علم غیب امام در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
خط ۸: خط ۸:
== مقدمه ==
== مقدمه ==
افزون بر استدلال‌های عقلی و [[فلسفی]]، [[قرآن]] نیز بر دوش کشیدن [[علم الهی]] از سوی [[اولیاء الله]] را اصلی ثابت می‌داند؛ مانند:
افزون بر استدلال‌های عقلی و [[فلسفی]]، [[قرآن]] نیز بر دوش کشیدن [[علم الهی]] از سوی [[اولیاء الله]] را اصلی ثابت می‌داند؛ مانند:
# به تصریح قرآن، [[انسان]] می‌تواند مظهر [[اسماء الله]] باشد: {{متن قرآن|وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا}}<ref>«و همه نام‌ها را به آدم آموخت» سوره بقره، آیه ۳۱.</ref> و می‌تواند [[معلم]] [[فرشتگان]] شود: {{متن قرآن|ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«و همه نام‌ها را به آدم آموخت سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست می‌گویید نام‌های اینان را به من بگویید» سوره بقره، آیه ۳۱.</ref> بی‌گمان این [[علم]] فراتر از [[علوم]] بشری و از مقوله [[غیب]] است. [[انبیا]] و [[اولیا]] در جایگاه [[انسان]] جامع و در رأس این مظهریت قرار دارند. [[انسان کامل]] که [[برترین]] نمود و بروز علم خداست، یقیناً از هر [[جهل]] و [[نسیان]] در [[امان]] است؛ زیرا جهل و نقصان با فرض حاملیت علم الهی تناقض و تعارض خواهد داشت. او [[وارث]] وحامل علم خداست که با [[دانش]] آموختنی [[بشر]] تفاوت ماهوی دارد و خاستگاهش لزوماً برخاسته از عالم [[ربوبیت]] است و اِشراف بر عالم غیب و شهود خواهد داشت.
# به تصریح قرآن، [[انسان]] می‌تواند مظهر [[اسماء الله]] باشد: {{متن قرآن|وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا}}<ref>«و همه نام‌ها را به آدم آموخت» سوره بقره، آیه ۳۱.</ref> و می‌تواند [[معلم]] [[فرشتگان]] شود: {{متن قرآن|ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«و همه نام‌ها را به آدم آموخت سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست می‌گویید نام‌های اینان را به من بگویید» سوره بقره، آیه ۳۱.</ref> بی‌گمان این [[علم]] فراتر از [[علوم]] بشری و از مقوله [[غیب]] است. [[انبیا]] و [[اولیا]] در جایگاه [[انسان]] جامع و در رأس این مظهریت قرار دارند. [[انسان کامل]] که [[برترین]] نمود و بروز علم خداست، یقیناً از هر [[جهل]] و نسیان در [[امان]] است؛ زیرا جهل و نقصان با فرض حاملیت علم الهی تناقض و تعارض خواهد داشت. او [[وارث]] وحامل علم خداست که با [[دانش]] آموختنی [[بشر]] تفاوت ماهوی دارد و خاستگاهش لزوماً برخاسته از عالم [[ربوبیت]] است و اِشراف بر عالم غیب و شهود خواهد داشت.
# قرآن افزون بر انبیا، شخصیت‌های متعددی از غیر انبیا را نیز بر می‌شمارد که صاحب [[علم لدنّی]] و به [[اذن خدا]] [[آگاه]] از [[اسرار غیب]] و صاحب [[کرامت]] بودند؛ مانند:
# قرآن افزون بر انبیا، شخصیت‌های متعددی از غیر انبیا را نیز بر می‌شمارد که صاحب [[علم لدنّی]] و به [[اذن خدا]] [[آگاه]] از [[اسرار غیب]] و صاحب [[کرامت]] بودند؛ مانند:
## [[آصف بن برخیا]]: با اینکه [[وزیر]] سلیمان{{ع}}، صاحب [[نبوت]] و [[رسالت]] نبود، دارای علم الهی و کرامت و اختیارات فرابشری بود. او در یک پلک زدن، تخت بلقیس را از [[دیار]] [[سبا]] انتقال داد و نزد سلیمان حاضر کرد. قرآن گوید: {{متن قرآن|قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ}}<ref>«آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم» سوره نمل، آیه ۴۰.</ref>. قرآن آشکارا علم الهی و [[خارق‌العاده]] را به وی نسبت می‌دهد.
## [[آصف بن برخیا]]: با اینکه [[وزیر]] سلیمان{{ع}}، صاحب [[نبوت]] و [[رسالت]] نبود، دارای علم الهی و کرامت و اختیارات فرابشری بود. او در یک پلک زدن، تخت بلقیس را از [[دیار]] [[سبا]] انتقال داد و نزد سلیمان حاضر کرد. قرآن گوید: {{متن قرآن|قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ}}<ref>«آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم» سوره نمل، آیه ۴۰.</ref>. قرآن آشکارا علم الهی و [[خارق‌العاده]] را به وی نسبت می‌دهد.

