حجر الاسود در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == ==' به '==')
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مهدویت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = حجر الاسود
| موضوع مرتبط = حجر الاسود
| عنوان مدخل  = [[حجر الاسود]]
| عنوان مدخل  = حجر الاسود
| مداخل مرتبط = [[حجر الاسود در قرآن]] - [[حجر الاسود در حدیث]] - [[حجر الاسود در تاریخ اسلامی]] - [[حجر الاسود در معارف مهدویت]]
| مداخل مرتبط = [[حجر الاسود در قرآن]] - [[حجر الاسود در فقه اسلامی]] - [[حجر الاسود در تاریخ اسلامی]] - [[حجر الاسود در معارف مهدویت]]
| پرسش مرتبط  = حجر الاسود (پرسش)
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[حجرالاسود]]، مرکّب از "حَجَر" به معنای سنگ و "[[اسود]]" ـ از ماده "س ـ و ـ د" ـ به معنای سیاه است<ref>مقاییس اللغه، ج ۳، ص ۱۱۴ «سود»؛ لسان العرب، ج ۴، ص ۱۶۵ «حجر».</ref>. سنگی به رنگ سیاهِ مایل به سرخ با نقطه‌های قرمز و خط‌های زرد است که در ارتفاع یک و نیم متر از سطح [[زمین]]، بر رکن شرقی [[کعبه]] قرار دارد. قطر آن نزدیک ۳۰ سانتیمتر <ref>المیزان، ج ۳، ص ۳۶۰؛ دایرة المعارف تشیع، ج ۶، ص ۱۰۱.</ref> و وزنش دو کیلوگرم است<ref>دایرة المعارف تشیع، ج ۶، ص ۱۰۱.</ref>. از آن به "الحجر"<ref>لسان العرب، ج ۳، ص ۵۶؛ لغت‌نامه، ج ۵، ص ۷۶۸۴، «حجر».</ref> و به جهت قرار گرفتن در رکن شرقی، به "رکن"<ref>اخبار مکه، ج ۱، ص ۶۵ و ۱۷۲؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۵۳.</ref> و "الرکن الاسود"<ref>صحیح البخاری، ج ۲، ص ۱۹۶، ۳۹۴؛ معجم‌البلدان، ج ۲، ص ۲۲۳.</ref> نیز یاد شده است<ref>[[مهدی امیریان|امیریان، مهدی]]، [[حجرالاسود (مقاله)|مقاله «حجرالاسود»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰؛ [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص ۲۷۱.</ref>.
[[حجرالاسود]]، مرکّب از "حَجَر" به معنای سنگ و "[[اسود]]" ـ از ماده "س ـ و ـ د" ـ به معنای سیاه است<ref>مقاییس اللغه، ج ۳، ص ۱۱۴ «سود»؛ لسان العرب، ج ۴، ص ۱۶۵ «حجر».</ref>. سنگی به رنگ سیاهِ مایل به سرخ با نقطه‌های قرمز و خط‌های زرد است که در ارتفاع یک و نیم متر از سطح [[زمین]]، بر رکن شرقی [[کعبه]] قرار دارد. قطر آن نزدیک ۳۰ سانتیمتر<ref>المیزان، ج ۳، ص ۳۶۰؛ دایرة المعارف تشیع، ج ۶، ص ۱۰۱.</ref> و وزنش دو کیلوگرم است<ref>دایرة المعارف تشیع، ج ۶، ص ۱۰۱.</ref>. از آن به "الحجر"<ref>لسان العرب، ج ۳، ص ۵۶؛ لغت‌نامه، ج ۵، ص ۷۶۸۴، «حجر».</ref> و به جهت قرار گرفتن در رکن شرقی، به "رکن"<ref>اخبار مکه، ج ۱، ص ۶۵ و ۱۷۲؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۵۳.</ref> و "الرکن الاسود"<ref>صحیح البخاری، ج ۲، ص ۱۹۶، ۳۹۴؛ معجم‌البلدان، ج ۲، ص ۲۲۳.</ref> نیز یاد شده است<ref>[[مهدی امیریان|امیریان، مهدی]]، [[حجرالاسود (مقاله)|مقاله «حجرالاسود»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]]؛ [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص ۲۷۱.</ref>.


