مذاهب اربعه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{خرد}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; fo...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=155%|' به '{{عربی|')
خط ۱۳: خط ۱۳:


==مقدمه==
==مقدمه==
* پیشوایان این چهار مذهب تسنّن عبارت بودند از: ۱.ابو حنیفه، نعمان بن ثابت (۸۰- ۱۵۰ ق) ۲.محمّد بن ادریس شافعی (۱۵۰--> ۱۹۸ ق) ۳.مالک بن انس (۹۳- ۱۷۹ ق) ۴.احمد بن محمّد بن حنبل (۱۶۴- ۲۴۱ ق)<ref> الامام الصادق والمذاهب الأربعة، ج ۱ ص ۱۶۰</ref> همچنان‌که از تاریخ ولادت و وفات آنان برمی‌آید، اغلب در قرن دوم هجری زیسته و نشو و نما یافته و علم و حدیث آموخته‌اند. پیشوای مذهب حنفی و مالکی از محضر [[امام صادق]]{{ع}} بهره‌های فراوان گرفته‌اند. دستگاه‌های [[حکومت]] و [[خلافت]]، نقش اساسی در شکل‌گیری، رواج و شهرت این مذاهب داشتند و به این مذاهب در مقابل مکتب [[اهل بیت]] و [[مذهب جعفری]] و شیعیان، بال‌وپر و قدرت و امکانات می‌دادند و رسمیت می‌بخشیدند و مشروعیت خود را در سایۀ این مذاهب و حمایت‌های علمای وابسته به خلافت تأمین می‌کردند. پیروان این مذاهب و دستگاه خلافت، رفته‌رفته بیش از خود [[ائمه]] مذاهب چهارگانه، برای آنان و آراءشان ارج نهادند و ایشان را مطلق ساختند و چنان شد که هیچ مذهبی جز آن چهار مذهب، نه رسمیت داشته باشد، نه اجازۀ نشر و تبلیغ. [[امامان]] [[معصوم]] که پروردۀ خانۀ [[وحی]] و داناترین افراد به قرآن و دین و برخوردار از [[عصمت]] و [[علم لدنی]] و وارث علوم [[پیامبر]] بودند، در انزوا قرار گرفتند و دیگران که بعضی نزد [[ائمه]] [[شیعه]] شاگردی کرده بودند، به عنوان [[امام]] مطرح شدند، تا آنجا که اگر کسانی از اهل [[علم]] و روایت و درایت، خطایی هم در اندیشه و فتوای پیشوایان مذاهب اربعه می‌دیدند، جرأت مخالفت نداشتند. ازاین‌رو نوعی جمود فکری و تعصّب و تقلید بر آنان حاکم شد. کشمکش‌هایی نیز بین خود مذاهب اربعه پیش‌آمد که ناشی از تعصّبات مذهبی پیروان آنها بود.<ref> ر.ک: «الامام الصادق و المذاهب الأربعه»، اسد حیدر، ج ۱ تا ۴</ref> دریغ، که از فروغ هدایت و [[امامت]] [[اهل بیت]] محروم ماندند و به دیگران روی آوردند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{عربی|اندازه=155%|نحن شجرة العلم، و نحن أهل بیت النّبیّ، و فی دارنا مهبط جبرائیل، و نحن خزّان علم اللّه و نحن معادن وحی اللّه، من تبعنا نجی و من تخلّف عنّا هلک}}<ref>«ما درخت دانش و خاندان پیامبریم، فرود آمدن جبرئیل در خانۀ ما بود، ما گنجینه‌داران علم خدا و سرچشمه‌های وحی الهی هستیم، هرکس از ما پیروی کند نجات می‌یابد و هرکس از ما تخلّف کند، هلاک می‌شود» اهل البیت فی الکتاب والسنّه، ص ۱۷۸ به نقل از امالی صدوق</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص:۵۳۵.</ref>
