ولادت امام جواد: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = امام جواد
| موضوع مرتبط = امام جواد
| عنوان مدخل  = ولادت امام جواد
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط = [[ولادت امام جواد در قرآن]] - [[ولادت امام جواد در حدیث]] - [[ولادت امام جواد در تاریخ اسلامی]]
| مداخل مرتبط =  
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[پیامبر]]{{صل}}، در [[حدیثی]] بسیار طولانی، فرد فرد [[امامان معصوم]]{{عم}} را با [[القاب]] ویژه معرفی فرموده است. آن [[حضرت]] وقتی نوبت به [[امام جواد]]{{ع}} رسید، فرمود: [[خداوند]] نطفه‌ای [[پاک]]، با [[برکت]] و [[پسندیده]] را در صلب [[امام رضا]]{{ع}} قرار داده، و او را «محمد» نامیده است. او [[شفیع]] [[شیعیان]] و [[وارث]] [[دانش]] جد بزرگوارش می‌باشد، او نشانه و دلیل روشن و آشکار همراه دارد<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۵۹، ح۲۹.</ref>.
[[پیامبر]] {{صل}}، در [[حدیثی]] بسیار طولانی، فرد فرد [[امامان معصوم]] {{عم}} را با [[القاب]] ویژه معرفی فرموده است. آن حضرت وقتی نوبت به [[امام جواد]] {{ع}} رسید، فرمود: [[خداوند]] نطفه‌ای [[پاک]]، با [[برکت]] و پسندیده را در صلب [[امام رضا]] {{ع}} قرار داده، و او را «محمد» نامیده است. او [[شفیع]] [[شیعیان]] و [[وارث]] [[دانش]] جد بزرگوارش می‌باشد، او نشانه و دلیل روشن و آشکار همراه دارد<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۵۹، ح۲۹.</ref>.
در روایتی دیگر [[امام کاظم]]{{ع}} به شخصی به نام «[[یزید]]» فرمود: ای یزید! در آینده‌ای نه چندان دور با او ([[علی بن موسی الرضا]]{{ع}}) [[ملاقات]] خواهی نمود، به او [[بشارت]] ده که خداوند از دامن کنیزی پاک‌دامن و از [[خاندان]] [[ماریه قبطیه]] ([[مادر]] [[ابراهیم]]، فرزند [[رسول خدا]]{{صل}})، [[فرزندی]] [[امین]] و [[مبارک]] به او [[عنایت]] خواهد فرمود. ای یزید، [[سلام]] مرا به او برسان<ref>کافی، ج۱، ص۳۱۳، ح۱۴.</ref>.
در روایتی از [[پدر]] بزرگوارش نیز وارد شده است که پیش از به [[دنیا]] آمدن فرزندش فرمود: [[خدا]] را [[گواه]] می‌گیرم؛ روزگاری نمی‌گذرد که صاحب فرزندی می‌شوم.
[[راوی حدیث]] می‌گوید: روزشماری می‌کردم تا هر چه زودتر یادگار امام رضا{{ع}} را [[زیارت]] کنم. کمتر از یک سال از آن [[تاریخ]] نگذشته بود که امام جواد{{ع}} به دنیا آمد و [[درستی]] [[سخن امام رضا]]{{ع}} برایم روشن شد<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۹، ح۱۳.</ref>.<ref>[[سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری|طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل]]، [[دانشنامه جوادالائمه (کتاب)|دانشنامه جوادالائمه]]، ص ۳۷.</ref>


==تاریخ [[تولد]] امام جواد{{ع}}==
در روایتی دیگر [[امام کاظم]] {{ع}} به شخصی به نام «[[یزید]]» فرمود: ای یزید! در آینده‌ای نه چندان دور با او ([[علی بن موسی الرضا]] {{ع}}) [[ملاقات]] خواهی نمود، به او [[بشارت]] ده که خداوند از دامن کنیزی پاک‌دامن و از [[خاندان]] [[ماریه قبطیه]] (مادر [[ابراهیم]]، فرزند [[رسول خدا]] {{صل}})، [[فرزندی]] [[امین]] و [[مبارک]] به او عنایت خواهد فرمود. ای یزید، [[سلام]] مرا به او برسان<ref>کافی، ج۱، ص۳۱۳، ح۱۴.</ref>.
درباره تاریخ تولد امام جواد{{ع}} میان [[مورخان]] [[اسلامی]]، اعم از [[شیعه]] و [[سنی]]، [[اختلاف]] نظر وجود دارد. اگرچه در بعضی از قسمت‌ها مانند سال تولد [[اتفاق نظر]] داشته، و همه سال (۱۹۵ [[هجری قمری]]) و شب و [[روز جمعه]] را ذکر کرده‌اند؛ ولی در [[روز]] و ماه تولد، چند قول نقل شده است:
در روایتی از پدر بزرگوارش نیز وارد شده است که پیش از به [[دنیا]] آمدن فرزندش فرمود: [[خدا]] را [[گواه]] می‌گیرم؛ روزگاری نمی‌گذرد که صاحب فرزندی می‌شوم.
بعضی آن را پانزدهم<ref>دلائل الإمامه، ص۳۸۳؛ اعلام الوری، ج۲، ص۹۱، (بنا بر یک قول)؛ روضة الواعظین، ص۲۶۷، (بنا بر یک قول).</ref>، بعضی هفدهم<ref>اعلام الوری، ج۲، ص۹۱؛ تاج الموالید، ص۱۲۸، (بنا بریک قول).</ref>، بعضی نوزدهم<ref>مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۳۷۹؛ فصول المهمه (ابن صباغ)، ص۲۶۶؛ إحقاق الحق، ج۱۲، ص۴۱۵؛ أعیان الشیعة، ج۲، ص۳۲؛ روضة الواعظین، ص۲۶۷.</ref>، یا بیست و یکم<ref>اثبات الوصیه، ص۲۱۶ و ۲۲۷.</ref> [[ماه رمضان]] دانسته و برخی دیگر دهم [[ماه رجب]] ذکر کرده‌اند<ref>مصباح المتهجد، ص۸۰۵؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۳۷۹، (بنابر یک قول)؛ إقبال الأعمال، ص۱۵۳.</ref>.