==[[حجرالاسود]] در [[تفاسیر]]==
== [[حجرالاسود]] در [[تفاسیر]] ==
واژه "حجرالاسود" در [[قرآن]] به کار نرفته است؛ اما [[مفسران]] پاره‌ای از [[آیات]] را به گونه‌ای با آن مرتبط دانسته‌اند:  
واژه "حجرالاسود" در [[قرآن]] به کار نرفته است؛ اما [[مفسران]] پاره‌ای از [[آیات]] را به گونه‌ای با آن مرتبط دانسته‌اند:  
#قرآن، [[کعبه]] را نخستین پرستشگاه روی [[زمین]] می‌داند و از نشانه‌های روشنی در آن برای [[مردم]] گزارش می‌دهد: {{متن قرآن|إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«بی‌گمان نخستین خانه‌ای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.</ref>، {{متن قرآن|فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ}}<ref>«در آن نشانه‌هایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است و حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست؛ و هر که انکار کند (بداند که) بی‌گمان خداوند از جهانیان بی‌نیاز است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.</ref> شماری از مفسران<ref>مجمع‌البیان، ج ۲، ص ۷۹۸؛ جامع البیان، ج ۴، ص ۱۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۴، ص ۹۰.</ref> حجرالاسود را از مصادیق این [[نشانه‌ها]] دانسته‌اند و پاره‌ای از [[احادیث]] نیز مؤید این معنایند<ref>الکافی، ج ۴، ص ۲۲۳؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۲۳۲.</ref>.
# قرآن، [[کعبه]] را نخستین پرستشگاه روی [[زمین]] می‌داند و از نشانه‌های روشنی در آن برای [[مردم]] گزارش می‌دهد: {{متن قرآن|إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«بی‌گمان نخستین خانه‌ای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.</ref>، {{متن قرآن|فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ}}<ref>«در آن نشانه‌هایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است و حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست؛ و هر که انکار کند (بداند که) بی‌گمان خداوند از جهانیان بی‌نیاز است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.</ref> شماری از مفسران<ref>مجمع‌البیان، ج ۲، ص ۷۹۸؛ جامع البیان، ج ۴، ص ۱۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۴، ص ۹۰.</ref> حجرالاسود را از مصادیق این [[نشانه‌ها]] دانسته‌اند و پاره‌ای از [[احادیث]] نیز مؤید این معنایند<ref>الکافی، ج ۴، ص ۲۲۳؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۲۳۲.</ref>.
#در [[سوره بروج]]، افزون بر [[آسمان]] و [[روز]] [[موعود]]، به [[شاهد]] و مشهود نیز [[سوگند]] یاد شده است که شکنجه‌گران مردان و [[زنان]] [[مؤمن]] [[کیفر]] خواهند شد: {{متن قرآن|وَالسَّمَاء ذَاتِ الْبُرُوجِ وَالْيَوْمِ الْمَوْعُودِ وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ }}<ref>«سوگند به آسمان که باروها دارد، و به روزی که آن را وعده کرده‌اند، و به گواهی‌دهنده و آنچه گواهی دهد (که از ستمکاران انتقام می‌کشیم)» سوره بروج، آیه ۱-۳.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِيقِ}}<ref>«به یقین آنان که مردان و زنان مؤمن را آزار دادند سپس توبه نکردند، عذاب دوزخ و عذاب آتش سوزان دارند» سوره بروج، آیه ۱۰.</ref>. گروهی از مفسران حجرالاسود را از مصادیق "شاهد" و "مشهود" را [[حاجیان]] استلام کننده آن دانسته‌اند؛ با این توضیح که این سنگ [[روز قیامت]] به سود آنان [[گواهی]] می‌دهد<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۰۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص ۱۸۹؛ زادالمسیر، ج ۸، ص ۲۱۷.</ref>.
