عبدالرحمن بن غنم ازدی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته ==↵↵==' به '==') |
جز (جایگزینی متن - 'توضیح تصویر = تصویر نمادین دمشق' به 'توضیح تصویر = تصویر کهنی از شهر دمشق') |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = | | موضوع مرتبط = صحابه | ||
| عنوان مدخل = عبدالرحمن بن غنم ازدی | | عنوان مدخل = عبدالرحمن بن غنم ازدی | ||
| مداخل مرتبط = [[عبدالرحمن بن غنم ازدی در تاریخ اسلامی]] | | مداخل مرتبط = [[عبدالرحمن بن غنم ازدی در تاریخ اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | {{جعبه اطلاعات اصحاب | ||
عبدالرحمان [[فرزند]] غنم [[اشعری]] در [[عصر]] [[پیامبر]]{{صل}} [[مسلمان]] شد، در این که [[حضرت رسول]]{{صل}} را [[درک]] کرده یا نه، [[اختلاف]] است، و برخی از [[مؤرخان]] این قول را تقویت کردهاند که او [[پیامبر اسلام]]{{صل}} را [[درک]] کرده است<ref>ر.ک: رجال طوسی، ص۱۵۷؛ الاصابه، ج۴، ص۳۵۰.</ref>. | | نام = عبدالرحمن بن غنم ازدی | ||
| مشهور به = | |||
| نام تصویر = تصویر نمادین دمشق.jpg | |||
| عرض تصویر = | |||
| توضیح تصویر = تصویر کهنی از شهر دمشق | |||
| نام کامل = عبدالرحمن بن غنم ازدی | |||
| نامهای دیگر = | |||
| جنسیت = مرد | |||
| کنیه = | |||
| لقب = | |||
| اهل = | |||
| از قبیله = [[ازد]] | |||
| از تیره = | |||
| پدر = [[غنم اشعری]] | |||
| مادر = | |||
| همسر = | |||
| پسر = | |||
| دختر = | |||
| خواهر = | |||
| برادر = | |||
| خویشاوندان = | |||
| وابستگان = | |||
| تاریخ تولد = | |||
| محل تولد = | |||
| محل زندگی = [[شام]] | |||
| تاریخ درگذشت = [[۷۸ هجری]] | |||
| محل درگذشت = | |||
| تاریخ شهادت = | |||
| محل شهادت = | |||
| طول عمر = | |||
| محل دفن = | |||
| دین = | |||
| مذهب = | |||
| از اصحاب = {{فهرست جعبه افقی| [[پیامبر خاتم]] | [[امام علی]] }} | |||
| از طبقه = | |||
| در جنگ = | |||
| نقشها = | |||
| فعالیتها = | |||
| علت شهرت = | |||
| علت درگذشت = | |||
| علت شهادت = | |||
| راوی از = | |||
| روایات مشهور = | |||
| مشایخ او = | |||
| راویان از او = | |||
| آخرین راوی از او = | |||
}} | |||
== مقدمه == | |||
عبدالرحمان [[فرزند]] غنم [[اشعری]] در [[عصر]] [[پیامبر]] {{صل}} [[مسلمان]] شد، در این که [[حضرت رسول]] {{صل}} را [[درک]] کرده یا نه، [[اختلاف]] است، و برخی از [[مؤرخان]] این قول را تقویت کردهاند که او [[پیامبر اسلام]] {{صل}} را [[درک]] کرده است<ref>ر. ک: رجال طوسی، ص۱۵۷؛ الاصابه، ج۴، ص۳۵۰.</ref>. | |||
او از [[فقیهان]] بزرگِ [[شام]] و دارای جلالت و مقامی والا بود. و [[تابعین]] شامی را درس [[فقه]] میداد. وی همواره در [[یمن]] ملازم [[معاذ بن جبل]] بود لذا به مصاحب معاذ معروف گردید، وی در [[قتل عثمان]] شرکت کرد و پس از [[عثمان]] به [[یاران]] [[مخلص]] [[امیرالمؤمنین]] [[علی]]{{ع}} پیوست و در سال ۷۸ [[هجری]] درگذشت <ref>ر.ک: اسدالغابه، ج۳، ص۳۱۸.</ref>. | او از [[فقیهان]] بزرگِ [[شام]] و دارای جلالت و مقامی والا بود. و [[تابعین]] شامی را درس [[فقه]] میداد. وی همواره در [[یمن]] ملازم [[معاذ بن جبل]] بود لذا به مصاحب معاذ معروف گردید، وی در [[قتل عثمان]] شرکت کرد و پس از [[عثمان]] به [[یاران]] [[مخلص]] [[امیرالمؤمنین]] [[علی]] {{ع}} پیوست و در سال ۷۸ [[هجری]] درگذشت <ref>ر. ک: اسدالغابه، ج۳، ص۳۱۸.</ref>. | ||