* پیشوایان این چهار مذهب تسنّن عبارت بودند از: ۱.ابو حنیفه، نعمان بن ثابت (۸۰- ۱۵۰ ق) ۲.محمّد بن ادریس شافعی (۱۵۰--> ۱۹۸ ق) ۳.مالک بن انس (۹۳- ۱۷۹ ق) ۴.احمد بن محمّد بن حنبل (۱۶۴- ۲۴۱ ق)<ref> الامام الصادق والمذاهب الأربعة، ج ۱ ص ۱۶۰</ref> همچنان‌که از تاریخ ولادت و وفات آنان برمی‌آید، اغلب در قرن دوم هجری زیسته و نشو و نما یافته و علم و حدیث آموخته‌اند. پیشوای مذهب حنفی و مالکی از محضر [[امام صادق]]{{ع}} بهره‌های فراوان گرفته‌اند. دستگاه‌های [[حکومت]] و [[خلافت]]، نقش اساسی در شکل‌گیری، رواج و شهرت این مذاهب داشتند و به این مذاهب در مقابل مکتب [[اهل بیت]] و [[مذهب جعفری]] و شیعیان، بال‌وپر و قدرت و امکانات می‌دادند و رسمیت می‌بخشیدند و مشروعیت خود را در سایۀ این مذاهب و حمایت‌های علمای وابسته به خلافت تأمین می‌کردند. پیروان این مذاهب و دستگاه خلافت، رفته‌رفته بیش از خود [[ائمه]] مذاهب چهارگانه، برای آنان و آراءشان ارج نهادند و ایشان را مطلق ساختند و چنان شد که هیچ مذهبی جز آن چهار مذهب، نه رسمیت داشته باشد، نه اجازۀ نشر و تبلیغ. [[امامان]] [[معصوم]] که پروردۀ خانۀ [[وحی]] و داناترین افراد به قرآن و دین و برخوردار از [[عصمت]] و [[علم لدنی]] و وارث علوم [[پیامبر]] بودند، در انزوا قرار گرفتند و دیگران که بعضی نزد [[ائمه]] [[شیعه]] شاگردی کرده بودند، به عنوان [[امام]] مطرح شدند، تا آنجا که اگر کسانی از اهل [[علم]] و روایت و درایت، خطایی هم در اندیشه و فتوای پیشوایان مذاهب اربعه می‌دیدند، جرأت مخالفت نداشتند. ازاین‌رو نوعی جمود فکری و تعصّب و تقلید بر آنان حاکم شد. کشمکش‌هایی نیز بین خود مذاهب اربعه پیش‌آمد که ناشی از تعصّبات مذهبی پیروان آنها بود.<ref> ر.ک: «الامام الصادق و المذاهب الأربعه»، اسد حیدر، ج ۱ تا ۴</ref> دریغ، که از فروغ هدایت و [[امامت]] [[اهل بیت]] محروم ماندند و به دیگران روی آوردند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{عربی|نحن شجرة العلم، و نحن أهل بیت النّبیّ، و فی دارنا مهبط جبرائیل، و نحن خزّان علم اللّه و نحن معادن وحی اللّه، من تبعنا نجی و من تخلّف عنّا هلک}}<ref>«ما درخت دانش و خاندان پیامبریم، فرود آمدن جبرئیل در خانۀ ما بود، ما گنجینه‌داران علم خدا و سرچشمه‌های وحی الهی هستیم، هرکس از ما پیروی کند نجات می‌یابد و هرکس از ما تخلّف کند، هلاک می‌شود» اهل البیت فی الکتاب والسنّه، ص ۱۷۸ به نقل از امالی صدوق</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص:۵۳۵.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۱۷ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۵۸

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل مذاهب اربعه (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مذاهب اربعه اهل سنت که یکی از "ثقلین" را کنار گذاشتند و از منبع زلال علوم معارف اهل بیت محروم گشتند، در پی سلطۀ امویان و عباسیان و میدان یافتن آنان که با عترت میانۀ خوبی نداشتند، از روایات و سخنان و آراء دیگران بهره گرفتند و در برداشت‌های دینی با عمل به قیاس و رأی، مکتب‌های فقهی و فکری جدیدی یافتند. مذاهب بسیاری پدید آمد و در هر شهری کسانی داعیۀ دین‌شناسی و فهم حدیث و بیان فقه و طرح عقاید داشتند و هرکدام نیز پیروانی می‌یافتند که اغلب آنها یا از بین رفتند، یا طرفداران اندکی داشتند. تنها چهار مذهب از مذاهب اهل سنت باقی ماند، به نام‌های: حنفی، شافعی، مالکی و حنبلی[۱].


مقدمه

  • پیشوایان این چهار مذهب تسنّن عبارت بودند از: ۱.ابو حنیفه، نعمان بن ثابت (۸۰- ۱۵۰ ق) ۲.محمّد بن ادریس شافعی (۱۵۰--> ۱۹۸ ق) ۳.مالک بن انس (۹۳- ۱۷۹ ق) ۴.احمد بن محمّد بن حنبل (۱۶۴- ۲۴۱ ق)[۲] همچنان‌که از تاریخ ولادت و وفات آنان برمی‌آید، اغلب در قرن دوم هجری زیسته و نشو و نما یافته و علم و حدیث آموخته‌اند. پیشوای مذهب حنفی و مالکی از محضر امام صادق(ع) بهره‌های فراوان گرفته‌اند. دستگاه‌های حکومت و خلافت، نقش اساسی در شکل‌گیری، رواج و شهرت این مذاهب داشتند و به این مذاهب در مقابل مکتب اهل بیت و مذهب جعفری و شیعیان، بال‌وپر و قدرت و امکانات می‌دادند و رسمیت می‌بخشیدند و مشروعیت خود را در سایۀ این مذاهب و حمایت‌های علمای وابسته به خلافت تأمین می‌کردند. پیروان این مذاهب و دستگاه خلافت، رفته‌رفته بیش از خود ائمه مذاهب چهارگانه، برای آنان و آراءشان ارج نهادند و ایشان را مطلق ساختند و چنان شد که هیچ مذهبی جز آن چهار مذهب، نه رسمیت داشته باشد، نه اجازۀ نشر و تبلیغ. امامان معصوم که پروردۀ خانۀ وحی و داناترین افراد به قرآن و دین و برخوردار از عصمت و علم لدنی و وارث علوم پیامبر بودند، در انزوا قرار گرفتند و دیگران که بعضی نزد ائمه شیعه شاگردی کرده بودند، به عنوان امام مطرح شدند، تا آنجا که اگر کسانی از اهل علم و روایت و درایت، خطایی هم در اندیشه و فتوای پیشوایان مذاهب اربعه می‌دیدند، جرأت مخالفت نداشتند. ازاین‌رو نوعی جمود فکری و تعصّب و تقلید بر آنان حاکم شد. کشمکش‌هایی نیز بین خود مذاهب اربعه پیش‌آمد که ناشی از تعصّبات مذهبی پیروان آنها بود.[۳] دریغ، که از فروغ هدایت و امامت اهل بیت محروم ماندند و به دیگران روی آوردند. امام صادق(ع) فرمود: نحن شجرة العلم، و نحن أهل بیت النّبیّ، و فی دارنا مهبط جبرائیل، و نحن خزّان علم اللّه و نحن معادن وحی اللّه، من تبعنا نجی و من تخلّف عنّا هلک[۴][۵]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص:۵۳۵.
  2. الامام الصادق والمذاهب الأربعة، ج ۱ ص ۱۶۰
  3. ر.ک: «الامام الصادق و المذاهب الأربعه»، اسد حیدر، ج ۱ تا ۴
  4. «ما درخت دانش و خاندان پیامبریم، فرود آمدن جبرئیل در خانۀ ما بود، ما گنجینه‌داران علم خدا و سرچشمه‌های وحی الهی هستیم، هرکس از ما پیروی کند نجات می‌یابد و هرکس از ما تخلّف کند، هلاک می‌شود» اهل البیت فی الکتاب والسنّه، ص ۱۷۸ به نقل از امالی صدوق
  5. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص:۵۳۵.