اراده در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == == منابع ==' به '== منابع ==') |
|||
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = اراده | |||
| عنوان مدخل = اراده | |||
| مداخل مرتبط = [[اراده در قرآن]] - [[اراده در کلام اسلامی]] - [[اراده در عرفان اسلامی]] - [[اراده در فقه سیاسی]] - [[اراده در معارف و سیره رضوی]] - [[اراده در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
== | == معناشناسی == | ||
[[اراده]] در لغت مصدر باب [[افعال]]، بهمعنای قصد کردن<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۳، ص۱۸۸.</ref>، خواستن و به چیزی میل و رغبت کردن<ref>القاموسالمحیط، ج۱، ص۴۱۵ «رود».</ref> و از مادّه «رَوْد» بهمعنای طلب کردن با [[اختیار]] و [[انتخاب]]<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۴، ص۲۷۰.</ref> و تردّد کردن برای | [[اراده]] در لغت مصدر باب [[افعال]]، بهمعنای قصد کردن<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۳، ص۱۸۸.</ref>، خواستن و به چیزی میل و رغبت کردن<ref>القاموسالمحیط، ج۱، ص۴۱۵ «رود».</ref> و از مادّه «رَوْد» بهمعنای طلب کردن با [[اختیار]] و [[انتخاب]]<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۴، ص۲۷۰.</ref> و تردّد کردن برای طلب چیزی با [[رفق]] و نرمی<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۷۱.</ref> است<ref>[[محمد حسین حشمتپور|حشمتپور، محمد حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۲، ص ۴۴۲؛ [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص ۶۶-۶۷.</ref>. همچنین اراده صفت ترجیحدهنده یکی از دو طرف فعل و ترک، همراه با [[علم]] و شعور است<ref>[[محمد حسین حشمتپور|حشمتپور، محمد حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲]]، ص ۴۴۲.</ref>. | ||
و در اصطلاح عبارت است از: تحت کنترل قراردادن همه [[میلهای نفسانی]] و ضد میلهای [[نفسانی]] یعنی تنفّرها، خوفها و ترسها. اراده نیرویی است در [[انسان]] که همه میلها و ضد میلها، همه کششها و تنفّرها، خوفها، [[بیمها]] و ترسها را تحت اختیار خود قرار میدهد و نمیگذارد یک میل یا ضدّ میل انسان را به یک طرف بکشد<ref>[[مرتضی مطهری]]، فلسفه اخلاق، ص۴۹.</ref>. به عبارتی اراده مربوط است به [[مالک]] بودن بر نفس و [[احساسات]] خود<ref>[[مرتضی مطهری]]، مجموعه آثار، ج۷، ص۳۵۹.</ref>. البته باید دانست اراده نیز تحت [[فرمان]] [[عقل]] است؛ یعنی عقل تشخیص میدهد و اراده انجام میدهد<ref>[[مرتضی مطهری]]، مجموعه آثار، ج۲، ص۲۸۱.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۷۴.</ref> | و در اصطلاح عبارت است از: تحت کنترل قراردادن همه [[میلهای نفسانی]] و ضد میلهای [[نفسانی]] یعنی تنفّرها، خوفها و ترسها. اراده نیرویی است در [[انسان]] که همه میلها و ضد میلها، همه کششها و تنفّرها، خوفها، [[بیمها]] و ترسها را تحت اختیار خود قرار میدهد و نمیگذارد یک میل یا ضدّ میل انسان را به یک طرف بکشد<ref>[[مرتضی مطهری]]، فلسفه اخلاق، ص۴۹.