# در [[سوره بروج]]، افزون بر [[آسمان]] و [[روز]] [[موعود]]، به [[شاهد]] و مشهود نیز [[سوگند]] یاد شده است که شکنجه‌گران مردان و [[زنان]] [[مؤمن]] [[کیفر]] خواهند شد: {{متن قرآن|وَالسَّمَاء ذَاتِ الْبُرُوجِ وَالْيَوْمِ الْمَوْعُودِ وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ }}<ref>«سوگند به آسمان که باروها دارد، و به روزی که آن را وعده کرده‌اند، و به گواهی‌دهنده و آنچه گواهی دهد (که از ستمکاران انتقام می‌کشیم)» سوره بروج، آیه ۱-۳.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِيقِ}}<ref>«به یقین آنان که مردان و زنان مؤمن را آزار دادند سپس توبه نکردند، عذاب دوزخ و عذاب آتش سوزان دارند» سوره بروج، آیه ۱۰.</ref>. گروهی از مفسران حجرالاسود را از مصادیق "شاهد" و "مشهود" را [[حاجیان]] استلام کننده آن دانسته‌اند؛ با این توضیح که این سنگ [[روز قیامت]] به سود آنان [[گواهی]] می‌دهد<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۰۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص ۱۸۹؛ زادالمسیر، ج ۸، ص ۲۱۷.</ref>.
#بر اساس برخی آیات، [[مشرکان قریش]] می‌کوشیده‌اند با [[فریب]] [[رسول خدا]] {{صل}} آن [[حضرت]] سخنی جز [[وحی]] را به [[خدا]] نسبت دهد و اگر خدا با اعطای [[مقام عصمت]]، آن حضرت را از [[انحراف]] [[حفظ]] نمی‌کرد، نزدیک بود که اندکی به آنان بگراید: {{متن قرآن|وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا}}<ref>«و نزدیک بود که تو را از آنچه ما به تو وحی کردیم (به ترفند) باز دارند تا جز آن را بر ما بربندی و آنگاه تو را بی‌گمان دوست می‌گرفتند» سوره اسراء، آیه ۷۳.</ref>، {{متن قرآن|وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا}}<ref>«و اگر ما تو را پابرجا نمی‌داشتیم نزدیک بود اندکی به آنان گرایش یابی» سوره اسراء، آیه ۷۴.</ref> در [[شأن نزول]] [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا}}<ref>«و نزدیک بود که تو را از آنچه ما به تو وحی کردیم (به ترفند) باز دارند تا جز آن را بر ما بربندی و آنگاه تو را بی‌گمان دوست می‌گرفتند» سوره اسراء، آیه ۷۳.</ref> [[اختلاف]] است؛ از جمله برخی مفسران گفته‌اند که مشرکان قریش رسول خدا {{صل}} را از استلام حجرالاسود بازداشته و گفتند اگر با [[خدایان]] آنها نیز چنین نکند، از استلام [[حجرالاسود]] جلو می‌گیرند<ref>جامع‌البیان، ج ۱۵، ص ۱۶۲؛ کنز الدقائق، ج ۷، ص ۴۶۵.</ref>.
# بر اساس برخی آیات، مشرکان قریش می‌کوشیده‌اند با [[فریب]] [[رسول خدا]] {{صل}} آن حضرت سخنی جز [[وحی]] را به [[خدا]] نسبت دهد و اگر خدا با اعطای [[مقام عصمت]]، آن حضرت را از [[انحراف]] [[حفظ]] نمی‌کرد، نزدیک بود که اندکی به آنان بگراید: {{متن قرآن|وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا}}<ref>«و نزدیک بود که تو را از آنچه ما به تو وحی کردیم (به ترفند) باز دارند تا جز آن را بر ما بربندی و آنگاه تو را بی‌گمان دوست می‌گرفتند» سوره اسراء، آیه ۷۳.</ref>، {{متن قرآن|وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا}}<ref>«و اگر ما تو را پابرجا نمی‌داشتیم نزدیک بود اندکی به آنان گرایش یابی» سوره اسراء، آیه ۷۴.</ref> در [[شأن نزول]] [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا}}<ref>«و نزدیک بود که تو را از آنچه ما به تو وحی کردیم (به ترفند) باز دارند تا جز آن را بر ما بربندی و آنگاه تو را بی‌گمان دوست می‌گرفتند» سوره اسراء، آیه ۷۳.