قداست: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
| موضوع مرتبط =  
| موضوع مرتبط =  
| عنوان مدخل  =  
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط = [[قداست در قرآن]] - [[قداست در حدیث]] - [[قداست در کلام اسلامی]]
| مداخل مرتبط = [[قداست در قرآن]]
| پرسش مرتبط  = قداست (پرسش)
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}


==رابطه قداست مقابر و مدفن‌های [[اولیای دین]] با [[زیارت]]==
== رابطه قداست مقابر و مدفن‌های اولیای دین با [[زیارت]] ==
*گرچه روزها، زمین‌ها، لحظه‌ها، از نظر ذاتی با هم تفاوت ندارند ولی به خاطر تعلقی که به کسی یا چیزی و انتسابی که به امر مهم یا شخص محترم یا حادثه خاص دارند، [[کرامت]] و قداست پیدا می‌کنند. مرحوم [[سید محسن امین]]، در قصیده بسیار بلند و والا و عمیق و زیبای خود که در ردّ اشکالات وهابی‌ها سروده است به نامِ «العقود الدُرّیه» در قسمتی از آن می‌گوید: «[[خداوند]] بین آفریده‌هایش تفاوت‌هایی قرار داده است، [[خاک]]، با طلا برابر نیست. [[ماه رمضان]] بر ماه‌های دیگر [[فضیلت]] دارد. از ایام هفته و ساعت‌های روز، برخی برترند. [[خورشید]] بر «سَها» (نام [[ستاره]]) و ماه بر «فرقد» (نام [[ستاره]]) [[برتری]] روشن دارد. شیر مثل خرگوش نیست و بازِ شکاری با هُدهُد برابر نیست. سرزمین‌ها هم همین گونه متفاوت است. [[شرافت]] «[[مکه]]» بیش از «صرخد» (شهری در [[شام]]) است و [[مسجدالأقصی]] در [[فضیلت]]، مانند دیگر جاها نیست. قبرها هم به اعتبار کسانی که در آن آرمیده‌اند در [[فضل]] و [[شرف]]، متفاوتند<ref>قصیده فوق در کتاب کشف الارتیاب ایشان(در فصل پایانی) نقل شده است.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۳۶.</ref>.  
گرچه روزها، زمین‌ها، لحظه‌ها، از نظر ذاتی با هم تفاوت ندارند ولی به خاطر تعلقی که به کسی یا چیزی و انتسابی که به امر مهم یا شخص محترم یا حادثه خاص دارند، [[کرامت]] و قداست پیدا می‌کنند. مرحوم [[سید محسن امین]]، در قصیده بسیار بلند و والا و عمیق و زیبای خود که در ردّ اشکالات وهابی‌ها سروده است به نامِ «العقود الدُرّیه» در قسمتی از آن می‌گوید: «[[خداوند]] بین آفریده‌هایش تفاوت‌هایی قرار داده است، [[خاک]]، با طلا برابر نیست. [[ماه رمضان]] بر ماه‌های دیگر [[فضیلت]] دارد. از ایام هفته و ساعت‌های روز، برخی برترند. [[خورشید]] بر «سَها» (نام [[ستاره]]) و ماه بر «فرقد» (نام [[ستاره]]) [[برتری]] روشن دارد. شیر مثل خرگوش نیست و بازِ شکاری با هُدهُد برابر نیست. سرزمین‌ها هم همین گونه متفاوت است. [[شرافت]] «[[مکه]]» بیش از «صرخد» (شهری در [[شام]]) است و [[مسجدالأقصی]] در [[فضیلت]]، مانند دیگر جاها نیست. قبرها هم به اعتبار کسانی که در آن آرمیده‌اند در [[فضل]] و [[شرف]]، متفاوتند<ref>قصیده فوق در کتاب کشف الارتیاب ایشان(در فصل پایانی) نقل شده است.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۳۶.</ref>.
*مرحوم [[سید محسن امین]]، در بیان [[راز]] قداستِ مقابر و مدفن‌های [[اولیای دین]] و [[لزوم]] [[احترام]] آنها می‌نویسد: «... همچنانکه یک فرد، که مثل دیگران است، با [[مبعوث]] شدن به [[رسالت]]، [[واجب]] الأطاعه می‌شود و موقعیت ویژه ای پیدا می‌کند، یک قطعه [[زمین]] هم در اصل، با [[زمین]] دیگر تفاوتی ندارد، لکن وقتی در آن [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} یا [[ولیّ خدا]] [[دفن]] می‌شود، به واسطه آن، [[شرافت]] و [[فضیلت]] و برکتی پیدا می‌کند که از قبل نداشته است و از این رو، احترامش لازم و اهانتش [[حرام]] می‌گردد.از جمله احترامات، آهنگ [[زیارت]] آن کردن و بنای [[قبّه]] و بارگاه و [[ضریح]] و... است برای [[آسایش]] و بهره وری [[زائران]]، و از جمله اهانت‌ها، ویران کردن و با [[خاک]] یکسان نمودن و [[آلوده]] ساختن و... است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۳۶.</ref>.
 