در تقویت اقوال یاد شده، به دو امر می‌توان [[تمسک]] نمود:
راوی حدیث می‌گوید: روزشماری می‌کردم تا هر چه زودتر یادگار امام رضا {{ع}} را [[زیارت]] کنم. کمتر از یک سال از آن [[تاریخ]] نگذشته بود که امام جواد {{ع}} به دنیا آمد و [[درستی]] سخن امام رضا {{ع}} برایم روشن شد<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۹، ح۱۳.</ref>.<ref>[[سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری|طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل]]، [[دانشنامه جوادالائمه (کتاب)|دانشنامه جوادالائمه]]، ص۳۷.</ref>
#نیمه ماه رمضان؛ به [[دلیل نقل]] آن از سوی بسیاری از بزرگان [[شیعه]]، مانند [[شیخ مفید]] و دیگران.
#دهم ماه رجب؛ به دلیل ورود آن در دعایی که از [[ناحیه مقدسه]] [[امام عصر]]{{ع}} در ماه رجب صادر شده است. در [[دعای امام]] عصر{{ع}} این‌گونه آمده است: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِالْمَوْلُودَيْنِ فِي رَجَبٍ‌- مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الثَّانِي وَ ابْنِهِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ}}. خدایا تو را به [[حق]] دو مولود این ماه [[سوگند]] می‌دهم، [[محمد بن علی]] الثانی و فرزندش [[علی بن محمد]]<ref>مصباح کفعمی، ص۷۰۳؛ مصباح التهجد، ص۸۰۴؛ بحارالانوار، ج۵۰، ص۱۴، ح۱۴؛ أعیان الشیعه، ج۲، ص۳۲.</ref>.
و همچنین [[سیره]] علمای بزرگ شیعه از قدیم الأیام تا به امروز در احیای [[روز]] دهم ماه رجب به عنوان [[جشن]] ولادت [[امام جواد]]{{ع}}.<ref>[[سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری|طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل]]، [[دانشنامه جوادالائمه (کتاب)|دانشنامه جوادالائمه]]، ص ۳۸.</ref>


==چگونگی [[تولد]] امام جواد{{ع}}==
== تاریخ تولد امام جواد {{ع}} ==
[[حکیمه]]، دختر [[حضرت موسی بن جعفر]]{{ع}}، می‌گوید: شب ولادت [[حضرت جواد]]{{ع}} در [[منزل]] [[امام رضا]]{{ع}} بودم، فرمود: هنگام وضع حمل از همسرم [[مراقبت]] کن! سپس [[حضرت]] چراغی را داخل اتاق روشن نمود و در را بست.
درباره تاریخ تولد امام جواد {{ع}} میان مورخان [[اسلامی]]، اعم از [[شیعه]] و [[سنی]]، [[اختلاف]] نظر وجود دارد. اگرچه در بعضی از قسمت‌ها مانند سال تولد [[اتفاق نظر]] داشته، و همه سال (۱۹۵ هجری قمری) و شب و [[روز جمعه]] را ذکر کرده‌اند؛ ولی در [[روز]] و ماه تولد، چند قول نقل شده است: بعضی آن را پانزدهم<ref>دلائل الإمامه، ص۳۸۳؛ اعلام الوری، ج۲، ص۹۱، (بنا بر یک قول)؛ روضة الواعظین، ص۲۶۷، (بنا بر یک قول).</ref>، بعضی هفدهم<ref>اعلام الوری، ج۲، ص۹۱؛ تاج الموالید، ص۱۲۸، (بنا بریک قول).</ref>، بعضی نوزدهم<ref>مناقب ابن‌شهرآشوب، ج۴، ص۳۷۹؛ فصول المهمه (ابن صباغ)، ص۲۶۶؛ إحقاق الحق، ج۱۲، ص۴۱۵؛ أعیان الشیعة، ج۲، ص۳۲؛ روضة الواعظین، ص۲۶۷.</ref>، یا بیست و یکم<ref>اثبات الوصیه، ص۲۱۶ و ۲۲۷.</ref> [[ماه رمضان]] دانسته و برخی دیگر دهم [[ماه رجب]] ذکر کرده‌اند<ref>مصباح المتهجد، ص۸۰۵؛ مناقب ابن‌شهرآشوب، ج۴، ص۳۷۹، (بنابر یک قول)؛ إقبال الأعمال، ص۱۵۳.</ref>.
پس از لحظاتی، [[خیزران]] را درد زایمان فرا گرفت، طشتی مقابل او قرار دادم. ناگهان چراغ خاموش شد، هراسناک از جا برخاستم تا چراغ را روشن کنم. متوجه تشعشع نوری از میان طشت شدم که فضای اتاق را فراگرفته بود، به صورتی که همه چیز به [[راحتی]] دیده می‌شد. چشم‌هایم به میان طشت دوخته شد، نوزادی را در پرده‌ای نازک، که تمام [[بدن]] او را پوشانده بود، [[مشاهده]] نمودم. او را در آغوش گرفتم و پرده نازک را کنار زدم.
[[حضرت رضا]]{{ع}} در اتاق را باز نمود و فرزندش را از من گرفت و او را میان گهواره قرار داده، فرمود: عمه [[جان]]، مواظب فرزندم باش.
[[حکیمه]] می‌گوید: [[روز]] سوم، نوزاد [[خاندان رسالت]] و [[امامت]] چشمش را گشوده، به راست و چپ نگاهی کرد و فرمود:
{{متن حدیث|أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ}}.


