ام البنین مادر امام رضا: تفاوت میان نسخهها
(←مقدمه) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">\n: +)) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{امامت}} | {{امامت}} | ||
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | |||
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[ام البنین مادر امام رضا در قرآن]] - [[ام البنین مادر امام رضا در حدیث]] - [[ام البنین مادر امام رضا در معارف و سیره رضوی]]</div> | |||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
نسخهٔ ۱۰ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۱:۵۹
مادر امام رضا(ع)
ام البنین از بانوان دارای فضیلت تاریخ تشیع و مادر امام رضا(ع) بود که در طبقهبندی اجتماعی از دسته مملوکها به شمار میرفت و پس از ازدواج با امام کاظم(ع) و ولادت فرزندی برای ایشان، به عنوان امّولد شناخته شد. از حمیده مادر امام کاظم(ع) نقل شده که دربارهاش گفت: من بانویی بافضیلتتر از او ندیدهام[۱]. او برابر سنت عربی که برای کنیزان اسامی مختلفی برمیگزیدند[۲]، به نامهای مختلفی معرفی شده[۳]، چنانکه اروی، نجمه، سمان (سمانه)، سکن[۴]، خیزران مریسیه، شقرا نوبیه[۵]، صقر[۶]، صفرا[۷] و شهده[۸] از جمله آنها است. تشتت نامها و تأکید برخی از راویان بر یک نام، البته ناهماهنگ با دیگری، به گونهای است که امکان داوری نهایی و قاطع در خصوص نام اصلیش را زیر سؤال میبرد[۹]. نامیدن و اشتهار او به امّالبنین نیز روشن نیست و در گزارشهای اندک برجای مانده، توضیحی در اینباره نیامده و در منابع کهن نیز فرزندان پسری برای او ذکر نشده است تا چنین کنیهای را توجیه کند، جز آنکه گفته شود این عنوان در میان عربان به مثابه نامی برای زنان درنظر گرفته میشد، شاید از آنرو که پسر زاییاش را تفأل زنند، چنانکه برخی از افراد با این نام دیده میشوند، بیآنکه چند پسر داشته یا اساساً هنوز دارای فرزندی باشد[۱۰]. از چگونگی بیان دستهای از اخبار برمیآید که امّالبنین نام مادر امام رضا(ع) بوده است نه کنیه وی، چنانکه از روایت کلینی و دستهای دیگر از محدثان و گزارشگران چنین برمیآید[۱۱]، ولی عدهای دیگر امّالبنین را کنیه وی برمیشمرند و نام اصلیاش را چیز دیگری ذکر میکنند[۱۲]. آوردهاند که او به هنگام همسری با امام کاظم(ع) تکتم نامیده میشد[۱۳]، همانطور که از توصیه مادر امام کاظم(ع) به آن حضرت، این مدعا برمیآید[۱۴]، با فرض آنکه خبر مورد استناد از صحت روایی برخوردار باشد، صدوق از صولی، شعری را به نقل از عموی پدرش آورده که مؤید مدعای پیشگفته است: أَلَا إِنَّ خَيْرَ النَّاسِ نَفْساً وَ وَالِداً *** وَ رَهْطاً وَ أَجْدَاداً عَلِيٌّ الْمُعَظَّمُ / أَتَتْنَا بِهِ لِلْعِلْمِ وَ الْحِلْمِ ثَامِناً *** إِمَاماً يُؤَدِّي حُجَّةُ اللَّهِ تُكْتَمُ [۱۵]؛ «آگاه باشید، بهترین مردم، از نظر شخصی، پدر، قوم و پدران، علی بزرگوار است که تکتم او را جهت تعلیم علم و حلم برای ما آورده است تا به عنوان هشتمین امام حکم خدا را به مردم میرساند».