</ref> [[اختلاف]] است؛ از جمله برخی مفسران گفته‌اند که مشرکان قریش رسول خدا {{صل}} را از استلام حجرالاسود بازداشته و گفتند اگر با خدایان آنها نیز چنین نکند، از استلام [[حجرالاسود]] جلو می‌گیرند<ref>جامع‌البیان، ج ۱۵، ص ۱۶۲؛ کنز الدقائق، ج ۷، ص ۴۶۵.</ref>.
#[[خدا]] در [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، زاده‌های آنها را برآورد و از آنان بر خودشان گواهی گرفت که آیا من پروردگارتان نیستم؟ گفتند: چرا، گواهی می‌دهیم؛ مبادا که در رستخیز بگویید ما از این ناآگاه بودیم» سوره اعراف، آیه ۱۷۲.</ref> درباره [[اقرار]] از نوع [[بشر]] بر [[ربوبیت]] خود خبر می‌دهد. این [[پیمان]] که در [[ادبیات]] [[معارف اسلامی]] "[[عهد]] {{متن قرآن|أَلَسْتُ}}" نامیده می‌شود، پیش از [[آفرینش]] طبیعی [[انسان]] بوده است. برپایه [[روایات]]، [[خلیفه دوم]]، هنگام [[حج]] در دوره [[خلافت]] خویش حجرالاسود را بوسید و گفت: می‌دانم که سود و زیانی نداری و اگر ندیده بودم که [[رسول خدا]] {{صل}} تو را می‌بوسد، هرگز این کار را نمی‌کردم. [[امام علی]] {{ع}} در واکنش به این سخن فرمود: به خدا [[سوگند]] حجرالاسود سود و زیان می‌رساند و در پاسخ [[پرسش]] [[عمر]] درباره مستند این گفتار، با [[تلاوت]] آیه یاد شده فرمود: خدا از بندگانش بر ربوبیت خود اقرار گرفت و نام‌های آنها را در ورقی نگاشت و آن را به حجرالاسود سپرد و از آن خواست [[روز قیامت]] درباره کسانی که آن را لمس کرده و بر پیمان خویش با خدا [[وفادار]] بوده‌اند [[گواهی]] دهد<ref>الامالی، ص ۴۷۶؛ ارشاد الساری، ج ۳، ص ۱۹۵؛ بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۲۱۶.</ref>.<ref>[[مهدی امیریان|امیریان، مهدی]]، [[حجرالاسود (مقاله)|مقاله «حجرالاسود»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref>
# [[خدا]] در [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، زاده‌های آنها را برآورد و از آنان بر خودشان گواهی گرفت که آیا من پروردگارتان نیستم؟ گفتند: چرا، گواهی می‌دهیم؛ مبادا که در رستخیز بگویید ما از این ناآگاه بودیم» سوره اعراف، آیه ۱۷۲.</ref> درباره [[اقرار]] از نوع [[بشر]] بر [[ربوبیت]] خود خبر می‌دهد. این [[پیمان]] که در ادبیات [[معارف اسلامی]] "[[عهد]] {{متن قرآن|أَلَسْتُ}}" نامیده می‌شود، پیش از [[آفرینش]] طبیعی [[انسان]] بوده است. برپایه [[روایات]]، [[خلیفه دوم]]، هنگام [[حج]] در دوره [[خلافت]] خویش حجرالاسود را بوسید و گفت: می‌دانم که سود و زیانی نداری و اگر ندیده بودم که [[رسول خدا]] {{صل}} تو را می‌بوسد، هرگز این کار را نمی‌کردم. [[امام علی]] {{ع}} در واکنش به این سخن فرمود: به خدا [[سوگند]] حجرالاسود سود و زیان می‌رساند و در پاسخ [[پرسش]] [[عمر]] درباره مستند این گفتار، با [[تلاوت]] آیه یاد شده فرمود: خدا از بندگانش بر ربوبیت خود اقرار گرفت و نام‌های آنها را در ورقی نگاشت و آن را به حجرالاسود سپرد و از آن خواست [[روز قیامت]] درباره کسانی که آن را لمس کرده و بر پیمان خویش با خدا [[وفادار]] بوده‌اند [[گواهی]] دهد<ref>الامالی، ص ۴۷۶؛ ارشاد الساری، ج ۳، ص ۱۹۵؛ بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۲۱۶.</ref>.<ref>[[مهدی امیریان|امیریان، مهدی]]، [[حجرالاسود (مقاله)|مقاله «حجرالاسود»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]].</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۲۶: خط ۲۵:
{{پانویس}}
{{پانویس}}
   
