فتح عموریه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[فتح عموریه در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[فتح عموریه در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[روابط]] [[رومیان]] و [[عباسیان]] از دور [[خلافت مأمون]] تیره بود؛ زیرا مأمون فردی به نام توماس را که در [[آسیای صغیر]] بر [[ضد]] تئوفیل، امپراتور [[روم]]، [[شورش]] کرده بود [[یاری]] رسانیده و ساز و برگ [[جنگی]] در [[اختیار]] او نهاده بود. این امر، تئوفیل را بر آن داشت تا به [[حمایت]] از بابک برخیزد و قلمرو خود را [[پناهگاه]] خرمدینان قرار دهد. بابک نیز زمانی که [[معتصم]] تمام نیروی خود را صرف دفع [[فتنه]] خرمدینان کرده بود، نامه‌ای به امپراتور نوشت و از وی خواست تا در آن [[فرصت]] مناسب به [[سرزمین]] [[مسلمانان]] [[حمله]] آورد؛ زیرا «معتصم حتی طباخ و خیاط خود را نیز به جنگ فرستاده است»<ref>منظور از خیاط، جعفر بن دینار مشهور به خیاط است که از سرداران دلیر معتصم بود و منظور از طباخ، ایتاخ ترک است که وی نیز از سرداران سپاه او بود (الکامل، ج۶، ص۴۷۹).</ref>. تئوفیل در [[سال ۲۲۳ ق]]. آهنگ دیار مسلمانان کرد و چند [[شهر]] از جمله زَبْطْرَه و جزیره مالت را [[تصرف]] کرد و پس از [[چپاول]] [[اموال]]، عده‌ای بسیار را به [[اسارت]] گرفت و [[شهرها]] را به [[آتش]] کشید<ref>الکامل، ج۶، ص۴۷۹.</ref>، تا بدین وسیله [[سپاه]] معتصم را از ادامه محاصره بابک و یارانش باز دارد؛ اما چون بابک [[شکست]] خورد و به اسارت درآمد، معتصم بی‌درنگ با سپاهی [[عظیم]] به سوی روم حرکت کرد. حضور ترکان در این سپاه چشمگیر بود و أَشناس، و صیف، ایتاخ، بُغا و افشین، [[فرماندهی]] بخش‌های مهم سپاه را بر عهده داشتند. سپاه معتصم پس از [[فتح]] [[شهرها]] و نواحی بسیار، [[عموریه]]، زادگاه [[امپراتوری]] را به محاصره درآورد. در این [[زمان]]، تئوفیل [[سپاه]] بزرگی برای مقابله گسیل کرد؛ اما افشین آن سپاه را به‌سختی [[شکست]] داد و سپاهیانش را پراکنده ساخت. در این هنگام، امپراتور پیکی نزد [[معتصم]] فرستاد و پیغام داد که سپاه [[روم]] بی‌اذن او زِبَطْره را [[تصرف]] و اهالی آن را [[اسیر]] کرده یا به [[قتل]] رسانده است؛ لذا ویرانی‌ها را جبران خواهد کرد و [[اسیران]] را باز پس خواهد داد و عاملان فاجعه زِبطره را روی گردن بطریقان نزد معتصم خواهد فرستاد<ref>تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۴۷۶.</ref>. معتصم بی‌توجه به این پیغام، عموریه را در شانزدهم [[رمضان]] [[سال ۲۲۳ ق]]. فتح کرد و با بی‌رحمی و [[قساوت]]، آن [[شهر]] را به باد [[غارت]] و [[چپاول]] داد و ساکنانش را از دم تیغ گذرانید<ref>تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۴۷۶؛ الکامل، ج۶، ص۴۸۰-۴۸۷.</ref>. این [[پیروزی]] که با [[رشادت]] و [[کوشش]] سپاه ترک به دست آمد راه را برای [[نفوذ]] بیشتر آنان در [[دستگاه خلافت]] فراهم کرد؛ چنانکه معتصم به [[پاس]] خدماتشان، [[مال]] فراوان به آنان بخشید و در [[تقسیم غنایم]]، آنان را بر دیگران [[برتری]] داد<ref>نک: الکامل، ج۶، ص۴۸۹.</ref>.<ref>[[سید احمد رضا خضری|خضری، سید احمد رضا]]، [[تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه (کتاب)|تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه]] ص ۹۸.</ref>.