این سخن از او به یادگار مانده است: | این سخن از او به یادگار مانده است: «هرکس بر [[خلافت حضرت علی]] {{ع}} [[راضی]] باشد، بهتر از آن کسی است که به [[خلافت]] آن [[حضرت]] [[کراهت]] داشته باشد و هر کس که با وی [[بیعت]] کند، بهتر از آن است که [[بیعت]] نکند»<ref>ر. ک: اسدالغابه، ج۳، ص۳۱۸.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۸۳۱-۸۳۲.</ref> | ||
==[[تشویق]] [[حاکم]] حمس به [[بیعت]] با [[علی]]{{ع}}== | == [[تشویق]] [[حاکم]] حمس به [[بیعت]] با [[علی]] {{ع}} == | ||
[[نصر بن مزاحم]] [[نقل]] میکند: موقعی که [[معاویه]] برای [[شرحبیل]] [[نامه]] نوشت و او را برای [[یاری]] خود با [[جنگ]] با [[علی]]{{ع}} فراخواند، و از طرفی جمعی از سران [[قبایل]] [[قحطان]] و [[یمن]] که مورد [[تأیید]] [[شرحبیل]] بودند مانند [[بسر بن ارطاب]] و [[یزید بن اسد]] و دیگران از [[شام]] به نزد او آمدند و گفتند: [[علی بن ابی طالب]] [[عثمان]] را به قبل رساند و [[معاویه]] را در این امر [[یاری]] نما! با این که [[مردم]] [[یمن]] [[شرحبیل]] ا از [[مخالفت]] با [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} منع کردند، اما او حاضر به [[همراهی]] با [[حضرت علی]]{{ع}} نشد، عبدالرحمان بن غنم که جزو [[دعوت]] شدگان آن مجلس بود، در میان آن جمع ازجا برخاست و گفت: | [[نصر بن مزاحم]] [[نقل]] میکند: موقعی که [[معاویه]] برای [[شرحبیل]] [[نامه]] نوشت و او را برای [[یاری]] خود با [[جنگ]] با [[علی]] {{ع}} فراخواند، و از طرفی جمعی از سران [[قبایل]] [[قحطان]] و [[یمن]] که مورد [[تأیید]] [[شرحبیل]] بودند مانند [[بسر بن ارطاب]] و [[یزید بن اسد]] و دیگران از [[شام]] به نزد او آمدند و گفتند: [[علی بن ابی طالب]] [[عثمان]] را به قبل رساند و [[معاویه]] را در این امر [[یاری]] نما! با این که [[مردم]] [[یمن]] [[شرحبیل]] ا از [[مخالفت]] با [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} منع کردند، اما او حاضر به [[همراهی]] با [[حضرت علی]] {{ع}} نشد، عبدالرحمان بن غنم که جزو [[دعوت]] شدگان آن مجلس بود، در میان آن جمع ازجا برخاست و گفت: « ای [[شرحبیل]]، از زمانی که به این [[سرزمین]] آمدهای، [[خداوند]] همواره بر خیر و [[نیکی]] تو افزوده است و قطعاً این خیر منقطع نمیشود مادامی که [[مردم]] [[شکرگزار]] تو باشند و نیز بدان: «[[خداوند]]، حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که آن [[قوم]] خود حالشان را [[تغییر]] دهند» {{متن قرآن|لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ}}<ref>«بیگمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمیکند (و از آنان نمیستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند» سوره رعد، آیه ۱۱.</ref>. | ||
اکنون از جمع از طرف [[معاویه]] به تو گزارش دادهاند که [[عثمان]] کشته شده و [[علی]] [[قاتل]] اوست! ای شرحبیل، اگر اینها راست بگویند و [[علی بن ابی طالب]] [[قاتل]] [[عثمان]] باشد! چون [[مهاجران]] و [[انصار]] که [[حاکمان]] مردمند با [[علی]] [[بیعت]] نمودهاند، پس ما هم باید با [[علی]] [[بیعت]] کنیم و به [[نامه]] و گزارش [[معاویه]] اعتنا نکنیم و اگر [[دروغ]] میگویند و [[علی]] [[قاتل]] [[عثمان]] نیست، پس چرا [[معاویه]] این خبر [[دروغ]] را پذیرفته و آن را به [[علی]]{{ع}} نسبت میدهد. ای [[شرحبیل]]! خودت و قومت را به [[هلاکت]] نینداز، و بهتر است بروی و با آن [[حضرت]] [[بیعت]] کنی». | اکنون از جمع از طرف [[معاویه]] به تو گزارش دادهاند که [[عثمان]] کشته شده و [[علی]] [[قاتل]] اوست! ای شرحبیل، اگر اینها راست بگویند و [[علی بن ابی طالب]] [[قاتل]] [[عثمان]] باشد! چون [[مهاجران]] و [[انصار]] که [[حاکمان]] مردمند با [[علی]] [[بیعت]] نمودهاند، پس ما هم باید با [[علی]] [[بیعت]] کنیم و به [[نامه]] و گزارش [[معاویه]] اعتنا نکنیم و اگر [[دروغ]] میگویند و [[علی]] [[قاتل]] [[عثمان]] نیست، پس چرا [[معاویه]] این خبر [[دروغ]] را پذیرفته و آن را به [[علی]] {{ع}} نسبت میدهد. ای [[شرحبیل]]! خودت و قومت را به [[هلاکت]] نینداز، و بهتر است بروی و با آن [[حضرت]] [[بیعت]] کنی». | ||
اما [[خیرخواهی]] عبدالرحمان در [[شرحبیل]] اثر نگذاشت و او نه تنها با [[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[بیعت]] نکرد. بلکه با [[تشویق]] آنها که از [[شام]] آمده بودند، به [[شام]] رفت و مورد اکرام [[معاویه]] قرار گرفت و بین او و [[معاویه]] مطالبی ردّ و بدل شد، سرانجام او پا را فراتر گذاشت و به [[معاویه]] توصیه کرد: نباید با [[علی]] [[بیعت]] کنی و اگر با او [[بیعت]] کنی من خودم با تو میجنگم و تو را از [[شام]] بیرون میکنم و یا به [[قتل]] میرسانم»<ref>ر.ک: وقعة صفین، ص۴۵-۴۷.</ref>. | اما [[خیرخواهی]] عبدالرحمان در [[شرحبیل]] اثر نگذاشت و او نه تنها با [[امیرمؤمنان]] {{ع}} [[بیعت]] نکرد. بلکه با [[تشویق]] آنها که از [[شام]] آمده بودند، به [[شام]] رفت و مورد اکرام [[معاویه]] قرار گرفت و بین او و [[معاویه]] مطالبی ردّ و بدل شد، سرانجام او پا را فراتر گذاشت و به [[معاویه]] توصیه کرد: نباید با [[علی]] [[بیعت]] کنی و اگر با او [[بیعت]] کنی من خودم با تو میجنگم و تو را از [[شام]] بیرون میکنم و یا به [[قتل]] میرسانم»<ref>ر. ک: وقعة صفین، ص۴۵-۴۷.</ref>. | ||
آری، [[سفسطهکاری]]، [[معاویه]] و [[یاران]] او [[شرحبیل]] را از [[حقانیت]] [[حضرت علی]]{{ع}} جدا کرد و [[آخرت]] خود را به دنیای دیگران فروخت، و عبدالرحمان غنم این [[خیرخواه]] واقعی نتوانست کاری انجام دهد.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۸۳۲-۸۳۳.</ref> | آری، [[سفسطهکاری]]، [[معاویه]] و [[یاران]] او [[شرحبیل]] را از [[حقانیت]] [[حضرت علی]] {{ع}} جدا کرد و [[آخرت]] خود را به دنیای دیگران فروخت، و عبدالرحمان غنم این [[خیرخواه]] واقعی نتوانست کاری انجام دهد.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۸۳۲-۸۳۳.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
#[[پرونده:1379452.jpg|22px]] [[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|'''اصحاب امام علی، ج۲''']] | # [[پرونده:1379452.jpg|22px]] [[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|'''اصحاب امام علی، ج۲''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۳۰: | خط ۷۸: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:اصحاب پیامبر]] | ||
[[رده:امام علی | [[رده:اصحاب امام علی]] | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] | ||
[[رده:ازد]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۲۴
عبدالرحمن بن غنم ازدی | |
---|---|
نام کامل | عبدالرحمن بن غنم ازدی |
جنسیت | مرد |
از قبیله | ازد |
پدر | غنم اشعری |
محل زندگی | شام |
درگذشت | ۷۸ هجری |
از اصحاب | |
مقدمه
عبدالرحمان فرزند غنم اشعری در عصر پیامبر (ص) مسلمان شد، در این که حضرت رسول (ص) را درک کرده یا نه، اختلاف است، و برخی از مؤرخان این قول را تقویت کردهاند که او پیامبر اسلام (ص) را درک کرده است[۱].
