رساند و عباس را از خطر [[مرگ]] [[نجات]] داد<ref>تنقیح المقال، ج۲، ص۱۲۶. </ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۸۱۳.</ref>
به خاطر همین علاقه، وقتی [[امام]] {{ع}} شنید که [[معاویه]] برای کشتن عباس این [[یار]] با وفایش جایزه [[تعیین]] کرده است، و به [[دستور]] او دو تن از نیروهای رزمنده‌اش برای کشتن عباس به میدان فرستاده تا با او به [[مبارزه]] بپردازند، بی‌فاصله [[امام]] {{ع}} از عباس خواست از رفتن به میدان خودداری کند و [[حضرت]] {{ع}} خود به طور ناشناس و با [[لباس]] و [[سلاح]] عباس به میدان رفت و آن دو را به [[هلاکت]] رساند و عباس را از خطر [[مرگ]] [[نجات]] داد<ref>تنقیح المقال، ج۲، ص۱۲۶. </ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۸۱۳.</ref>

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۰۶

عباس بن ربیعه بن حارث
تصویر نمادین جنگ صفین
نام کاملعباس بن ربیعه بن حارث
جنسیتمرد
پدرربیعه بن حارث بن عبدالمطلب
از اصحابامام علی
حضور در جنگجنگ صفین

مقدمه

او فرزند ربیعه بن حارث بن عبدالمطلب، از تابعین اصحاب و از یاران مخلص امیرمؤمنان (ع) بود[۱]. او در جنگ صفین در حالی که غرق در سلاح بود آن حضرت را یاری کرد و حضرت هم به او عنایت بسیار داشت، لذا به خاطر همین علاقه زیادی که امام (ع) به او داشت، در جنگ صفین به او فرمود: «تا به تو اجازه ندادم با دشمن جنگ نکن». عباس گفت: قبول دارم، اما اگر کسی مرا به جنگ فراخواند، باز هم نروم؟ امام فرمود: «نه، به مبارزه با وی نرو؛ زیرا برای تو اطاعت امام بر اجابت دشمنت اولی است و بدان که معاویه دوست دارد تمامی بنی‌هاشم را از بین ببرد تا کسی از آنان باقی نماند و نور خدا را خاموش کند»[۲].

به خاطر همین علاقه، وقتی امام (ع) شنید که معاویه برای کشتن عباس این یار با وفایش جایزه تعیین کرده است، و به دستور او دو تن از نیروهای رزمنده‌اش برای کشتن عباس به میدان فرستاده تا با او به مبارزه بپردازند، بی‌فاصله امام (ع) از عباس خواست از رفتن به میدان خودداری کند و حضرت (ع) خود به طور ناشناس و با لباس و سلاح عباس به میدان رفت و آن دو را به هلاکت رساند و عباس را از خطر مرگ نجات داد[۳].[۴]

منابع

پانویس

  1. رجال طوسی، ص۴۷، ش۱۲.
  2. تنقیح المقال، ج۲، ص۱۲۶؛ و ر. ک: مناقب ابن‌شهرآشوب، ج۳، ص۱۷۶.
  3. تنقیح المقال، ج۲، ص۱۲۶.
  4. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۸۱۳.