منظور از روم در روایات آخرالزمان چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
بعید نیست که سقوط این پایتخت غربی با تظاهرات غربیها و تکبیر آنان، در حالی که [[حضرت مهدی]] {{ع}} و یارانش آنان را همراهی میکنند، انجام شود. | بعید نیست که سقوط این پایتخت غربی با تظاهرات غربیها و تکبیر آنان، در حالی که [[حضرت مهدی]] {{ع}} و یارانش آنان را همراهی میکنند، انجام شود. | ||
::::::از [[امام باقر]] {{ع}} روایت شده که فرمودند: "آنگاه اهل روم بدست [[حضرت مهدی]] {{ع}} اسلام آورده و حضرت برای آنان مسجدی را بنا میکند سپس با جانشین قرار دادن یکی از یارانش در آنجا، خود باز میگردد"<ref>بشارة الاسلام، ص ۲۵۱.</ref> | ::::::از [[امام باقر]] {{ع}} روایت شده که فرمودند: "آنگاه اهل روم بدست [[حضرت مهدی]] {{ع}} اسلام آورده و حضرت برای آنان مسجدی را بنا میکند سپس با جانشین قرار دادن یکی از یارانش در آنجا، خود باز میگردد"<ref>بشارة الاسلام، ص ۲۵۱.</ref> | ||
::::::ظاهرا حضرت مسیح {{ع}} در دگرگونی ملتهای غرب نقش اساسی داشته، و این امر در خلال دو سه سالی است که بین امام {{ع}} و غربیان پیمان صلح برقرار است، و احتمالا حضرت عیسی {{ع}} در این برهه، در غرب بسر برده و یا بیشتر حضور او در غرب خواهد بود»<ref>[[علی کورانی|کورانی، علی]]، [[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]، ص: | ::::::ظاهرا حضرت مسیح {{ع}} در دگرگونی ملتهای غرب نقش اساسی داشته، و این امر در خلال دو سه سالی است که بین امام {{ع}} و غربیان پیمان صلح برقرار است، و احتمالا حضرت عیسی {{ع}} در این برهه، در غرب بسر برده و یا بیشتر حضور او در غرب خواهد بود»<ref>[[علی کورانی|کورانی، علی]]، [[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]، ص:۵۱-۵۹.</ref>. | ||
==پاسخهای دیگر== | ==پاسخهای دیگر== | ||
{{یادآوری پاسخ}} | {{یادآوری پاسخ}} |
نسخهٔ ۲۶ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۵۱
منظور از روم در روایات آخرالزمان چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت کبری |
مدخل اصلی | آثار انتظار |
مدخل وابسته | ؟ |
منظور از روم در روایات آخرالزمان چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- حجت الاسلام و المسلمین علی کورانی، در کتاب «عصر ظهور» در اینباره گفته است:
- «منظور از روم در روایات مربوط به آخر الزمان و ظهور حضرت مهدی (ع)، ملل اروپائی و در قرنهای اخیر، گسترش آنان در آمریکا میباشد، که فرزندان روم و وارثان امپراطوری تاریخی رومیان هستند. گاهی گفته میشود: رومیانی که خداوند متعال سورهای درباره آنان نازل فرموده و پیامبر (ص) و مسلمانان بعدها با آنان پیکار نمودند، غیر از اینان هستند. زیرا آنان بیزانسها بودند که پایتخت آنان ابتدا شهر "رم" در ایتالیا و سپس شهر قسطنطنیه گردید تا اینکه مسلمانان حدود ۵۰۰ سال پیش آن را فتح نموده و "اسلامبول" نامیدند و مردم آن را استانبول تلفظ نمودند.