درباره چگونگی ارتباط این بانو با خاندان امامت گزارشهایی نقل است که همچون بسیاری دیگر از روایتها عاری از افزودنیهای اثباتنشده نیست. برابر نقلی حمیده مصفاه مادر امام کاظم(ع) او را خریداری کرد و چون در او کمال و ادب بالایی دید، به فرزندش کاظم(ع) هدیه کرد. برابر همین روایت، در این زمان حمیده خوابی را به یاد آورد که پیامبر(ص) وی را به چنین زنی رهنمون شده و بدو فرموده بود که او بهترین فرد روی زمین را به دنیا خواهد آورد[۱۶]. از این وصلت، امام رضا(ع) متولد شد و پس از آن او را طاهره نام نهادند[۱۷]. این گزارش با آنچه در ادامه خواهد آمد اندکی متفاوت است.
امّالبنین از زنان نیکسیرت و شایسته و برجسته در عقل و دین معرفی شده[۱۸] و در دلدادگی و عبودیتش داستانی آوردهاند که البته مایه تأمل جدی است. آوردهاند او برای اینکه بتواند بیشتر به عبادت و شب زندهداریاش برسد، تقاضای دایهای کرد تا رسیدگی به کودک و شیردهیاش را به عهده گیرد، چون کودک امام کاظم(ع) شیر زیادی میخورد و این امر او را از بندگی باز میداشت[۱۹]. بدیهی است چنین سخنی نمیتواند از اساس قابل دفاعی برخوردار باشد، از آنرو که نه عبادت در انجام کارها و اعمال خاص است، نه مادری از شیردادن کودکش میرنجد و نه این کودک همانند دیگر فرزندان نوباوه بود.
در هرحال از زمان و مکان رحلت امّالبنین اطلاعی در دست نیست، همانطور که از محلّ تولد و مراحل حیات او اخبار درخوری باقی نمانده است، الّا اینکه داستانی از هشام بن احمر (احمد) نقل است که تا حدّی از پیشینه او پرده برمیدارد. او نقل میکند که روزی امام کاظم(ع) مرا از آوردن کنیزانی به بازار مدینه خبر داد و از من خواست تا برای خریداری کنیز، ایشان را همراهی کنم. هشام میگوید با امام به بازار رفتیم و در آنجا بین آن حضرت و بردهفروش گفتگویی درگرفت، بیآنکه به دادوستدی کشیده شود، بدان سبب که کنیز مورد نظر امام، به بهانه مریضی در معرض فروش قرار نگرفت، اما فردای آن روز هشام از طرف امام به بازار میرود تا فرد معهود را به هر قیمتی خریداری نماید. در این ملاقات، بردهفروش ادعا میکند که این کنیز را از دورترین نقطه مغرب خریده است[۲۰] و این تعبیر در جغرافیای تاریخی، بر بخش غربی شمال آفریقا و نزدیکیهای مراکش امروزی تا بحرالمحیط (اقیانوس کبیر) اطلاق میشده است. درعینحال به صراحت نمیتوان وی را منسوب به آنجا دانست، چون در کلام فروشنده آمده که من او را از آنجا خریدهام، هر چند از برخی نامهای وی میتوان تا حدّی موطن وی یا محل آمدنش را گمانه زد. از نامهایی که برای وی ذکر شده، دو نام ناظر به مکان است؛ یکی المرسیه یا المریسیه و دیگر النوبیه که هر دو در ناحیه غرب اسلامی قرار داشتهاند، اگر چه مرسیای در اندلس نام یافته بود که تأسیس آن به دوران بعدتر است[۲۱]، بنابراین نمیتواند در زمان امام رضا(ع) نامی از آن به میان آورد. اگر مرسیه یا مریسیه منسوب به مرس، مریس یا مریسه باشد، قریهای در دیار مصر است[۲۲]، چنانکه نوبه بر سرزمینهای ساحلی نیل در مصر اطلاق میشد[۲۳] و اساساً مصریان منطقه بالادست سرزمین صعید تا شهر نوبه را مریس و بادهای جنوبی آن منطقه را مریسیه مینامیدند[۲۴]، بنابراین رابطه نزدیکی میان این دو مکان میتوان پیدا کرد که با برخی از دادههای روایی مبنی بر آوردهشدن این بانو از دیار مغرب دور، همساز است، البته اگر قرائتهای دیگری چون مربیه[۲۵] و مرلسیه[۲۶] به جای مرسیه و نبویه[۲۷] به جای نوبیه زاده، خطای استنساخی باشد و الا مسیر بحث دگرگون خواهد شد.