[[حیرت]] و [[تعجب]] سراسر وجود مرا فراگرفت، با [[عجله]] و شتابان به [[محضر امام]] [[رضا]]{{ع}} آمده، عرض کردم: چیزی عجیب [[مشاهده]] کردم!
در تقویت اقوال یاد شده، به دو امر می‌توان تمسک نمود:
فرمود: چه دیده و شنیده‌ای؟
# نیمه ماه رمضان؛ به دلیل نقل آن از سوی بسیاری از بزرگان [[شیعه]]، مانند [[شیخ مفید]] و دیگران.
گفتم: با اینکه نوزاد است، زبان به [[شهادتین]] باز کرد!
# دهم ماه رجب؛ به دلیل ورود آن در دعایی که از [[ناحیه مقدسه]] [[امام عصر]] {{ع}} در ماه رجب صادر شده است. در دعای امام عصر {{ع}} این‌گونه آمده است: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِالْمَوْلُودَيْنِ فِي رَجَبٍ‌- مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الثَّانِي وَ ابْنِهِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ}}. خدایا تو را به [[حق]] دو مولود این ماه [[سوگند]] می‌دهم، [[محمد بن علی]] الثانی و فرزندش [[علی بن محمد]]<ref>مصباح کفعمی، ص۷۰۳؛ مصباح التهجد، ص۸۰۴؛ بحارالانوار، ج۵۰، ص۱۴، ح۱۴؛ أعیان الشیعه، ج۲، ص۳۲.</ref>.
[[امام]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|يَا حَكِيمَةُ مَا تَرَوْنَ مِنْ عَجَائِبِهِ أَكْثَرُ}}. ای حکیمه! از این پس عجایبی بیشتر از او دیده خواهد شد<ref>{{متن حدیث|حَكِيمَةُ بِنْتُ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ{{ع}} قَالَتْ لَمَّا حَضَرَتْ وِلَادَةُ الْخَيْزُرَانِ أُمِّ أَبِي جَعْفَرٍ{{ع}} دَعَانِي الرِّضَا{{ع}}. فَقَالَ لِي يَا حَكِيمَةُ احْضُرِي وِلَادَتَهَا وَ ادْخُلِي وَ إِيَّاهَا وَ الْقَابِلَةَ بَيْتاً!
وَ وَضَعَ لَنَا مِصْبَاحاً وَ أَغْلَقَ الْبَابَ عَلَيْنَا فَلَمَّا أَخَذَهَا الطَّلْقُ طُفِيَ الْمِصْبَاحُ وَ بَيْنَ يَدَيْهَا طَسْتٌ فَاغْتَمَمْتُ بِطَفْيِ الْمِصْبَاحِ فَبَيْنَا نَحْنُ كَذَلِكَ إِذْ بَدَرَ أَبُو جَعْفَرٍ{{ع}} فِي الطَّسْتِ وَ إِذَا عَلَيْهِ شَيْ‌ءٌ رَقِيقٌ كَهَيْئَةِ الثَّوْبِ يَسْطَعُ نُورُهُ حَتَّى أَضَاءَ الْبَيْتَ فَأَبْصَرْنَاهُ فَأَخَذْتُهُ فَوَضَعَتْهُ فِي حَجْرِي وَ نَزَعْتُ عَنْهُ ذَلِكَ الْغِشَاءَ.
فَجَاءَ الرِّضَا{{ع}} فَفَتَحَ الْبَابَ وَ قَدْ فَرَغْنَا مِنْ أَمَرِهِ فَأَخَذَهُ فَوَضَعَهُ فِي الْمَهْدِ وَ قَالَ لِي يَا حَكِيمَةُ الْزَمِي مَهْدَهُ قَالَتْ فَلَمَّا كَانَ فِي الْيَوْمِ الثَّالِثِ رَفَعَ بَصَرَهُ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ نَظَرَ يَمِينَهُ وَ يَسَارَهُ ثُمَّ قَالَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ.
فَقُمْتُ ذَعِرَةً فَزِعَةً فَأَتَيْتُ أَبَا الْحَسَنِ{{ع}} فَقُلْتُ لَهُ لَقَدْ سَمِعْتُ مِنْ هَذَا الصَّبِيِّ عَجَباً؟
فَقَالَ وَ مَا ذَاكِ فَأَخْبَرْتُهُ الْخَبَرَ فَقَالَ يَا حَكِيمَةُ مَا تَرَوْنَ مِنْ عَجَائِبِهِ أَكْثَرُ}}؛ ([[مناقب]] [[ابن شهر آشوب]]، ج۴، ص۳۹۴، س ۴).</ref>.<ref>[[سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری|طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل]]، [[دانشنامه جوادالائمه (کتاب)|دانشنامه جوادالائمه]]، ص ۳۹.</ref>


==یگانه فرزند [[پدر]]==
همچنین [[سیره]] علمای بزرگ شیعه از قدیم الأیام تا به امروز در احیای [[روز]] دهم ماه رجب به عنوان جشن ولادت [[امام جواد]] {{ع}}.<ref>[[سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری|طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل]]، [[دانشنامه جوادالائمه (کتاب)|دانشنامه جوادالائمه]]، ص۳۸.</ref>
درباره این که [[امام جواد]]{{ع}} چندمین فرزند پدر بزرگوارش بوده است، دو نظریه در میان [[تاریخ‌نویسان]] مطرح می‌باشد:
برخی برای [[امام رضا]]{{ع}} پنج فرزند پسر به نام‌های: محمد ([[جواد]])، حسن، جعفر، [[ابراهیم]]، حسین و یک دختر به نام [[عایشه]] ذکر کرده‌اند<ref>کشف الغمه، ج۲، ص۲۶۷؛ أعیان الشیعه، ج۲، ص۱۳؛ نورالابصار، ص۳۲۵؛ فصول المهمه (ابن صباغ)، ص۲۶۴؛ الشجرة المبارکه (فخر رازی)، ص۷۷؛ ینابیع المودة، ج۳، ص۱۲۴ و ۱۶۹.</ref>.
در برخی آثار، نام‌های دیگر از قبیل [[موسی]] و علی در میان پسران و [[فاطمه]] به جای [[عایشه]] به چشم می‌خورد و در برخی دیگر، فقط دو فرزند برای وی به نام‌های محمد و موسی ذکر شده است<ref>تاریخ الأئمه (ابن ابی الثلج بغدادی)، تاریخ أهل البیت{{عم}}، ص۱۰۹؛ العدد القویة لدفع المخاوف الیومیة، ص۲۹۴.</ref>.
برخی دیگر، که بسیاری از [[دانشمندان]] بزرگ [[شیعه]] و [[سنّی]] مانند: [[شیخ مفید]]، [[طبرسی]]، أبوعمروکشی، [[ابن شهرآشوب]]، [[مسعودی]]، و گنجی [[شافعی]] را شامل می‌شود، بر این عقیده‌اند که [[امام جواد]]{{ع}} یگانه فرزند [[امام رضا]]{{ع}} می‌باشد<ref>ارشاد مفید، ص۳۱۶؛ رجال کشی، ص۵۹۶، ح۱۱۱۵؛ مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۳۶۷؛ اعلام الوری، ج۲، ص۸۶؛ إثبات الوصیة، ص۲۱۹؛ کفایة الطالب، ص۴۵۷.</ref>. از خود امام رضا{{ع}} [[روایت]] شده است که فرمود: همانا [[خداوند]] یک فرزند پسر به من عطا می‌فرماید که [[وارث]] من خواهد بود<ref>إثبات الوصیة، ص۲۱۷.</ref>.<ref>[[سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری|طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل]]، [[دانشنامه جوادالائمه (کتاب)|دانشنامه جوادالائمه]]، ص ۴۰.</ref>