[[روابط]] [[رومیان]] و [[عباسیان]] از دور [[خلافت مأمون]] تیره بود؛ زیرا مأمون فردی به نام توماس را که در [[آسیای صغیر]] بر [[ضد]] تئوفیل، امپراتور [[روم]]، [[شورش]] کرده بود [[یاری]] رسانیده و ساز و برگ [[جنگی]] در [[اختیار]] او نهاده بود. این امر، تئوفیل را بر آن داشت تا به [[حمایت]] از بابک برخیزد و قلمرو خود را [[پناهگاه]] خرمدینان قرار دهد. بابک نیز زمانی که [[معتصم]] تمام نیروی خود را صرف دفع [[فتنه]] خرمدینان کرده بود، نامه‌ای به امپراتور نوشت و از وی خواست تا در آن [[فرصت]] مناسب به [[سرزمین]] [[مسلمانان]] [[حمله]] آورد؛ زیرا «معتصم حتی طباخ و خیاط خود را نیز به جنگ فرستاده است»<ref>منظور از خیاط، جعفر بن دینار مشهور به خیاط است که از سرداران دلیر معتصم بود و منظور از طباخ، ایتاخ ترک است که وی نیز از سرداران سپاه او بود (الکامل، ج۶، ص۴۷۹).</ref>. تئوفیل در [[سال ۲۲۳ ق]]. آهنگ دیار مسلمانان کرد و چند [[شهر]] از جمله زَبْطْرَه و جزیره مالت را [[تصرف]] کرد و پس از [[چپاول]] [[اموال]]، عده‌ای بسیار را به [[اسارت]] گرفت و [[شهرها]] را به [[آتش]] کشید<ref>الکامل، ج۶، ص۴۷۹.</ref>، تا بدین وسیله [[سپاه]] معتصم را از ادامه محاصره بابک و یارانش باز دارد؛ اما چون بابک [[شکست]] خورد و به اسارت درآمد، معتصم بی‌درنگ با سپاهی [[عظیم]] به سوی روم حرکت کرد. حضور ترکان در این سپاه چشمگیر بود و أَشناس، و صیف، ایتاخ، بُغا و افشین، [[فرماندهی]] بخش‌های مهم سپاه را بر عهده داشتند. سپاه معتصم پس از [[فتح]] [[شهرها]] و نواحی بسیار، [[عموریه]]، زادگاه [[امپراتوری]] را به محاصره درآورد. در این [[زمان]]، تئوفیل [[سپاه]] بزرگی برای مقابله گسیل کرد؛ اما افشین آن سپاه را به‌سختی [[شکست]] داد و سپاهیانش را پراکنده ساخت. در این هنگام، امپراتور پیکی نزد [[معتصم]] فرستاد و پیغام داد که سپاه [[روم]] بی‌اذن او زِبَطْره را [[تصرف]] و اهالی آن را [[اسیر]] کرده یا به [[قتل]] رسانده است؛ لذا ویرانی‌ها را جبران خواهد کرد و [[اسیران]] را باز پس خواهد داد و عاملان فاجعه زِبطره را روی گردن بطریقان نزد معتصم خواهد فرستاد<ref>تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۴۷۶.</ref>. معتصم بی‌توجه به این پیغام، عموریه را در شانزدهم [[رمضان]] [[سال ۲۲۳ ق]]. فتح کرد و با بی‌رحمی و [[قساوت]]، آن [[شهر]] را به باد [[غارت]] و [[چپاول]] داد و ساکنانش را از دم تیغ گذرانید<ref>تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۴۷۶؛ الکامل، ج۶، ص۴۸۰-۴۸۷.</ref>. این [[پیروزی]] که با [[رشادت]] و [[کوشش]] سپاه ترک به دست آمد راه را برای [[نفوذ]] بیشتر آنان در [[دستگاه خلافت]] فراهم کرد؛ چنانکه معتصم به [[پاس]] خدماتشان، [[مال]] فراوان به آنان بخشید و در [[تقسیم غنایم]]، آنان را بر دیگران [[برتری]] داد<ref>نک: الکامل، ج۶، ص۴۸۹.</ref>.<ref>[[سید احمد رضا خضری|خضری، سید احمد رضا]]، [[تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه (کتاب)|تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه]] ص ۹۸.</ref>.