با این توضیح احتمال ذکر شده در کتاب مسند الإمام الرضا(ع)، مبنی بر انتساب امّالبنین به مرسی الخزر، یکی از لنگرگاههای دریای سفید و اصلاح نوبیه به بونه[۲۸]، چندان پایمند دیده نمیشود.[۲۹]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۲۴؛ إعلام الوری، ج۲، ص۴۱؛ کشف الغمة، ج۳، ص۱۰۵.
- ↑ أعیان الشیعة، ج۳، ص۲۴۴.
- ↑ إعلام الوری، ج۲، ص۴۰؛ الإرشاد، ج۲، ص۲۴۷؛ وصول الأخیار، ص۴۳.
- ↑ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۲۶.
- ↑ تاریخ موالید الأئمة(ع)، ص۳۷؛ کشف الغمة، ج۳، ص۷۷.
- ↑ تحفة الأزهار و زلال الأنهار، ج۳، ص۳۹۹.
- ↑ دلائل الإمامة، ص۳۵۹؛ الدر النظیم، ص۶۷۷.
- ↑ تاج الموالید، ص۹۷.
- ↑ الفصول المهمة، ابن صباغ، ج۲، ص۹۶۹؛ ملحقات إحقاق الحق، ج۱۲، ص۳۴۸؛ ج۱۹، ص۵۵۸؛ أعیان الشیعة، ج۳، ص۲۴۴.
- ↑ تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۲۰-۴۲۱.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۴۸۶؛ الهدایة الکبری، ص۲۷۹؛ المناقب، ابن شهر آشوب، ج۳، ص۴۷۵.
- ↑ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۲۶؛ أعیان الشیعة، ج۳، ص۲۴۴.
- ↑ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۲۴؛ أعیان الشیعة، ج۳، ص۶۳۵-۶۳۶.
- ↑ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۲۴.
- ↑ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۲۵؛ إعلام الوری، ج۲، ص۴۱.
- ↑ إعلام الوری، ج۲، ص۴۰-۴۱؛ الأنوار البهیة، ص۲۱۰؛ أعیان الشیعة، ج۳، ص۶۳۶.
- ↑ المناقب، ابن شهر آشوب، ج۳، ص۴۷۶؛ الأنوار البهیة، ص۲۱۰.
- ↑ إعلام الوری، ج۲، ص۴۰.
- ↑ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۲۵؛ أعیان الشیعة، ج۲، ص۸۰.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۴۸۷؛ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۲۸؛ روضة الواعظین، ص۲۳۵.
- ↑ الأنساب، سمعانی، ج۵، ص۲۵۷.
- ↑ الأنساب، سمعانی، ج۵، ص۲۵۷؛ معجم البلدان، ج۵، ص۱۱۸.
- ↑ البلدان، ابن فقیه، ص۱۳۰؛ معجم البلدان، ج۵، ص۳۰۹.
- ↑ البلدان، ابن فقیه، ص۱۲۸.
- ↑ تاریخ أهل البیت(ع)، ص۱۲۳؛ مجموعة نفیسة فی تاریخ الأئمة(ع)، ص۲۵.
- ↑ تاج الموالید، ج۹، ص۹۷.
- ↑ تاج الموالید، ج۹، ص۲۱۵.
- ↑ مسند الإمام الرضا(ع)، ج۱، ص۱۸.
- ↑ واسعی، سید علی رضا، مقاله «ام البنین»، دانشنامه امام رضا ج۲ ص ۵۷۲.