==[[سخن گفتن]] امام جواد{{ع}} هنگام به [[دنیا]] آمدن==
== چگونگی تولد امام جواد {{ع}} ==
[[حکیمه خاتون]]، عمه امام جواد{{ع}} می‌گوید: چون آثار بارداری در چهره [[همسر]] امام رضا{{ع}} [[مشاهده]] شد، در نامه‌ای به آن [[حضرت]] [[بشارت]] دادم که به زودی صاحب فرزند می‌شوی.
[[حکیمه]]، دختر [[حضرت موسی بن جعفر]] {{ع}}، می‌گوید: شب ولادت [[حضرت جواد]] {{ع}} در [[منزل]] [[امام رضا]] {{ع}} بودم، فرمود: هنگام وضع حمل از همسرم [[مراقبت]] کن! سپس [[حضرت]] چراغی را داخل اتاق روشن نمود و در را بست. پس از لحظاتی، [[خیزران]] را درد زایمان فرا گرفت، طشتی مقابل او قرار دادم. ناگهان چراغ خاموش شد، هراسناک از جا برخاستم تا چراغ را روشن کنم. متوجه تشعشع نوری از میان طشت شدم که فضای اتاق را فراگرفته بود، به صورتی که همه چیز به [[راحتی]] دیده می‌شد. چشم‌هایم به میان طشت دوخته شد، نوزادی را در پرده‌ای نازک، که تمام [[بدن]] او را پوشانده بود، [[مشاهده]] نمودم. او را در آغوش گرفتم و پرده نازک را کنار زدم. [[حضرت رضا]] {{ع}} در اتاق را باز نمود و فرزندش را از من گرفت و او را میان گهواره قرار داده، فرمود: عمه [[جان]]، مواظب فرزندم باش. [[حکیمه]] می‌گوید: [[روز]] سوم، نوزاد [[خاندان رسالت]] و [[امامت]] چشمش را گشوده، به راست و چپ نگاهی کرد و فرمود: {{متن حدیث|أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ}}.
آن حضرت در جواب، از لحظه باردار شدن و [[ساعت]] و [[روز]] وضع حمل همسرش خبر داد و فرمود: وقتی که فرزندم به دنیا آمد تا هفت روز از او مواظبت کن.
 
[[حکیمه]] می‌گوید: لحظه به دنیا آمدن فرزند امام رضا{{ع}} در کنار همسرش بودم. همه چیز را به دقت زیر نظر داشته، طبق سفارش آن حضرت [[مأموریت]] خویش را انجام دادم. ذکر [[شهادتین]] توجه مرا جلب کرد. {{متن حدیث|أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ‌}}.
[[حیرت]] و [[تعجب]] سراسر وجود مرا فراگرفت، با [[عجله]] و شتابان به [[محضر امام]] [[رضا]] {{ع}} آمده، عرض کردم: چیزی عجیب [[مشاهده]] کردم! فرمود: چه دیده و شنیده‌ای؟ گفتم: با اینکه نوزاد است، زبان به [[شهادتین]] باز کرد!
خداوندا! چه می‌بینم و چه می‌شنوم؟! [[کودکی]] خردسال سخن می‌گوید؟
 
[[امام]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|يَا حَكِيمَةُ مَا تَرَوْنَ مِنْ عَجَائِبِهِ أَكْثَرُ}}. ای حکیمه! از این پس عجایبی بیشتر از او دیده خواهد شد<ref>{{متن حدیث|حَكِيمَةُ بِنْتُ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ {{ع}} قَالَتْ لَمَّا حَضَرَتْ وِلَادَةُ الْخَيْزُرَانِ أُمِّ أَبِي جَعْفَرٍ {{ع}} دَعَانِي الرِّضَا {{ع}}. فَقَالَ لِي يَا حَكِيمَةُ احْضُرِي وِلَادَتَهَا وَ ادْخُلِي وَ إِيَّاهَا وَ الْقَابِلَةَ بَيْتاً! وَ وَضَعَ لَنَا مِصْبَاحاً وَ أَغْلَقَ الْبَابَ عَلَيْنَا فَلَمَّا أَخَذَهَا الطَّلْقُ طُفِيَ الْمِصْبَاحُ وَ بَيْنَ يَدَيْهَا طَسْتٌ فَاغْتَمَمْتُ بِطَفْيِ الْمِصْبَاحِ فَبَيْنَا نَحْنُ كَذَلِكَ إِذْ بَدَرَ أَبُو جَعْفَرٍ {{ع}} فِي الطَّسْتِ وَ إِذَا عَلَيْهِ شَيْ‌ءٌ رَقِيقٌ كَهَيْئَةِ الثَّوْبِ يَسْطَعُ نُورُهُ حَتَّى أَضَاءَ الْبَيْتَ فَأَبْصَرْنَاهُ فَأَخَذْتُهُ فَوَضَعَتْهُ فِي حَجْرِي وَ نَزَعْتُ عَنْهُ ذَلِكَ الْغِشَاءَ. فَجَاءَ الرِّضَا {{ع}} فَفَتَحَ الْبَابَ وَ قَدْ فَرَغْنَا مِنْ أَمَرِهِ فَأَخَذَهُ فَوَضَعَهُ فِي الْمَهْدِ وَ قَالَ لِي يَا حَكِيمَةُ الْزَمِي مَهْدَهُ قَالَتْ فَلَمَّا كَانَ فِي الْيَوْمِ الثَّالِثِ رَفَعَ بَصَرَهُ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ نَظَرَ يَمِينَهُ وَ يَسَارَهُ ثُمَّ قَالَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ. فَقُمْتُ ذَعِرَةً فَزِعَةً فَأَتَيْتُ أَبَا الْحَسَنِ {{ع}} فَقُلْتُ لَهُ لَقَدْ سَمِعْتُ مِنْ هَذَا الصَّبِيِّ عَجَباً؟ فَقَالَ وَ مَا ذَاكِ فَأَخْبَرْتُهُ الْخَبَرَ فَقَالَ يَا حَكِيمَةُ مَا تَرَوْنَ مِنْ عَجَائِبِهِ أَكْثَرُ}}؛ ([[مناقب]] [[ابن‌شهرآشوب]]، ج۴، ص۳۹۴، س ۴).</ref>.<ref>[[سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری|طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل]]، [[دانشنامه جوادالائمه (کتاب)|دانشنامه جوادالائمه]]، ص۳۹.</ref>
 