   
[[رده:مدخل]]
 
[[رده:حجر الاسود]]
[[رده:حجر الاسود]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۱

مقدمه

حجرالاسود، مرکّب از "حَجَر" به معنای سنگ و "اسود" ـ از ماده "س ـ و ـ د" ـ به معنای سیاه است[۱]. سنگی به رنگ سیاهِ مایل به سرخ با نقطه‌های قرمز و خط‌های زرد است که در ارتفاع یک و نیم متر از سطح زمین، بر رکن شرقی کعبه قرار دارد. قطر آن نزدیک ۳۰ سانتیمتر[۲] و وزنش دو کیلوگرم است[۳]. از آن به "الحجر"[۴] و به جهت قرار گرفتن در رکن شرقی، به "رکن"[۵] و "الرکن الاسود"[۶] نیز یاد شده است[۷].

حجرالاسود در تفاسیر

واژه "حجرالاسود" در قرآن به کار نرفته است؛ اما مفسران پاره‌ای از آیات را به گونه‌ای با آن مرتبط دانسته‌اند:

  1. قرآن، کعبه را نخستین پرستشگاه روی زمین می‌داند و از نشانه‌های روشنی در آن برای مردم گزارش می‌دهد: ﴿إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ[۸]، ﴿فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ[۹] شماری از مفسران[۱۰] حجرالاسود را از مصادیق این نشانه‌ها دانسته‌اند و پاره‌ای از احادیث نیز مؤید این معنایند[۱۱].
  2. در سوره بروج، افزون بر آسمان و روز موعود، به شاهد و مشهود نیز سوگند یاد شده است که شکنجه‌گران مردان و زنان مؤمن کیفر خواهند شد: ﴿وَالسَّمَاء ذَاتِ الْبُرُوجِ وَالْيَوْمِ الْمَوْعُودِ وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ [۱۲]، ﴿إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِيقِ[۱۳]. گروهی از مفسران حجرالاسود را از مصادیق "شاهد" و "مشهود" را حاجیان استلام کننده آن دانسته‌اند؛ با این توضیح که این سنگ روز قیامت به سود آنان گواهی می‌دهد[۱۴].
  3. بر اساس برخی آیات، مشرکان قریش می‌کوشیده‌اند با فریب رسول خدا (ص) آن حضرت سخنی جز وحی را به خدا نسبت دهد و اگر خدا با اعطای مقام عصمت، آن حضرت را از انحراف حفظ نمی‌کرد، نزدیک بود که اندکی به آنان بگراید: ﴿وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا[۱۵]، ﴿وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا[۱۶] در شأن نزول آیه ﴿وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا[۱۷] اختلاف است؛ از جمله برخی مفسران گفته‌اند که مشرکان قریش رسول خدا (ص) را از استلام حجرالاسود بازداشته و گفتند اگر با خدایان آنها نیز چنین نکند، از استلام حجرالاسود جلو می‌گیرند[۱۸].
  4. خدا در آیه ﴿وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ[۱۹] درباره اقرار از نوع بشر بر ربوبیت خود خبر می‌دهد. این پیمان که در ادبیات معارف اسلامی "عهد ﴿أَلَسْتُ" نامیده می‌شود، پیش از آفرینش طبیعی انسان بوده است. برپایه روایات، خلیفه دوم، هنگام حج در دوره خلافت خویش حجرالاسود را بوسید و گفت: می‌دانم که سود و زیانی نداری و اگر ندیده بودم که رسول خدا (ص) تو را می‌بوسد، هرگز این کار را نمی‌کردم. امام علی (ع) در واکنش به این سخن فرمود: به خدا سوگند حجرالاسود سود و زیان می‌رساند و در پاسخ پرسش عمر درباره مستند این گفتار، با تلاوت آیه یاد شده فرمود: خدا از بندگانش بر ربوبیت خود اقرار گرفت و نام‌های آنها را در ورقی نگاشت و آن را به حجرالاسود سپرد و از آن خواست روز قیامت درباره کسانی که آن را لمس کرده و بر پیمان خویش با خدا وفادار بوده‌اند گواهی دهد[۲۰].[۲۱]

