مقام اختیار الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


از جمله [[مقامات]] [[امامان معصوم]] {{عم}} [[مقام]] [[اختیار]] که در [[زیارت جامعه کبیره]] با عبارت {{عربی|"اخْتَارَكُمْ‏ لِسِرِّهِ‏"}} "خداوند، شما را برای سرّ خود برگزید"<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۸۴.</ref> آمده است.
از جمله [[مقامات]] [[امامان معصوم]] {{عم}} مقام [[اختیار]] که در [[زیارت جامعه کبیره]] با عبارت {{متن حدیث|اخْتَارَكُمْ‏ لِسِرِّهِ‏}}، "خداوند، شما را برای سرّ خود برگزید" آمده است.


== واژه شناسی لغوی ==
== سرّ معصوم ==
*{{عربی|" وَ اخْتَارَكُمْ‏‏‏‏"}} به معنای آن است که: "خداوند، شما را برگزید"<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۸۴.</ref>.
{{متن حدیث|وَ اخْتَارَكُمْ‏‏‏‏}} به معنای آن است که: "خداوند، شما را برگزید"<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۸۴.</ref>.
== سر معصوم ==
جملۀ {{عربی|"اِختارَکم لسره"}} در این جا ناظر به مرحلۀ مقدّم بر مرحلۀ حفظه لسره است؛ یعنی خداوند متعال ابتداء این دودمان را برای تحمّل اسرارش برگزید، سپس حضراتشان را حافظ اسرار خود قرار داد.
البتّه با توجّه به کلیّات مسایلی که می‌دانیم، این گزینش و انتخاب حق تعالی هم بی‌اساس و بدون حساب نبود و چه بسا خود کلمۀ اِختارَکم مفید این حقیقت باشد. وقتی عدّه‌ای دانشجو و محصّل قابل، جمع شده و استادِ آگاهی می‌خواهد چند نفر از آنان را برای رشتۀ خاصّی انتخاب کند، قهراً همۀ ملاک‌ها را در نظر می‌گیرد و بدون حساب و کتاب اختیار و گزینشی نمی‌نماید، هر چند ممکن است دچار اشتباه بشود. وقتی انتخاب یک انسان عادی براساس حساب و ضوابط خاصّ است، به طریق اولی انتخاب و اختیار پروردگار این چنین است. مضاف بر این، در گزینش او هیچ احتمال خطا و اشتباه و یا سایر جهاتی که ممکن است در مخلوق پیش آید و نتیجه خلاف واقع و حقیقت گردد، راه پیدا نمی‌کند.
چنین خدایی از میان همۀ خلقش این چهارده نور مقدّس را برای پذیرا شدن سرش اختیار نموده و اسرارش را به آنان عنایت فرموده، و در مقام فعلیّت و ظهور از نقطۀ ختمیّۀ رسالت به آخرین حلقۀ رشته وصایت رسالت، [[امام علی|امیرالمؤمنین]] {{ع}} منتقل شده، هم‌چنین از یکی به دیگری انتقال یافته که این حدیث صریحاً آن را بازگو می‌نماید:
{{عربی|"عن ابی جعفر {{ع}} قال: ان رسول الله {{صل}} دعا علیا فی المرض الذی توفی فیه فقال: یا علی، ادن منی حتی اسر الیک ما اسر الله الی و ائتمنک علی ما ائتمنی الله علیه، ففعل ذلک رسول الله {{صل}} بعلی، و فعله علی بالحسن، و فعله الحسن بالحسین، و فعله الحسین بابی، و فعله ابی بی صلوات الله علیهم اجمعین"}}.<ref>الانوار اللامعه ۱۱۸.</ref>
[[امام باقر|حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: [[رسول خدا]] {{صل}} علی {{ع}} را در مرضی که از دنیا رحلت نمود طلبید و به او فرمود: علی جان، پیش آی تا اسراری که خدا در اختیار من نهاده و به رسم سرّ سپرده، به تو سپارم، و بر آنچه خدا مرا امین شمرده امین گمارم و در اختیارت بگذارم. این عمل را پیامبر اکرم نسبت به علی {{ع}} انجام داد، و امیرالمؤمنین در حق فرزندش حسن {{ع}}، و امام مجتبی نسبت به برادرش سیدالشهدا، و [[امام حسین]] {{ع}} در حق پدرم، و پدرم هم نسبت به من این کار را عهده‌دار شد. صلوات خدا بر همۀ آن‌ها باد.


