جهانبینی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '{{خرد}}' به '{{ویرایش غیرنهایی}}') |
|||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
==تقسیم بندی کلی درباره [[جهانبینی]]== | ==تقسیم بندی کلی درباره [[جهانبینی]]== | ||
*دریک تقسیم بند کلی [[جهانبینی]] به دو قسم تقسیم میشود: | *دریک تقسیم بند کلی [[جهانبینی]] به دو قسم تقسیم میشود: | ||
#[[جهانبینی | #[[جهانبینی الهی]]: که بر سه [[باور]] اصلی پایه گذاری شده است: [[باور به خدای یگانه]]، [[باور به پیامبران الهی|پیامبران الهی]] و [[باور به جهان آخرت|جهان آخرت]]. | ||
#[[جهانبینی]] | #[[جهانبینی مادی]]: این نوع [[جهانبینی]] بر دو [[باور]] یعنی [[حس]] و [[تجربه]] بنا شده است<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۹۵-۹۷.</ref>. | ||
==[[جهانبینی]] از نگاه [[کلامی]]== | ==[[جهانبینی]] از نگاه [[کلامی]]== | ||
*[[جهانبینی]] از منظر [[علم کلام]] یعنی سلسله [[اعتقادات]] و بینشهای کلی و هماهنگ دربارۀ [[جهان]] و [[انسان]]؛ طبق این معنا [[سیستم]] [[عقیدتی]] و اصولی هر [[دین]] را جهانبینی آن [[دین]] تشکیل میدهد. در واقع جهانبینی [[کلامی]] یعنی "[[جهانشناسی]]" نه "[[جهان]] احساسی". جهانبینی به مسئلۀ [[شناخت]] مربوط میشود. بنابراین، جهانبینی از مختصات [[انسان]] است و به نیروی [[اندیشه]] و [[تفکر]] و [[قدرت]] ارزیابی [[انسان]] از مجموع هستی بستگی دارد؛ برخلاف [[جهان]] احساسی که میان [[انسان]] و حیوان مشترک است. بسیاری از حیوانات از نظر [[جهان]] احساسی از [[انسان]] پیشرفتهترند، یا به این [[دلیل]] که از برخی حواس برخوردارند که [[انسانها]] فاقد آنها هستند و یا اینکه حواس مشترک آنها بسیار حساستر از [[انسان]] هاست<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۹۵-۹۷.</ref>. | *[[جهانبینی]] از منظر [[علم کلام]] یعنی سلسله [[اعتقادات]] و بینشهای کلی و هماهنگ دربارۀ [[جهان]] و [[انسان]]؛ طبق این معنا [[سیستم]] [[عقیدتی]] و اصولی هر [[دین]] را جهانبینی آن [[دین]] تشکیل میدهد. در واقع جهانبینی [[کلامی]] یعنی "[[جهانشناسی]]" نه "[[جهان]] احساسی". جهانبینی به مسئلۀ [[شناخت]] مربوط میشود. بنابراین، جهانبینی از مختصات [[انسان]] است و به نیروی [[اندیشه]] و [[تفکر]] و [[قدرت]] ارزیابی [[انسان]] از مجموع هستی بستگی دارد؛ برخلاف [[جهان]] احساسی که میان [[انسان]] و حیوان مشترک است. بسیاری از حیوانات از نظر [[جهان]] احساسی از [[انسان]] پیشرفتهترند، یا به این [[دلیل]] که از برخی حواس برخوردارند که [[انسانها]] فاقد آنها هستند و یا اینکه حواس مشترک آنها بسیار حساستر از [[انسان]] هاست<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۹۵-۹۷.</ref>. |
نسخهٔ ۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۳۵
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل جهانبینی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
تعریف جهانبینی
- پاسخ به پرسشهای بنیادی انسان، دربارۀ جهان را، جهانبینی میگویند، مثلًا اینکه انسان از کجا آمده، به کجا میرود، هدف زندگی او چیست، از کدام قوانین باید پیروی کند، آیا آزاد است یا مجبور. تفاوت میان جهانبینی و ایدئولوژی در این است که جهانبینی مکتب نظری است، ولی ایدئولوژی بر پایۀ مکتب نظری یک مکتب عملی است. از آن رو که حکمت عملی، زاده حکمت نظری است، میتوان گفت همۀ ایدئولوژیها بر پایه جهانبینی شکل میگیرند[۱].
تقسیم بندی کلی درباره جهانبینی
- دریک تقسیم بند کلی جهانبینی به دو قسم تقسیم میشود:
- جهانبینی الهی: که بر سه باور اصلی پایه گذاری شده است: باور به خدای یگانه، پیامبران الهی و جهان آخرت.
- جهانبینی مادی: این نوع جهانبینی بر دو باور یعنی حس و تجربه بنا شده است[۲].
جهانبینی از نگاه کلامی
- جهانبینی از منظر علم کلام یعنی سلسله اعتقادات و بینشهای کلی و هماهنگ دربارۀ جهان و انسان؛ طبق این معنا سیستم عقیدتی و اصولی هر دین را جهانبینی آن دین تشکیل میدهد. در واقع جهانبینی کلامی یعنی "جهانشناسی" نه "جهان احساسی". جهانبینی به مسئلۀ شناخت مربوط میشود. بنابراین، جهانبینی از مختصات انسان است و به نیروی اندیشه و تفکر و قدرت ارزیابی انسان از مجموع هستی بستگی دارد؛ برخلاف جهان احساسی که میان انسان و حیوان مشترک است. بسیاری از حیوانات از نظر جهان احساسی از انسان پیشرفتهترند، یا به این دلیل که از برخی حواس برخوردارند که انسانها فاقد آنها هستند و یا اینکه حواس مشترک آنها بسیار حساستر از انسان هاست[۳].
- باید دانست احساس، عاملی غیر از شناخت است. در واقع تفاوت انسان با سایر جانداران در همین نقطه است؛ به آن معنا که سایر جانداران، جهان را فقط احساس میکنند؛ اما انسان، علاوه بر احساس جهان، به شناخت جهان راه مییابد و آن را تفسیر میکند؛ یا لااقل میتواند جهان را بشناسد و تفسیر نماید[۴].
- با توجه به تنوع شناخت جهان و هستی و تعدد تفاسیری که از آن صورت گرفته و در نتیجه احکام و رفتارهایی که شکل پذیرفته است؛ جهانبینیها نیز متعدد است که مهمترین آنها در ادامه مورد بررسی قرار میگیرد[۵].
اسلوب جهانبینی کلامی
- جهانبینی کلامی، داری اسلوب و برنامۀ خاص است که برای ایجاد این شاکله باید از شرایط زیر برخوردار باشد: قابل اثبات و استدلال باشد؛ به حیات و زندگی انسان معنا دهد؛ آرمانساز و شوقانگیز باشد؛ قدرت تقدس بخشیدن به هدفهای انسانی و اجتماعی را داشته باشد و تعهدآور و مسئولیتساز باشد[۶].
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ فرهنگ شیعه، ص ۲۱۸-۲۱۹.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۵-۹۷.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۵-۹۷.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۵-۹۷.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۵-۹۷.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۵-۹۷