منابع

پانویس

  1. مقاییس اللغه، ج ۳، ص ۱۱۴ «سود»؛ لسان العرب، ج ۴، ص ۱۶۵ «حجر».
  2. المیزان، ج ۳، ص ۳۶۰؛ دایرة المعارف تشیع، ج ۶، ص ۱۰۱.
  3. دایرة المعارف تشیع، ج ۶، ص ۱۰۱.
  4. لسان العرب، ج ۳، ص ۵۶؛ لغت‌نامه، ج ۵، ص ۷۶۸۴، «حجر».
  5. اخبار مکه، ج ۱، ص ۶۵ و ۱۷۲؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۵۳.
  6. صحیح البخاری، ج ۲، ص ۱۹۶، ۳۹۴؛ معجم‌البلدان، ج ۲، ص ۲۲۳.
  7. امیریان، مهدی، مقاله «حجرالاسود»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۲۷۱.
  8. «بی‌گمان نخستین خانه‌ای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.
  9. «در آن نشانه‌هایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است و حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست؛ و هر که انکار کند (بداند که) بی‌گمان خداوند از جهانیان بی‌نیاز است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.
  10. مجمع‌البیان، ج ۲، ص ۷۹۸؛ جامع البیان، ج ۴، ص ۱۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۴، ص ۹۰.
  11. الکافی، ج ۴، ص ۲۲۳؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۲۳۲.
  12. «سوگند به آسمان که باروها دارد، و به روزی که آن را وعده کرده‌اند، و به گواهی‌دهنده و آنچه گواهی دهد (که از ستمکاران انتقام می‌کشیم)» سوره بروج، آیه ۱-۳.
  13. «به یقین آنان که مردان و زنان مؤمن را آزار دادند سپس توبه نکردند، عذاب دوزخ و عذاب آتش سوزان دارند» سوره بروج، آیه ۱۰.
  14. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۰۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص ۱۸۹؛ زادالمسیر، ج ۸، ص ۲۱۷.
  15. «و نزدیک بود که تو را از آنچه ما به تو وحی کردیم (به ترفند) باز دارند تا جز آن را بر ما بربندی و آنگاه تو را بی‌گمان دوست می‌گرفتند» سوره اسراء، آیه ۷۳.
  16. «و اگر ما تو را پابرجا نمی‌داشتیم نزدیک بود اندکی به آنان گرایش یابی» سوره اسراء، آیه ۷۴.
  17. «و نزدیک بود که تو را از آنچه ما به تو وحی کردیم (به ترفند) باز دارند تا جز آن را بر ما بربندی و آنگاه تو را بی‌گمان دوست می‌گرفتند» سوره اسراء، آیه ۷۳.
  18. جامع‌البیان، ج ۱۵، ص ۱۶۲؛ کنز الدقائق، ج ۷، ص ۴۶۵.
  19. «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، زاده‌های آنها را برآورد و از آنان بر خودشان گواهی گرفت که آیا من پروردگارتان نیستم؟ گفتند: چرا، گواهی می‌دهیم؛ مبادا که در رستخیز بگویید ما از این ناآگاه بودیم» سوره اعراف، آیه ۱۷۲.
  20. الامالی، ص ۴۷۶؛ ارشاد الساری، ج ۳، ص ۱۹۵؛ بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۲۱۶.
  21. امیریان، مهدی، مقاله «حجرالاسود»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰.