اولو الامر در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
برچسب: خنثیسازی |
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == == منابع ==' به '== منابع ==') |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
[[امام خمینی]] [[معتقد]] است به [[حکم عقل]] ممکن نیست که [[خداوند]] به [[اطاعت از حاکمان]] و [[سلاطین]] امر کند، با اینکه میداند این سلاطین چه [[ظلمها]] و فسادهایی انجام میدهند و همراه کردن [[اطاعت اولوالامر]] با [[خدا]] و رسولش نشان میدهد که [[اولوالامر]] باید کسی باشد که در تمام احکامی که صادر میکند، حکمی برخلاف [[دین خدا]] نگوید و بر خلاف آن عمل نکند، بلکه [[وجوب]] اطاعت اولوالامر بر تمام [[امتها]] نشان میدهد که [[حکومت اسلامی]] تنها باید یک [[حکومت]] باشد تا [[هرج و مرج]] لازم نیاید<ref>امام خمینی، کشف اسرار، ص۱۰۹-۱۱۲.</ref> و اگر قائل شوند که سلاطینی که [[عادل]] بوده و برخلاف [[دین]] سخن نگفتهاند، اولوالامر هستند، لازمه این سخن این است که تمام سلاطین و [[خلفا]]، اولوالامر نبودهاند و تنها کسی میتواند اولوالامر باشد که در [[کردار]] و گفتار خود معصوم باشد. بنابراین اولوالامر منطبق بر امیرالمؤمنین علی{{ع}} است که [[پیامبر]]{{صل}} او را در [[غدیرخم]] به عنوان ولی تعیین کرد<ref>امام خمینی، کشف اسرار، ص۲۸۴ -۲۸۵.</ref> و همچنین منطبق بر [[ائمه هدی]]{{عم}} است که [[پیروی]] از آنها [[واجب]] است و این اطاعت در [[امور حکومتی]] و غیرحکومتی است و در هر امری که [[مرجع]] [[رسول اکرم]]{{صل}} باشد، [[ائمه]]{{عم}} نیز در آن مسئله مرجع بوده و [[حکم]] آنان نافذ است<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ص۸۷-۸۸.</ref>.<ref>[[علی رضا اژدر|اژدر]] و [[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری]]، [[امامت - اژدر و احمدی امیری (مقاله)| مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص ۲۴۲.</ref> | [[امام خمینی]] [[معتقد]] است به [[حکم عقل]] ممکن نیست که [[خداوند]] به [[اطاعت از حاکمان]] و [[سلاطین]] امر کند، با اینکه میداند این سلاطین چه [[ظلمها]] و فسادهایی انجام میدهند و همراه کردن [[اطاعت اولوالامر]] با [[خدا]] و رسولش نشان میدهد که [[اولوالامر]] باید کسی باشد که در تمام احکامی که صادر میکند، حکمی برخلاف [[دین خدا]] نگوید و بر خلاف آن عمل نکند، بلکه [[وجوب]] اطاعت اولوالامر بر تمام [[امتها]] نشان میدهد که [[حکومت اسلامی]] تنها باید یک [[حکومت]] باشد تا [[هرج و مرج]] لازم نیاید<ref>امام خمینی، کشف اسرار، ص۱۰۹-۱۱۲.</ref> و اگر قائل شوند که سلاطینی که [[عادل]] بوده و برخلاف [[دین]] سخن نگفتهاند، اولوالامر هستند، لازمه این سخن این است که تمام سلاطین و [[خلفا]]، اولوالامر نبودهاند و تنها کسی میتواند اولوالامر باشد که در [[کردار]] و گفتار خود معصوم باشد. بنابراین اولوالامر منطبق بر امیرالمؤمنین علی{{ع}} است که [[پیامبر]]{{صل}} او را در [[غدیرخم]] به عنوان ولی تعیین کرد<ref>امام خمینی، کشف اسرار، ص۲۸۴ -۲۸۵.</ref> و همچنین منطبق بر [[ائمه هدی]]{{عم}} است که [[پیروی]] از آنها [[واجب]] است و این اطاعت در [[امور حکومتی]] و غیرحکومتی است و در هر امری که [[مرجع]] [[رسول اکرم]]{{صل}} باشد، [[ائمه]]{{عم}} نیز در آن مسئله مرجع بوده و [[حکم]] آنان نافذ است<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ص۸۷-۸۸.</ref>.<ref>[[علی رضا اژدر|اژدر]] و [[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری]]، [[امامت - اژدر و احمدی امیری (مقاله)| مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص ۲۴۲.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۲۱ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۳۲
معنای «اولوالامر» در قرآن
قرآن کریم اطاعت از اولوالامر را به همراه اطاعت از خداوند و پیامبر(ص) واجب کرده است[۱]. اندیشمندان اسلامی در تفسیر این آیه اختلاف کردهاند. برخی از اهل سنت بر این اعتقادند که مراد از اولوالامر همان سلطان و امیر[۲] و یا امیر سپاه[۳] است. برخی نیز اولوالامر را بر علما تطبیق دادهاند[۴]. علمای امامیه مراد از «اولوالامر» را اهل بیت پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) میدانند[۵]؛ زیرا اطلاق آیه در وجوب اطاعت از ولی امر در امور؛ مانند رسول خدا، دلالت بر معصوم بودن ولی امر میکند[۶].
امام خمینی معتقد است به حکم عقل ممکن نیست که خداوند به اطاعت از حاکمان و سلاطین امر کند، با اینکه میداند این سلاطین چه ظلمها و فسادهایی انجام میدهند و همراه کردن اطاعت اولوالامر با خدا و رسولش نشان میدهد که اولوالامر باید کسی باشد که در تمام احکامی که صادر میکند، حکمی برخلاف دین خدا نگوید و بر خلاف آن عمل نکند، بلکه وجوب اطاعت اولوالامر بر تمام امتها نشان میدهد که حکومت اسلامی تنها باید یک حکومت باشد تا هرج و مرج لازم نیاید[۷] و اگر قائل شوند که سلاطینی که عادل بوده و برخلاف دین سخن نگفتهاند، اولوالامر هستند، لازمه این سخن این است که تمام سلاطین و خلفا، اولوالامر نبودهاند و تنها کسی میتواند اولوالامر باشد که در کردار و گفتار خود معصوم باشد. بنابراین اولوالامر منطبق بر امیرالمؤمنین علی(ع) است که پیامبر(ص) او را در غدیرخم به عنوان ولی تعیین کرد[۸] و همچنین منطبق بر ائمه هدی(ع) است که پیروی از آنها واجب است و این اطاعت در امور حکومتی و غیرحکومتی است و در هر امری که مرجع رسول اکرم(ص) باشد، ائمه(ع) نیز در آن مسئله مرجع بوده و حکم آنان نافذ است[۹].[۱۰]
منابع
پانویس
- ↑ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ...﴾ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید.».. سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۹۲.
- ↑ بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوه، ج۴، ص۳۱۱.
- ↑ فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب (التفسیر الکبیر)، ج۲، ص۴۰۰.
- ↑ آملی، سیدحیدر، تفسیر المحیط، ج۱، ص۴۳۲؛ طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۹۹.
- ↑ علامه حلی، حسن بن یوسف، الألفین، ص۳۹۹.
- ↑ امام خمینی، کشف اسرار، ص۱۰۹-۱۱۲.
- ↑ امام خمینی، کشف اسرار، ص۲۸۴ -۲۸۵.
- ↑ امام خمینی، ولایت فقیه، ص۸۷-۸۸.
- ↑ اژدر و احمدی امیری، مقاله «امامت»، دانشنامه امام خمینی، ج۲، ص ۲۴۲.