اراده در عرفان اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== معناشناسی == | == معناشناسی == | ||
[[اراده]] در لغت مصدر باب [[افعال]]، بهمعنای قصد کردن<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۳، ص۱۸۸.</ref>، خواستن و به چیزی میل و رغبت کردن<ref>القاموسالمحیط، ج۱، ص۴۱۵ «رود».</ref> و از مادّه «رَوْد» بهمعنای طلب کردن با [[اختیار]] و [[انتخاب]]<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۴، ص۲۷۰.</ref> و تردّد کردن برای | [[اراده]] در لغت مصدر باب [[افعال]]، بهمعنای قصد کردن<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۳، ص۱۸۸.</ref>، خواستن و به چیزی میل و رغبت کردن<ref>القاموسالمحیط، ج۱، ص۴۱۵ «رود».</ref> و از مادّه «رَوْد» بهمعنای طلب کردن با [[اختیار]] و [[انتخاب]]<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۴، ص۲۷۰.</ref> و تردّد کردن برای طلب چیزی با [[رفق]] و نرمی<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۷۱.</ref> است<ref>[[محمد حسین حشمتپور|حشمتپور، محمد حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲]]، ص ۴۴۲؛ [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص ۶۶-۶۷.</ref>. همچنین اراده صفت ترجیحدهنده یکی از دو طرف فعل و ترک، همراه با [[علم]] و شعور است<ref>[[محمد حسین حشمتپور|حشمتپور، محمد حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲]]، ص ۴۴۲.</ref>. | ||
و در اصطلاح عبارت است از: تحت کنترل قراردادن همه [[میلهای نفسانی]] و ضد میلهای [[نفسانی]] یعنی تنفّرها، خوفها و ترسها. اراده نیرویی است در [[انسان]] که همه میلها و ضد میلها، همه کششها و تنفّرها، خوفها، [[بیمها]] و ترسها را تحت اختیار خود قرار میدهد و نمیگذارد یک میل یا ضدّ میل انسان را به یک طرف بکشد<ref>[[مرتضی مطهری]]، فلسفه اخلاق، ص۴۹.</ref>. به عبارتی اراده مربوط است به [[مالک]] بودن بر نفس و [[احساسات]] خود<ref>[[مرتضی مطهری]]، مجموعه آثار، ج۷، ص۳۵۹.</ref>. البته باید دانست اراده نیز تحت [[فرمان]] [[عقل]] است؛ یعنی عقل تشخیص میدهد و اراده انجام میدهد<ref>[[مرتضی مطهری]]، مجموعه آثار، ج۲، ص۲۸۱.</ref><ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۷۴.</ref> | و در اصطلاح عبارت است از: تحت کنترل قراردادن همه [[میلهای نفسانی]] و ضد میلهای [[نفسانی]] یعنی تنفّرها، خوفها و ترسها. اراده نیرویی است در [[انسان]] که همه میلها و ضد میلها، همه کششها و تنفّرها، خوفها، [[بیمها]] و ترسها را تحت اختیار خود قرار میدهد و نمیگذارد یک میل یا ضدّ میل انسان را به یک طرف بکشد<ref>[[مرتضی مطهری]]، فلسفه اخلاق، ص۴۹.</ref>. به عبارتی اراده مربوط است به [[مالک]] بودن بر نفس و [[احساسات]] خود<ref>[[مرتضی مطهری]]، مجموعه آثار، ج۷، ص۳۵۹.</ref>. البته باید دانست اراده نیز تحت [[فرمان]] [[عقل]] است؛ یعنی عقل تشخیص میدهد و اراده انجام میدهد<ref>[[مرتضی مطهری]]، مجموعه آثار، ج۲، ص۲۸۱.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۷۴.</ref> | ||
"اراده" قوّهای مرکب از [[شهوت]]، [[حاجت]] و آرزوست و بر [[اشتیاق]] [[دل]] به چیزی یا حکمی که سزاوار است ـ خواه انجام شود یا نشود ـ اطلاق میشود<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۷۱.</ref><ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص | "اراده" قوّهای مرکب از [[شهوت]]، [[حاجت]] و آرزوست و بر [[اشتیاق]] [[دل]] به چیزی یا حکمی که سزاوار است ـ خواه انجام شود یا نشود ـ اطلاق میشود<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۷۱.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص ۶۶-۶۷.</ref> | ||
