علت تحیر امام مهدی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{مهدویت/بالا}} +))
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مهدویت}}
{{مهدویت}}
==مقدمه==
== مقدمه ==
*در دعایی آمده است: {{متن حدیث|"مولای تری تحیری فی امری وَ تقلبی فی ضری وَ انطوای علی حرقه قلبی وَ حَرَارَةُ صدری . فَصَلِّ یا رَبِّ علی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ جَدٍّ لی یا رَبِّ بِمَا أَنْتَ أَهْلُهُ فَرَجاً وَ مَخْرَجاً. وَ یسرلی یا رَبِّ نَحْوَ البشری منهجاً"}}<ref>«ای مولای من! سرگردانی مرا در کارم و بالا و پایین شدنم را در گرفتاری‌ام و درآمیخته بودنم را با سوز [[دل]] و [[آتش]] سینه‌ام می‌بینی. پس ای [[پروردگار]] من، بر [[محمد]] و [[آل محمد]] {{صل}} [[درود]] فرست و من ای پروردگارم، به [[شایستگی]] خود [[فرج]] و گشایشی ببخش. و برایم ای پروردگارم، راهی به سوی [[بشارت]] و شادی بگشای» البلد الامین، ص ۳۳۵.</ref>. ملاحظه می‌شود که [[امام]] {{ع}} با سوزناکترین عبارات، ناراحتی‌ها و غم‌های قلبی خود را اظهار کرده‌اند. "تقلب" مطاوعه "[[قلب]]" است و "[[قلب]]" یعنی زیر و رو کردن. پس تقلب به معنای زیر و رو کردن و بالا و پایین رفتن است. گرفتاری‌های [[امام]] ما در حدی است که به تعبیر خودشان ایشان را در بد حالی زیر و رو می‌کند و رنج‌های ایشان – که همان رنج‌ها و مصائب [[مظلومان]] و ستمدیدگان بلکه عمیق‌تر از آنهاست – به اندازه‌ای عمیق است که [[قلب]] مقدسشان را به [[آتش]] کشیده و [[دل]] مبارکشان را سوزانده است. از همه بالاتر تعبیر "تحیر" است که به معنای سرگردانی می‌باشد، سرگردانی در کار خودشان (فی امری). کار ایشان چیست؟ کار ایشان رسیدگی و مراقبت و [[نجات]] [[مظلومان]] و [[مستضعفان]] و [[مؤمنان]] است. اما این منظور به طور کامل و فراگیر فقط با [[اذن]] [[ظهور]] از جانب [[خداوند]] محقق می‌شود. [[امام]] {{ع}} در حال [[غیبت]]، [[شاهد]] و ناظر رنج‌ها و مظلومیت‌های [[مردم]] – خصوصاً [[شیعیان]] – خود هستند و از طرفی دارای [[مقام]] "قدرة [[الله]]" و "ید [[الله]]" بودن می‌باشند. اما چون اجازه الهی برای دستگیری کامل [[حضرت]] از گرفتاران داده نشده است و زمان صدور این اجازه هم معلوم نیست<ref>در این خصوص به بخش سوم کتاب مراجعه کنید.</ref> و [[امام]] {{ع}} هم کاری جز با رضای [[پروردگار]] انجام نمی‌دهند، این است که آن عزیز پرده نشین و کیمیای هستی به تحیر و سرگشتگی می‌افتند<ref>در درس سوم از حلقه هفتم این سلسله درس‌ها حدیثی نقل شد که در آن حیرت به امام عصر {{ع}} نسبت داده شده بود. حدیث دیگر و توضیحات بیشتر در درس هفدهم همین حلقه خواهد آمد.</ref> و تب و تاب ایشان در [[انتظار]] [[اذن خداوند]] برای [[ظهور]]، روز به روز شدیدتر می‌شود. البته همان طور که بیشتر بیان شد، [[امام]] {{ع}} در همین زمان هم به [[قدرت الهی]] خویش از بسیاری [[مؤمنان]] در [[رنج]] و گرفتاری دستگیری می‌فرمایند، ولی این مقدار در مقایسه با آن چه در سطح کل [[دنیا]] می‌توانند و قرار است که انشاء [[الله]] انجام دهند، آن [[قدر]] نیست که مرهمی بر غم‌های بزرگ ایشان باشد.  
* در دعایی آمده است: {{متن حدیث|"مولای تری تحیری فی امری وَ تقلبی فی ضری وَ انطوای علی حرقه قلبی وَ حَرَارَةُ صدری. فَصَلِّ یا رَبِّ علی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ جَدٍّ لی یا رَبِّ بِمَا أَنْتَ أَهْلُهُ فَرَجاً وَ مَخْرَجاً. وَ یسرلی یا رَبِّ نَحْوَ البشری منهجاً"}}<ref>«ای مولای من! سرگردانی مرا در کارم و بالا و پایین شدنم را در گرفتاری‌ام و درآمیخته بودنم را با سوز [[دل]] و [[آتش]] سینه‌ام می‌بینی. پس ای [[پروردگار]] من، بر [[محمد]] و [[آل محمد]] {{صل}} [[درود]] فرست و من ای پروردگارم، به [[شایستگی]] خود [[فرج]] و گشایشی ببخش. و برایم ای پروردگارم، راهی به سوی [[بشارت]] و شادی بگشای» البلد الامین، ص ۳۳۵.</ref>. ملاحظه می‌شود که [[امام]] {{ع}} با سوزناکترین عبارات، ناراحتی‌ها و غم‌های قلبی خود را اظهار کرده‌اند. "تقلب" مطاوعه "[[قلب]]" است و "[[قلب]]" یعنی زیر و رو کردن. پس تقلب به معنای زیر و رو کردن و بالا و پایین رفتن است. گرفتاری‌های [[امام]] ما در حدی است که به تعبیر خودشان ایشان را در بد حالی زیر و رو می‌کند و رنج‌های ایشان – که همان رنج‌ها و مصائب [[مظلومان]] و ستمدیدگان بلکه عمیق‌تر از آنهاست – به اندازه‌ای عمیق است که [[قلب]] مقدسشان را به [[آتش]] کشیده و [[دل]] مبارکشان را سوزانده است. از همه بالاتر تعبیر "تحیر" است که به معنای سرگردانی می‌باشد، سرگردانی در کار خودشان (فی امری). کار ایشان چیست؟ کار ایشان رسیدگی و مراقبت و [[نجات]] [[مظلومان]] و [[مستضعفان]] و [[مؤمنان]] است. اما این منظور به طور کامل و فراگیر فقط با [[اذن]] [[ظهور]] از جانب [[خداوند]] محقق می‌شود. [[امام]] {{ع}} در حال [[غیبت]]، [[شاهد]] و ناظر رنج‌ها و مظلومیت‌های [[مردم]] – خصوصاً [[شیعیان]] – خود هستند و از طرفی دارای [[مقام]] "قدرة [[الله]]" و "ید [[الله]]" بودن می‌باشند. اما چون اجازه الهی برای دستگیری کامل [[حضرت]] از گرفتاران داده نشده است و زمان صدور این اجازه هم معلوم نیست<ref>در این خصوص به بخش سوم کتاب مراجعه کنید.</ref> و [[امام]] {{ع}} هم کاری جز با رضای [[پروردگار]] انجام نمی‌دهند، این است که آن عزیز پرده نشین و کیمیای هستی به تحیر و سرگشتگی می‌افتند<ref>در درس سوم از حلقه هفتم این سلسله درس‌ها حدیثی نقل شد که در آن حیرت به امام عصر {{ع}} نسبت داده شده بود. حدیث دیگر و توضیحات بیشتر در درس هفدهم همین حلقه خواهد آمد.</ref> و تب و تاب ایشان در [[انتظار]] [[اذن خداوند]] برای [[ظهور]]، روز به روز شدیدتر می‌شود. البته همان طور که بیشتر بیان شد، [[امام]] {{ع}} در همین زمان هم به [[قدرت الهی]] خویش از بسیاری [[مؤمنان]] در [[رنج]] و گرفتاری دستگیری می‌فرمایند، ولی این مقدار در مقایسه با آن چه در سطح کل [[دنیا]] می‌توانند و قرار است که انشاء [[الله]] انجام دهند، آن [[قدر]] نیست که مرهمی بر غم‌های بزرگ ایشان باشد.  


اگر منظور از "تحیر" را در عبارات [[امام]] {{ع}} درست فهمیده باشیم، باید بگوییم که این معنا لازمه [[انتظار]] عمیق و چشم به راهی شدید [[امام]] {{ع}} نسبت به [[ظهور]] و [[فرج]] خودشان – که [[فرج]] همه عالم است – می‌باشد. اگر به [[لطف خدا]] ذره‌ای از این سوز و بی‌تابی شدید مولایمان را [[حس]] کنیم، آن وقت در مسیر [[انتظار فرج]] ایشان چنان که [[شایسته]] است، قرار می‌گیریم. در انتهای این [[دعا]]، [[حضرت]] چنین عرضه داشته‌اند: {{متن حدیث|"یا مِنْ یجیب الْمُضْطَرِّ اذا دَعَاهُ ، یا کاشف ضَرَّ ایوب ، یا ارْحَمْ عِبْرَةً یعقوب . . . افْتَحْ لی وَ أَنْتَ خیر الفاتحین . وَ الْطُفْ بی یا رَبِّ وَ بجمیع المؤمنین وَ الْمُؤْمِنَاتِ..."}}<ref>«ای کسی که وقتی [[مضطر]] تو را بخواند، او را [[اجابت]] می‌کنی، ای برطرف کننده گرفتاری ایوب، ای رحم کننده به اشک‌های [[یعقوب]]... [[پیروزی]] نصیب من بگردان، و تو [[بهترین]] پیروز کنندگان هستی، و ای پروردگارم، [[لطف]] خویش را به من و به همه مردان و زنان با [[ایمان]] ارزانی دار...» البلد الامین، ص ۳۳۶.</ref><ref>[[سید محمد بنی‌هاشمی|بنی‌هاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۱۰۳.</ref>.
اگر منظور از "تحیر" را در عبارات [[امام]] {{ع}} درست فهمیده باشیم، باید بگوییم که این معنا لازمه [[انتظار]] عمیق و چشم به راهی شدید [[امام]] {{ع}} نسبت به [[ظهور]] و [[فرج]] خودشان – که [[فرج]] همه عالم است – می‌باشد. اگر به [[لطف خدا]] ذره‌ای از این سوز و بی‌تابی شدید مولایمان را [[حس]] کنیم، آن وقت در مسیر [[انتظار فرج]] ایشان چنان که [[شایسته]] است، قرار می‌گیریم. در انتهای این [[دعا]]، [[حضرت]] چنین عرضه داشته‌اند: {{متن حدیث|"یا مِنْ یجیب الْمُضْطَرِّ اذا دَعَاهُ، یا کاشف ضَرَّ ایوب، یا ارْحَمْ عِبْرَةً یعقوب . . . افْتَحْ لی وَ أَنْتَ خیر الفاتحین. وَ الْطُفْ بی یا رَبِّ وَ بجمیع المؤمنین وَ الْمُؤْمِنَاتِ..."}}<ref>«ای کسی که وقتی [[مضطر]] تو را بخواند، او را [[اجابت]] می‌کنی، ای برطرف کننده گرفتاری ایوب، ای رحم کننده به اشک‌های [[یعقوب]]... [[پیروزی]] نصیب من بگردان، و تو [[بهترین]] پیروز کنندگان هستی، و ای پروردگارم، [[لطف]] خویش را به من و به همه مردان و زنان با [[ایمان]] ارزانی دار...» البلد الامین، ص ۳۳۶.</ref><ref>[[سید محمد بنی‌هاشمی|بنی‌هاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۱۰۳.</ref>.
==پرسش مستقیم==
== پرسش مستقیم ==
* [[چه شرایطی سبب تحیر امام مهدی شده است؟ (پرسش)]]
* [[چه شرایطی سبب تحیر امام مهدی شده است؟ (پرسش)]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
* [[پرونده:152096.jpg|22px]] [[سید محمد بنی‌هاشمی|بنی‌هاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|'''انتظار فرج''']]
* [[پرونده:152096.jpg|22px]] [[سید محمد بنی‌هاشمی|بنی‌هاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|'''انتظار فرج''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس2}}