</ref>. به عبارتی اراده مربوط است به [[مالک]] بودن بر نفس و [[احساسات]] خود<ref>[[مرتضی مطهری]]، مجموعه آثار، ج۷، ص۳۵۹.</ref>. البته باید دانست اراده نیز تحت [[فرمان]] [[عقل]] است؛ یعنی عقل تشخیص میدهد و اراده انجام میدهد<ref>[[مرتضی مطهری]]، مجموعه آثار، ج۲، ص۲۸۱.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۷۴.</ref> | ||
"اراده" قوّهای مرکب از [[شهوت]]، [[حاجت]] و آرزوست و بر [[اشتیاق]] [[دل]] به چیزی یا حکمی که سزاوار است ـ خواه انجام شود یا نشود ـ اطلاق میشود<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۷۱.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص | "اراده" قوّهای مرکب از [[شهوت]]، [[حاجت]] و آرزوست و بر [[اشتیاق]] [[دل]] به چیزی یا حکمی که سزاوار است ـ خواه انجام شود یا نشود ـ اطلاق میشود<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۷۱.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص ۶۶-۶۷.</ref> | ||
==اراده در [[فلسفه]] و [[کلام]]== | == اراده در [[فلسفه]] و [[کلام]] == | ||
اراده در فلسفه و کلام بهصورتهای گوناگونی تعریف شده است، مانند: | اراده در فلسفه و کلام بهصورتهای گوناگونی تعریف شده است، مانند: | ||
#حالتی که پس از [[تصوّر]] | # حالتی که پس از [[تصوّر]] منافع و [[مصالح]]، برای فاعل حاصل میشود<ref>گوهر مراد، ص۲۵۰.</ref>؛ | ||
#صفتی که صاحبش را به یکی از دو طرف مقدور سوق میدهد<ref>شرح المنظومه، ج۳، ص۶۴۷.</ref>؛ | # صفتی که صاحبش را به یکی از دو طرف مقدور سوق میدهد<ref>شرح المنظومه، ج۳، ص۶۴۷.</ref>؛ | ||
#صفتی که به واسطه آن، از دو طرفِ ممکن، یک طرف همراه با [[علم]] و | # صفتی که به واسطه آن، از دو طرفِ ممکن، یک طرف همراه با [[علم]] و شعور ترجیح داده میشود<ref>المیزان، ج۱، ص۱۰۶.</ref>؛ | ||
# [[علمی]] که سبب صدور فعل میشود بدون آنکه این صدور، از روی [[کراهت]] و [[جبر]] باشد<ref>درةالتاج، ص۵۶۹.</ref>؛ | # [[علمی]] که سبب صدور فعل میشود بدون آنکه این صدور، از روی [[کراهت]] و [[جبر]] باشد<ref>درةالتاج، ص۵۶۹.</ref>؛ | ||
#صفتی که اقتضای صاحبش را بالفعل و تأثیر او را تمام میکند که در [[حق تعالی]]، عبارت از علم عنایی یعنی علم به [[نظام احسن]] است و در [[انسان]]، غیر از علم بهشمار میرود<ref>دررالفوائد، ج۲، ص۷۸.</ref>؛ | # صفتی که اقتضای صاحبش را بالفعل و تأثیر او را تمام میکند که در [[حق تعالی]]، عبارت از علم عنایی یعنی علم به [[نظام احسن]] است و در [[انسان]]، غیر از علم بهشمار میرود<ref>دررالفوائد، ج۲، ص۷۸.</ref>؛ | ||
# [[داعی]]<ref>انوارالملکوت، ص۱۳۷ـ۱۳۸.</ref> | # [[داعی]]<ref>انوارالملکوت، ص۱۳۷ـ۱۳۸.</ref> | ||
# علم به [[مصلحت]] موجود در فعل<ref>مفتاحالباب، ص۱۱۷.</ref>؛ | # علم به [[مصلحت]] موجود در فعل<ref>مفتاحالباب، ص۱۱۷.</ref>؛ | ||
# [[اعتقاد]] | # [[اعتقاد]] منفعت؛ | ||
#میلی که در پی اعتقاد منفعت حاصل میشود؛ | # میلی که در پی اعتقاد منفعت حاصل میشود؛ | ||
