آرزو: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '“' به '«')
 
(۳۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[آرزو در قرآن]] - [[آرزو در نهج البلاغه]] - [[آرزو در معارف و سیره نبوی]] - [[آرزو در معارف دعا و زیارات]] - [[آرزو در معارف و سیره سجادی]] - [[آرزو در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{امامت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">مدخل‌های وابسته به این بحث:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[آرزو در قرآن]] | [[آرزو در حدیث]] | [[آرزو در نهج البلاغه]] | [[آرزو در معارف دعا و زیارات]] |[[آرزو در کلام اسلامی]] | [[آرزو در فلسفه اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[آرزو (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
== مقدمه ==
*امل و آرزو از ویژگی‌های [[انسان]] است. آرزو به معنای میل و [[اشتیاق]] برای رسیدن به مقصودی در آینده است. وجود آرزو و [[امید]]، انگیزه حرکت و [[تلاش]] [[انسان‌ها]] به‌سوی آینده را شکل می‌دهد. [[پیامبر]] {{صل}} در کلامی [[امید]] به آینده و آرزو را مایه [[رحمت]] برای امّت خود می‌داند و می‌فرماید: "اگر [[نور]] [[امید]] نبود، هیچ مادری فرزندش را شیر نمی‌داد و هیچ باغبانی نهالی نمی‌کاشت." یعنی حرکت‌های انسانی مفهومی نداشت. جنبه مثبت آرزو، که از آن به [[امید]] نیز تعبیر می‌شود، امری بسیار سازنده، مفید و [[پسندیده]] است. اما اگر [[اراده]] [[انسان]] بر انجام کارهای دنیوی و بهره بردن از خوشی‌های زندگی به خیال [[عمر طولانی]] معطوف شود، توجه [[انسان]] غرق در [[امور دنیوی]] می‌گرداند و در نتیجه [[فکر]] و [[اندیشه]] [[انسان]] را از اصل و [[هدف آفرینش]] که رسیدن به کمال مطلق است، بازمی‌دارد. در [[فرهنگ]] [[دین]] از این امر تعبیر به "آرزوی دراز" یا "طول امل" شده است که آن‌را امری نکوهیده برشمرده‌اند. [[امام علی]] {{ع}} آرزوی دراز را [[نکوهش]] کرده و در ۱۶ مورد با تعابیر گوناگون در [[نهج البلاغه]] از آن یاد می‌کند و مردمان را متوجه دوری از آرزوهای دراز و دست نیافتنی می‌کند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 45- 46.</ref>.
امل و آرزو از ویژگی‌های [[انسان]] است. آرزو به معنای میل و [[اشتیاق]] برای رسیدن به مقصودی در آینده است. وجود آرزو و [[امید]]، انگیزه حرکت و [[تلاش]] [[انسان‌ها]] به‌سوی آینده را شکل می‌دهد. [[پیامبر]] {{صل}} در کلامی [[امید]] به آینده و آرزو را مایه [[رحمت]] برای امّت خود می‌داند و می‌فرماید: "اگر [[نور]] [[امید]] نبود، هیچ مادری فرزندش را شیر نمی‌داد و هیچ باغبانی نهالی نمی‌کاشت." یعنی حرکت‌های انسانی مفهومی نداشت. جنبه مثبت آرزو، که از آن به [[امید]] نیز تعبیر می‌شود، امری بسیار سازنده، مفید و [[پسندیده]] است. اما اگر [[اراده]] [[انسان]] بر انجام کارهای دنیوی و بهره بردن از خوشی‌های زندگی به خیال [[عمر طولانی]] معطوف شود، توجه [[انسان]] غرق در [[امور دنیوی]] می‌گرداند و در نتیجه [[فکر]] و [[اندیشه]] [[انسان]] را از اصل و [[هدف آفرینش]] که رسیدن به کمال مطلق است، بازمی‌دارد. در [[فرهنگ]] [[دین]] از این امر تعبیر به "آرزوی دراز" یا "طول امل" شده است که آن‌را امری نکوهیده برشمرده‌اند. [[امام علی]] {{ع}} آرزوی دراز را [[نکوهش]] کرده و در ۱۶ مورد با تعابیر گوناگون در [[نهج البلاغه]] از آن یاد می‌کند و مردمان را متوجه دوری از آرزوهای دراز و دست نیافتنی می‌کند<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 45- 46.</ref>.
*آرزوی دراز موجب [[فراموشی]] [[مرگ]] است<ref>نهج البلاغه، خطبه‌های ۲۸ و ۴۲</ref>؛ آرزوی دراز موجب [[غفلت]] و [[فراموشی]] است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۲</ref>؛ آرزوی دراز موجب دل‌بستگی به دنیاست<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۲۸</ref>؛ آرزوی دراز برآورده نمی‌شود<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۲۸</ref>؛ [[اندیشه]] را تباه می‌کند؛ موجب [[فراموشی]] [[یاد خدا]] می‌شود و [[انسان]] را [[فریب]] می‌دهد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۵</ref>؛ موجب زوال [[اخلاق]] است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۵</ref>؛ [[توبه]] را به تأخیر می‌اندازد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۸</ref>.[[امام]] {{ع}} در تعبیری آرزوی دراز را به سراب مانند کرده‌اند که بیننده‌اش را می‌فریبد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 46.</ref>.
*دامنه آرزوهای [[آدمی]] هرگز محدود نمی‌شود و هرگاه به یکی از آرزوهایش برسد، [[آتش]] آرزوی دیگر در [[دل]] او زبانه می‌کشد و نیروهایش را برای وصول به آن [[بسیج]] می‌کند، بلکه گاه رسیدن به یک آرزو سبب دل‌بستگی به چند آرزوی دیگر می‌شود، زیرا معمولاً [[آرزوها]] به یکدیگر پیوند خورده‌اند. با توجه به این واقعیت‌ها، نه فرصتی برای او باقی می‌ماند و نه نیرو و امکانی تا به [[آخرت]] توجهی نشان دهد. از این‌رو گرچه آرزو و [[امید]] در حد معقول برای زندگی [[انسان]] امری مهم و مفید است، اما از آن‌جا که تن دادن به خواسته‌های [[نفس]] موجب آرزوهای دراز و دست‌نیافتنی و [[اسارت]] [[انسان]] در دام [[دنیا]] و [[دنیاطلبی]] می‌شود، [[امام]] {{ع}} [[انسان‌ها]] را از [[دل]] سپردن به آرزوهای دراز منع کرده‌اند و ضمن توجه‌دادنِ آنان به زمان حال در عبارتی می‌فرماید: به‌ راستی که [[عمر]] تو را در گرو اجل و آینده‌ات در گرو آرزوست، امّا هنگامی که در آن به سر می‌بری هنگام کار است (پس فرصت را از دست مده و کاری کن)<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 46.</ref>.