== [[اراده]] در [[عرفان]] == | == [[اراده]] در [[عرفان]] == | ||
در عرفان، اراده یکی از منازل [[سلوک]] دانسته شده است و برخی آن را نخستین [[درجه]] از سلوک [[عارفان]] دانسته و گفتهاند: در چنگ زدن به دستگیره محکم [[الهی]] رغبتی است که باعث میشود [[باطن]] شخص برای اتّصال [[حقیقی]] به عالم [[قدس]] بهسوی آن حرکت کند. این رغبت در پیتصدیق جازم ـ خواه از راه [[یقین]] برهانی بهدست آید یا [[اعتقاد]] [[ایمانی]] ـ حاصل میشود<ref>الاشارات و التنبیهات، ج۳، ص۳۷۸.</ref>. برخی دیگر در تبیین آن گفتهاند: نفس را از خواستههایش منع کردن و او را به [[اوامر]] [[حق]] و [[رضا]] به قضای او متوجّه ساختن یا ترک کردن | در عرفان، اراده یکی از منازل [[سلوک]] دانسته شده است و برخی آن را نخستین [[درجه]] از سلوک [[عارفان]] دانسته و گفتهاند: در چنگ زدن به دستگیره محکم [[الهی]] رغبتی است که باعث میشود [[باطن]] شخص برای اتّصال [[حقیقی]] به عالم [[قدس]] بهسوی آن حرکت کند. این رغبت در پیتصدیق جازم ـ خواه از راه [[یقین]] برهانی بهدست آید یا [[اعتقاد]] [[ایمانی]] ـ حاصل میشود<ref>الاشارات و التنبیهات، ج۳، ص۳۷۸.</ref>. برخی دیگر در تبیین آن گفتهاند: نفس را از خواستههایش منع کردن و او را به [[اوامر]] [[حق]] و [[رضا]] به قضای او متوجّه ساختن یا ترک کردن عادت و ترکِ فرورفتن در [[شهوات]] و [[غفلت]] از حق و توجّه به امور [[دنیایی]]<ref>الطبقات الصوفیه، ص۴۷۵.</ref> یا انگیزههای [[حقیقت]] را از روی میل و رغبت اجابتکردن<ref>شرح منازل السائرین، ص۶۶.</ref> یا [[دل]] را به طلب حق متوجّه ساختن<ref>مصطلحات التصوف، ص۴۷.</ref> یا مبدأ [[محبّت]] یا پارهای از [[آتش]] محبّت که در دل میافتد و شخص را به [[اجابت]] انگیزههای حقیقت سوق میدهد<ref>مصطلحات التصوف، ص۷۶ـ۹۶.</ref>.<ref>[[محمد حسین حشمتپور|حشمتپور، محمد حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج ۲]]، ص ۴۴۲ ـ ۴۴۳؛ [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۷۴.</ref> | ||
نسبت دادن اراده به موجوداتی مانند دیوار<ref>سوره کهف، آیه | نسبت دادن اراده به موجوداتی مانند دیوار<ref>سوره کهف، آیه ۷۷.</ref>. که دارای شعور نیستند، مجاز است<ref>المیزان، ج۱۳، ص۵۹ـ۶۰ و ۳۴۶.</ref>؛ البتّه در این خصوص باید به این نکته توجّه داشت که نگاه ما به موجودات، دو گونه است: گاهی با دید واقعی و حقیقی به اصل حقیقت وجود بدون در نظر گرفتن مراتب آن نظر میکنیم. در این صورت، تمام موجودات، حتّی جمادات بهاندازه بهرهای که از وجود دارند، دارای [[علم]] و شعور و ارادهاند و اسناد اراده به آنها حقیقی است؛ ولی گاهی با دید ظاهری به مقایسه بین مراتب وجود میپردازیم. با این دید، موجودات به دو بخش با شعور و فاقد شعور تقسیم میشوند و اسناد [[اراده]] به قسم اوّل، [[حقیقت]]، و به قسم دوم، مجاز خواهد بود؛ بنابراین، اراده مانند وجود، مشترک [[معنوی]] است که حقیقت آن واحد، ولی دارای مراتب است<ref>اسفار، ج۶، ص۳۳۵ـ۳۳۶؛ الدرر الفوائد، ج۲، ص۷۹.</ref>.<ref>[[محمد حسین حشمتپور|حشمتپور، محمد حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲]]، ص ۴۴۳.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ کنونی تا ۸ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۳۵
معناشناسی
اراده در لغت مصدر باب افعال، بهمعنای قصد کردن[۱]، خواستن و به چیزی میل و رغبت کردن[۲] و از مادّه «رَوْد» بهمعنای طلب کردن با اختیار و انتخاب[۳] و تردّد کردن برای طلب چیزی با رفق و نرمی[۴] است[۵]. همچنین اراده صفت ترجیحدهنده یکی از دو طرف فعل و ترک، همراه با علم و شعور است[۶].