یعنی هر کدام که می‌خواستند از دنیا بروند اسراری که خداوند به آن‌ها سپرده بود به حجت بعد از خود، که از سلسلۀ اِختارَکم لسره و از زمرۀ برگزیده شدگان برای سرّ حق تعالی بود، می‌سپردند تا به آخرین آن‌ها رسید، و امروز در اختیار حضرت خاتم الاوصیا، حجة بن الحسن {{ع}} قرار دارد.<ref>[[سید مجتبی بحرینی|بحرینی، سید مجتبی]]، [[جامعه در حرم (کتاب)|جامعه در حرم]]، ص۳۲۴</ref>
جملۀ {{متن حدیث|اِختارَکم لسره}} مرحلۀ مقدّم بر مرحلۀ {{متن حدیث|حفظة لِسرّه}} است؛ یعنی خداوند متعال ابتدا این دودمان را برای تحمّل اسرارش برگزید، سپس حضراتشان را حافظ اسرار خود قرار داد.
 
البتّه این گزینش و انتخاب حق تعالی هم بی‌اساس و بدون حساب نبود و چه بسا خود کلمۀ اِختارَکم مفید این حقیقت باشد. وقتی عدّه‌ای دانشجو و محصّل قابل، جمع شده و استادِ آگاهی می‌خواهد چند نفر از آنان را برای رشتۀ خاصّی انتخاب کند، قهراً همۀ ملاک‌ها را در نظر می‌گیرد و بدون حساب و کتاب اختیار و گزینشی نمی‌نماید، هر چند ممکن است دچار اشتباه بشود. وقتی انتخاب یک انسان عادی براساس حساب و ضوابط خاصّ است، به طریق اولی انتخاب و اختیار پروردگار این چنین است. مضاف بر این، در گزینش او هیچ احتمال خطا و اشتباه و یا سایر جهاتی که ممکن است در مخلوق پیش آید و نتیجه خلاف واقع و حقیقت گردد، راه پیدا نمی‌کند.
 
چنین خدایی از میان همۀ خلقش این چهارده نور مقدّس را برای پذیرا شدن سرش اختیار نموده و اسرارش را به آنان عنایت فرموده، و در مقام فعلیّت و ظهور از نقطۀ ختمیّۀ رسالت به آخرین حلقۀ رشته وصایت رسالت، [[امام علی|امیرالمؤمنین]] {{ع}} منتقل شده، هم‌چنین از یکی به دیگری انتقال یافته که این حدیث صریحاً آن را بازگو می‌نماید: [[امام باقر|حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: «[[رسول خدا]] {{صل}} علی {{ع}} را در مرضی که از دنیا رحلت نمود طلبید و به او فرمود: علی جان، پیش آی تا اسراری که خدا در اختیار من نهاده و به رسم سرّ سپرده، به تو سپارم، و بر آنچه خدا مرا امین شمرده امین گمارم و در اختیارت بگذارم. این عمل را پیامبر اکرم نسبت به علی {{ع}} انجام داد، و امیرالمؤمنین در حق فرزندش حسن {{ع}}، و امام مجتبی نسبت به برادرش سیدالشهدا، و [[امام حسین]] {{ع}} در حق پدرم، و پدرم هم نسبت به من این کار را عهده‌دار شد. صلوات خدا بر همۀ آن‌ها باد»<ref>{{متن حدیث|عن ابی جعفر {{ع}} قال: ان رسول الله {{صل}} دعا علیا فی المرض الذی توفی فیه فقال: یا علی، ادن منی حتی اسر الیک ما اسر الله الی و ائتمنک علی ما ائتمنی الله علیه، ففعل ذلک رسول الله {{صل}} بعلی، و فعله علی بالحسن، و فعله الحسن بالحسین، و فعله الحسین بابی، و فعله ابی بی صلوات الله علیهم اجمعین}}، الانوار اللامعه ۱۱۸.</ref>.
 
یعنی هر کدام که می‌خواستند از دنیا بروند اسراری که خداوند به آن‌ها سپرده بود به حجت بعد از خود، که از سلسلۀ اِختارَکم لسره و از زمرۀ برگزیده شدگان برای سرّ حق تعالی بود، می‌سپردند تا به آخرین آن‌ها رسید، و امروز در اختیار حضرت خاتم الاوصیا، حجة بن الحسن {{ع}} قرار دارد<ref>[[سید مجتبی بحرینی|بحرینی، سید مجتبی]]، [[جامعه در حرم (کتاب)|جامعه در حرم]]، ص۳۲۴.</ref>.