خط ۹: خط ۹:
* [[مأمون عباسی]]
* [[مأمون عباسی]]


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:IM009737.jpg|22px]] [[سید احمد رضا خضری|خضری، سید احمد رضا]]، [[تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه (کتاب)|'''تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه''']]
# [[پرونده:IM009737.jpg|22px]] [[سید احمد رضا خضری|خضری، سید احمد رضا]]، [[تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه (کتاب)|'''تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:فتح عموریه]]
[[رده:فتح عموریه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۰۰

مقدمه

روابط رومیان و عباسیان از دور خلافت مأمون تیره بود؛ زیرا مأمون فردی به نام توماس را که در آسیای صغیر بر ضد تئوفیل، امپراتور روم، شورش کرده بود یاری رسانیده و ساز و برگ جنگی در اختیار او نهاده بود. این امر، تئوفیل را بر آن داشت تا به حمایت از بابک برخیزد و قلمرو خود را پناهگاه خرمدینان قرار دهد. بابک نیز زمانی که معتصم تمام نیروی خود را صرف دفع فتنه خرمدینان کرده بود، نامه‌ای به امپراتور نوشت و از وی خواست تا در آن فرصت مناسب به سرزمین مسلمانان حمله آورد؛ زیرا «معتصم حتی طباخ و خیاط خود را نیز به جنگ فرستاده است»[۱]. تئوفیل در سال ۲۲۳ ق. آهنگ دیار مسلمانان کرد و چند شهر از جمله زَبْطْرَه و جزیره مالت را تصرف کرد و پس از چپاول اموال، عده‌ای بسیار را به اسارت گرفت و شهرها را به آتش کشید[۲]، تا بدین وسیله سپاه معتصم را از ادامه محاصره بابک و یارانش باز دارد؛ اما چون بابک شکست خورد و به اسارت درآمد، معتصم بی‌درنگ با سپاهی عظیم به سوی روم حرکت کرد. حضور ترکان در این سپاه چشمگیر بود و أَشناس، و صیف، ایتاخ، بُغا و افشین، فرماندهی بخش‌های مهم سپاه را بر عهده داشتند. سپاه معتصم پس از فتح شهرها و نواحی بسیار، عموریه، زادگاه امپراتوری را به محاصره درآورد. در این زمان، تئوفیل سپاه بزرگی برای مقابله گسیل کرد؛ اما افشین آن سپاه را به‌سختی شکست داد و سپاهیانش را پراکنده ساخت. در این هنگام، امپراتور پیکی نزد معتصم فرستاد و پیغام داد که سپاه روم بی‌اذن او زِبَطْره را تصرف و اهالی آن را اسیر کرده یا به قتل رسانده است؛ لذا ویرانی‌ها را جبران خواهد کرد و اسیران را باز پس خواهد داد و عاملان فاجعه زِبطره را روی گردن بطریقان نزد معتصم خواهد فرستاد[۳]. معتصم بی‌توجه به این پیغام، عموریه را در شانزدهم رمضان سال ۲۲۳ ق. فتح کرد و با بی‌رحمی و قساوت، آن شهر را به باد غارت و چپاول داد و ساکنانش را از دم تیغ گذرانید[۴]. این پیروزی که با رشادت و کوشش سپاه ترک به دست آمد راه را برای نفوذ بیشتر آنان در دستگاه خلافت فراهم کرد؛ چنانکه معتصم به پاس خدماتشان، مال فراوان به آنان بخشید و در تقسیم غنایم، آنان را بر دیگران برتری داد[۵].[۶].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. منظور از خیاط، جعفر بن دینار مشهور به خیاط است که از سرداران دلیر معتصم بود و منظور از طباخ، ایتاخ ترک است که وی نیز از سرداران سپاه او بود (الکامل، ج۶، ص۴۷۹).
  2. الکامل، ج۶، ص۴۷۹.
  3. تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۴۷۶.
  4. تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۴۷۶؛ الکامل، ج۶، ص۴۸۰-۴۸۷.
  5. نک: الکامل، ج۶، ص۴۸۹.
  6. خضری، سید احمد رضا، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه ص ۹۸.