ماه حرام: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{نبوت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233);...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
{{نبوت}}
{{نبوت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[ماه‌های حرام]]''' است. "'''[[ماه‌های حرام]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[ماه حرام]]''' است. "'''[[ماه حرام]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[ماه حرام در قرآن]] | [[ماه حرام در حدیث]] | [[ماه حرام در فقه اسلامی]] | [[ماه حرام در فقه سیاسی]]</div>
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[ماه حرام در قرآن]] | [[ماه حرام در حدیث]] | [[ماه حرام در فقه اسلامی]] | [[ماه حرام در فقه سیاسی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">

نسخهٔ ‏۲۴ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۵۲

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث ماه حرام است. "ماه حرام" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ماه حرام (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

مردم قریش، ماه‌های حج را ماه‌های حرام می‌نامیدند[۱] و نگرش اعراب به ماه‌های حرام بر سه‌گونه بوده است[۲]:

  1. "حُمس" گروهی از افراد برگزیده که دارای امتیازات ویژه‌ای بودند؛
  2. "محرمین" افرادی که به این ماه‌ها حرمت گذاشته و به مقررات موجود پایبند بودند؛
  3. "محلّین" این گروه، نه احترامی برای حرم قایل بودند و نه برای ماهه‌ای حرام. تنها علت سر فرود آوردنشان، ترس از گروه‌های انتظامی و امنیتی بود که به وسیله حمس تشکیل شده بود.

در ماه‌های حرام، اطراف "خانه خدا"بازار تجارت تشکیل و از هر طبقه و قبیله‌ای در آنجا به داد و ستد می‌پرداختند. در این ماه‌ها، افراد قبایل از تجاوز یکدیگر در امان بودند؛ به گونه‌ای که اگر کسی دشمن خونی خود را هم در منطقه حرم می‌دید متعرض او نمی‌شد، اما در یکی از ماه‌های حرام مردم "کنانه" و "قریش" در منطقه حرم به جنگ پرداختند و حرمت حرم را شکستند (این جنگ به جنگ فجار معروف است)[۳]. پس از آن، مردم قریش برای تجدید اعتبار و استقرار نفوذ خویش، پیمانی بنام "پیمان جوانمردان" بستند[۴]. اسلام که دین صلح و دوستی است، در همان اوان ظهور خویش بر ترک جنگ در ماه‌های حرام صحه گذاشته و آن را امضاء نمود. ماه‌های حرام در اسلام عبارتند از محرم، ذی قعده، ذی حجة و ماه رجب[۵]. در فلسفه ماه‌های حرام می‌توان گفت: تحریم جنگ در این ماه‌ها، ابزاری در جهت دعوت به صلح و آرامش بود؛ زیرا هرگاه جنگ‌جویان چهار ماه از سال اسلحه را زمین بگذارند، فرصتی می‌یابند تا با تفکر و اندیشه، جنگ‌ها را برای همیشه پایان دهند. گفتنی است، برخی از احکام جزایی اسلام همچون دیه، در ماه‌های حرام وضعی متفاوت با دیگر ماه‌ها پیدا می‌کند؛ به گونه‌ای که مقدار دیه در ماه‌های حرام یک سوم بیشتر از ماه‌های دیگر است[۶][۷].

منابع

پانویس

  1. ﴿فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «و چون ماه‌های حرام به پایان رسید مشرکان را هر جا یافتید بکشید و دستگیرشان کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید؛ و اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند آزادشان بگذارید که بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۵.
  2. الازمنه والامکنه، ج۲، ص۱۶۶.
  3. راجع به جنگ‌های چهارگانه فجار ر.ک: الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۳۵۸ و ۹۵۹؛ سیرۀ ابن هشام، ج۱، ص۱۸۷-۱۸۴.
  4. ر.ک: حلف الفضول.
  5. این چهار ماه توسط رسول خدا(ص) در حجة الوداع به مردم ابلاغ و نسیء را باطل دانست. مجمع البیان، ج۵، ص۵۴.
  6. شرح لمعه، ج۱۰، ص۱۸۲.
  7. فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۱۵۹.