کارکردهای نبوت: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '{{عربی| {{متن قرآن' به '{{متن قرآن') |
جز (جایگزینی متن - '}} }}' به '}}') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
==دلیل نیازمندی به نبوت== | ==دلیل نیازمندی به نبوت== | ||
اگر قبول کنیم زندگی بشر با مردنش در این دنیا پایان نمیپذیرد و نشئه دیگری وجود دارد، بدون شک علم و عقل بشر برای تحقیق در مسائل آخرت و تشخیص منافع و مضراتش کافی نیست. حتی اصل وجود چنین جهانی نه صد درصد قابل اثبات است و نه صد درصد قابل نفی. لذا نیاز به [[انبیا]] در مسائل اخروی جای بحثی ندارد. اما علاوه بر این، قرآن، مسئله زندگی دنیا را هم از نظر هدف انبیا مطرح میکند: {{متن قرآن|...لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط | اگر قبول کنیم زندگی بشر با مردنش در این دنیا پایان نمیپذیرد و نشئه دیگری وجود دارد، بدون شک علم و عقل بشر برای تحقیق در مسائل آخرت و تشخیص منافع و مضراتش کافی نیست. حتی اصل وجود چنین جهانی نه صد درصد قابل اثبات است و نه صد درصد قابل نفی. لذا نیاز به [[انبیا]] در مسائل اخروی جای بحثی ندارد. اما علاوه بر این، قرآن، مسئله زندگی دنیا را هم از نظر هدف انبیا مطرح میکند: {{متن قرآن|...لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط}} و در جاهای دیگر "شناخت خداوند" را هم ذکر میکند. پس قرآن، وجود [[پیامبران]] را برای برقراری عدالت لازم و ضروری میداند. از نظر علمی و مطالعات اجتماعی چنین ضرورتی هست. | ||
بشر به حکم غریزه اجبار ندارد زندگیاش اجتماعی باشد برخلاف حیوانهای اجتماعی که از طرف خود خلقت و طبیعت، مسخر و مجبورند که اجتماعی زندگی کنند، یعنی لزومی نیست وظیفهاش را با تعلیم و تربیت یاد بگیرد بلکه راه خودش را اجباراً میداند <ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی، ج۲]]، ص ۷۰-۷۲.</ref>. اما این نقص در بشر هست و به او این غریزه داده نشده است. آن وقت بشر به موجب همین اختیار، امکان تخلف از وظیفه، همیشه برایش هست و دنبال هدفهای خودش میرود و نه دنبال مصلحت اجتماع، برخلاف حیوان اجتماعی. بشر نیاز دارد به یک هدایت و رهبری که او را بهسوی مصالح اجتماعیاش هدایت و رهبری کند و نیازمند است به یک قوه حاکم بر وجودش که او را به دنبال مصالح اجتماعی بفرستد که همان ایمان باشد. <ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی، ج۲]]، ص ۷۳ و ۷۴.</ref>. | بشر به حکم غریزه اجبار ندارد زندگیاش اجتماعی باشد برخلاف حیوانهای اجتماعی که از طرف خود خلقت و طبیعت، مسخر و مجبورند که اجتماعی زندگی کنند، یعنی لزومی نیست وظیفهاش را با تعلیم و تربیت یاد بگیرد بلکه راه خودش را اجباراً میداند <ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی، ج۲]]، ص ۷۰-۷۲.</ref>. اما این نقص در بشر هست و به او این غریزه داده نشده است. آن وقت بشر به موجب همین اختیار، امکان تخلف از وظیفه، همیشه برایش هست و دنبال هدفهای خودش میرود و نه دنبال مصلحت اجتماع، برخلاف حیوان اجتماعی. بشر نیاز دارد به یک هدایت و رهبری که او را بهسوی مصالح اجتماعیاش هدایت و رهبری کند و نیازمند است به یک قوه حاکم بر وجودش که او را به دنبال مصالح اجتماعی بفرستد که همان ایمان باشد. <ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی، ج۲]]، ص ۷۳ و ۷۴.</ref>. | ||
نسخهٔ ۲ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۰۶
- اين مدخل از زیرشاخههای بحث نبوت است. "کارکردهای نبوت" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل کارکردهای نبوت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
کارکردهای نبوت به معنای فواید و آثار مترتب بر نبوت پیامبران است.
