برهان حفظ دین: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
(۸ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۷: خط ۷:


'''برهان حفظ دین''' یا حفظ شریعت، یکی از [[براهین]] مشهوری است که از دیر باز جهت [[ضرورت وجود امام]] و نیز [[اثبات عصمت امام]] به آن تمسک می‌شده است، بر اساس این برهان، [[امام]] [[حافظ شریعت]] است، حافظ شریعت باید معصوم باشد، پس امام باید معصوم باشد، زیرا اگر حافظ شریعت معصوم نباشد و دچار [[اشتباه]] باشد، لازم می‌آید کم‌کم محتوای [[شریعت]] دچار [[انحراف]] و [[تحریف]] گردد و طولی نمی‌کشد که آنچه از شریعت باقی می‌ماند با [[حقیقت]] آسمانی آن فاصله می‌یابد، پس باید متولّی و حافظ و مبین و [[مفسر]] شریعت (امام) به هرحال معصوم باشد.
'''برهان حفظ دین''' یا حفظ شریعت، یکی از [[براهین]] مشهوری است که از دیر باز جهت [[ضرورت وجود امام]] و نیز [[اثبات عصمت امام]] به آن تمسک می‌شده است، بر اساس این برهان، [[امام]] [[حافظ شریعت]] است، حافظ شریعت باید معصوم باشد، پس امام باید معصوم باشد، زیرا اگر حافظ شریعت معصوم نباشد و دچار [[اشتباه]] باشد، لازم می‌آید کم‌کم محتوای [[شریعت]] دچار [[انحراف]] و [[تحریف]] گردد و طولی نمی‌کشد که آنچه از شریعت باقی می‌ماند با [[حقیقت]] آسمانی آن فاصله می‌یابد، پس باید متولّی و حافظ و مبین و [[مفسر]] شریعت (امام) به هرحال معصوم باشد.
== حفظ دین ==
{{اصلی|پاسداری از دین}}


== برهان حفظ دین و کارکردهای آن ==
== برهان حفظ دین و کارکردهای آن ==
یکی از [[براهین]] مشهور که از دیر باز در کتاب‌های کلامی مطرح و برای [[ضرورت وجود امام]] و نیز [[اثبات عصمت امام]] به آن تمسک می‌شده است، «[[برهان حفظ شریعت]]» است<ref>به این برهان هم «برهان لطف» و هم «برهان حفظ شریعت» گفته می‌شود. نکته‌ای که لازم است بدان توجه شود این است که در اصطلاح متکلمین، برهان لطف ناظر به اصل نیازمندی بشر به هدایت آسمانی و الهی است؛ در حالی که آنچه در اینجا به عنوان برهان حفظ شریعت مطرح می‌باشد، ناظر به استمرار هدایت و بقاء آن است. چرا که در برهان لطف در حقیقت عدم کارایی ابزارهای موجود در بین بشر مانند عقل و تجربه و غیره برای سعادت انسان و نیز وجود زمینه‌های انحراف و ضلالت مدّ نظر است؛ ولی حفظ شریعت در مرحله دوم و بعد از تحقق لطف الهی در هدایت انسان و برای حفظ و نگهداری و بهره‌برداری همه انسان‌ها از این هدایت است. به عبارت دیگر حفظ شریعت لطفی بعد از لطف است؛ لطف اول فراهم نمودن بستر هدایت برای بشر و لطف دوم محافظت و نگهداری از لطف اول است. آنچه باید تداوم و استمرار داشته باشد حفظ دین و معارف هدایت‌آمیز است نه اصل دریافت احکام و شرایع آسمانی. (...) لذا به نظر می‌رسد برهان لطف اصطلاحی - لطف اول - نمی‌تواند استمرار امامت را اثبات نماید و رسالت آن همان اثبات لطف خداوند در ارسال انبیاء است. بنابراین آنچه در این بخش می‌توان مطرح و مورد کنکاش قرار داد لطف دوم، یعنی «حفظ شریعت» است.</ref>. حاصل [[برهان]] این است که مقتضای [[خاتمیت]] این است که [[شریعت اسلام]] تا [[قیامت]] در میان افراد [[بشر]] محفوظ بماند و این محفوظ ماندن، در گرو وجود انسانی است که [[شریعت]] را به طور جامع و کامل می‌داند و افراد [[بشر]] بتوانند [[شریعت اسلام]] را به صورت صحیح از او بیاموزند؛ بنابراین وجود پیشوای [[معصوم]] در هر زمان [[واجب]] است<ref>تفصیل این مقدمه در مباحث نبوت عامه مطرح می‌گردد. ر.ک: تفسیر المیزان، ج ۲، ص ۱۴۶؛ تعالیم اسلام، ص۳۳ و ۸۳.</ref>.
یکی از [[براهین]] مشهور که از دیر باز در کتاب‌های کلامی مطرح و برای [[ضرورت وجود امام]] و نیز [[اثبات عصمت امام]] به آن تمسک می‌شده است، «[[برهان حفظ شریعت]]» است<ref>به این برهان هم «برهان لطف» و هم «برهان حفظ شریعت» گفته می‌شود. نکته‌ای که لازم است بدان توجه شود این است که در اصطلاح متکلمین، برهان لطف ناظر به اصل نیازمندی بشر به هدایت آسمانی و الهی است؛ در حالی که آنچه در اینجا به عنوان برهان حفظ شریعت مطرح می‌باشد، ناظر به استمرار هدایت و بقاء آن است. چرا که در برهان لطف در حقیقت عدم کارایی ابزارهای موجود در بین بشر مانند عقل و تجربه و غیره برای سعادت انسان و نیز وجود زمینه‌های انحراف و ضلالت مدّ نظر است؛ ولی حفظ شریعت در مرحله دوم و بعد از تحقق لطف الهی در هدایت انسان و برای حفظ و نگهداری و بهره‌برداری همه انسان‌ها از این هدایت است. به عبارت دیگر حفظ شریعت لطفی بعد از لطف است؛ لطف اول فراهم نمودن بستر هدایت برای بشر و لطف دوم محافظت و نگهداری از لطف اول است. آنچه باید تداوم و استمرار داشته باشد حفظ دین و معارف هدایت‌آمیز است نه اصل دریافت احکام و شرایع آسمانی. (...) لذا به نظر می‌رسد برهان لطف اصطلاحی - لطف اول - نمی‌تواند استمرار امامت را اثبات نماید و رسالت آن همان اثبات لطف خداوند در ارسال انبیاء است. بنابراین آنچه در این بخش می‌توان مطرح و مورد کنکاش قرار داد لطف دوم، یعنی «حفظ شریعت» است.</ref>. حاصل [[برهان]] چنین است: [[خاتمیت]] مقتضی آن است که [[شریعت اسلام]] تا [[قیامت]] در میان افراد [[بشر]] محفوظ بماند و این محفوظ ماندن، در گرو وجود انسانی است که [[شریعت]] را به طور جامع و کامل می‌داند و افراد [[بشر]] بتوانند [[شریعت اسلام]] را به صورت صحیح از او بیاموزند؛ بنابراین وجود پیشوای [[معصوم]] در هر زمان [[واجب]] است<ref>تفصیل این مقدمه در مباحث نبوت عامه مطرح می‌گردد. ر.ک: تفسیر المیزان، ج ۲، ص ۱۴۶؛ تعالیم اسلام، ص۳۳ و ۸۳.</ref>.


با توجه به آنچه گفته شد، می‌گوییم: از جمله برهان‌های عقلی اثبات عصمت پیامبر{{صل}} و امامان {{ع}}، [[برهان]] معروف حفظ شریعت است. [[برهان حفظ شریعت]] را می‌توان از جمله [[براهین]] بسیار معروف [[متکلمان]] دانست، که غالب متکلمان امامیه<ref>حسن بن یوسف حلی (علامه حلی)، مناهج الیقین، ص۲۹۸؛ همو، نهج الحق، تعلیق عین الله حسین ارموی، ص۱۶۴؛ ابن میثم بحرانی، قواعد المرام، ج۱، ص۱۷۸؛ فاضل مقداد سیوری حلی، الناضح یوم الحشر شرح باب حادی عشر، ص۱۸۳.</ref> و حتی [[اسماعیلیه]]<ref>احمد حمیدالدین کرمانی، المصابیح فی اثبات الامامة، ص۹۶-۹۹.</ref> به آن [[استدلال]] کرده‌اند و حتی برخی از [[اهل سنت]] نیز آنجا که در صدد معرفی [[دلایل]] [[شیعه]] بر [[عصمت امام]] بوده‌اند، همین دلیل را بیان کرده‌اند<ref>احمد امین، ضحی الاسلام، ج۳، ص۲۲۷.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۲۸.</ref>
با توجه به آنچه گفته شد، می‌گوییم: از جمله برهان‌های عقلی اثبات عصمت پیامبر{{صل}} و امامان {{ع}}، [[برهان]] معروف حفظ شریعت است. [[برهان حفظ شریعت]] را می‌توان از جمله [[براهین]] بسیار معروف [[متکلمان]] دانست، که غالب متکلمان امامیه<ref>حسن بن یوسف حلی (علامه حلی)، مناهج الیقین، ص۲۹۸؛ همو، نهج الحق، تعلیق عین الله حسین ارموی، ص۱۶۴؛ ابن میثم بحرانی، قواعد المرام، ج۱، ص۱۷۸؛ فاضل مقداد سیوری حلی، الناضح یوم الحشر شرح باب حادی عشر، ص۱۸۳.</ref> و حتی [[اسماعیلیه]]<ref>احمد حمیدالدین کرمانی، المصابیح فی اثبات الامامة، ص۹۶-۹۹.</ref> به آن [[استدلال]] کرده‌اند و حتی برخی از [[اهل سنت]] نیز آنجا که در صدد معرفی [[دلایل]] [[شیعه]] بر [[عصمت امام]] بوده‌اند، همین دلیل را بیان کرده‌اند<ref>احمد امین، ضحی الاسلام، ج۳، ص۲۲۷.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۲۸.</ref>
خط ۱۸: خط ۱۵:
== اثبات ضرورت امامت ==
== اثبات ضرورت امامت ==
{{اصلی|اثبات ضرورت امامت}}
{{اصلی|اثبات ضرورت امامت}}
تقریر این برهان چنین است: کسی که متصدی حفظ و [[نگهداری دین]] آسمانی است و از جانب [[خدا]] به این سمت اختصاص یافته، «[[امام]]» نامیده می‌شود، چنان که کسی که حامل [[روح]] [[وحی]] و [[نبوت]] و متصدی اخذ و دریافت احکام و [[شرایع آسمانی]] از جانب [[خدا]]ست «[[نبی]]» نام دارد و ممکن است [[نبوت]] و [[امامت]] در یک جا جمع شوند و ممکن است از هم جدا باشند<ref>تعالیم اسلام، ص ۱۵۰؛ شیعه در اسلام (طبع قدیم)، ص ۱۸۹.</ref>.
از این برهان برای [[اثبات ضرورت امامت]] استفاده شده است به این بیان: کسی که متصدی حفظ و [[نگهداری دین]] آسمانی است و از جانب [[خدا]] به این سِمت اختصاص یافته، «[[امام]]» نامیده می‌شود، چنان که کسی که حامل [[روح]] [[وحی]] و [[نبوت]] و متصدی اخذ و دریافت احکام و [[شرایع آسمانی]] از جانب [[خدا]]ست «[[نبی]]» نام دارد و ممکن است [[نبوت]] و [[امامت]] در یک جا جمع شوند و ممکن است از هم جدا باشند<ref>تعالیم اسلام، ص ۱۵۰؛ شیعه در اسلام (طبع قدیم)، ص ۱۸۹.</ref>.


پس در هر حال، وجود امامی لازم است که معارف و [[قوانین]] حقیقی [[دین خدا]] پیش او محفوظ بماند و هر وقت [[مردم]] استعداد پیدا کردند، بتوانند از [[راهنمایی]] وی استفاده نمایند<ref>از جمله شواهد قرآنی و روایی این برهان، آیه {{متن قرآن|فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلاء فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُواْ بِهَا بِكَافِرِينَ}}، سوره انعام، آیه ۸۹ و روایات ناظر به آن است.</ref>.<ref>[[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]، ص ٤٠- ٤٤.</ref>
پس در هر حال، وجود امامی لازم است که معارف و [[قوانین]] حقیقی [[دین خدا]] پیش او محفوظ بماند و هر وقت [[مردم]] استعداد پیدا کردند، بتوانند از [[راهنمایی]] وی استفاده نمایند<ref>از جمله شواهد قرآنی و روایی این برهان، آیه {{متن قرآن|فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلاء فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُواْ بِهَا بِكَافِرِينَ}}، سوره انعام، آیه ۸۹ و روایات ناظر به آن است.</ref>.<ref>[[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]، ص ٤٠- ٤٤.</ref>


== اثبات عصمت امام ==
== اثبات عصمت امام ==
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول ={{وسط‌چین}}'''[[برهان حفظ شریعت چگونه بر عصمت اهل بیت و امامان دوازده‌گانه دلالت می‌کند؟ (پرسش)| برهان حفظ شریعت چگونه بر عصمت اهل بیت و امامان دوازده‌گانه دلالت می‌کند؟]]'''{{پایان}}
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[عصمت (پرسش)|(پرسمان عصمت)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پس‌زمینه=#F8FBF9| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = وسط}}
{{اصلی|اثبات عصمت امام}}
{{اصلی|اثبات عصمت امام}}
بسیاری از متکلمین نامدار [[شیعه]]، مثل [[شیخ مفید]]، [[علامه حلی]] و [[شیخ صدوق]] به این [[دلیل]] تمسک کرده‌اند و به دو صورت اجمالی و تفصیلی آن را بیان کرده‌اند؛ بدین صورت که [[امام]] [[حافظ شریعت]] است و اگر [[معصوم]] نباشد [[شریعت]] از زیاده و نقصان در [[امان]] نیست<ref>النکت الاعتقادیه، ص۴۰؛ تصحیح اعتقادات الامامیه، ص۱۳۰؛ کشف المراد، ص۱۸۴؛ قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۷۹؛ دلائل الصدق، ج۲، ص۸؛ الالفین، ص۷۰؛ معانی الأخبار، ص۱۳۳-۱۳۴؛ شرح تجرید (زنجانی)، ص۳۹۰.</ref>.
بسیاری از متکلمین نامدار [[شیعه]]، مثل [[شیخ مفید]]، [[علامه حلی]] و [[شیخ صدوق]] به این [[دلیل]] تمسک کرده و به دو صورت اجمالی و تفصیلی آن را بیان کرده‌اند؛ بدین صورت که [[امام]] [[حافظ شریعت]] است و اگر [[معصوم]] نباشد [[شریعت]] از زیاده و نقصان در [[امان]] نیست<ref>النکت الاعتقادیه، ص۴۰؛ تصحیح اعتقادات الامامیه، ص۱۳۰؛ کشف المراد، ص۱۸۴؛ قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۷۹؛ دلائل الصدق، ج۲، ص۸؛ الالفین، ص۷۰؛ معانی الأخبار، ص۱۳۳-۱۳۴؛ شرح تجرید (زنجانی)، ص۳۹۰.</ref>.<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]]، ص ۱۵۳.</ref>
 
=== تقریر [[شیخ صدوق]] ===
شیخ صدوق در بیان این [[برهان]] می‌فرماید: هر [[کلامی]] که از ناقل [[نقل]] شود محتمل وجوهی است ـ [[قرآن]] و اکثر [[سنت]] در [[شریعت اسلام]]، مجمع علیه بر این است که صحیح است و زیاده و نقصان ندارد و تبدیل و [[تغییر]] نپذیرفته است ـ لذا قرآن و سنت، چون برای معانی و وجوه مختلف، محتمل است، پس لازم است که مخبر و [[مفسر]] آنها، صادق و معصوم باشد، تا از [[کذب]] و غلط مصون باشد و از مقصود [[خدا]] و [[رسول اکرم]] در قرآن و سنت خبر دهد. چون خلایق بر اساس [[امیال]] فرقه‌ای به نفع [[مذهب]] خود [[تفسیر]] می‌کنند، پس اگر [[خداوند]] امام معصومی را قرار ندهد تا شریعت را کما هو تفسیر کند، لازمه‌اش، سوق دادن [[مردم]] به سوی [[اختلاف]] و [[تأویل]] مختلف است و لازمه این اختلاف در تأویل، عمل به متناقضات است، چون این اغراء به اختلاف و اغراء به [[جهل]] بر خداوند [[قبیح]] است، لذا [[واجب]] است امامی معصوم، در هر عصری باشد تا قرآن و سنت، طبق خواست خدا تفسیر و [[تبیین]] گردد و از زیاده و نقصان آن را [[حفظ]] کند<ref>معانی الاخبار، ص۱۳۳-۱۳۴.</ref>.
 
=== تقریر [[شیخ مفید]] ===
[[شیخ مفید]] در بیان این [[دلیل]] چنین می‌فرماید: در [[روایات]] ما آمده است که حضرت خاتم الانبیا و [[ائمه اطهار]] {{عم}} از ابتدای تولد مانند [[حضرت عیسی]] {{ع}} و حضرت [[یحیی]] {{ع}} دارای صفات کمال بودند و هیچ‌گونه [[جهل]] و نقص در آنها وجود نداشت؛ این خبر را [[عقل]] جایز می‌داند. در دوران [[نبوت]] و امامت هم [[اطمینان]] داریم که [[عصمت]] تا لحظه [[مرگ]] برای وجود آنها لازم بود؛ چون آنها [[حافظ شریعت]] بودند و اگر [[معصوم]] نبودند [[شریعت]] نیز از زیاده و نقصان ایمن نبود<ref>النکت الاعتقادیه، ص۴۰؛ تصحیح اعتقادات الامامیه، ص۱۳۰.</ref>.
 
بیان جناب شیخ مفید بسیار متین و [[زیبا]] ارائه شده و بدون نقص و اشکال است و تمام ابعاد عصمت را، هم قبل از امامت و هم زمان امامت و هم در بعد [[عصمت عملی]] و هم علمی و هم [[نسیان]] و [[اشتباه]] غیر اختیاری را شامل می‌شود<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۱۵۳.</ref>.


[[اثبات عصمت امام]] از طریق [[برهان حفظ شریعت]] را بدین صورت زیر نیز می‌توان بیان کرد: [[شریعت اسلام]] پس از [[پیامبر]] باید حفظ گردد و به دست [[مکلفان]] برسد؛ [[مسؤولیت]] مهم [[امام]]، حفاظت از [[شرع]] و [[معارف دینی]] از زیاده و نقصان و [[انحرافات]] است و کسی که [[معصوم]] نیست نمی‌تواند چنین وظیفه‌ای را به درستی انجام دهد. [[محقق طوسی]] می‌‌گوید: {{عربی| و لانه حافظ للشرع}}<ref>ر. ک: وحی و نبوت، ص۴۰-۴۴ و خاتمیت، ص ۲۷-۶۰.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ج۲، ص۲۳۳؛ [[عبدالحسین خسروپناه| خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ج۲، ص ۳۷۰؛ جمعی از نویسندگان، [[امامت‌پژوهی (کتاب)|امامت‌پژوهی]]، ص۱۵۷.</ref>
[[اثبات عصمت امام]] از طریق [[برهان حفظ شریعت]] را بدین صورت نیز می‌توان بیان کرد: [[شریعت اسلام]] پس از [[پیامبر]] باید حفظ گردد و به دست [[مکلفان]] برسد؛ [[مسؤولیت]] مهم [[امام]]، حفاظت از [[شرع]] و [[معارف دینی]] از زیاده و نقصان و [[انحرافات]] است و کسی که [[معصوم]] نیست نمی‌تواند چنین وظیفه‌ای را به درستی انجام دهد. [[محقق طوسی]] می‌‌گوید: {{عربی|"و لانه حافظ للشرع"}}<ref>ر.ک: وحی و نبوت، ص۴۰-۴۴ و خاتمیت، ص ۲۷-۶۰.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی ج۲]]، ص۲۳۳؛ [[عبدالحسین خسروپناه| خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)| کلام نوین اسلامی ج۲]]، ص ۳۷۰؛ جمعی از نویسندگان، [[امامت‌پژوهی (کتاب)|امامت‌پژوهی]]، ص۱۵۷.</ref>


به صورت خلاصه می‌توان گفت: [[امام]] [[حافظ شریعت]] است، حافظ شریعت باید معصوم باشد، پس امام باید معصوم باشد. صغرای قیاس روشن است و محتاج بیان نیست. ولی کبری نیاز به شرح مختصری دارد. اگر حافظ شریعت معصوم نباشد و دچار [[اشتباه]] در [[بینش]] و نظر و یا خطاکاری در عمل باشد، لازم می‌آید کم‌کم محتوای [[شریعت]] دچار [[انحراف]] و [[تحریف]] گردد و طولی نمی‌کشد که آنچه از شریعت باقی می‌ماند با [[حقیقت]] آسمانی آن از [[زمین]] تا [[آسمان]] فاصله می‌یابد و دیگر شریعتی باقی نمانده است، پس باید متولّی و حافظ و مبین و [[مفسر]] شریعت (امام) به هرحال معصوم باشد، تا هم در فهم و [[ابلاغ]] و شرح حقیقت شریعت اشتباه نکند و هم در اجرا و عمل و پیاده کردن آن از [[انحراف]] مبرّا باشد<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص ۳۹.</ref>.
== جمع‌بندی ==
به صورت خلاصه می‌توان گفت: [[امام]] [[حافظ شریعت]] است، حافظ شریعت باید معصوم باشد، پس امام باید معصوم باشد. صغرای قیاس روشن است و محتاج بیان نیست. ولی کبری نیاز به شرح مختصری دارد. اگر حافظ شریعت معصوم نباشد و دچار [[اشتباه]] در [[بینش]] و نظر و یا خطاکاری در عمل باشد، لازم می‌آید کم‌کم محتوای [[شریعت]] دچار [[انحراف]] و [[تحریف]] گردد و طولی نمی‌کشد آنچه از شریعت باقی می‌ماند با [[حقیقت]] آسمانی آن از [[زمین]] تا [[آسمان]] فاصله می‌یابد و دیگر شریعتی باقی نمی‌ماند، پس باید متولّی و حافظ و مبین و [[مفسر]] شریعت (امام) به هرحال معصوم باشد، تا هم در فهم و [[ابلاغ]] و شرح حقیقت شریعت اشتباه نکند و هم در اجرا و عمل و پیاده کردن آن از [[انحراف]] مبرّا باشد<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص ۳۹.</ref>.


== پرسش مستقیم ==
== پرسش مستقیم ==
خط ۴۵: خط ۳۷:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1379670.jpg|22px]] [[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|'''عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی''']]
# [[پرونده:1100767.jpg|22px]] [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|'''عصمت امام''']]
# [[پرونده:1100767.jpg|22px]] [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|'''عصمت امام''']]
# [[پرونده:151876.jpg|22px]] [[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|'''آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی''']]
# [[پرونده:Ka2-m17 91815.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|'''کلام تطبیقی ج۲''']]
# [[پرونده:426310763.jpg|22px]] [[عبدالحسین خسروپناه| خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|'''کلام نوین اسلامی ج۲''']]
# [[پرونده:Imamat.jpg|22px]] جمعی از نویسندگان، [[امامت‌پژوهی (کتاب)|'''امامت‌پژوهی''']]
# [[پرونده:1379713.jpg|22px]] [[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|'''عصمت در قرآن''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۱۵

برهان حفظ دین یا حفظ شریعت، یکی از براهین مشهوری است که از دیر باز جهت ضرورت وجود امام و نیز اثبات عصمت امام به آن تمسک می‌شده است، بر اساس این برهان، امام حافظ شریعت است، حافظ شریعت باید معصوم باشد، پس امام باید معصوم باشد، زیرا اگر حافظ شریعت معصوم نباشد و دچار اشتباه باشد، لازم می‌آید کم‌کم محتوای شریعت دچار انحراف و تحریف گردد و طولی نمی‌کشد که آنچه از شریعت باقی می‌ماند با حقیقت آسمانی آن فاصله می‌یابد، پس باید متولّی و حافظ و مبین و مفسر شریعت (امام) به هرحال معصوم باشد.

برهان حفظ دین و کارکردهای آن

یکی از براهین مشهور که از دیر باز در کتاب‌های کلامی مطرح و برای ضرورت وجود امام و نیز اثبات عصمت امام به آن تمسک می‌شده است، «برهان حفظ شریعت» است[۱]. حاصل برهان چنین است: خاتمیت مقتضی آن است که شریعت اسلام تا قیامت در میان افراد بشر محفوظ بماند و این محفوظ ماندن، در گرو وجود انسانی است که شریعت را به طور جامع و کامل می‌داند و افراد بشر بتوانند شریعت اسلام را به صورت صحیح از او بیاموزند؛ بنابراین وجود پیشوای معصوم در هر زمان واجب است[۲].

با توجه به آنچه گفته شد، می‌گوییم: از جمله برهان‌های عقلی اثبات عصمت پیامبر(ص) و امامان (ع)، برهان معروف حفظ شریعت است. برهان حفظ شریعت را می‌توان از جمله براهین بسیار معروف متکلمان دانست، که غالب متکلمان امامیه[۳] و حتی اسماعیلیه[۴] به آن استدلال کرده‌اند و حتی برخی از اهل سنت نیز آنجا که در صدد معرفی دلایل شیعه بر عصمت امام بوده‌اند، همین دلیل را بیان کرده‌اند[۵].[۶]

اثبات ضرورت امامت

از این برهان برای اثبات ضرورت امامت استفاده شده است به این بیان: کسی که متصدی حفظ و نگهداری دین آسمانی است و از جانب خدا به این سِمت اختصاص یافته، «امام» نامیده می‌شود، چنان که کسی که حامل روح وحی و نبوت و متصدی اخذ و دریافت احکام و شرایع آسمانی از جانب خداست «نبی» نام دارد و ممکن است نبوت و امامت در یک جا جمع شوند و ممکن است از هم جدا باشند[۷].

پس در هر حال، وجود امامی لازم است که معارف و قوانین حقیقی دین خدا پیش او محفوظ بماند و هر وقت مردم استعداد پیدا کردند، بتوانند از راهنمایی وی استفاده نمایند[۸].[۹]

اثبات عصمت امام

بسیاری از متکلمین نامدار شیعه، مثل شیخ مفید، علامه حلی و شیخ صدوق به این دلیل تمسک کرده و به دو صورت اجمالی و تفصیلی آن را بیان کرده‌اند؛ بدین صورت که امام حافظ شریعت است و اگر معصوم نباشد شریعت از زیاده و نقصان در امان نیست[۱۰].[۱۱]

اثبات عصمت امام از طریق برهان حفظ شریعت را بدین صورت نیز می‌توان بیان کرد: شریعت اسلام پس از پیامبر باید حفظ گردد و به دست مکلفان برسد؛ مسؤولیت مهم امام، حفاظت از شرع و معارف دینی از زیاده و نقصان و انحرافات است و کسی که معصوم نیست نمی‌تواند چنین وظیفه‌ای را به درستی انجام دهد. محقق طوسی می‌‌گوید: "و لانه حافظ للشرع"[۱۲].[۱۳]

جمع‌بندی

به صورت خلاصه می‌توان گفت: امام حافظ شریعت است، حافظ شریعت باید معصوم باشد، پس امام باید معصوم باشد. صغرای قیاس روشن است و محتاج بیان نیست. ولی کبری نیاز به شرح مختصری دارد. اگر حافظ شریعت معصوم نباشد و دچار اشتباه در بینش و نظر و یا خطاکاری در عمل باشد، لازم می‌آید کم‌کم محتوای شریعت دچار انحراف و تحریف گردد و طولی نمی‌کشد آنچه از شریعت باقی می‌ماند با حقیقت آسمانی آن از زمین تا آسمان فاصله می‌یابد و دیگر شریعتی باقی نمی‌ماند، پس باید متولّی و حافظ و مبین و مفسر شریعت (امام) به هرحال معصوم باشد، تا هم در فهم و ابلاغ و شرح حقیقت شریعت اشتباه نکند و هم در اجرا و عمل و پیاده کردن آن از انحراف مبرّا باشد[۱۴].

پرسش مستقیم

منابع

پانویس

  1. به این برهان هم «برهان لطف» و هم «برهان حفظ شریعت» گفته می‌شود. نکته‌ای که لازم است بدان توجه شود این است که در اصطلاح متکلمین، برهان لطف ناظر به اصل نیازمندی بشر به هدایت آسمانی و الهی است؛ در حالی که آنچه در اینجا به عنوان برهان حفظ شریعت مطرح می‌باشد، ناظر به استمرار هدایت و بقاء آن است. چرا که در برهان لطف در حقیقت عدم کارایی ابزارهای موجود در بین بشر مانند عقل و تجربه و غیره برای سعادت انسان و نیز وجود زمینه‌های انحراف و ضلالت مدّ نظر است؛ ولی حفظ شریعت در مرحله دوم و بعد از تحقق لطف الهی در هدایت انسان و برای حفظ و نگهداری و بهره‌برداری همه انسان‌ها از این هدایت است. به عبارت دیگر حفظ شریعت لطفی بعد از لطف است؛ لطف اول فراهم نمودن بستر هدایت برای بشر و لطف دوم محافظت و نگهداری از لطف اول است. آنچه باید تداوم و استمرار داشته باشد حفظ دین و معارف هدایت‌آمیز است نه اصل دریافت احکام و شرایع آسمانی. (...) لذا به نظر می‌رسد برهان لطف اصطلاحی - لطف اول - نمی‌تواند استمرار امامت را اثبات نماید و رسالت آن همان اثبات لطف خداوند در ارسال انبیاء است. بنابراین آنچه در این بخش می‌توان مطرح و مورد کنکاش قرار داد لطف دوم، یعنی «حفظ شریعت» است.
  2. تفصیل این مقدمه در مباحث نبوت عامه مطرح می‌گردد. ر.ک: تفسیر المیزان، ج ۲، ص ۱۴۶؛ تعالیم اسلام، ص۳۳ و ۸۳.
  3. حسن بن یوسف حلی (علامه حلی)، مناهج الیقین، ص۲۹۸؛ همو، نهج الحق، تعلیق عین الله حسین ارموی، ص۱۶۴؛ ابن میثم بحرانی، قواعد المرام، ج۱، ص۱۷۸؛ فاضل مقداد سیوری حلی، الناضح یوم الحشر شرح باب حادی عشر، ص۱۸۳.
  4. احمد حمیدالدین کرمانی، المصابیح فی اثبات الامامة، ص۹۶-۹۹.
  5. احمد امین، ضحی الاسلام، ج۳، ص۲۲۷.
  6. فاریاب، محمد حسین، عصمت امام، ص ۳۲۸.
  7. تعالیم اسلام، ص ۱۵۰؛ شیعه در اسلام (طبع قدیم)، ص ۱۸۹.
  8. از جمله شواهد قرآنی و روایی این برهان، آیه ﴿فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلاء فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُواْ بِهَا بِكَافِرِينَ، سوره انعام، آیه ۸۹ و روایات ناظر به آن است.
  9. امامی میبدی، علی رضا، آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ٤٠- ٤٤.
  10. النکت الاعتقادیه، ص۴۰؛ تصحیح اعتقادات الامامیه، ص۱۳۰؛ کشف المراد، ص۱۸۴؛ قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۷۹؛ دلائل الصدق، ج۲، ص۸؛ الالفین، ص۷۰؛ معانی الأخبار، ص۱۳۳-۱۳۴؛ شرح تجرید (زنجانی)، ص۳۹۰.
  11. صفرزاده، ابراهیم، عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی، ص ۱۵۳.
  12. ر.ک: وحی و نبوت، ص۴۰-۴۴ و خاتمیت، ص ۲۷-۶۰.
  13. ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی ج۲، ص۲۳۳؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی ج۲، ص ۳۷۰؛ جمعی از نویسندگان، امامت‌پژوهی، ص۱۵۷.
  14. محمدی، رضا، عصمت در قرآن، ص ۳۹.