==آرزوی [[پیامبر]]==
آرزوی دراز موجب [[فراموشی]] [[مرگ]] است<ref>نهج البلاغه، خطبه‌های ۲۸ و ۴۲</ref>؛ آرزوی دراز موجب [[غفلت]] و [[فراموشی]] است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۲</ref>؛ آرزوی دراز موجب دل‌بستگی به دنیاست<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۲۸</ref>؛ آرزوی دراز برآورده نمی‌شود<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۲۸</ref>؛ [[اندیشه]] را تباه می‌کند؛ موجب [[فراموشی]] [[یاد خدا]] می‌شود و [[انسان]] را [[فریب]] می‌دهد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۵</ref>؛ موجب زوال [[اخلاق]] است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۵</ref>؛ [[توبه]] را به تأخیر می‌اندازد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۸</ref>.[[امام]] {{ع}} در تعبیری آرزوی دراز را به سراب مانند کرده‌اند که بیننده‌اش را می‌فریبد<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 46.</ref>.
*منظور [[آرزوها]] و خواسته‌های [[پیامبر]] در انجام [[مسئولیت]] [[رسالت]] و یا آرزوهای دیگران در [[حق]] [[پیامبر]] در جنبه‌های مثبت و غیر مثبت است.
#آرزوی پیش بردن امر [[رسالت]]: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>و ما پیش از تو هیچ فرستاده و هیچ پیامبری نفرستادیم مگر اینکه چون آرزو می‌کرد (که دعوتش فراگیر شود)  شیطان در آرزوی وی (با وسوسه افکندن در دل مردم خلل) می‌افکند آنگاه خداوند آنچه را که شیطان می‌افکند، از میان برمی‌دارد سپس آیات خود را استوار می‌گرداند؛سوره حج، آیه ۵۲.</ref>. [[خداوند]] در این [[آیه]] خطاب به [[پیامبر]] مطرح می‌کند، که پیش از تو، نیز هیچ [[پیامبری]] را نفرستادیم مگر این که وقتی [[آرزو]] می‌کرد - دینش را پیش ببرد - [[شیطان]] برای [[تخریب]] آن [[توطئه]] چینی و یا مطالبی [[نادرست]] - [[القاء]] می‌کرد. پس [[خدا]] آن چه را [[شیطان]] [[القاء]] می‌کرد از میان می‌برد، همان گونه که در [[آیه]] بعد<ref>{{متن قرآن|لِيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ}} «تا آنچه را شیطان (در دل‌ها) می‌افکند آزمونی برای بیماردلان و سنگدلان کند و ستمگران در ستیزه‌ای  ژرف به سر می‌برند» سوره حج، آیه ۵۳.</ref> مطرح می‌شود، ایجاد خط بدلی و [[انحرافی]] کار [[شیطان]] است که تلاش می‌کند در میان [[حقیقت]] [[باطل]] را نفوذ دهد و با حفظ پوسته محتوی را عوض کند. ولی [[خداوند]] در عین حال که این حرکت [[شیطان]] را [[فتنه]] و [[آزمایش]] برای کسانی که بیمارند می‌داند، می‌فرماید: کسانی که آگاهند و دارای [[علم]] بدنبال [[حق]] می‌روند وحقیقت را می‌یابند و از این [[امتحان]] سربلند بیرون می‌آیند.
#{{متن قرآن|وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا}}<ref>«و روزی که ستم پیشه، دست خویش (به دندان) می‌گزد؛ می‌گوید: ای کاش راهی با پیامبر در پیش می‌گرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۷.</ref>. آرزوی [[همراهی]] با [[پیامبر]] «در این [[آیه]] آرزوی ظالمین در [[روز قیامت]] مطرح شده که می‌گویند ای کاش با [[پیامبر]] بودیم و راه جدائی نمی‌رفتیم.