کارکردهای نبوت از دیدگاه خواجه نصیر طوسی
خواجه نصیرالدین طوسی، ۹ وجه از وجوه حسن بعثت را در کتاب تجرید الاعتقاد ذکر کرده است:
- عقل، در حوزه مسائلی که خود بر درک آن تواناست، از سوی وحی تأیید و تقویت میشود و در حوزهای که راهی به آن ندارد، معارف لازم به انسان ارائه می گردد.
- آدمی، همواره احتمال میدهد فعل او مورد رضایت مولایش نباشد، با ارسال پیامبران، این ترس رخت بر میبندد [۱].
- عقل، از درک حسن و قبح گروهی از افعال ناتوان و نیازمند وحی است.
- عقل به تنهایی نمیتواند از سود یا زیان بسیاری از امور "مانند خوراکی و دارو" آگاه شود.
- رفع نیاز بشر به قوانین اصلاح کنند؛ روابط اجتماعی
- شکوفایی استعدادهای علمی
- آموزش صنایع و فنون
- تعلیم حکمت عملی "اخلاق و سیاست"
- تعلیم واجبات و محرمات شرعی [۲].
وجه اول و پنجم و هشتم پس از تکمیل و بازسازی به صورت دلایلی بر ضرورت بعثت پیامبران ارائه شدهاند. و وجه چهارم و هفتم از فواید و اهداف اصلی و ذاتی بعثت پیامبران نیستند.
مهمترین فواید بعثت پیامبران
- ارائه عمیقترین اندیشهها در باب شناخت آفریدگار
بسیارى از مطالب هست که عقل انسان، توانایى درک آنها را دارد ولى یا نیاز به گذشت زمان و تجارب فراوان دارد و یا در اثر اهتمام افراد به امور مادى و غلبه گرایشهاى حیوانى بر ایشان مورد غفلت و فراموشى قرار مىگیرد و یا در اثر بدآموزیها و تبلیغات سوء، بر توده هاى مردم، پنهان مىماند. چنین مطالبى نیز بوسیله انبیاء، بیان مىگردد و با تذکرات و یادآوریهاى پى در پى، از فراموش شدن کلى آنها جلوگیرى بعمل مىآید و با آموزشهاى صحیح و منطقى، جلوى مغالطات و بدآموزیها گرفته مىشود. از اینجا نکته نامیده شدن انبیاء به «مذکر» و «نذیر» و نامیده شدن قرآن کریم به «ذِکر» و «تذکره» روشن مىگردد. امیرمؤمنان (علیه السلام) در مقام بیان حکمتهاى بعثت انبیاء مىفرماید: «لِیَسْتَأدُوهم میثاقَ فِطْرَته، و یُذکِّروهم مَنْسِىَّ نِعْمتِه، و یَحتجّوا عَلَیْهم بِالتّبلیغ» یعنى خداى متعال، پیامبران خود را پى در پى فرستاد تا وفادارى به پیمان فطرت را از مردم بخواهند، و نعمتهاى فراموش شده را به یادشان آورند، و با تبلیغ و بیان حقایق، حجت را برایشان تمام کنند. [۳].
- ارائه معارفی ژرف درباره حقیقت انسان
- عرضه آموزههای بلند درباره جهان هستی
- ارائه تعالیم حیاتبخش اخلاقی
- تشریح قوانین و احکام فردی و اجتماعی
- تحقق الگوهای عینی کمال انسانی
یکى از مهمترین عوامل تربیت و رشد و تکامل انسان، وجود الگو و نمونه رفتار است که اهمیت آن، در مباحث روانشناسى به ثبوت رسیده است. انبیاء الهى بعنوان انسانهاى کامل و تربیت شده الهى، این نقش را به بهترین وجهى ایفاء مىکنند و علاوه بر تعلیمات و آموزشهاى مختلف، به تربیت و تزکیه مردم نیز مىپردازند. و مىدانیم که در قرآن کریم «تعلیم و تزکیه» توأماً ذکر شده و حتى در بعضى از موارد «تزکیه» مقدم بر «تعلیم» آمده است. [۴].
- بسط عدالت اجتماعی و رهبری سیاسی و اجتماعی [۵].