*وقتی [[خداوند]]، یک سنگ را ([[مقام ابراهیم]]) که هنگام [[بنای کعبه]] زیر پای [[ابراهیم خلیل]] الرحمن قرار گرفته محترم شمرده و آن را «مصلّا» قرار می‌دهد<ref>{{متن قرآن|واتخذوا من مقام ابراهیم مصلی}}(بقره، ۱۲۵)</ref>. برای [[مدفن]] [[جسد]] [[ابراهیم]] یا محلّ دفنِ [[سرور]] و سالار [[انبیا]] احترامی قرار نخواهد داد؟»..<ref>نساء، کشف الارتیاب فی اتباع محمدبن عبدالوهاب، چاپ پنجم، ص۱۰۸.</ref>. آری... بزرگداشتِ آنکه [[خدا]] تعظیمش کرده، [[طاعت]] و [[عبادت]] و [[تعظیم]] [[خداوند]] و [[خضوع]] در برابر اوست. اگر [[مدفن]] [[انبیا]] و [[اولیا]]، [[شرافت]] یافته، به خاطر آن است که اجساد [[پاک]] و اجسام [[مطهر]] و شریفِ این [[پاکان]] و [[معصومین]] را در بر گرفته است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۳۶.</ref>.
مرحوم [[سید محسن امین]]، در بیان [[راز]] قداستِ مقابر و مدفن‌های [[اولیای دین]] و [[لزوم]] [[احترام]] آنها می‌نویسد: «... همچنانکه یک فرد، که مثل دیگران است، با [[مبعوث]] شدن به [[رسالت]]، [[واجب]] الأطاعه می‌شود و موقعیت ویژه ای پیدا می‌کند، یک قطعه [[زمین]] هم در اصل، با [[زمین]] دیگر تفاوتی ندارد، لکن وقتی در آن [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} یا [[ولیّ خدا]] [[دفن]] می‌شود، به واسطه آن، [[شرافت]] و [[فضیلت]] و برکتی پیدا می‌کند که از قبل نداشته است و از این رو، احترامش لازم و اهانتش [[حرام]] می‌گردد. از جمله احترامات، آهنگ [[زیارت]] آن کردن و بنای [[قبّه]] و بارگاه و [[ضریح]] و... است برای [[آسایش]] و بهره وری [[زائران]]، و از جمله اهانت‌ها، ویران کردن و با خاک یکسان نمودن و [[آلوده]] ساختن و... است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۳۶.</ref>.
 
وقتی [[خداوند]]، یک سنگ را ([[مقام ابراهیم]]) که هنگام [[بنای کعبه]] زیر پای [[ابراهیم خلیل]] الرحمن قرار گرفته محترم شمرده و آن را «مصلّا» قرار می‌دهد<ref>{{متن قرآن|واتخذوا من مقام ابراهیم مصلی}}(بقره، ۱۲۵)</ref>. برای [[مدفن]] [[جسد]] [[ابراهیم]] یا محلّ دفنِ [[سرور]] و سالار [[انبیا]] احترامی قرار نخواهد داد؟»..<ref>نساء، کشف الارتیاب فی اتباع محمدبن عبدالوهاب، چاپ پنجم، ص۱۰۸.</ref>. آری... بزرگداشتِ آنکه [[خدا]] تعظیمش کرده، [[طاعت]] و [[عبادت]] و [[تعظیم]] [[خداوند]] و [[خضوع]] در برابر اوست. اگر [[مدفن]] [[انبیا]] و [[اولیا]]، [[شرافت]] یافته، به خاطر آن است که اجساد [[پاک]] و اجسام [[مطهر]] و شریفِ این [[پاکان]] و [[معصومین]] را در بر گرفته است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۳۶.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:81.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|'''فرهنگ زیارت''']]
# [[پرونده:81.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|'''فرهنگ زیارت''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۲۲: خط ۲۴:


[[رده:زیارت]]
[[رده:زیارت]]
[[رده:قداست]]
[[رده:اصطلاحات اسلامی]]
[[رده:مدخل فرهنگ زیارت]]
[[رده:مدخل فرهنگ زیارت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۳۶

رابطه قداست مقابر و مدفن‌های اولیای دین با زیارت

گرچه روزها، زمین‌ها، لحظه‌ها، از نظر ذاتی با هم تفاوت ندارند ولی به خاطر تعلقی که به کسی یا چیزی و انتسابی که به امر مهم یا شخص محترم یا حادثه خاص دارند، کرامت و قداست پیدا می‌کنند. مرحوم سید محسن امین، در قصیده بسیار بلند و والا و عمیق و زیبای خود که در ردّ اشکالات وهابی‌ها سروده است به نامِ «العقود الدُرّیه» در قسمتی از آن می‌گوید: «خداوند بین آفریده‌هایش تفاوت‌هایی قرار داده است، خاک، با طلا برابر نیست. ماه رمضان بر ماه‌های دیگر فضیلت دارد. از ایام هفته و ساعت‌های روز، برخی برترند. خورشید بر «سَها» (نام ستاره) و ماه بر «فرقد» (نام ستاره) برتری روشن دارد. شیر مثل خرگوش نیست و بازِ شکاری با هُدهُد برابر نیست. سرزمین‌ها هم همین گونه متفاوت است. شرافت «مکه» بیش از «صرخد» (شهری در شام) است و مسجدالأقصی در فضیلت، مانند دیگر جاها نیست. قبرها هم به اعتبار کسانی که در آن آرمیده‌اند در فضل و شرف، متفاوتند[۱][۲].

مرحوم سید محسن امین، در بیان راز قداستِ مقابر و مدفن‌های اولیای دین و لزوم احترام آنها می‌نویسد: «... همچنانکه یک فرد، که مثل دیگران است، با مبعوث شدن به رسالت، واجب الأطاعه می‌شود و موقعیت ویژه ای پیدا می‌کند، یک قطعه زمین هم در اصل، با زمین دیگر تفاوتی ندارد، لکن وقتی در آن پیامبر (ص) یا ولیّ خدا دفن می‌شود، به واسطه آن، شرافت و فضیلت و برکتی پیدا می‌کند که از قبل نداشته است و از این رو، احترامش لازم و اهانتش حرام می‌گردد. از جمله احترامات، آهنگ زیارت آن کردن و بنای قبّه و بارگاه و ضریح و... است برای آسایش و بهره وری زائران، و از جمله اهانت‌ها، ویران کردن و با خاک یکسان نمودن و آلوده ساختن و... است[۳].

وقتی خداوند، یک سنگ را (مقام ابراهیم) که هنگام بنای کعبه زیر پای ابراهیم خلیل الرحمن قرار گرفته محترم شمرده و آن را «مصلّا» قرار می‌دهد[۴]. برای مدفن جسد ابراهیم یا محلّ دفنِ سرور و سالار انبیا احترامی قرار نخواهد داد؟»..[۵]. آری... بزرگداشتِ آنکه خدا تعظیمش کرده، طاعت و عبادت و تعظیم خداوند و خضوع در برابر اوست. اگر مدفن انبیا و اولیا، شرافت یافته، به خاطر آن است که اجساد پاک و اجسام مطهر و شریفِ این پاکان و معصومین را در بر گرفته است[۶].

منابع

پانویس

  1. قصیده فوق در کتاب کشف الارتیاب ایشان(در فصل پایانی) نقل شده است.
  2. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۳۶.
  3. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۳۶.
  4. ﴿واتخذوا من مقام ابراهیم مصلی(بقره، ۱۲۵)
  5. نساء، کشف الارتیاب فی اتباع محمدبن عبدالوهاب، چاپ پنجم، ص۱۰۸.
  6. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۳۶.