- پاسخ: صحیح است که رومیان هنگام نزول سوره مبارکه روم و صدور روایات درباره آنان، از طرفداران امپراطوری روم یا بیزانس [معروف] بودند. اما غربیهای امروز افرادی غیر آنها نیستند، بلکه ادامه سیاست و تمدن آنها به حساب آمده و بخشی از آنان شمرده میشوند .. و ملتهای فرانسه و بریتانیا و آلمان و غیر آن، از لحاظ فرهنگ و سیاست و دین، ارکان حقیقی امپراطوری روم میباشند. و اینکه آنها در آن زمان مناطق تحت نفوذ روم و (مستعمرات آن) نامیده میشدند، این حقیقت را نفی نمیکند.
- بلکه سرداران بیزانس رومی خود به مدت ۲ هزار سال پایتختشان رم و قسطنطنیه بود در حالی که همه آنان از نژاد ایتالیائی و ریشه واحدی نبودند، بلکه از ریشه و نژادهای متعدد اروپائی بودند و بعد از آنکه یونان جزئی از امپراطوری روم گردید، گاهی در میان آنان یونانیان نیز بچشم میخوردند.
- و شاید به همین دلیل باشد که وقتی امپراطوری تقلیدی روم به ضعف گرائید و در قسطنطنیه و پیرامون آن محدود گردید و در محاصره دریائی از ملتهای مسلمان قرار گرفت، اروپائیان به ادعای میراثخواری به پا خاسته، و عدهای از سران کشور آلمان و غیر آن را، قیصر (سزار) نامیدند.
- این نوع تغییر و تحول در امپراطوریها و دولتها امری طبیعی است، چرا که حکومت از کشوری به کشور دیگر و از ملتی به ملت دیگر انتقال مییابد، و این با باقی ماندن نام و خصوصیتهای اصلی آن منافات ندارد.
- بنابراین، روایات شریفهای که از آینده رومیان یا به تعبیر عربها "بنی اصفر" (- زردپوستان) خبر میدهد، مرادشان فقط رومیان بیزانس ایتالیائی، منهای ملل و قبیلههای فرنگی و سایر قبایل وابسته به آنها نیست.
- به همین دلیل مسلمانان در کتابهای تاریخی خود از آنها به رومیان و گاهی فرنگیها تعبیر میکنند اما در عین حال به همه آنها رومی گفته، و آن را به صورت "أروام" جمع میبندند.
- علاوه بر آن، آنچه از سوره مبارکه روم، آیات ۳۱ و ۳۲ و سوره کهف آیههای ۱۲ و ۲۱ و غیر آن درباره شرک آنان نسبت به خداوند متعال و احزاب و پیروان آنها استفاده میشود این است که مراد از آنان ملتها و احزاب مدعی پیروی از حضرت مسیح (ع) میباشند. و روشن است که رهبری ملتهای مسیحی به دست رومیان ایتالیائی و قسطنطنیه بوده سپس غربیها از آنان به ارث بردهاند.
- نام روم در بسیاری از روایات زمان ظهور آمده از جمله روایات مربوط به فتنه و آشوب و تسلط آنان بر مسلمانان، که قبلا گذشت. و روایات دیگری درباره حرکت ناوگانهای جنگی آنها به سواحل سرزمینهای عربی، اندکی پیش از ظهور حضرت مهدی (ع)، وجود دارد. از امام صادق (ع) نقل شده که فرمودند: "وقتی که در سرزمین شام بلوایی را مشاهده نمودی، پس مرگ است و مردن، تا آنکه غربیان به تحرک آمده و روانه سرزمینهای عربی گردند. که حوادثی بین آنان رخ خواهد داد"[۱].
- و فتنه و آشوب شام در روایات مربوط به زمان ظهور به مرحله کشمکشهائی که در سرزمین شام بعد از آشوب و استیلای اجانب بر امت اسلامی واقع میشود اطلاق میگردد .. به این معنی که "بنی اصفر" "غربیها" خود را ناگزیر از دخالت مستقیم نظامی میبینند، بعد از آنکه به واسطه پایداری مردم آن سامان و امواج سیاسی موجود و درگیر آن، از تسلط بر منطقه پیرامون فلسطین ناتوان گشته و دخالت نظامی آنها در آینده با مقاومت مسلمانان کشورهای عربی مواجه خواهد شد.