{{امام مهدی}}
[[رده:مدخل]]
[[رده:امام مهدی]]
[[رده:امام مهدی]]
[[رده:علت تحیر امام مهدی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۵۳

مقدمه

  • در دعایی آمده است: «"مولای تری تحیری فی امری وَ تقلبی فی ضری وَ انطوای علی حرقه قلبی وَ حَرَارَةُ صدری. فَصَلِّ یا رَبِّ علی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ جَدٍّ لی یا رَبِّ بِمَا أَنْتَ أَهْلُهُ فَرَجاً وَ مَخْرَجاً. وَ یسرلی یا رَبِّ نَحْوَ البشری منهجاً"»[۱]. ملاحظه می‌شود که امام (ع) با سوزناکترین عبارات، ناراحتی‌ها و غم‌های قلبی خود را اظهار کرده‌اند. "تقلب" مطاوعه "قلب" است و "قلب" یعنی زیر و رو کردن. پس تقلب به معنای زیر و رو کردن و بالا و پایین رفتن است. گرفتاری‌های امام ما در حدی است که به تعبیر خودشان ایشان را در بد حالی زیر و رو می‌کند و رنج‌های ایشان – که همان رنج‌ها و مصائب مظلومان و ستمدیدگان بلکه عمیق‌تر از آنهاست – به اندازه‌ای عمیق است که قلب مقدسشان را به آتش کشیده و دل مبارکشان را سوزانده است. از همه بالاتر تعبیر "تحیر" است که به معنای سرگردانی می‌باشد، سرگردانی در کار خودشان (فی امری). کار ایشان چیست؟ کار ایشان رسیدگی و مراقبت و نجات مظلومان و مستضعفان و مؤمنان است. اما این منظور به طور کامل و فراگیر فقط با اذن ظهور از جانب خداوند محقق می‌شود. امام (ع) در حال غیبت، شاهد و ناظر رنج‌ها و مظلومیت‌های مردم – خصوصاً شیعیان – خود هستند و از طرفی دارای مقام "قدرة الله" و "ید الله" بودن می‌باشند. اما چون اجازه الهی برای دستگیری کامل حضرت از گرفتاران داده نشده است و زمان صدور این اجازه هم معلوم نیست[۲] و امام (ع) هم کاری جز با رضای پروردگار انجام نمی‌دهند، این است که آن عزیز پرده نشین و کیمیای هستی به تحیر و سرگشتگی می‌افتند[۳] و تب و تاب ایشان در انتظار اذن خداوند برای ظهور، روز به روز شدیدتر می‌شود. البته همان طور که بیشتر بیان شد، امام (ع) در همین زمان هم به قدرت الهی خویش از بسیاری مؤمنان در رنج و گرفتاری دستگیری می‌فرمایند، ولی این مقدار در مقایسه با آن چه در سطح کل دنیا می‌توانند و قرار است که انشاء الله انجام دهند، آن قدر نیست که مرهمی بر غم‌های بزرگ ایشان باشد.

اگر منظور از "تحیر" را در عبارات امام (ع) درست فهمیده باشیم، باید بگوییم که این معنا لازمه انتظار عمیق و چشم به راهی شدید امام (ع) نسبت به ظهور و فرج خودشان – که فرج همه عالم است – می‌باشد. اگر به لطف خدا ذره‌ای از این سوز و بی‌تابی شدید مولایمان را حس کنیم، آن وقت در مسیر انتظار فرج ایشان چنان که شایسته است، قرار می‌گیریم. در انتهای این دعا، حضرت چنین عرضه داشته‌اند: «"یا مِنْ یجیب الْمُضْطَرِّ اذا دَعَاهُ، یا کاشف ضَرَّ ایوب، یا ارْحَمْ عِبْرَةً یعقوب . . . افْتَحْ لی وَ أَنْتَ خیر الفاتحین. وَ الْطُفْ بی یا رَبِّ وَ بجمیع المؤمنین وَ الْمُؤْمِنَاتِ..."»[۴][۵].

پرسش مستقیم

منابع

پانویس

  1. «ای مولای من! سرگردانی مرا در کارم و بالا و پایین شدنم را در گرفتاری‌ام و درآمیخته بودنم را با سوز دل و آتش سینه‌ام می‌بینی. پس ای پروردگار من، بر محمد و آل محمد (ص) درود فرست و من ای پروردگارم، به شایستگی خود فرج و گشایشی ببخش. و برایم ای پروردگارم، راهی به سوی بشارت و شادی بگشای» البلد الامین، ص ۳۳۵.
  2. در این خصوص به بخش سوم کتاب مراجعه کنید.
  3. در درس سوم از حلقه هفتم این سلسله درس‌ها حدیثی نقل شد که در آن حیرت به امام عصر (ع) نسبت داده شده بود. حدیث دیگر و توضیحات بیشتر در درس هفدهم همین حلقه خواهد آمد.
  4. «ای کسی که وقتی مضطر تو را بخواند، او را اجابت می‌کنی، ای برطرف کننده گرفتاری ایوب، ای رحم کننده به اشک‌های یعقوب... پیروزی نصیب من بگردان، و تو بهترین پیروز کنندگان هستی، و ای پروردگارم، لطف خویش را به من و به همه مردان و زنان با ایمان ارزانی دار...» البلد الامین، ص ۳۳۶.
  5. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۱۰۳.