ریشههای اختیاری عصمت چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]]»'' در اینباره گفتهاند' به 'عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]]»'' در اینباره گفته است') |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پرسشهای وابسته== {{پرسشهای وابسته}} {{ستون-شروع|3}} +== پرسشهای وابسته == {{پرسشهای وابسته}})) |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
==پاسخهای دیگر== | ==پاسخهای دیگر== | ||
==پرسشهای وابسته== | == پرسشهای وابسته == | ||
{{پرسشهای وابسته}} | {{پرسشهای وابسته}} | ||
{{پایان}} | {{پایان}} |
نسخهٔ ۲۵ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۲۰
ریشههای اختیاری عصمت چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جمع پرسش و پاسخ عصمت |
مدخل بالاتر | عصمت |
مدخل اصلی | عصمت اختیاری |
ریشههای اختیاری عصمت چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث عصمت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی عصمت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- آقای صفرزاده در کتاب «عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی» در اینباره گفته است:
- «عصمت از آنِ انسانهایی است که زمینه عصمت را در خود ایجاد کرده باشند؛ این زمینهها و اسباب عبارتند از:
- اراده و انتخاب: یکی از نظریاتی که در باب زمینه عصمت گفته شده، این است که زمینه عصمت اراده و انتخاب است. با این فرض، عصمت در انحصار افراد معدود و محدودی نیست، بلکه همه انسانها میتوانند از این موهبت الهی بهرهمند گردند[۱].
- از روایات معصومین(ع) استفاده میشود انسان همانطوری که میتواند با پیشگیری و مراقبت از بیماریها در امان باشد، میتواند با عزم و اراده و انجام دستورهای خداوند از آلودگیهای روحی و ابتلا به گناهان پیشگیری کند. همچنین ممکن است که با تکرار و مراقبت و اجتناب از گناهان، قوه اجتناب از گناه در وجودش ملکه گردد؛ به طوری که از گناهان متنفر شود و وقوع در گناه برایش محال عادی گردد. و عصمت غیر از شدت تقوا نیست و عدالت هم از مراتب عصمت است و ملكات نفسانی، به طور کلی با تمرین به دست میآید، چه جانب شر و چه جانب خیر.
- امیرالمؤمنین(ع) در این باره میفرماید: “با تقوا عصمت به انسان نزدیک میشود”[۲].
- لذا در روایات از اموری که سبب تقویت اراده میباشد به عنوان ریشههای عصمت یاد میشود. حضرت علی(ع) میفرماید: “صبر کردن بر سختیها قلب را نگهداری میکند”[۳].
- آیات قرآن هم به این زمینهها اشاره میکند، و میفرماید: ﴿وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا...﴾[۴].
- نظیر این آیه و روایت است که انسان را به تلاش و کسب عصمت و تقوا دعوت میکنند.
- علم و اراده: نظریه دوم در باب زمینه عصمت، به علم و اراده پرداخته است. آیتالله مصباح در این باره میگوید: “معصوم از شناخت بیشتر و اراده قویتر برخوردار است، و به جهت این دو عامل، گناه را با اختیار ترک میکند، لذا ملکه عصمت در آنان آنچنان قوی میباشد که مانع از ارتکاب گناه میشود”[۵].
- محبت الهی: برخی گفتهاند عصمت، ناشی از محبت الهی است: “درک عظمت خدا و فنا شدن در معرفت و حب و عشق خدا، مانع از مخالفت کردن با خواست خداست و این محبت فقط برای انسانهای کامل در معرفت الهی ایجاد میشود. چون چنین انسانی وقتی خالقش را در نهایت معرفت ممکنه شناخت و غرق در شهود کمال و جمال و جلالش گردید، جذبه خاصی در وجودش ایجاد میشود که، هرآنچه خلاف رضای مولایش است، در نزدش منفور میشود و این درجه اعلای عصمت است”[۶].
