عون بن عبدالله بن جعفر در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
(←مقدمه) |
(←مقدمه) |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
او در [[نبرد]] خود، سه سواره و هجده پیاده از نیروهای [[دشمن]] را به [[هلاکت]] رساند و سرانجام توسط [[عبدالله بن قطبه طایی]] به شهادت رسید<ref>مناقب آل ابیطالب {{ع}}، ج۴، ص۱۱۵.</ref>. | او در [[نبرد]] خود، سه سواره و هجده پیاده از نیروهای [[دشمن]] را به [[هلاکت]] رساند و سرانجام توسط [[عبدالله بن قطبه طایی]] به شهادت رسید<ref>مناقب آل ابیطالب {{ع}}، ج۴، ص۱۱۵.</ref>. | ||
برخی نوشتهاند که چون | برخی نوشتهاند که چون عون [[برادر]] را کشته دید، بیاختیار خود را در میان کُشندگان افکند و [[قاتل]] برادر خود را دید و به یک ضربه کار او را ساخت، بعد نزد [[امام]] آمد و اجازه میدان طلبید<ref>روضة الشهداء، ص۳۱۵، کتابفروشی اسلامیة.</ref>. | ||
در برخی منابع آمده است که [[عون بن عبدالله]] پس از [[شهادت]] [[عبدالله بن مسلم]]{{ع}} به میدان رفت و این [[رجز]] را خواند: | در برخی منابع آمده است که [[عون بن عبدالله]] پس از [[شهادت]] [[عبدالله بن مسلم]]{{ع}} به میدان رفت و این [[رجز]] را خواند: |
نسخهٔ ۲۰ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۳۵
- اين مدخل از زیرشاخههای بحث عون بن عبدالله بن جعفر است. "عون بن عبدالله بن جعفر" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
مقدمه
وی از صحابه امام حسین(ع)[۱] و از شهیدان کربلا است [۲]. پدرش عبدالله بن جعفر از اصحاب پیامبر(ص) و مادرش حضرت زینب(س)[۳]، دختر امیرمؤمنان میباشد[۴].
برخی از نسبنگاران دو پسر به نام عون، یکی «عون الاصغر» و دیگری «عون الاکبر» برای عبدالله بن جعفر ذکر کردهاند[۵]. مادر عون الاکبر حضرت زینب(س) و مادر عون الاصغر «جمانه» دختر مسیب بن نجبه است[۶].
در اینکه کدام یک از این دو، در کربلا به شهادت رسیدهاند اختلاف است. برخی نوشتهاند که عون الاصغر در کربلا شهید شد و عون الاکبر در زمان زنده بودن پدرش، از دنیا رفت[۷]. و برخی دیگر برآنند که عون الاکبر در کربلا به شهادت رسید[۸].
وقتی امام حسین(ع) از مکه به سوی کربلا حرکت کرد، عبدالله بن جعفر دو پسرش عون بن عبدالله بن جعفر و محمد بن عبدالله بن جعفر را نزد امام فرستاد و به آنان سفارش کرد که با وی همراه باشند و از او دفاع کنند[۹].
عون در روز عاشورا بعد از شهادت برادرش محمد، عازم میدان جهاد شد و در هنگام جنگیدن این رجز را خواند:
إِنْ تُنْكِرُونِي فَأَنَا اِبْنُ جَعْفَرٍ | شَهِيدُ صِدْقٍ فِي اَلْجِنَانِ أَزْهَرُ | |
يَطِيرُ فِيهَا بِجَنَاحٍ أَخْضَرَ | كَفَى بِهَذَا شَرَفاً فِي اَلْمَحْشَرِ[۱۰] |
- اگر مرا نمیشناسید، من پسر جعفر هستم که از روی صدق شهید شد و بهشت نورانی است؛ با بال سبز در بهشت پرواز میکند و همین شرافت مرا، در محشر کافی است.
او در نبرد خود، سه سواره و هجده پیاده از نیروهای دشمن را به هلاکت رساند و سرانجام توسط عبدالله بن قطبه طایی به شهادت رسید[۱۱].
برخی نوشتهاند که چون عون برادر را کشته دید، بیاختیار خود را در میان کُشندگان افکند و قاتل برادر خود را دید و به یک ضربه کار او را ساخت، بعد نزد امام آمد و اجازه میدان طلبید[۱۲].
