سیره سیاسی امام حسن مجتبی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = امام حسن مجتبی | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} ==مرجعیت سیاسی‌== امام حسن{{ع}} از موضع قدرت با معاویه از در صلح درآمد چنان‌که در متن قرارداد صلح به صراحت آمده که خلافت پس از معاویه به امام حسن{...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = امام حسن مجتبی
| موضوع مرتبط = سیره امام حسن مجتبی
| عنوان مدخل  =  
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط =  
| مداخل مرتبط =  

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۰

مرجعیت سیاسی‌

امام حسن(ع) از موضع قدرت با معاویه از در صلح درآمد چنان‌که در متن قرارداد صلح به صراحت آمده که خلافت پس از معاویه به امام حسن(ع) می‌رسد و نباید درباره امام حادثه ناگواری به بار آورد و مکر و حیله‌ای به کار ببرد. بنابراین، طبیعی بود که امام(ع) محور مخالفت و قدرتی به‌شمار آید که حکومت بنی امیه و معاویه را در کامشان تلخ و زندگی آنها را تیره و تار سازد. به همین دلیل در دعاها و دیدارهای امام(ع) با حکام و اطرافیان آنها و در نامه‌ها و خطابه‌های آن حضرت تلاش سیاسی روشنی می‌بینیم که در امور ذیل متبلور است.

  1. حضرت بر اوضاع و رخدادها مراقبت و آنها را پی می‌گرفت و رفتار حکام و کارگزاران آنان را زیر نظر داشت، آنها را امر به معروف و نهی از منکر می‌نمود، چنان‌که در نامه‌اش به زیاد از او خواست، دست از تعقیب سعید بن ابی سرح بردارد و هنگام طواف، حبیب بن مسلمه را در مورد فرمانبرداری‌اش از معاویه مورد نکوهش قرار داد[۱].
  2. امام مجتبی(ع) از فعالیت‌های سیاسی منظّمی برخوردار بود که در استقبال از هیئت‌های نمایندگی مخالفان و توجیه و راهنمایی آنان و دعوت آنها به صبر و بردباری و تصمیم‌گیری و انتظار صدور فرمان امام در وقت مناسب، تجسم می‌یافت. چنان‌که همواره بر نقش رهبری اهل بیت و شایستگی خلافت و پیشوایی آنان نیز تأکید داشت. دکتر طه حسین بر این باور است که امام حسن(ع) در مدت اقامت خویش در مدینه دست به تشکیل حزب سیاسی زده و شخصا ریاست آن را بر عهده داشته و به تناسب شرایط آن زمان، آن را جهت داده است.
  3. با اینکه نظام حاکم، سعی در جلب رضایت امام و یا سرپوش نهادن بر فعالیت‌های وی و یا محکوم ساختن آنها داشت، حضرت هیچ‌گاه به ارکان آن نظام تمایل نشان نداد.

این بخش از موضع‌گیری امام(ع) زمانی تبلور یافت که حضرت به خویشاوندی سببی امویان تن در نداد و طرح و نقشه‌های آنها را فاش ساخت و واقعیت انحرافی آنان، و بی‌لیاقتی معاویه را به خلافت، آشکارا بیان داشت و این حقیقت به روشنی در مناظرات حضرت با معاویه و اطرافیانش در مدینه و دمشق به‌طور یکسان جلوه‌گر شد که در بیان مواضع آن بزرگوار، به اشاره‌ای بسنده می‌کنیم.[۲]

منابع

پانویس

  1. حیاة الامام الحسن، ص۲۹۳.
  2. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ج۴، ص ۲۲۸.