و در اصطلاح عبارت است از: تحت کنترل قراردادن همه میلهای نفسانی و ضد میلهای نفسانی یعنی تنفّرها، خوفها و ترسها. اراده نیرویی است در انسان که همه میلها و ضد میلها، همه کششها و تنفّرها، خوفها، بیمها و ترسها را تحت اختیار خود قرار میدهد و نمیگذارد یک میل یا ضدّ میل انسان را به یک طرف بکشد[۷]. به عبارتی اراده مربوط است به مالک بودن بر نفس و احساسات خود[۸]. البته باید دانست اراده نیز تحت فرمان عقل است؛ یعنی عقل تشخیص میدهد و اراده انجام میدهد[۹].[۱۰]
"اراده" قوّهای مرکب از شهوت، حاجت و آرزوست و بر اشتیاق دل به چیزی یا حکمی که سزاوار است ـ خواه انجام شود یا نشود ـ اطلاق میشود[۱۱].[۱۲]
اراده در عرفان
در عرفان، اراده یکی از منازل سلوک دانسته شده است و برخی آن را نخستین درجه از سلوک عارفان دانسته و گفتهاند: در چنگ زدن به دستگیره محکم الهی رغبتی است که باعث میشود باطن شخص برای اتّصال حقیقی به عالم قدس بهسوی آن حرکت کند. این رغبت در پیتصدیق جازم ـ خواه از راه یقین برهانی بهدست آید یا اعتقاد ایمانی ـ حاصل میشود[۱۳]. برخی دیگر در تبیین آن گفتهاند: نفس را از خواستههایش منع کردن و او را به اوامر حق و رضا به قضای او متوجّه ساختن یا ترک کردن عادت و ترکِ فرورفتن در شهوات و غفلت از حق و توجّه به امور دنیایی[۱۴] یا انگیزههای حقیقت را از روی میل و رغبت اجابتکردن[۱۵] یا دل را به طلب حق متوجّه ساختن[۱۶] یا مبدأ محبّت یا پارهای از آتش محبّت که در دل میافتد و شخص را به اجابت انگیزههای حقیقت سوق میدهد[۱۷].[۱۸]
نسبت دادن اراده به موجوداتی مانند دیوار[۱۹]. که دارای شعور نیستند، مجاز است[۲۰]؛ البتّه در این خصوص باید به این نکته توجّه داشت که نگاه ما به موجودات، دو گونه است: گاهی با دید واقعی و حقیقی به اصل حقیقت وجود بدون در نظر گرفتن مراتب آن نظر میکنیم. در این صورت، تمام موجودات، حتّی جمادات بهاندازه بهرهای که از وجود دارند، دارای علم و شعور و ارادهاند و اسناد اراده به آنها حقیقی است؛ ولی گاهی با دید ظاهری به مقایسه بین مراتب وجود میپردازیم. با این دید، موجودات به دو بخش با شعور و فاقد شعور تقسیم میشوند و اسناد اراده به قسم اوّل، حقیقت، و به قسم دوم، مجاز خواهد بود؛ بنابراین، اراده مانند وجود، مشترک معنوی است که حقیقت آن واحد، ولی دارای مراتب است[۲۱].[۲۲]
منابع
پانویس
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ج۳، ص۱۸۸.
- ↑ القاموسالمحیط، ج۱، ص۴۱۵ «رود».
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۴، ص۲۷۰.
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۷۱.
- ↑ حشمتپور، محمد حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲، ص ۴۴۲؛ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص ۶۶-۶۷.
- ↑ حشمتپور، محمد حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲، ص ۴۴۲.
- ↑ مرتضی مطهری، فلسفه اخلاق، ص۴۹.
- ↑ مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۷، ص۳۵۹.
- ↑ مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۲، ص۲۸۱.
- ↑ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۷۴.
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۷۱.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص ۶۶-۶۷.
- ↑ الاشارات و التنبیهات، ج۳، ص۳۷۸.
- ↑ الطبقات الصوفیه، ص۴۷۵.
- ↑ شرح منازل السائرین، ص۶۶.
- ↑ مصطلحات التصوف، ص۴۷.
- ↑ مصطلحات التصوف، ص۷۶ـ۹۶.
- ↑ حشمتپور، محمد حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم ج ۲، ص ۴۴۲ ـ ۴۴۳؛ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۷۴.
- ↑ سوره کهف، آیه ۷۷.
- ↑ المیزان، ج۱۳، ص۵۹ـ۶۰ و ۳۴۶.
- ↑ اسفار، ج۶، ص۳۳۵ـ۳۳۶؛ الدرر الفوائد، ج۲، ص۷۹.
- ↑ حشمتپور، محمد حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲، ص ۴۴۳.