در برخی منابع آمده است که عون بن عبدالله پس از شهادت عبدالله بن مسلم(ع) به میدان رفت و این رجز را خواند:
اَقْسَمْتُ لا ادْخُلُ الاّ الجَّنَةَ | مُوالِیاً لاَحْمَدَ وَالسُّنَةِ | |
وَالْفَوْزَ مِنْ بعد انقطاع المنة | هُوَ الّذی انْقَذَنا بِمَنِّه | |
مِنْ حَیْرَةِ الکُفْرِ وَسُوءِ الظَّنّةِ | صَلّی عَلَیْهِ اللّهُ بارِی الجَنَّةِ[۱۳] |
- سوگند یاد کردهام که جز به بهشت نروم در حالی که دوستدار احمد(ص) و سنت او باشم و پس از مرگ به رستگاری برسم اوست که بر ما منّت نهاد و رهانید و از سرگردانی کفر و بددلی نجات داد درود خدای آفرینندۀ بهشت، بر او باد.
در زیارت ناحیه درباره عون بن عبدالله آمده است: « اَلسَّلاَمُ عَلَى عَوْنِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ اَلطَّيَّارِ فِي اَلْجِنَانِ ، حَلِيفِ اَلْإِيمَانِ، وَ مُنَازِلِ اَلْأَقْرَانِ، اَلنَّاصِحِ لِلرَّحْمَانِ، اَلتَّالِي لِلْمَثَانِي وَ اَلْقُرْآنِ»[۱۴]
درود بر عون پسر عبدالله بن جعفر طیار (پرواز کننده در بهشت) که همپیمان ایمان و نبرد کننده با هماوردان و خیرخواه خدای رحمان و تلاوت کننده سوره حمد و آیات قرآن، بود.
برخی نقل کردهاند که پس از رسیدن خبر شهادت عون و محمد، به عبدالله بن جعفر، وی استرجاع گفت[۱۵] و چون یکی از غلامانش گفت: این مصیبت از ناحیه حسین(ع) به ما رسید، وی را طرد کرد و گفت: ای پسر «لخنا» (بدبو) آیا درباره حسین(ع) چنین میگویی؟ به خدا سوگند اگر حضورش بودم، دوست داشتم که در رکاب او شهید شوم. به خدا سوگند بر شهادت فرزندانم افسوس نمیخورم و شهادت آنها در کنار برادر و پسر عمویم مایه تسلی خاطر من است... سپس رو به حاضران کرد و گفت: حمد و سپاس خدای را که در شهادت حسین(ع) مرا صبر و دلداری داد و اگر خود نتوانستم او را یاری کنم، فرزندانم او را کمک کردند[۱۶].[۱۷]
جستارهای وابسته
منابع
- جمعی از نویسندگان، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا
پانویس
- ↑ رجال الطوسی، ص۷۶.
- ↑ الارشاد، ص۲۴۸، مکتبة بصیرتی.
- ↑ تنقیح المقال، ج۲، ص۱۷۳.
- ↑ مقاتل الطالبیین، ص۹۱، دارالمعرفه.
- ↑ جمهرة انساب العرب، ص۶۸.
- ↑ مقاتل الطالبیین، ص۹۱ و ۱۲۴، دارالمعرفه.
- ↑ جمهرة انساب العرب، ص۶۸.
- ↑ مقاتل الطالبیین، ص۹۱ و ۱۲۴، دارالمعرفه؛ مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۱۲۲.
- ↑ ارشاد، ص۲۱۹، مکتبة بصیرتی.
- ↑ مناقب آل ابیطالب(ع)، ج۴، ص۱۱۵.
- ↑ مناقب آل ابیطالب (ع)، ج۴، ص۱۱۵.
- ↑ روضة الشهداء، ص۳۱۵، کتابفروشی اسلامیة.
- ↑ مقتل الحسین(ع)، ابیمخنف، ص۱۱۴، ۱۱۵ (نشر رضی).
- ↑ الاقبال، ج۳، ص۷۵، ۷۶.
- ↑ گفتن جمله ﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ﴾ (ما از آن خداوندیم و به سوی او باز میگردیم)؛ سوره بقره، آیه 156.
- ↑ الارشاد، ص۲۴۷، ۲۴۸، مکتبة بصیرتی.
- ↑ جمعی از نویسندگان، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا، ص:۲۹۴-۲۹۶.