# [[شوق]] مؤکّدی که به دنبال [[ادراک]] [[امر]] ملائم پدید میآید، چه ادراک [[یقینی]] باشد و چه ظنّی یا تخیّلی<ref>شرح المنظومه، ج۳، ص۶۴۸.</ref>؛ | # [[شوق]] مؤکّدی که به دنبال [[ادراک]] [[امر]] ملائم پدید میآید، چه ادراک [[یقینی]] باشد و چه ظنّی یا تخیّلی<ref>شرح المنظومه، ج۳، ص۶۴۸.</ref>؛ | ||
# شوق به برطرف کردن نقصی که شخص در وجود خود میبیند<ref>تهافت التهافت، ص۴۲.</ref>؛ | # شوق به برطرف کردن نقصی که شخص در وجود خود میبیند<ref>تهافت التهافت، ص۴۲.</ref>؛ | ||
#قصدی که به دنبال جزمِ حاصل از ادراک تصوّری و | # قصدی که به دنبال جزمِ حاصل از ادراک تصوّری و تصدیقی پدید میآید<ref>شرح المنظومه، ج۳، ص۶۴۷.</ref>؛ | ||
# [[عزم]] راسخی که پس از مقدّمات فعل، یعنی تصوّر و [[تصدیق]] و میل و جزم و عزم پدید میآید<ref>شرح المنظومه، ج۳، ص۶۴۷.</ref>. | # [[عزم]] راسخی که پس از مقدّمات فعل، یعنی تصوّر و [[تصدیق]] و میل و جزم و عزم پدید میآید<ref>شرح المنظومه، ج۳، ص۶۴۷.</ref>. | ||
#برخی نیز [[اراده]] را معنایی منافی با کراهت و [[اضطرار]] دانستهاند<ref>المصطلحات الکلامیه، ص۱۵.</ref>. | # برخی نیز [[اراده]] را معنایی منافی با کراهت و [[اضطرار]] دانستهاند<ref>المصطلحات الکلامیه، ص۱۵.</ref>. | ||
در معنایی جامع میتوان اراده را حالت یا صفتی دانست که پس از تصوّر منفعت یا مصلحت در فاعل ایجاد شده و موجب ترجیح یکی از دو طرف میشود؛ بنابراین، برخی از تعاریف پیشین | در معنایی جامع میتوان اراده را حالت یا صفتی دانست که پس از تصوّر منفعت یا مصلحت در فاعل ایجاد شده و موجب ترجیح یکی از دو طرف میشود؛ بنابراین، برخی از تعاریف پیشین نادرست است و برخی نیز تعریف دقیق اراده نیستند؛ بلکه از لوازم آن شمرده میشوند. | ||
اراده در انسان، از کیفیّات نفسانیّه "امور وجدانی مانند [[لذّت]] و درد" و شناختن آن برای [[انسانها]] آسان است؛ ولی علم به ماهیّت آن و نیز تعریف دقیق آن مشکل است<ref>اسفار، ج۶، ص۳۳۵ـ۳۳۶.</ref>.<ref>[[محمد حسین حشمتپور|حشمتپور، محمد حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] | اراده در انسان، از کیفیّات نفسانیّه "امور وجدانی مانند [[لذّت]] و درد" و شناختن آن برای [[انسانها]] آسان است؛ ولی علم به ماهیّت آن و نیز تعریف دقیق آن مشکل است<ref>اسفار، ج۶، ص۳۳۵ـ۳۳۶.</ref>.<ref>[[محمد حسین حشمتپور|حشمتپور، محمد حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲]]، ص ۴۴۴.</ref> | ||
== انواع اراده == | |||