او از فقیهان بزرگِ شام و دارای جلالت و مقامی والا بود. و تابعین شامی را درس فقه میداد. وی همواره در یمن ملازم معاذ بن جبل بود لذا به مصاحب معاذ معروف گردید، وی در قتل عثمان شرکت کرد و پس از عثمان به یاران مخلص امیرالمؤمنین علی (ع) پیوست و در سال ۷۸ هجری درگذشت [۲].
این سخن از او به یادگار مانده است: «هرکس بر خلافت حضرت علی (ع) راضی باشد، بهتر از آن کسی است که به خلافت آن حضرت کراهت داشته باشد و هر کس که با وی بیعت کند، بهتر از آن است که بیعت نکند»[۳].[۴]
تشویق حاکم حمس به بیعت با علی (ع)
نصر بن مزاحم نقل میکند: موقعی که معاویه برای شرحبیل نامه نوشت و او را برای یاری خود با جنگ با علی (ع) فراخواند، و از طرفی جمعی از سران قبایل قحطان و یمن که مورد تأیید شرحبیل بودند مانند بسر بن ارطاب و یزید بن اسد و دیگران از شام به نزد او آمدند و گفتند: علی بن ابی طالب عثمان را به قبل رساند و معاویه را در این امر یاری نما! با این که مردم یمن شرحبیل ا از مخالفت با امیرالمؤمنین (ع) منع کردند، اما او حاضر به همراهی با حضرت علی (ع) نشد، عبدالرحمان بن غنم که جزو دعوت شدگان آن مجلس بود، در میان آن جمع ازجا برخاست و گفت: « ای شرحبیل، از زمانی که به این سرزمین آمدهای، خداوند همواره بر خیر و نیکی تو افزوده است و قطعاً این خیر منقطع نمیشود مادامی که مردم شکرگزار تو باشند و نیز بدان: «خداوند، حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که آن قوم خود حالشان را تغییر دهند» ﴿لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ﴾[۵].
اکنون از جمع از طرف معاویه به تو گزارش دادهاند که عثمان کشته شده و علی قاتل اوست! ای شرحبیل، اگر اینها راست بگویند و علی بن ابی طالب قاتل عثمان باشد! چون مهاجران و انصار که حاکمان مردمند با علی بیعت نمودهاند، پس ما هم باید با علی بیعت کنیم و به نامه و گزارش معاویه اعتنا نکنیم و اگر دروغ میگویند و علی قاتل عثمان نیست، پس چرا معاویه این خبر دروغ را پذیرفته و آن را به علی (ع) نسبت میدهد. ای شرحبیل! خودت و قومت را به هلاکت نینداز، و بهتر است بروی و با آن حضرت بیعت کنی».
اما خیرخواهی عبدالرحمان در شرحبیل اثر نگذاشت و او نه تنها با امیرمؤمنان (ع) بیعت نکرد. بلکه با تشویق آنها که از شام آمده بودند، به شام رفت و مورد اکرام معاویه قرار گرفت و بین او و معاویه مطالبی ردّ و بدل شد، سرانجام او پا را فراتر گذاشت و به معاویه توصیه کرد: نباید با علی بیعت کنی و اگر با او بیعت کنی من خودم با تو میجنگم و تو را از شام بیرون میکنم و یا به قتل میرسانم»[۶].
آری، سفسطهکاری، معاویه و یاران او شرحبیل را از حقانیت حضرت علی (ع) جدا کرد و آخرت خود را به دنیای دیگران فروخت، و عبدالرحمان غنم این خیرخواه واقعی نتوانست کاری انجام دهد.[۷]
منابع
پانویس
- ↑ ر. ک: رجال طوسی، ص۱۵۷؛ الاصابه، ج۴، ص۳۵۰.
- ↑ ر. ک: اسدالغابه، ج۳، ص۳۱۸.
- ↑ ر. ک: اسدالغابه، ج۳، ص۳۱۸.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۸۳۱-۸۳۲.
- ↑ «بیگمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمیکند (و از آنان نمیستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند» سوره رعد، آیه ۱۱.
- ↑ ر. ک: وقعة صفین، ص۴۵-۴۷.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۸۳۲-۸۳۳.