== یگانه فرزند پدر ==
درباره این که [[امام جواد]] {{ع}} چندمین فرزند پدر بزرگوارش بوده است، دو نظریه در میان [[تاریخ‌نویسان]] مطرح است: برخی برای [[امام رضا]] {{ع}} پنج فرزند پسر به نام‌های: محمد ([[جواد]])، حسن، جعفر، [[ابراهیم]]، حسین و یک دختر به نام [[عایشه]] ذکر کرده‌اند<ref>کشف الغمه، ج۲، ص۲۶۷؛ أعیان الشیعه، ج۲، ص۱۳؛ نورالابصار، ص۳۲۵؛ فصول المهمه (ابن صباغ)، ص۲۶۴؛ الشجرة المبارکه (فخر رازی)، ص۷۷؛ ینابیع المودة، ج۳، ص۱۲۴ و ۱۶۹.</ref>.
 
در برخی آثار، نام‌های دیگر از قبیل [[موسی]] و علی در میان پسران و [[فاطمه]] به جای [[عایشه]] به چشم می‌خورد و در برخی دیگر، فقط دو فرزند برای وی به نام‌های محمد و موسی ذکر شده است<ref>تاریخ الأئمه (ابن ابی الثلج بغدادی)، تاریخ أهل البیت {{عم}}، ص۱۰۹؛ العدد القویة لدفع المخاوف الیومیة، ص۲۹۴.</ref>.
 
برخی دیگر، که بسیاری از [[دانشمندان]] بزرگ [[شیعه]] و [[سنّی]] مانند: [[شیخ مفید]]، [[طبرسی]]، أبوعمروکشی، [[ابن شهرآشوب]]، [[مسعودی]]، و گنجی [[شافعی]] را شامل می‌شود، بر این عقیده‌اند که [[امام جواد]] {{ع}} یگانه فرزند [[امام رضا]] {{ع}} می‌باشد<ref>ارشاد مفید، ص۳۱۶؛ رجال کشی، ص۵۹۶، ح۱۱۱۵؛ مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۳۶۷؛ اعلام الوری، ج۲، ص۸۶؛ إثبات الوصیة، ص۲۱۹؛ کفایة الطالب، ص۴۵۷.</ref>. از خود امام رضا {{ع}} [[روایت]] شده است که فرمود: همانا [[خداوند]] یک فرزند پسر به من عطا می‌فرماید که [[وارث]] من خواهد بود<ref>إثبات الوصیة، ص۲۱۷.</ref>.<ref>[[سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری|طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل]]، [[دانشنامه جوادالائمه (کتاب)|دانشنامه جوادالائمه]]، ص۴۰.</ref>
 
== [[سخن گفتن]] امام جواد {{ع}} هنگام به [[دنیا]] آمدن ==
[[حکیمه خاتون]]، عمه امام جواد {{ع}} می‌گوید: چون آثار بارداری در چهره [[همسر]] امام رضا {{ع}} [[مشاهده]] شد، در نامه‌ای به آن [[حضرت]] [[بشارت]] دادم که به زودی صاحب فرزند می‌شوی. آن حضرت در جواب، از لحظه باردار شدن و [[ساعت]] و [[روز]] وضع حمل همسرش خبر داد و فرمود: وقتی که فرزندم به دنیا آمد تا هفت روز از او مواظبت کن. [[حکیمه]] می‌گوید: لحظه به دنیا آمدن فرزند امام رضا {{ع}} در کنار همسرش بودم. همه چیز را به دقت زیر نظر داشته، طبق سفارش آن حضرت [[مأموریت]] خویش را انجام دادم. ذکر [[شهادتین]] توجه مرا جلب کرد. {{متن حدیث|أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ‌}}. خداوندا! چه می‌بینم و چه می‌شنوم؟! [[کودکی]] خردسال سخن می‌گوید؟
 
با کنجکاوی و دقت بیشتر به میان طشت نگاه کردم. آیا [[اشتباه]] می‌کنم و صدا متعلق به طفل تازه به دنیا آمده نیست؟ آری! آن صدای معجزه‌گر از حلقوم طفلی است که بزرگی و [[شخصیت]] ممتاز خویش را در لحظه ولادت نشان می‌دهد.


با کنجکاوی و دقت بیشتر به میان طشت نگاه کردم. آیا [[اشتباه]] می‌کنم و صدا متعلق به طفل تازه به دنیا آمده نیست؟
آری! آن صدای معجزه‌گر از حلقوم طفلی است که بزرگی و [[شخصیت]] ممتاز خویش را در لحظه ولادت نشان می‌دهد.
[[عقل]] و [[درک]] [[انسان]] از شنیدن و [[پذیرفتن]] آن عاجز است؛ اما [[حکیمه]] که خود [[شاهد]] ماجرا است، نمی‌تواند آن را [[انکار]] کند.
[[عقل]] و [[درک]] [[انسان]] از شنیدن و [[پذیرفتن]] آن عاجز است؛ اما [[حکیمه]] که خود [[شاهد]] ماجرا است، نمی‌تواند آن را [[انکار]] کند.
سه [[روز]] از ولادت او بیشتر نگذشته بود که برای دومین بار لب به سخن گشود، عطسه‌ای کرد و در پی آن [[حمد]] و ثنای [[خداوند]] و [[درود بر پیامبر]] و [[جانشینان]] بر [[حق]] او را بر زبان جاری نمود: {{متن حدیث|الْحَمْدُ لِلَّهِ، وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى الْأَئِمَّةِ الرَّاشِدِينَ‌}}<ref>{{متن حدیث|وَ حَدَّثَنِي أَبُو الْمُفَضَّلِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ: حَدَّثَنِي أَبُو النَّجْمِ بَدْرُ ابْنُ عَمَّارٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ، قَالَ: حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَحْمَدَ، عَنْ صَفْوَانَ‌، عَنْ حَكِيمَةَ بِنْتِ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى{{ع}}، قَالَتْ: كَتَبْتُ لَمَّا عَلِقَتْ أُمُّ أَبِي جَعْفَرٍ{{ع}} بِهِ: «خَادِمَتُكَ قَدْ عَلِقَتْ‌».
سه [[روز]] از ولادت او بیشتر نگذشته بود که برای دومین بار لب به سخن گشود، عطسه‌ای کرد و در پی آن [[حمد]] و ثنای [[خداوند]] و [[درود بر پیامبر]] و [[جانشینان]] بر [[حق]] او را بر زبان جاری نمود: {{متن حدیث|الْحَمْدُ لِلَّهِ، وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى الْأَئِمَّةِ الرَّاشِدِينَ‌}}<ref>{{متن حدیث|وَ حَدَّثَنِي أَبُو الْمُفَضَّلِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ: حَدَّثَنِي أَبُو النَّجْمِ بَدْرُ ابْنُ عَمَّارٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ، قَالَ: حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَحْمَدَ، عَنْ صَفْوَانَ‌، عَنْ حَكِيمَةَ بِنْتِ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى {{ع}}، قَالَتْ: كَتَبْتُ لَمَّا عَلِقَتْ أُمُّ أَبِي جَعْفَرٍ {{ع}} بِهِ: «خَادِمَتُكَ قَدْ عَلِقَتْ‌». فَكَتَبَ إِلَيَّ «إِنَّهَا عَلِقَتْ سَاعَةَ كَذَا، مِنْ يَوْمِ كَذَا، مِنْ شَهْرِ كَذَا، فَإِذَا هِي وَلَدَتْ فَالْزَمِيهَا سَبْعَةَ أَيَّامٍ». قَالَتْ: فَلَمَّا وَلَدَتْهُ قَالَ: أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ. فَلَمَّا كَانَ الْيَوْمُ الثَّالِثُ عَطَسَ فَقَالَ: الْحَمْدُ لِلَّهِ، وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى الْأَئِمَّةِ الرَّاشِدِينَ‌}}؛ دلائل الامامه، ص۳۸۳، ح۳۴۱.</ref>.<ref>[[سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری|طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل]]، [[دانشنامه جوادالائمه (کتاب)|دانشنامه جوادالائمه]]، ص۴۱.</ref>
فَكَتَبَ إِلَيَّ «إِنَّهَا عَلِقَتْ سَاعَةَ كَذَا، مِنْ يَوْمِ كَذَا، مِنْ شَهْرِ كَذَا، فَإِذَا هِي وَلَدَتْ فَالْزَمِيهَا سَبْعَةَ أَيَّامٍ».
قَالَتْ: فَلَمَّا وَلَدَتْهُ قَالَ: أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ. فَلَمَّا كَانَ الْيَوْمُ الثَّالِثُ عَطَسَ فَقَالَ: الْحَمْدُ لِلَّهِ، وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى الْأَئِمَّةِ الرَّاشِدِينَ‌}}؛ (دلائل الامامه، ص۳۸۳، ح۳۴۱).</ref>.<ref>[[سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری|طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل]]، [[دانشنامه جوادالائمه (کتاب)|دانشنامه جوادالائمه]]، ص ۴۱.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۵۷

مقدمه

پیامبر (ص)، در حدیثی بسیار طولانی، فرد فرد امامان معصوم (ع) را با القاب ویژه معرفی فرموده است. آن حضرت وقتی نوبت به امام جواد (ع) رسید، فرمود: خداوند نطفه‌ای پاک، با برکت و پسندیده را در صلب امام رضا (ع) قرار داده، و او را «محمد» نامیده است. او شفیع شیعیان و وارث دانش جد بزرگوارش می‌باشد، او نشانه و دلیل روشن و آشکار همراه دارد[۱].

در روایتی دیگر امام کاظم (ع) به شخصی به نام «یزید» فرمود: ای یزید! در آینده‌ای نه چندان دور با او (علی بن موسی الرضا (ع)) ملاقات خواهی نمود، به او بشارت ده که خداوند از دامن کنیزی پاک‌دامن و از خاندان ماریه قبطیه (مادر ابراهیم، فرزند رسول خدا (ص))، فرزندی امین و مبارک به او عنایت خواهد فرمود. ای یزید، سلام مرا به او برسان[۲]. در روایتی از پدر بزرگوارش نیز وارد شده است که پیش از به دنیا آمدن فرزندش فرمود: خدا را گواه می‌گیرم؛ روزگاری نمی‌گذرد که صاحب فرزندی می‌شوم.

راوی حدیث می‌گوید: روزشماری می‌کردم تا هر چه زودتر یادگار امام رضا (ع) را زیارت کنم. کمتر از یک سال از آن تاریخ نگذشته بود که امام جواد (ع) به دنیا آمد و درستی سخن امام رضا (ع) برایم روشن شد[۳].[۴]

تاریخ تولد امام جواد (ع)

درباره تاریخ تولد امام جواد (ع) میان مورخان اسلامی، اعم از شیعه و سنی، اختلاف نظر وجود دارد. اگرچه در بعضی از قسمت‌ها مانند سال تولد اتفاق نظر داشته، و همه سال (۱۹۵ هجری قمری) و شب و روز جمعه را ذکر کرده‌اند؛ ولی در روز و ماه تولد، چند قول نقل شده است: بعضی آن را پانزدهم[۵]، بعضی هفدهم[۶]، بعضی نوزدهم[۷]، یا بیست و یکم[۸] ماه رمضان دانسته و برخی دیگر دهم ماه رجب ذکر کرده‌اند[۹].

در تقویت اقوال یاد شده، به دو امر می‌توان تمسک نمود:

  1. نیمه ماه رمضان؛ به دلیل نقل آن از سوی بسیاری از بزرگان شیعه، مانند شیخ مفید و دیگران.
  2. دهم ماه رجب؛ به دلیل ورود آن در دعایی که از ناحیه مقدسه امام عصر (ع) در ماه رجب صادر شده است. در دعای امام عصر (ع) این‌گونه آمده است: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِالْمَوْلُودَيْنِ فِي رَجَبٍ‌- مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الثَّانِي وَ ابْنِهِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ». خدایا تو را به حق دو مولود این ماه سوگند می‌دهم، محمد بن علی الثانی و فرزندش علی بن محمد[۱۰].

همچنین سیره علمای بزرگ شیعه از قدیم الأیام تا به امروز در احیای روز دهم ماه رجب به عنوان جشن ولادت امام جواد (ع).[۱۱]

چگونگی تولد امام جواد (ع)

حکیمه، دختر حضرت موسی بن جعفر (ع)، می‌گوید: شب ولادت حضرت جواد (ع) در منزل امام رضا (ع) بودم، فرمود: هنگام وضع حمل از همسرم مراقبت کن! سپس حضرت چراغی را داخل اتاق روشن نمود و در را بست. پس از لحظاتی، خیزران را درد زایمان فرا گرفت، طشتی مقابل او قرار دادم. ناگهان چراغ خاموش شد، هراسناک از جا برخاستم تا چراغ را روشن کنم. متوجه تشعشع نوری از میان طشت شدم که فضای اتاق را فراگرفته بود، به صورتی که همه چیز به راحتی دیده می‌شد. چشم‌هایم به میان طشت دوخته شد، نوزادی را در پرده‌ای نازک، که تمام بدن او را پوشانده بود، مشاهده نمودم. او را در آغوش گرفتم و پرده نازک را کنار زدم. حضرت رضا (ع) در اتاق را باز نمود و فرزندش را از من گرفت و او را میان گهواره قرار داده، فرمود: عمه جان، مواظب فرزندم باش. حکیمه می‌گوید: روز سوم، نوزاد خاندان رسالت و امامت چشمش را گشوده، به راست و چپ نگاهی کرد و فرمود: «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ».

حیرت و تعجب سراسر وجود مرا فراگرفت، با عجله و شتابان به محضر امام رضا (ع) آمده، عرض کردم: چیزی عجیب مشاهده کردم! فرمود: چه دیده و شنیده‌ای؟ گفتم: با اینکه نوزاد است، زبان به شهادتین باز کرد!

امام (ع) فرمود: «يَا حَكِيمَةُ مَا تَرَوْنَ مِنْ عَجَائِبِهِ أَكْثَرُ». ای حکیمه! از این پس عجایبی بیشتر از او دیده خواهد شد[۱۲].[۱۳]

یگانه فرزند پدر

درباره این که امام جواد (ع) چندمین فرزند پدر بزرگوارش بوده است، دو نظریه در میان تاریخ‌نویسان مطرح است: برخی برای امام رضا (ع) پنج فرزند پسر به نام‌های: محمد (جواد)، حسن، جعفر، ابراهیم، حسین و یک دختر به نام عایشه ذکر کرده‌اند[۱۴].

در برخی آثار، نام‌های دیگر از قبیل موسی و علی در میان پسران و فاطمه به جای عایشه به چشم می‌خورد و در برخی دیگر، فقط دو فرزند برای وی به نام‌های محمد و موسی ذکر شده است[۱۵].

برخی دیگر، که بسیاری از دانشمندان بزرگ شیعه و سنّی مانند: شیخ مفید، طبرسی، أبوعمروکشی، ابن شهرآشوب، مسعودی، و گنجی شافعی را شامل می‌شود، بر این عقیده‌اند که امام جواد (ع) یگانه فرزند امام رضا (ع) می‌باشد[۱۶]. از خود امام رضا (ع) روایت شده است که فرمود: همانا خداوند یک فرزند پسر به من عطا می‌فرماید که وارث من خواهد بود[۱۷].[۱۸]

سخن گفتن امام جواد (ع) هنگام به دنیا آمدن

حکیمه خاتون، عمه امام جواد (ع) می‌گوید: چون آثار بارداری در چهره همسر امام رضا (ع) مشاهده شد، در نامه‌ای به آن حضرت بشارت دادم که به زودی صاحب فرزند می‌شوی. آن حضرت در جواب، از لحظه باردار شدن و ساعت و روز وضع حمل همسرش خبر داد و فرمود: وقتی که فرزندم به دنیا آمد تا هفت روز از او مواظبت کن. حکیمه می‌گوید: لحظه به دنیا آمدن فرزند امام رضا (ع) در کنار همسرش بودم. همه چیز را به دقت زیر نظر داشته، طبق سفارش آن حضرت مأموریت خویش را انجام دادم. ذکر شهادتین توجه مرا جلب کرد. «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ‌». خداوندا! چه می‌بینم و چه می‌شنوم؟! کودکی خردسال سخن می‌گوید؟

با کنجکاوی و دقت بیشتر به میان طشت نگاه کردم. آیا اشتباه می‌کنم و صدا متعلق به طفل تازه به دنیا آمده نیست؟ آری! آن صدای معجزه‌گر از حلقوم طفلی است که بزرگی و شخصیت ممتاز خویش را در لحظه ولادت نشان می‌دهد.

عقل و درک انسان از شنیدن و پذیرفتن آن عاجز است؛ اما حکیمه که خود شاهد ماجرا است، نمی‌تواند آن را انکار کند. سه روز از ولادت او بیشتر نگذشته بود که برای دومین بار لب به سخن گشود، عطسه‌ای کرد و در پی آن حمد و ثنای خداوند و درود بر پیامبر و جانشینان بر حق او را بر زبان جاری نمود: «الْحَمْدُ لِلَّهِ، وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى الْأَئِمَّةِ الرَّاشِدِينَ‌»[۱۹].[۲۰]