- از امیر مؤمنان (ع) روایت شده که فرمود: "در ماه رمضان به هنگام صبح از ناحیه مشرق ندا دهندهای بانگ برمیآورد که:ای اهل ایمان گرد هم آیید و از ناحیه مغرب پس از ناپدید شدن شفق، ندا کنندهای ندا سر دهد: ای اهل باطل گرد هم جمع شوید ... و رومیان به ساحل دریا نزدیک غار اصحاب کهف روی آورده و خداوند آن جوانان را با سگشان از غارشان برمیانگیزد، در بین آنان دو مرد بنام ملیخا، و خملاها بوده که این دو تسلیم اوامر حضرت قائم (ع) خواهند بود"[۲].
- و شاید این جنبش نظامی ادامه حرکت گذشته و یا همان حرکت باشد، و روایت گویای این است که آن جریان نزدیک حرکت ظهور آن حضرت خواهد بود، چرا که حوادث، پیدرپی و به دنبال ندای آسمانی در ماه رمضان بوجود آمده و تا محرم ادامه مییابد، و ظهور آن بزرگوار در شب دهم و روز دهم ماه محرم به وقوع میپیوندد.
- از برخی روایات چنین استفاده میشود که نیروهای غربی آهنگ سرزمین شام کرده و در عکا و صور، و طبق این روایت نزدیک غار اصحاب کهف، یعنی در انطاکیه از ناحیه ساحل سوریه- ترکیه، فرود میآیند.
- درباره جوانان اصحاب کهف روایاتی وارد شده که خداوند متعال آنان را در آخر الزمان ظاهر مینماید تا برای مردم علامت و نشانهای بوده، و از یاران حضرت مهدی (ع) باشند و ما آن را در بحث پیرامون، یاران آن حضرت یاد خواهیم کرد.
- فلسفه ظاهر شدن آنان به هنگام فرود آمدن نیروهای غربی در آن برهه حساس، این است که معجزهای خصوصا برای مسیحیان باشند، زیرا طبق نقل روایات یاران حضرت مهدی (ع) نسخههای اصلی تورات و انجیل را از غار انطاکیه بیرون آورده و به وسیله آن با رومیها و یهودیان به بحث و گفتگو میپردازند، احتمال دارد این غار، همان غار معروف اصحاب کهف و یا غار دیگری باشد.
- به نقل از جابر جعفی، امام باقر (ع) که فرمودند: "شورشیان روم بزودی روی آورده و در رمله فرود میآیند،ای جابر: در آن سال، در سراسر زمین از ناحیه غرب اختلاف فراوان وجود دارد"[۳].
- البته ممکن است این شورشگران، مزدوران غربی، داوطلبان نبرد با یهود باشند که به همین منظور در رمله فلسطین فرود میآیند، و ظاهرا مراد از اختلاف مذکور در روایت از ناحیه مغرب زمین و یا غرب، همان غرب سرزمینهای اسلامی باشد، چرا که بعد از آن بیان میکند که اولین حادثهای که به شام میرسد خراب شدن آن است و احتمالا خرابی آنجا به سبب غربیها باشد.
- و آنچه را که در این زمینه قابل توجه است، مطالبی است که از اهل بیت (ع)، در تفسیر اوائل سوره مبارکه روم وارد شده است. "سوگند به این حروف (الف، لام، میم) رومیان غالب گردیدند، در نزدیکترین سرزمین و اینان بعد از مغلوب شدن به زودی غالب میگردند، در اندک سالی. أمر از آن خداوند است از پیش و آینده، و آنروز ایمان آورندگان به یاری خدا چنین شاد میگردند هم اوست که هرکسی را که خواهد یاری فرماید، و اوست غالب و مهربان"[۴].
- از امام باقر (ع) روایت شده که آن حضرت "یاری خداوند را نسبت به مؤمنین" در آیه شریفه، به ظهور حضرت مهدی (ع) تفسیر نمودهاند، و گویا خداوند آن حضرت را بر رومیان پیروز میگرداند[۵]. از جمله روایات دیگر در این زمینه، روایات مربوط به فرود آمدن حضرت عیسی (ع) و دعوت نمودن آن حضرت مسیحیان را به اسلام و پیروی از حضرت مهدی (ع) است که این فرموده خداوند را روشن میسازد: "حضرت عیسی (ع) نشانهای است از علامتهای قیامت"[۶] "همه اهل کتاب قبل از مردنش به او ایمان میآورند، و او در روز رستاخیز گواه بر آنهاست"[۷] یعنی آن بزرگوار یکی از علائم رستاخیز بوده و هنگامی که خداوند او را به دنیا فرود آورد، تمام نصاری و یهود به او ایمان آورده و خود و معجزههایش را قبل از آنکه از دنیا رحلت کند، میبینند.
- و در روایت آمده است که عیسی (ع) بوسیله حضرت مهدی (ع) و معجزاتی که خداوند در اختیار او نهاده با رومیان بحث و مناظره میکند[۸]. آن حضرت پس از معجزه فرود آمدنش از آسمان، در دگرگونی اوضاع سیاسی و شورانیدن ملتهای غربی بر ضد فرمانروایانشان، نقش مهم و اساسی خواهد داشت، که در جریان فرود آمدن آن بزرگوار به بیان آن خواهیم پرداخت.
- از جمله روایات مورد بحث، احادیث مربوط به آتشبس میان مسلمانان و رومیان میباشد که حضرت، قرارداد عدم تجاوز را با آنان امضاء خواهد نمود، ظاهرا این پیمان بعد از نبرد بزرگ قدس است که در مثلث عکا- قدس- انطاکیه بین سپاه آن حضرت و لشکریان سفیانی با پشتیبانی یهود و رومیان رخ میدهد و بعد از پیروزی حضرت مهدی و ورودش به قدس و فرود آمدن حضرت عیسی (ع) خواهد بود.
- به نظر میرسد که حضرت مسیح (ع) در این درگیری و نبرد نقش وساطت و میانجیگری را بر عهده خواهد داشت، که درباره آن سخن خواهیم گفت، از پیامبر (ص) نقل شده که فرمود: "ای عوف! پیش از رستاخیز شش حادثه را متذکر باش ... از جمله فتنه و آشوبی را که خانهای از عرب خالی از آن فتنه نخواهد بود، میان شما و بنی اصفر (غربیها) صلحی برقرار میگردد، سپس با شما پیمانشکنی نموده، و با هشتاد لشکر که هریک متشکل از ۱۲ هزار سرباز میباشد به شما حملهور میشوند"[۹].
- همچنین از آن حضرت روایت شده که فرمودند: "بین شما و رومیان چهار پیمان صلح بسته میشود، که چهارمین آنها به دست مردی از خاندان هرقل است که چند سال (دو سال) دوام خواهد یافت، در این هنگام مردی از عبد القیس به نام سؤدد بن غیلان پرسید: در آن روز پیشوای مردم کیست؟ حضرت فرمود: مهدی از فرزندانم"[۱۰]. در برخی از روایات مدت پیماننامه صلح هفت سال ذکر شده، اما غربیها تنها پس از دو سال عهدشکنی نموده و پیمان خود را با مسلمانان برهم زده و با سپاهی که متشکل از قریب به یک میلیون سرباز میباشد با حمل ۸۰ پرچم در سواحل فلسطین و سرزمین شام، با مسلمانان درگیر میشوند.
- و در پی آن، حضرت مهدی (ع) رهسپار فتح و آزادی اروپا و جهان غیر اسلام میگردد که در بحث حرکت ظهور آن حضرت خواهد آمد. دیگر روایات ارتباط سفیانی با رومیان و فرار هواداران وی پس از شکست او به طرف کشور روم، و تعقیب آنان توسط یاران حضرت مهدی (ع) و بازگرداندن آنها را بیان میکند، از امام باقر (ع) نقل شده که فرمودند: "زمانی که حضرت قائم (ع) قیام نماید، سپاه خویش را به سوی بنی امیه (سفیانیان) گسیل دارد آنها به سوی روم بگریزند، به آنان میگویند تا به کیش ما درنیائید شما را راه نخواهیم داد، آنها پذیرفته و رومیان آنان را وارد میکنند و آنگاه که یاران حضرت مهدی (ع) با رومیان مواجه میشوند، آنها تقاضای صلح و امان مینمایند، پیروان آن حضرت پاسخ میدهند که تا همکیشان ما را آزاد نکنید به شما امان نخواهیم داد، سپس آنها را آزاد نموده و به یاران حضرت باز میگردانند"[۱۱].
- روایات دیگری نشانگر این است که سفیانی دارای فرهنگی غربی بوده، وی در کشور روم بسر میبرد و سپس راهی منطقه شام میگردد و حرکت خود را از آنجا آغاز میکند، چنانکه به بیان آن خواهیم پرداخت، در کتاب غیبت طوسی آمده است که: "سفیانی که سرکرده قوم است از کشور روم به حرکت درآمده در حالی که چون مسیحیان صلیب به گردن دارد"[۱۲].
- از جمله روایات، احادیث آزادی سرزمین روم توسط حضرت مهدی (ع) و اسلام آوردن رومیان بدست آن حضرت است، البته احتمال دارد این امر به دنبال شکستن پیمان صلح و حمله نظامی آنان به ساحل فلسطین و سرزمین شام و شکست خوردن آنها باشد، چنانکه ممکن است این درگیری سختترین نبردهای روم با حضرت مهدی (ع) باشد که در پی آن گرایشی در بین ملتهای آنان نسبت به اسلام پیدا میشود. و در برخی از روایات، آمده است که: "با تکبیر، هفتاد هزار تن از مسلمانان روم را فتح مینمایند"[۱۳].
بعید نیست که سقوط این پایتخت غربی با تظاهرات غربیها و تکبیر آنان، در حالی که حضرت مهدی (ع) و یارانش آنان را همراهی میکنند، انجام شود.
- از امام باقر (ع) روایت شده که فرمودند: "آنگاه اهل روم بدست حضرت مهدی (ع) اسلام آورده و حضرت برای آنان مسجدی را بنا میکند سپس با جانشین قرار دادن یکی از یارانش در آنجا، خود باز میگردد"[۱۴]
- ظاهرا حضرت مسیح (ع) در دگرگونی ملتهای غرب نقش اساسی داشته، و این امر در خلال دو سه سالی است که بین امام (ع) و غربیان پیمان صلح برقرار است، و احتمالا حضرت عیسی (ع) در این برهه، در غرب بسر برده و یا بیشتر حضور او در غرب خواهد بود»[۱۵].
پاسخهای دیگر
۱. آقای تونهای؛ |
---|
|
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ الملاحم و الفتن، ص ۱۰۷.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۷۵.
- ↑ بشارة الاسلام، ص ۱۰۲.
- ↑ روم، ۱- ۵.
- ↑ محجه بحرانی، ص ۱۷۰.
- ↑ زخرف، ۶۱.
- ↑ نساء، ۱۵۹.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۶.
- ↑ بشارة الاسلام، ص ۲۳۵- از عقد الدرر سلمی و به گفته او بخاری آن را در صحیح خود از روایت عوف بن مالک، آورده است.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۸۰ دوازدهمین روایت از اربعین حافظ ابی نعیم.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۸۸.
- ↑ غیبت طوسی، ص ۲۷۸.
- ↑ بشارة الاسلام، ص ۲۹۷.
- ↑ بشارة الاسلام، ص ۲۵۱.
- ↑ کورانی، علی، عصر ظهور، ص:۵۱-۵۹.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۷۵.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۸۰.
- ↑ غیبة طوسی، ص ۲۷۸.
- ↑ بشارة الاسلام، ص ۲۵۱.
- ↑ مجتبی تونهای، موعودنامه، ص:۳۷۱.