ابوهند حجام در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== +== پانویس ==))
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[ابوهند حجام]]''' است. "'''[[ابوهند حجام]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط = ابوهند حجام
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[ابوهند حجام در قرآن]] - [[ابوهند حجام در تاریخ اسلامی]]</div>
| عنوان مدخل  = [[ابوهند حجام]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| مداخل مرتبط = [[ابوهند حجام در قرآن]] - [[ابوهند حجام در تاریخ اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =  
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
او را با نام‌های [[عبدالله]]،<ref> الاستیعاب، ج‌۴، ص‌۳۳۵.</ref> [[سنان]]، [[یسار]]،<ref> الاستیعاب، ج‌۴، ص‌۳۳۵.</ref> [[سالم ‌بن ابی‌سالم]]<ref> الاستیعاب، ج‌۴، ص‌۳۳۵.</ref> و [[حارث بن ‌مالک]] <ref>اسدالغابه، ج‌۱، ص‌۶۳۶.</ref> یاد ‌کرده‌اند. از تولّد، [[وفات]] و پیشینه وی در [[جاهلیّت]] و [[زمان]] [[مسلمان]] شدنش گزارشی در دست نیست. وی در آغاز، [[غلام]] [[فروة‌ بن‌ عمرو بیاضی]] <ref>انساب‌الاشراف، ج‌۲، ص‌۱۲۸.</ref> [[انصاری]] و حجامت‌گر<ref>الاصابه، ج‌۷، ص‌۳۶۳.</ref> بود و چندبار [[پیامبر]] {{صل}} را حجامت کرد. <ref>الاصابه، ج‌۷، ص‌۳۶۳.</ref> طبق [[نقلی]]، [[حضرت]] از [[فروه]] خواست تا بر مزد روزانه وی بیفزاید.<ref>اسدالغابه، ج‌۱، ص‌۶۳۶.</ref> [[بنی‌بیاضه]]، سرانجام ابوهند را به پیامبر بخشیدند.<ref>انساب الاشراف، ج‌۲، ص‌۱۲۸.</ref> و او در شمار [[خادمان]] رسول‌اللّه {{صل}} درآمد.<ref>انساب الاشراف، ج‌۲، ص‌۱۲۸.</ref>
او را با نام‌های [[عبدالله]]،<ref> الاستیعاب، ج‌۴، ص‌۳۳۵.</ref> [[سنان]]، [[یسار]]،<ref> الاستیعاب، ج‌۴، ص‌۳۳۵.</ref> [[سالم ‌بن ابی‌سالم]]<ref> الاستیعاب، ج‌۴، ص‌۳۳۵.</ref> و [[حارث بن ‌مالک]] <ref>اسدالغابه، ج‌۱، ص‌۶۳۶.</ref> یاد ‌کرده‌اند. از تولّد، [[وفات]] و پیشینه وی در [[جاهلیّت]] و [[زمان]] [[مسلمان]] شدنش گزارشی در دست نیست. وی در آغاز، [[غلام]] [[فروة‌ بن‌ عمرو بیاضی]] <ref>انساب‌الاشراف، ج‌۲، ص‌۱۲۸.</ref> [[انصاری]] و حجامت‌گر<ref>الاصابه، ج‌۷، ص‌۳۶۳.</ref> بود و چندبار [[پیامبر]] {{صل}} را حجامت کرد. <ref>الاصابه، ج‌۷، ص‌۳۶۳.</ref> طبق [[نقلی]]، [[حضرت]] از [[فروه]] خواست تا بر مزد روزانه وی بیفزاید.<ref>اسدالغابه، ج‌۱، ص‌۶۳۶.</ref> [[بنی‌بیاضه]]، سرانجام ابوهند را به پیامبر بخشیدند.<ref>انساب الاشراف، ج‌۲، ص‌۱۲۸.</ref> و او در شمار [[خادمان]] رسول‌اللّه {{صل}} درآمد.<ref>انساب الاشراف، ج‌۲، ص‌۱۲۸.</ref>


ابوهند جز در [[بدر]]، در همه [[غزوه‌های پیامبر]] شرکت داشت. <ref> انساب الاشراف، ج‌۲، ص‌۱۲۸.</ref> به گفته مؤرّخان، وقتی [[رسول خدا]] در راه بازگشت از [[جنگ بدر]] به منطقه عرق‌الظبیه رسید، ابوهند به پیشواز حضرت شتافت و معجونی از خرما، روغن و پنیر به ایشان تقدیم کرد.<ref>الاصابه، ج‌۷، ص‌۳۶۳.</ref> پیامبر {{صل}} با [[عقد اخوت]] میان او و [[اسامة بن ‌زید]]<ref> المعجم الکبیر، ج‌۶، ص‌۶۰.</ref> او را از [[انصار]] دانست <ref>الاستیعاب، ج‌۴، ص‌۳۳۵.</ref> و فرمود: [[خداوند]][[ ایمان]] را در [[قلب]] وی به تصویر کشیده است.<ref> الاصابه، ج‌۷، ص‌۳۶۳.</ref> [[نقل]] شده است که ابوهند پس از اتمام سعی پیامبر بین [[صفا و مروه]] سر حضرت را تراشید.<ref>المغازی، ج‌۳، ص‌۹۵۹.</ref> ابن‌حجر به نقل از واقدی می‌نویسد: [[ابوبکر]] او را نزد [[زیاد بن‌ لبید]]، [[حاکم]] کنده و حضرموت فرستاد تا خبر خلافتش را به او برساند.<ref> الاصابه، ج۷، ص‌۳۶۳‌ـ‌۳۶۴.</ref> وی از [[راویان حدیث پیامبر]] {{صل}} نیز شمرده شده است <ref>الاصابه، ج۷، ص‌۳۶۳‌ـ‌۳۶۴.</ref>.
ابوهند جز در [[بدر]]، در همه [[غزوه‌های پیامبر]] شرکت داشت. <ref> انساب الاشراف، ج‌۲، ص‌۱۲۸.</ref> به گفته مؤرّخان، وقتی [[رسول خدا]] در راه بازگشت از [[جنگ بدر]] به منطقه عرق‌الظبیه رسید، ابوهند به پیشواز حضرت شتافت و معجونی از خرما، روغن و پنیر به ایشان تقدیم کرد.<ref>الاصابه، ج‌۷، ص‌۳۶۳.</ref> پیامبر {{صل}} با [[عقد اخوت]] میان او و [[اسامة بن ‌زید]]<ref> المعجم الکبیر، ج‌۶، ص‌۶۰.</ref> او را از [[انصار]] دانست <ref>الاستیعاب، ج‌۴، ص‌۳۳۵.</ref> و فرمود: [[خداوند]] [[ایمان]] را در [[قلب]] وی به تصویر کشیده است.<ref> الاصابه، ج‌۷، ص‌۳۶۳.</ref> [[نقل]] شده است که ابوهند پس از اتمام سعی پیامبر بین [[صفا و مروه]] سر حضرت را تراشید.<ref>المغازی، ج‌۳، ص‌۹۵۹.</ref> ابن‌حجر به نقل از واقدی می‌نویسد: [[ابوبکر]] او را نزد [[زیاد بن‌ لبید]]، [[حاکم]] کنده و حضرموت فرستاد تا خبر خلافتش را به او برساند.<ref> الاصابه، ج۷، ص‌۳۶۳‌ـ‌۳۶۴.</ref> وی از [[راویان حدیث پیامبر]] {{صل}} نیز شمرده شده است <ref>الاصابه، ج۷، ص‌۳۶۳‌ـ‌۳۶۴.</ref>.


[[قرطبی]] با استناد به نقلی از [[زهری]]، [[نزول]] آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ}}<ref>«ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref> را در [[شأن]] ابوهند دانسته است. برپایه این [[روایت]]، پیامبر {{صل}} به بنی‌بیاضه [[امر]] کرد که یکی از [[دختران]] خود را به [[ازدواج]] ابوهند در آورند. آنان به [[اعتراض]] گفتند: آیا دختران خود را به ازدواج غلامانمان درآوریم؟ که این [[آیه]] نازل شد <ref>تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص‌۲۲۲.</ref>. دراین آیه، [[انسان‌ها]] بایک‌دیگر برابر دانسته شده‌اند و گرامی‌ترین آنها پرهیزکارترینشان شناخته شده‌ است.<ref>[[علی اکبر رضایی|رضایی، علی اکبر]]، [[ابوهند حَجام (مقاله)|مقاله «ابوهند حَجام»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
[[قرطبی]] با استناد به نقلی از [[زهری]]، [[نزول]] آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ}}<ref>«ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref> را در [[شأن]] ابوهند دانسته است. برپایه این [[روایت]]، پیامبر {{صل}} به بنی‌بیاضه [[امر]] کرد که یکی از [[دختران]] خود را به [[ازدواج]] ابوهند در آورند. آنان به [[اعتراض]] گفتند: آیا دختران خود را به ازدواج غلامانمان درآوریم؟ که این [[آیه]] نازل شد <ref>تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص‌۲۲۲.</ref>. دراین آیه، [[انسان‌ها]] بایک‌دیگر برابر دانسته شده‌اند و گرامی‌ترین آنها پرهیزکارترینشان شناخته شده‌ است.<ref>[[علی اکبر رضایی|رضایی، علی اکبر]]، [[ابوهند حَجام (مقاله)|مقاله «ابوهند حَجام»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲، ص 59-60.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
#[[پرونده:000053.jpg|22px]] [[علی اکبر رضایی|رضایی، علی اکبر]]، [[ابوهند حَجام (مقاله)|مقاله «ابوهند حَجام»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۲''']]
# [[پرونده:000053.jpg|22px]] [[علی اکبر رضایی|رضایی، علی اکبر]]، [[ابوهند حَجام (مقاله)|مقاله «ابوهند حَجام»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۲''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۱۱

مقدمه

او را با نام‌های عبدالله،[۱] سنان، یسار،[۲] سالم ‌بن ابی‌سالم[۳] و حارث بن ‌مالک [۴] یاد ‌کرده‌اند. از تولّد، وفات و پیشینه وی در جاهلیّت و زمان مسلمان شدنش گزارشی در دست نیست. وی در آغاز، غلام فروة‌ بن‌ عمرو بیاضی [۵] انصاری و حجامت‌گر[۶] بود و چندبار پیامبر (ص) را حجامت کرد. [۷] طبق نقلی، حضرت از فروه خواست تا بر مزد روزانه وی بیفزاید.[۸] بنی‌بیاضه، سرانجام ابوهند را به پیامبر بخشیدند.[۹] و او در شمار خادمان رسول‌اللّه (ص) درآمد.[۱۰]

ابوهند جز در بدر، در همه غزوه‌های پیامبر شرکت داشت. [۱۱] به گفته مؤرّخان، وقتی رسول خدا در راه بازگشت از جنگ بدر به منطقه عرق‌الظبیه رسید، ابوهند به پیشواز حضرت شتافت و معجونی از خرما، روغن و پنیر به ایشان تقدیم کرد.[۱۲] پیامبر (ص) با عقد اخوت میان او و اسامة بن ‌زید[۱۳] او را از انصار دانست [۱۴] و فرمود: خداوند ایمان را در قلب وی به تصویر کشیده است.[۱۵] نقل شده است که ابوهند پس از اتمام سعی پیامبر بین صفا و مروه سر حضرت را تراشید.[۱۶] ابن‌حجر به نقل از واقدی می‌نویسد: ابوبکر او را نزد زیاد بن‌ لبید، حاکم کنده و حضرموت فرستاد تا خبر خلافتش را به او برساند.[۱۷] وی از راویان حدیث پیامبر (ص) نیز شمرده شده است [۱۸].

قرطبی با استناد به نقلی از زهری، نزول آیه ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ[۱۹] را در شأن ابوهند دانسته است. برپایه این روایت، پیامبر (ص) به بنی‌بیاضه امر کرد که یکی از دختران خود را به ازدواج ابوهند در آورند. آنان به اعتراض گفتند: آیا دختران خود را به ازدواج غلامانمان درآوریم؟ که این آیه نازل شد [۲۰]. دراین آیه، انسان‌ها بایک‌دیگر برابر دانسته شده‌اند و گرامی‌ترین آنها پرهیزکارترینشان شناخته شده‌ است.[۲۱]

منابع

پانویس

  1. الاستیعاب، ج‌۴، ص‌۳۳۵.
  2. الاستیعاب، ج‌۴، ص‌۳۳۵.
  3. الاستیعاب، ج‌۴، ص‌۳۳۵.
  4. اسدالغابه، ج‌۱، ص‌۶۳۶.
  5. انساب‌الاشراف، ج‌۲، ص‌۱۲۸.
  6. الاصابه، ج‌۷، ص‌۳۶۳.
  7. الاصابه، ج‌۷، ص‌۳۶۳.
  8. اسدالغابه، ج‌۱، ص‌۶۳۶.
  9. انساب الاشراف، ج‌۲، ص‌۱۲۸.
  10. انساب الاشراف، ج‌۲، ص‌۱۲۸.
  11. انساب الاشراف، ج‌۲، ص‌۱۲۸.
  12. الاصابه، ج‌۷، ص‌۳۶۳.
  13. المعجم الکبیر، ج‌۶، ص‌۶۰.
  14. الاستیعاب، ج‌۴، ص‌۳۳۵.
  15. الاصابه، ج‌۷، ص‌۳۶۳.
  16. المغازی، ج‌۳، ص‌۹۵۹.
  17. الاصابه، ج۷، ص‌۳۶۳‌ـ‌۳۶۴.
  18. الاصابه، ج۷، ص‌۳۶۳‌ـ‌۳۶۴.
  19. «ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.
  20. تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص‌۲۲۲.
  21. رضایی، علی اکبر، مقاله «ابوهند حَجام»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲، ص 59-60.