نامۀ ۳۸ نهج البلاغه: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'موقعیت' به 'موقعیت') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = نهج البلاغه | |||
| عنوان مدخل = | |||
| مداخل مرتبط = | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[امام]] {{ع}} پس از [[شهادت]] [[محمد بن ابی بکر]]، کارگزار مصر و دستاندازیهای [[معاویه]] و اهمیت ویژه و راهبردی که [[مصر]] به جهت موقعیت خاص جغرافیایی داشت، [[مالک اشتر]] را به [[دلیل]] [[مدیریت]] [[قاطع]] و قوی و اعتماد بسیار به او، و با اینکه به او در مرکز [[خلافت]] [[نیاز]] فراوان داشت، به سوی [[مصریان]] فرستاد. [[امام]] {{ع}} ابتدا به [[تمجید]] از [[مصریان]] میپردازد، زیرا آنها پیشتر در روزگار [[خلیفه سوم]] در برابر ستمگریهای [[کارگزار]] [[خلیفه]] [[مقاومت]] نشان دادند. پس از آن به مردی اشارت دارد که با وجود [[نیاز]] شدید [[امام]] به او بهدلیل برخورداری از قاطعیت و [[مدیریت]]، اما بنابر [[مصلحت]] [[مردم مصر]]، او را بهسوی آنها گسیل میدارد. [[امام]] در این [[نامه]] به [[مصریان]] سفارش میکند که از وی [[فرمان]] برند که او مرد روزهای سخت است. از قراین تاریخی اینگونه برمیآید که این [[نامه]] باید ابتدای سال ۳۸ ق یا اواخر سال ۳۷ صادر شده باشد. | |||
== | == فرازی از [[نامه]] == | ||
اما بعد، من یکی از [[بندگان خدا]] را بهسوی شما فرستادم که در روزهای سهمگین نمیخوابد و در اوقات هراسانگیز از [[دشمنان]] روی برنمیتابد، او برای زشتکرداران و بدکیشان از [[آتش]] شررخیز سوزنده سختتر است. او مالک، پسر حارث برادر (هم [[قبیله]]) مذحج است. پس سخنش را بشنوید و فرمانش را در آنچه با [[حق]] برابر است پیرو باشید، زیرا او شمشیری از شمشیرهای [[پروردگار]] است که تیزیاش به کندی نمیگراید و ضرباتش [[خطا]] نمیکند. پس اگر شما را [[فرمان]] داد که رو به [[دشمن]] آورید چنان کنید و اگر شما را بازداشت، بر جای خویش بمانید، زیرا مالک پیش نمیافتد و بازنمیگردد و رو برنمیگرداند و جلو نمیرود مگر بهدستور و [[فرمان]] من. با اینکه من در اینجا به بودنش بیشتر [[نیاز]] داشتم، اما شما را به او سزاوارتر یافتم، از جهت [[خیرخواهی]] او برای شما و [[استواری]] دهانبندش بر [[دشمنان]] شما<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص۷۸۳ ـ ۷۸۴.</ref>. | |||
== | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:13681049.jpg|22px]] [[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۲''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | |||
[[رده:نامههای نهج البلاغه]] | |||
[[رده: | |||
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۳۵
مقدمه
امام (ع) پس از شهادت محمد بن ابی بکر، کارگزار مصر و دستاندازیهای معاویه و اهمیت ویژه و راهبردی که مصر به جهت موقعیت خاص جغرافیایی داشت، مالک اشتر را به دلیل مدیریت قاطع و قوی و اعتماد بسیار به او، و با اینکه به او در مرکز خلافت نیاز فراوان داشت، به سوی مصریان فرستاد. امام (ع) ابتدا به تمجید از مصریان میپردازد، زیرا آنها پیشتر در روزگار خلیفه سوم در برابر ستمگریهای کارگزار خلیفه مقاومت نشان دادند. پس از آن به مردی اشارت دارد که با وجود نیاز شدید امام به او بهدلیل برخورداری از قاطعیت و مدیریت، اما بنابر مصلحت مردم مصر، او را بهسوی آنها گسیل میدارد. امام در این نامه به مصریان سفارش میکند که از وی فرمان برند که او مرد روزهای سخت است. از قراین تاریخی اینگونه برمیآید که این نامه باید ابتدای سال ۳۸ ق یا اواخر سال ۳۷ صادر شده باشد.
فرازی از نامه
اما بعد، من یکی از بندگان خدا را بهسوی شما فرستادم که در روزهای سهمگین نمیخوابد و در اوقات هراسانگیز از دشمنان روی برنمیتابد، او برای زشتکرداران و بدکیشان از آتش شررخیز سوزنده سختتر است. او مالک، پسر حارث برادر (هم قبیله) مذحج است. پس سخنش را بشنوید و فرمانش را در آنچه با حق برابر است پیرو باشید، زیرا او شمشیری از شمشیرهای پروردگار است که تیزیاش به کندی نمیگراید و ضرباتش خطا نمیکند. پس اگر شما را فرمان داد که رو به دشمن آورید چنان کنید و اگر شما را بازداشت، بر جای خویش بمانید، زیرا مالک پیش نمیافتد و بازنمیگردد و رو برنمیگرداند و جلو نمیرود مگر بهدستور و فرمان من. با اینکه من در اینجا به بودنش بیشتر نیاز داشتم، اما شما را به او سزاوارتر یافتم، از جهت خیرخواهی او برای شما و استواری دهانبندش بر دشمنان شما[۱].
منابع
پانویس
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۲، ص۷۸۳ ـ ۷۸۴.