- علم به خدا و صفات او: این نظریه، علم و معرفت به خدا و صفاتش را سبب عصمت میداند. جناب علامه طباطبایی میفرماید: مبدأ و منشأ عصمت، علم خاصی است که معصوم(ع) به خداوند دارد. علم به صفات و جمال و جلال خدا ایجاد حبی وافر میکند که غیر خدا و یاد او در وجودش نمیباشد، لذا اصلاً گناه و خطا از او صادر نمیشود. معصومین(ع) خداوند را با اسما و صفات علیایش میشناسند و خدا را مالک و مدبر امورشان مییابند و برای عبد، همین بس که بندگی خدا کند و رضای او را جلب نماید. لذا خداوند به بندگان خاص و معصوم خود این علم خاص را عطا میکند تا به صورت ملکهای آنها را از ارتکاب هرگونه گناهی دور کند[۷].
- وراثت، تربیت، علل ناشناخته: در این نظریه زمینه عصمت ناشی از کمالات معنوی و روحی معصومین(ع) است. که از چند عامل ایجاد میشود:
- وراثت؛ یعنی خاندان معصومین، عموماً خاندانی پاک و اصیل بودند که با گذشت زمان این کمالات بیشتر شده و به ارث در نسل آنها جریان یافته است.
- انتقال فضائل از راه تربیت خانواده انجام گرفته است.
- علل ناشناختهای که روانشناسان و زیستشناسان در تحقیقات مربوط به علل شخصیت روحی افراد به آن معتقد شدهاند و بر این باورند که این علل تأثیر خاصی در ژنهای تشکیلدهنده افراد دارد و موجب حالات روحی فوقالعاده میگردد[۸].
- استعداد خاص و الهام و تربیت الهی: برخی عصمت را ناشی از استعداد فوقالعاده و برتر معصومین میدانند.
- آیتالله مصباح میفرماید: پیامبران و امامان، ذاتاً دارای استعدادی بالاتر از دیگران هستند و از نظر تربیت هم تحت تربیت الهی قرار گرفتند و روحالقدس از ابتدا وظیفه تربیت آنها را بر عهده داشت و از آغاز کارهای نیک به آنان الهام میشد، لذا هم از لحاظ شناخت بالاتر از دیگران هستند و هم از لحاظ تربیت. البته این تعلیم و تربیت الهی موجب سلب اختیار آنان نیست[۹]»[۱۰].
پاسخهای دیگر
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع عصمت
پانویس
- ↑ محمد محمدی ریشهری، فلسفه وحی و نبوت، ص۲۱۴.
- ↑ «بِالتَّقْوَى قُرِنَتِ الْعِصْمَةُ»؛ میزان الحکمة، ج۳، ص۱۹۹۷.
- ↑ «التَّصَبُّرُ عَلَى الْمَكْرُوهِ يَعْصِمُ الْقَلْبَ»؛ میزان الحکمة، ج۳، ص۱۹۹۷.
- ↑ «و راههای خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند مینماییم.».. سوره عنکبوت، آیه ۶۹.
- ↑ محمدتقی مصباح یزدی، راهنماشناسی، ص۱۲۱-۱۲۵.
- ↑ جعفر سبحانی، الالهیات، ج۳، ص۱۶۲؛ بدایة المعارف، ج۱، ص۲۵۹.
- ↑ المیزان، ج۵، ص۷۸-۸۰؛ ج۱۱، ص۱۵۸-۱۶۳.
- ↑ ر.ک: ناصر مکارم شیرازی، پرسشها و پاسخهای مذهبی، ج۱، ص۱۶۵-۱۶۹؛ فلسفه وحی و نبوت، ص۲۱۱-۲۱۲؛ پژوهشی در عصمت معصومان، ص۶۵.
- ↑ راهنماشناسی، ص۱۵۸-۱۵۹.
- ↑ صفرزاده، ابراهیم، عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی ص ۱۰۴-۱۰۷.