# اراده آزاد: ارادهای که تابع [[قانون]] علّیّت نباشد<ref>[[مرتضی مطهری]]، مجموعه آثار، ج۱، ص۳۸۸.</ref>. | |||
# اراده تشریعی: یعنی اینکه [[خدا]] اینطور [[راضی]] است، خدا اینچنین میخواهد<ref>[[مرتضی مطهری]]، حماسه حسینی، جلد اول، ص۳۱۷ و جلد سوم، ص۳۴۸.</ref>. | |||
# اراده تکوینی: یعنی [[قضاء و قدر]] [[الهی]] که اگر چیزی [[قضا و قدر]] حتمی الهی به آن تعلق گرفت، معنایش این است که در مقابل [[قضا و قدر الهی]] دیگر کاری نمیشود کرد<ref>[[مرتضی مطهری]]، حماسه حسینی، جلد اول، ص۳۱۷.</ref>. مقصود از اراده تکوینی، قضا و قدر حتمی الهی است<ref>حماسه حسینی، جلد سوم، ص۳۴۸.</ref>. | |||
# اراده کامله: ارادهای بالفعل و [[ازلی]] که احتیاج به انگیزه و محرّک و باعث ندارد، مانند [[اراده خداوند]] و همچنین [[عقول]] مجرده که حکمای الهی به آن قائلاند<ref>مجموعه آثار، ج۵، ص۴۳۱.</ref>. | |||
# اراده نیک: اراده نیک انسان یعنی در مقابل فرمانهای وجدان [[مطیع]] مطلق باشد<ref>فلسفه اخلاق، ص۷۰.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۷۴.</ref> | |||
== [[اراده الهی]] و [[انسانی]] == | |||
مفهوم اراده در مقابل [[کراهت]] و [[جبر]] قرار دارد. مفهوم کراهت وجود محدودیتها و قیدهای داخلی و خارجی است. هرچه این محدودیتها و قیود بیشتر باشند، اراده و [[اختیار]] ضعیفتر و جبر و کراهت قویتر میگردد؛ بر این اساس اراده دو نوع است: اراده الهی و اراده انسانی<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۴، ص۲۷۱.</ref>. تفاوت این دو نوع [[اراده]] عبارت است از: | |||
# [[اراده الهی]] مطلق و محض است، نه محدود و مقید: {{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}}<ref>«فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو میگوید: باش! بیدرنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.</ref> و به [[حکم]] تعلق میگیرد؛ زیرا اشتیاقی در او متصور نیست؛ امّا اراده [[انسانی]] شدت و [[ضعف]] دارد (از جهت کیفیت [[انتخاب]] و [[اختیار]])؛ زیرا [[انسانها]] از لحاظ [[استعداد]] و [[عقل]] مختلف هستند: {{متن قرآن|كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيهَا}}<ref>«هر بار که از دلتنگی و اندوه بخواهند از آن (دوزخ) بیرون روند بازشان میگردانند» سوره حج، آیه ۲۲.</ref>. | |||
# اراده انسانی در طول اراده الهی است؛ زیرا اراده الهی به [[اختیار انسان]] تعلق گرفته است و [[اجبار]] [[انسان]] به اراده الهی نقض غرضِ [[الهی]] خواهد بود؛ لذا [[اعتقاد]] [[اشاعره]] در مجبور بودن انسان و استناد فعل او به [[خداوند]] [[باطل]] است<ref>سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱، ص۱۰۷-۱۱۰.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۶۶-۶۷.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۴۲: | خط ۵۷: | ||
[[رده:اراده]] | [[رده:اراده]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۸ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۵۳
معناشناسی
اراده در لغت مصدر باب افعال، بهمعنای قصد کردن[۱]، خواستن و به چیزی میل و رغبت کردن[۲] و از مادّه «رَوْد» بهمعنای طلب کردن با اختیار و انتخاب[۳] و تردّد کردن برای طلب چیزی با رفق و نرمی[۴] است[۵]. همچنین اراده صفت ترجیحدهنده یکی از دو طرف فعل و ترک، همراه با علم و شعور است[۶].
و در اصطلاح عبارت است از: تحت کنترل قراردادن همه میلهای نفسانی و ضد میلهای نفسانی یعنی تنفّرها، خوفها و ترسها. اراده نیرویی است در انسان که همه میلها و ضد میلها، همه کششها و تنفّرها، خوفها، بیمها و ترسها را تحت اختیار خود قرار میدهد و نمیگذارد یک میل یا ضدّ میل انسان را به یک طرف بکشد[۷]. به عبارتی اراده مربوط است به مالک بودن بر نفس و احساسات خود[۸]. البته باید دانست اراده نیز تحت فرمان عقل است؛ یعنی عقل تشخیص میدهد و اراده انجام میدهد[۹].[۱۰]
"اراده" قوّهای مرکب از شهوت، حاجت و آرزوست و بر اشتیاق دل به چیزی یا حکمی که سزاوار است ـ خواه انجام شود یا نشود ـ اطلاق میشود[۱۱].[۱۲]
اراده در فلسفه و کلام
اراده در فلسفه و کلام بهصورتهای گوناگونی تعریف شده است، مانند:
- حالتی که پس از تصوّر منافع و مصالح، برای فاعل حاصل میشود[۱۳]؛
- صفتی که صاحبش را به یکی از دو طرف مقدور سوق میدهد[۱۴]؛
- صفتی که به واسطه آن، از دو طرفِ ممکن، یک طرف همراه با علم و شعور ترجیح داده میشود[۱۵]؛
- علمی که سبب صدور فعل میشود بدون آنکه این صدور، از روی کراهت و جبر باشد[۱۶]؛
- صفتی که اقتضای صاحبش را بالفعل و تأثیر او را تمام میکند که در حق تعالی، عبارت از علم عنایی یعنی علم به نظام احسن است و در انسان، غیر از علم بهشمار میرود[۱۷]؛
- داعی[۱۸]
- علم به مصلحت موجود در فعل[۱۹]؛
- اعتقاد منفعت؛
- میلی که در پی اعتقاد منفعت حاصل میشود؛
- شوق مؤکّدی که به دنبال ادراک امر ملائم پدید میآید، چه ادراک یقینی باشد و چه ظنّی یا تخیّلی[۲۰]؛
- شوق به برطرف کردن نقصی که شخص در وجود خود میبیند[۲۱]؛
- قصدی که به دنبال جزمِ حاصل از ادراک تصوّری و تصدیقی پدید میآید[۲۲]؛
- عزم راسخی که پس از مقدّمات فعل، یعنی تصوّر و تصدیق و میل و جزم و عزم پدید میآید[۲۳].
- برخی نیز اراده را معنایی منافی با کراهت و اضطرار دانستهاند[۲۴].
در معنایی جامع میتوان اراده را حالت یا صفتی دانست که پس از تصوّر منفعت یا مصلحت در فاعل ایجاد شده و موجب ترجیح یکی از دو طرف میشود؛ بنابراین، برخی از تعاریف پیشین نادرست است و برخی نیز تعریف دقیق اراده نیستند؛ بلکه از لوازم آن شمرده میشوند.
اراده در انسان، از کیفیّات نفسانیّه "امور وجدانی مانند لذّت و درد" و شناختن آن برای انسانها آسان است؛ ولی علم به ماهیّت آن و نیز تعریف دقیق آن مشکل است[۲۵].[۲۶]
انواع اراده
- اراده آزاد: ارادهای که تابع قانون علّیّت نباشد[۲۷].
- اراده تشریعی: یعنی اینکه خدا اینطور راضی است، خدا اینچنین میخواهد[۲۸].
- اراده تکوینی: یعنی قضاء و قدر الهی که اگر چیزی قضا و قدر حتمی الهی به آن تعلق گرفت، معنایش این است که در مقابل قضا و قدر الهی دیگر کاری نمیشود کرد[۲۹]. مقصود از اراده تکوینی، قضا و قدر حتمی الهی است[۳۰].
- اراده کامله: ارادهای بالفعل و ازلی که احتیاج به انگیزه و محرّک و باعث ندارد، مانند اراده خداوند و همچنین عقول مجرده که حکمای الهی به آن قائلاند[۳۱].
- اراده نیک: اراده نیک انسان یعنی در مقابل فرمانهای وجدان مطیع مطلق باشد[۳۲].[۳۳]
اراده الهی و انسانی
مفهوم اراده در مقابل کراهت و جبر قرار دارد. مفهوم کراهت وجود محدودیتها و قیدهای داخلی و خارجی است. هرچه این محدودیتها و قیود بیشتر باشند، اراده و اختیار ضعیفتر و جبر و کراهت قویتر میگردد؛ بر این اساس اراده دو نوع است: اراده الهی و اراده انسانی[۳۴]. تفاوت این دو نوع اراده عبارت است از:
- اراده الهی مطلق و محض است، نه محدود و مقید: ﴿إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ﴾[۳۵] و به حکم تعلق میگیرد؛ زیرا اشتیاقی در او متصور نیست؛ امّا اراده انسانی شدت و ضعف دارد (از جهت کیفیت انتخاب و اختیار)؛ زیرا انسانها از لحاظ استعداد و عقل مختلف هستند: ﴿كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيهَا﴾[۳۶].
- اراده انسانی در طول اراده الهی است؛ زیرا اراده الهی به اختیار انسان تعلق گرفته است و اجبار انسان به اراده الهی نقض غرضِ الهی خواهد بود؛ لذا اعتقاد اشاعره در مجبور بودن انسان و استناد فعل او به خداوند باطل است[۳۷].[۳۸]
منابع
پانویس
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ج۳، ص۱۸۸.
- ↑ القاموسالمحیط، ج۱، ص۴۱۵ «رود».
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۴، ص۲۷۰.
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۷۱.
- ↑ حشمتپور، محمد حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۲، ص ۴۴۲؛ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص ۶۶-۶۷.
- ↑ حشمتپور، محمد حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲، ص ۴۴۲.
- ↑ مرتضی مطهری، فلسفه اخلاق، ص۴۹.
- ↑ مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۷، ص۳۵۹.
- ↑ مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۲، ص۲۸۱.
- ↑ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۷۴.
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۷۱.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص ۶۶-۶۷.
- ↑ گوهر مراد، ص۲۵۰.
- ↑ شرح المنظومه، ج۳، ص۶۴۷.
- ↑ المیزان، ج۱، ص۱۰۶.
- ↑ درةالتاج، ص۵۶۹.
- ↑ دررالفوائد، ج۲، ص۷۸.
- ↑ انوارالملکوت، ص۱۳۷ـ۱۳۸.
- ↑ مفتاحالباب، ص۱۱۷.
- ↑ شرح المنظومه، ج۳، ص۶۴۸.
- ↑ تهافت التهافت، ص۴۲.
- ↑ شرح المنظومه، ج۳، ص۶۴۷.
- ↑ شرح المنظومه، ج۳، ص۶۴۷.
- ↑ المصطلحات الکلامیه، ص۱۵.
- ↑ اسفار، ج۶، ص۳۳۵ـ۳۳۶.
- ↑ حشمتپور، محمد حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲، ص ۴۴۴.
- ↑ مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۱، ص۳۸۸.
- ↑ مرتضی مطهری، حماسه حسینی، جلد اول، ص۳۱۷ و جلد سوم، ص۳۴۸.
- ↑ مرتضی مطهری، حماسه حسینی، جلد اول، ص۳۱۷.
- ↑ حماسه حسینی، جلد سوم، ص۳۴۸.
- ↑ مجموعه آثار، ج۵، ص۴۳۱.
- ↑ فلسفه اخلاق، ص۷۰.
- ↑ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۷۴.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۴، ص۲۷۱.
- ↑ «فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو میگوید: باش! بیدرنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.
- ↑ «هر بار که از دلتنگی و اندوه بخواهند از آن (دوزخ) بیرون روند بازشان میگردانند» سوره حج، آیه ۲۲.
- ↑ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱، ص۱۰۷-۱۱۰.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۶۶-۶۷.