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۴۱

مقدمه

افزون بر استدلال‌های عقلی و فلسفی، قرآن نیز بر دوش کشیدن علم الهی از سوی اولیاء الله را اصلی ثابت می‌داند؛ مانند:

  1. به تصریح قرآن، انسان می‌تواند مظهر اسماء الله باشد: ﴿وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا[۱] و می‌تواند معلم فرشتگان شود: ﴿ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ[۲] بی‌گمان این علم فراتر از علوم بشری و از مقوله غیب است. انبیا و اولیا در جایگاه انسان جامع و در رأس این مظهریت قرار دارند. انسان کامل که برترین نمود و بروز علم خداست، یقیناً از هر جهل و نسیان در امان است؛ زیرا جهل و نقصان با فرض حاملیت علم الهی تناقض و تعارض خواهد داشت. او وارث وحامل علم خداست که با دانش آموختنی بشر تفاوت ماهوی دارد و خاستگاهش لزوماً برخاسته از عالم ربوبیت است و اِشراف بر عالم غیب و شهود خواهد داشت.
  2. قرآن افزون بر انبیا، شخصیت‌های متعددی از غیر انبیا را نیز بر می‌شمارد که صاحب علم لدنّی و به اذن خدا آگاه از اسرار غیب و صاحب کرامت بودند؛ مانند:
    1. آصف بن برخیا: با اینکه وزیر سلیمان(ع)، صاحب نبوت و رسالت نبود، دارای علم الهی و کرامت و اختیارات فرابشری بود. او در یک پلک زدن، تخت بلقیس را از دیار سبا انتقال داد و نزد سلیمان حاضر کرد. قرآن گوید: ﴿قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ[۳]. قرآن آشکارا علم الهی و خارق‌العاده را به وی نسبت می‌دهد.
    2. حضرت مریم(س): به تصریح قرآن مریم با فرشتگان مرتبط بود و علم غیب می‌دانست و پیشاپیش از تولد فرزندی بدون پدر و صاحب نبوت خبر می‌داد: ﴿وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ *... إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ[۴].
    3. حضرت خضر(ع): او در دیدگاه مشهور جزء پیامبران نیست و به نص قرآن دارنده علم لدنّی و الهی بود: ﴿آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا[۵].
    4. حضرت لقمان: خداوند وی را صاحب حکمت و دانش الهی می‌داند: ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ[۶].[۷]

پرسش مستقیم

منابع

پانویس

  1. «و همه نام‌ها را به آدم آموخت» سوره بقره، آیه ۳۱.
  2. «و همه نام‌ها را به آدم آموخت سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست می‌گویید نام‌های اینان را به من بگویید» سوره بقره، آیه ۳۱.
  3. «آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم» سوره نمل، آیه ۴۰.
  4. «و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد *... آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمه‌ای از خویش نوید می‌دهد (که) نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیک‌شدگان (به خداوند) است» سوره آل عمران، آیه ۴۲-۴۵.
  5. «و بنده‌ای از بندگان ما (خضر) را یافتند که به او از نزد خود بخشایشی داده و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم» سوره کهف، آیه ۶۵.
  6. «و به راستی ما به لقمان فرزانگی داده‌ایم» سوره لقمان، آیه ۱۲.
  7. علی‌پور وحید، حسن، مکتب در فرآیند نواندیشی، ص۵۸.