منابع

پانویس

  1. عیون اخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۵۹، ح۲۹.
  2. کافی، ج۱، ص۳۱۳، ح۱۴.
  3. عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۹، ح۱۳.
  4. طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل، دانشنامه جوادالائمه، ص۳۷.
  5. دلائل الإمامه، ص۳۸۳؛ اعلام الوری، ج۲، ص۹۱، (بنا بر یک قول)؛ روضة الواعظین، ص۲۶۷، (بنا بر یک قول).
  6. اعلام الوری، ج۲، ص۹۱؛ تاج الموالید، ص۱۲۸، (بنا بریک قول).
  7. مناقب ابن‌شهرآشوب، ج۴، ص۳۷۹؛ فصول المهمه (ابن صباغ)، ص۲۶۶؛ إحقاق الحق، ج۱۲، ص۴۱۵؛ أعیان الشیعة، ج۲، ص۳۲؛ روضة الواعظین، ص۲۶۷.
  8. اثبات الوصیه، ص۲۱۶ و ۲۲۷.
  9. مصباح المتهجد، ص۸۰۵؛ مناقب ابن‌شهرآشوب، ج۴، ص۳۷۹، (بنابر یک قول)؛ إقبال الأعمال، ص۱۵۳.
  10. مصباح کفعمی، ص۷۰۳؛ مصباح التهجد، ص۸۰۴؛ بحارالانوار، ج۵۰، ص۱۴، ح۱۴؛ أعیان الشیعه، ج۲، ص۳۲.
  11. طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل، دانشنامه جوادالائمه، ص۳۸.
  12. «حَكِيمَةُ بِنْتُ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ (ع) قَالَتْ لَمَّا حَضَرَتْ وِلَادَةُ الْخَيْزُرَانِ أُمِّ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) دَعَانِي الرِّضَا (ع). فَقَالَ لِي يَا حَكِيمَةُ احْضُرِي وِلَادَتَهَا وَ ادْخُلِي وَ إِيَّاهَا وَ الْقَابِلَةَ بَيْتاً! وَ وَضَعَ لَنَا مِصْبَاحاً وَ أَغْلَقَ الْبَابَ عَلَيْنَا فَلَمَّا أَخَذَهَا الطَّلْقُ طُفِيَ الْمِصْبَاحُ وَ بَيْنَ يَدَيْهَا طَسْتٌ فَاغْتَمَمْتُ بِطَفْيِ الْمِصْبَاحِ فَبَيْنَا نَحْنُ كَذَلِكَ إِذْ بَدَرَ أَبُو جَعْفَرٍ (ع) فِي الطَّسْتِ وَ إِذَا عَلَيْهِ شَيْ‌ءٌ رَقِيقٌ كَهَيْئَةِ الثَّوْبِ يَسْطَعُ نُورُهُ حَتَّى أَضَاءَ الْبَيْتَ فَأَبْصَرْنَاهُ فَأَخَذْتُهُ فَوَضَعَتْهُ فِي حَجْرِي وَ نَزَعْتُ عَنْهُ ذَلِكَ الْغِشَاءَ. فَجَاءَ الرِّضَا (ع) فَفَتَحَ الْبَابَ وَ قَدْ فَرَغْنَا مِنْ أَمَرِهِ فَأَخَذَهُ فَوَضَعَهُ فِي الْمَهْدِ وَ قَالَ لِي يَا حَكِيمَةُ الْزَمِي مَهْدَهُ قَالَتْ فَلَمَّا كَانَ فِي الْيَوْمِ الثَّالِثِ رَفَعَ بَصَرَهُ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ نَظَرَ يَمِينَهُ وَ يَسَارَهُ ثُمَّ قَالَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ. فَقُمْتُ ذَعِرَةً فَزِعَةً فَأَتَيْتُ أَبَا الْحَسَنِ (ع) فَقُلْتُ لَهُ لَقَدْ سَمِعْتُ مِنْ هَذَا الصَّبِيِّ عَجَباً؟ فَقَالَ وَ مَا ذَاكِ فَأَخْبَرْتُهُ الْخَبَرَ فَقَالَ يَا حَكِيمَةُ مَا تَرَوْنَ مِنْ عَجَائِبِهِ أَكْثَرُ»؛ (مناقب ابن‌شهرآشوب، ج۴، ص۳۹۴، س ۴).
  13. طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل، دانشنامه جوادالائمه، ص۳۹.
  14. کشف الغمه، ج۲، ص۲۶۷؛ أعیان الشیعه، ج۲، ص۱۳؛ نورالابصار، ص۳۲۵؛ فصول المهمه (ابن صباغ)، ص۲۶۴؛ الشجرة المبارکه (فخر رازی)، ص۷۷؛ ینابیع المودة، ج۳، ص۱۲۴ و ۱۶۹.
  15. تاریخ الأئمه (ابن ابی الثلج بغدادی)، تاریخ أهل البیت (ع)، ص۱۰۹؛ العدد القویة لدفع المخاوف الیومیة، ص۲۹۴.
  16. ارشاد مفید، ص۳۱۶؛ رجال کشی، ص۵۹۶، ح۱۱۱۵؛ مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۳۶۷؛ اعلام الوری، ج۲، ص۸۶؛ إثبات الوصیة، ص۲۱۹؛ کفایة الطالب، ص۴۵۷.
  17. إثبات الوصیة، ص۲۱۷.
  18. طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل، دانشنامه جوادالائمه، ص۴۰.
  19. «وَ حَدَّثَنِي أَبُو الْمُفَضَّلِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ: حَدَّثَنِي أَبُو النَّجْمِ بَدْرُ ابْنُ عَمَّارٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ، قَالَ: حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَحْمَدَ، عَنْ صَفْوَانَ‌، عَنْ حَكِيمَةَ بِنْتِ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى (ع)، قَالَتْ: كَتَبْتُ لَمَّا عَلِقَتْ أُمُّ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) بِهِ: «خَادِمَتُكَ قَدْ عَلِقَتْ‌». فَكَتَبَ إِلَيَّ «إِنَّهَا عَلِقَتْ سَاعَةَ كَذَا، مِنْ يَوْمِ كَذَا، مِنْ شَهْرِ كَذَا، فَإِذَا هِي وَلَدَتْ فَالْزَمِيهَا سَبْعَةَ أَيَّامٍ». قَالَتْ: فَلَمَّا وَلَدَتْهُ قَالَ: أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ. فَلَمَّا كَانَ الْيَوْمُ الثَّالِثُ عَطَسَ فَقَالَ: الْحَمْدُ لِلَّهِ، وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى الْأَئِمَّةِ الرَّاشِدِينَ‌»؛ دلائل الامامه، ص۳۸۳، ح۳۴۱.
  20. طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل، دانشنامه جوادالائمه، ص۴۱.