== مدخل های وابسته ==
== مدخل های وابسته ==

نسخهٔ ‏۱۹ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۲۶

از جمله مقامات امامان معصوم (ع) مقام اختیار که در زیارت جامعه کبیره با عبارت «اخْتَارَكُمْ‏ لِسِرِّهِ‏»، "خداوند، شما را برای سرّ خود برگزید" آمده است.

سرّ معصوم

«وَ اخْتَارَكُمْ‏‏‏‏» به معنای آن است که: "خداوند، شما را برگزید"[۱].

جملۀ «اِختارَکم لسره» مرحلۀ مقدّم بر مرحلۀ «حفظة لِسرّه» است؛ یعنی خداوند متعال ابتدا این دودمان را برای تحمّل اسرارش برگزید، سپس حضراتشان را حافظ اسرار خود قرار داد.

البتّه این گزینش و انتخاب حق تعالی هم بی‌اساس و بدون حساب نبود و چه بسا خود کلمۀ اِختارَکم مفید این حقیقت باشد. وقتی عدّه‌ای دانشجو و محصّل قابل، جمع شده و استادِ آگاهی می‌خواهد چند نفر از آنان را برای رشتۀ خاصّی انتخاب کند، قهراً همۀ ملاک‌ها را در نظر می‌گیرد و بدون حساب و کتاب اختیار و گزینشی نمی‌نماید، هر چند ممکن است دچار اشتباه بشود. وقتی انتخاب یک انسان عادی براساس حساب و ضوابط خاصّ است، به طریق اولی انتخاب و اختیار پروردگار این چنین است. مضاف بر این، در گزینش او هیچ احتمال خطا و اشتباه و یا سایر جهاتی که ممکن است در مخلوق پیش آید و نتیجه خلاف واقع و حقیقت گردد، راه پیدا نمی‌کند.

چنین خدایی از میان همۀ خلقش این چهارده نور مقدّس را برای پذیرا شدن سرش اختیار نموده و اسرارش را به آنان عنایت فرموده، و در مقام فعلیّت و ظهور از نقطۀ ختمیّۀ رسالت به آخرین حلقۀ رشته وصایت رسالت، امیرالمؤمنین (ع) منتقل شده، هم‌چنین از یکی به دیگری انتقال یافته که این حدیث صریحاً آن را بازگو می‌نماید: حضرت باقر (ع) فرمود: «رسول خدا (ص) علی (ع) را در مرضی که از دنیا رحلت نمود طلبید و به او فرمود: علی جان، پیش آی تا اسراری که خدا در اختیار من نهاده و به رسم سرّ سپرده، به تو سپارم، و بر آنچه خدا مرا امین شمرده امین گمارم و در اختیارت بگذارم. این عمل را پیامبر اکرم نسبت به علی (ع) انجام داد، و امیرالمؤمنین در حق فرزندش حسن (ع)، و امام مجتبی نسبت به برادرش سیدالشهدا، و امام حسین (ع) در حق پدرم، و پدرم هم نسبت به من این کار را عهده‌دار شد. صلوات خدا بر همۀ آن‌ها باد»[۲].

یعنی هر کدام که می‌خواستند از دنیا بروند اسراری که خداوند به آن‌ها سپرده بود به حجت بعد از خود، که از سلسلۀ اِختارَکم لسره و از زمرۀ برگزیده شدگان برای سرّ حق تعالی بود، می‌سپردند تا به آخرین آن‌ها رسید، و امروز در اختیار حضرت خاتم الاوصیا، حجة بن الحسن (ع) قرار دارد[۳].

مدخل های وابسته

منابع

پانویس

  1. خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۸۴.
  2. «عن ابی جعفر (ع) قال: ان رسول الله (ص) دعا علیا فی المرض الذی توفی فیه فقال: یا علی، ادن منی حتی اسر الیک ما اسر الله الی و ائتمنک علی ما ائتمنی الله علیه، ففعل ذلک رسول الله (ص) بعلی، و فعله علی بالحسن، و فعله الحسن بالحسین، و فعله الحسین بابی، و فعله ابی بی صلوات الله علیهم اجمعین»، الانوار اللامعه ۱۱۸.
  3. بحرینی، سید مجتبی، جامعه در حرم، ص۳۲۴.