یکى دیگر از برکات وجود انبیاء در میان مردم این است که در صورت فراهم بودن شرایط لازم، رهبرى اجتماعى و سیاسى و قضائى مردم را به عهده مىگیرند. و بدیهى است که رهبر معصوم، یکى از بزرگترین نعمتهاى الهى براى جامعه مىباشد و بوسیله او جلو بسیارى از نابسامانیهاى اجتماعى گرفته مىشود و جامعه از اختلاف و پراکندگى و کجروى نجات مىیابد و به سوى کمال مطلوب رهبرى مىگردد. [۶].
دلیل نیازمندی به نبوت
اگر قبول کنیم زندگی بشر با مردنش در این دنیا پایان نمیپذیرد و نشئه دیگری وجود دارد، بدون شک علم و عقل بشر برای تحقیق در مسائل آخرت و تشخیص منافع و مضراتش کافی نیست. حتی اصل وجود چنین جهانی نه صد درصد قابل اثبات است و نه صد درصد قابل نفی. لذا نیاز به انبیا در مسائل اخروی جای بحثی ندارد. اما علاوه بر این، قرآن، مسئله زندگی دنیا را هم از نظر هدف انبیا مطرح میکند: ﴿...لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط﴾ و در جاهای دیگر "شناخت خداوند" را هم ذکر میکند. پس قرآن، وجود پیامبران را برای برقراری عدالت لازم و ضروری میداند. از نظر علمی و مطالعات اجتماعی چنین ضرورتی هست. بشر به حکم غریزه اجبار ندارد زندگیاش اجتماعی باشد برخلاف حیوانهای اجتماعی که از طرف خود خلقت و طبیعت، مسخر و مجبورند که اجتماعی زندگی کنند، یعنی لزومی نیست وظیفهاش را با تعلیم و تربیت یاد بگیرد بلکه راه خودش را اجباراً میداند [۷]. اما این نقص در بشر هست و به او این غریزه داده نشده است. آن وقت بشر به موجب همین اختیار، امکان تخلف از وظیفه، همیشه برایش هست و دنبال هدفهای خودش میرود و نه دنبال مصلحت اجتماع، برخلاف حیوان اجتماعی. بشر نیاز دارد به یک هدایت و رهبری که او را بهسوی مصالح اجتماعیاش هدایت و رهبری کند و نیازمند است به یک قوه حاکم بر وجودش که او را به دنبال مصالح اجتماعی بفرستد که همان ایمان باشد. [۸].
منابع
جستارهای وابسته
- پیامبر (نبی)
- نبوت در قرآن
- نبوت در حدیث
- نبوت در کلام اسلامی
- نبوت در حکمت اسلامی
- نبوت در عرفان اسلامی
- نبوت در فلسفه دین
- نبوت از دیدگاه بروندینی
- نبوت مطلق
- نبوت مقید
- نبوت خاصه
- نبوت عامه
- نبوت تشريعى
- نبوت تبلیغی
- شؤون نبوت
- کارکردهای نبوت
- تکثر نبوت
- اهداف نبوت
- اثبات نبوت
- مقام نبوت
- درجه نبوت
- فلسفه بعثت
- وجوب بعثت
- نبوت زن
- نبوت مشترکه
- اتصال نبوت ها
- اجتبای نبوت
- ادعای نبوت
- انقطاع نبوت
- آیات نبوت
- احادیث نبوت
- بقای نبوت
- تجدید نبوت
- تعلیم غیبی به غیر نبی
- احکام نبوت
- خصایص نبوت
- ضروریات نبوت
- ضرورت نبوت
- قدم نبوت
- کمال نبوت
- ختم نبوت
- مدعی نبوت
- فعل پیامبر
- ويژگی پیامبر
- مقامهای پیامبر
- نبوت برادران یوسف پیامبر
- معجزه
- وحی
- ولایت
- نبوغ عقلی
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع نبوت
پانویس
- ↑ سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ج۲، ج۲، ص ۱۵.
- ↑ سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ج۲، ج۲، ص ۱۶.
- ↑ محمد تقی مصباح یزدی، آموزش عقاید
- ↑ محمد تقی مصباح یزدی، آموزش عقاید
- ↑ سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ج۲، ج۲، ص ۱۷ و ۱۸.
- ↑ محمد تقی مصباح یزدی، آموزش عقاید
- ↑ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج۲، ص ۷۰-۷۲.
- ↑ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج۲، ص ۷۳ و ۷۴.