#آرزوی بازگشت به [[دنیا]] و [[فرمانبری]] از [[پیامبر]]: {{متن قرآن|يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا}}<ref>«روزی که چهره‌های آنان در آتش گردانده شود می‌گویند: ای کاش از خداوند و پیامبر فرمان برده بودیم» سوره احزاب، آیه ۶۶.</ref>. در این [[آیه]]، آرزوی [[کفار]] پس از دیدن [[جهنم]] مطرح شده که می‌گویند: ای کاش از [[خدا]] و [[پیامبر]] [[اطاعت]] کرده بودیم.
#{{متن قرآن|فَلَا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ}}<ref>«پس، از دروغ‌انگاران پیروی مکن!» سوره قلم، آیه ۸.</ref>.
#{{متن قرآن|وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ}}<ref>«دوست دارند نرمی پیشه کنی تا نرمی پیش گیرند * و از هر سوگندخواره فرومایه‌ای فرمان مبر!» سوره قلم، آیه ۹-۱۰.</ref>. آرزوی [[سازش]] کردن با منکران [[حق]]:[[تکذیب]] کنندگان پیامبرو [[دعوت]] او در [[فکر]] [[فریب]] [[پیامبر]] وسازش او هستند و [[آرزو]] می‌کنند که ای کاش [[پیامبر]] با آنها [[سازش]] می‌کرد: {{متن قرآن|وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ}}<ref>«دوست دارند نرمی پیشه کنی تا نرمی پیش گیرند» سوره قلم، آیه ۹.</ref> و در [[حقیقت]] آنها می‌خواستند [[رسول‌ خدا]] از اصل [[دعوت]] و یا بعضی از مسائل مهم [[دعوت]] دست بردارد. البته این آرزوی آنان بود و [[پیامبر]] چنین کاری را نمی‌کرد و در [[آیه]] بعد [[خداوند]] به او می‌گوید، به هیچ وجه با آنها [[سازش]] مکن: {{متن قرآن|وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ}}<ref>«و از هر سوگندخواره فرومایه‌ای فرمان مبر!» سوره قلم، آیه ۱۰.</ref>.
<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۳۴-۳۶.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
دامنه آرزوهای [[آدمی]] هرگز محدود نمی‌شود و هرگاه به یکی از آرزوهایش برسد، [[آتش]] آرزوی دیگر در [[دل]] او زبانه می‌کشد و نیروهایش را برای وصول به آن [[بسیج]] می‌کند، بلکه گاه رسیدن به یک آرزو سبب دل‌بستگی به چند آرزوی دیگر می‌شود، زیرا معمولاً [[آرزوها]] به یکدیگر پیوند خورده‌اند. با توجه به این واقعیت‌ها، نه فرصتی برای او باقی می‌ماند و نه نیرو و امکانی تا به [[آخرت]] توجهی نشان دهد. از این‌رو گرچه آرزو و [[امید]] در حد معقول برای زندگی [[انسان]] امری مهم و مفید است، اما از آن‌جا که تن دادن به خواسته‌های [[نفس]] موجب آرزوهای دراز و دست‌نیافتنی و [[اسارت]] [[انسان]] در دام [[دنیا]] و [[دنیاطلبی]] می‌شود، [[امام]] {{ع}} [[انسان‌ها]] را از [[دل]] سپردن به آرزوهای دراز منع کرده‌اند و ضمن توجه‌دادنِ آنان به زمان حال در عبارتی می‌فرماید: به‌ راستی که [[عمر]] تو را در گرو اجل و آینده‌ات در گرو آرزوست، امّا هنگامی که در آن به سر می‌بری هنگام کار است (پس فرصت را از دست مده و کاری کن)<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 46.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== [[آرزوی پیامبر]] ==


==منابع==
== آرزوهای شیطانی ==
* [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
آرزوهای بی‌نظم و قاعده همان‌هاست که در زبان دین «[[آمال شیطانی]]” نامیده شده‌اند، همان‌هاست که [[آدمی]] را می‌فریبد و وقت و [[عمر]] او را تباه می‌سازد<ref>حکمت‌ها و اندرزها، ص۱۷۸.</ref><ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۴۶.</ref>


==پانویس==
== منابع ==
{{یادآوری پانویس}}
{{منابع}}
{{پانویس2}}
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید جمال‌الدین دین‌پرور|دین‌پرور، سیدجمال‌الدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
# [[پرونده:1100662.jpg|22px]] [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|'''فرهنگ مطهر''']]
{{پایان منابع}}


[[رده:امام علی]]
== پانویس ==
[[رده:آرزو]]
{{پانویس}}
 
[[رده:انسان]]
[[رده:رذایل اخلاقی]]
[[رده:مدخل نهج البلاغه]]
[[رده:مدخل نهج البلاغه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۰:۰۰

مقدمه

امل و آرزو از ویژگی‌های انسان است. آرزو به معنای میل و اشتیاق برای رسیدن به مقصودی در آینده است. وجود آرزو و امید، انگیزه حرکت و تلاش انسان‌ها به‌سوی آینده را شکل می‌دهد. پیامبر (ص) در کلامی امید به آینده و آرزو را مایه رحمت برای امّت خود می‌داند و می‌فرماید: "اگر نور امید نبود، هیچ مادری فرزندش را شیر نمی‌داد و هیچ باغبانی نهالی نمی‌کاشت." یعنی حرکت‌های انسانی مفهومی نداشت. جنبه مثبت آرزو، که از آن به امید نیز تعبیر می‌شود، امری بسیار سازنده، مفید و پسندیده است. اما اگر اراده انسان بر انجام کارهای دنیوی و بهره بردن از خوشی‌های زندگی به خیال عمر طولانی معطوف شود، توجه انسان غرق در امور دنیوی می‌گرداند و در نتیجه فکر و اندیشه انسان را از اصل و هدف آفرینش که رسیدن به کمال مطلق است، بازمی‌دارد. در فرهنگ دین از این امر تعبیر به "آرزوی دراز" یا "طول امل" شده است که آن‌را امری نکوهیده برشمرده‌اند. امام علی (ع) آرزوی دراز را نکوهش کرده و در ۱۶ مورد با تعابیر گوناگون در نهج البلاغه از آن یاد می‌کند و مردمان را متوجه دوری از آرزوهای دراز و دست نیافتنی می‌کند[۱].

آرزوی دراز موجب فراموشی مرگ است[۲]؛ آرزوی دراز موجب غفلت و فراموشی است[۳]؛ آرزوی دراز موجب دل‌بستگی به دنیاست[۴]؛ آرزوی دراز برآورده نمی‌شود[۵]؛ اندیشه را تباه می‌کند؛ موجب فراموشی یاد خدا می‌شود و انسان را فریب می‌دهد[۶]؛ موجب زوال اخلاق است[۷]؛ توبه را به تأخیر می‌اندازد[۸].امام (ع) در تعبیری آرزوی دراز را به سراب مانند کرده‌اند که بیننده‌اش را می‌فریبد[۹].

دامنه آرزوهای آدمی هرگز محدود نمی‌شود و هرگاه به یکی از آرزوهایش برسد، آتش آرزوی دیگر در دل او زبانه می‌کشد و نیروهایش را برای وصول به آن بسیج می‌کند، بلکه گاه رسیدن به یک آرزو سبب دل‌بستگی به چند آرزوی دیگر می‌شود، زیرا معمولاً آرزوها به یکدیگر پیوند خورده‌اند. با توجه به این واقعیت‌ها، نه فرصتی برای او باقی می‌ماند و نه نیرو و امکانی تا به آخرت توجهی نشان دهد. از این‌رو گرچه آرزو و امید در حد معقول برای زندگی انسان امری مهم و مفید است، اما از آن‌جا که تن دادن به خواسته‌های نفس موجب آرزوهای دراز و دست‌نیافتنی و اسارت انسان در دام دنیا و دنیاطلبی می‌شود، امام (ع) انسان‌ها را از دل سپردن به آرزوهای دراز منع کرده‌اند و ضمن توجه‌دادنِ آنان به زمان حال در عبارتی می‌فرماید: به‌ راستی که عمر تو را در گرو اجل و آینده‌ات در گرو آرزوست، امّا هنگامی که در آن به سر می‌بری هنگام کار است (پس فرصت را از دست مده و کاری کن)[۱۰].

آرزوی پیامبر

آرزوهای شیطانی

آرزوهای بی‌نظم و قاعده همان‌هاست که در زبان دین «آمال شیطانی” نامیده شده‌اند، همان‌هاست که آدمی را می‌فریبد و وقت و عمر او را تباه می‌سازد[۱۱][۱۲]

منابع

پانویس

  1. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 45- 46.
  2. نهج البلاغه، خطبه‌های ۲۸ و ۴۲
  3. نهج البلاغه، خطبه ۱۳۲
  4. نهج البلاغه، حکمت ۲۲۸
  5. نهج البلاغه، حکمت ۲۲۸
  6. نهج البلاغه، خطبه ۸۵
  7. نهج البلاغه، حکمت ۳۵
  8. نهج البلاغه، خطبه ۲۸
  9. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 46.
  10. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 46.
  11. حکمت‌ها و اندرزها، ص۱۷۸.
  12. زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۴۶.