حرث در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{نبوت}} {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = حرث | عنوان مدخل = حرث | مداخل مرتبط = حرث در قرآن - حرث در حدیث | پرسش مرتبط = }} ==مقدمه== {{متن قرآن|وَدَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ إِذْ يَحْكُمَانِ فِي الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَكُنَّا ل...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
جز (جایگزینی متن - 'لیکن' به 'لکن')
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۳: خط ۳:
| موضوع مرتبط = حرث
| موضوع مرتبط = حرث
| عنوان مدخل  = [[حرث]]
| عنوان مدخل  = [[حرث]]
| مداخل مرتبط = [[حرث در قرآن]] - [[حرث در حدیث]]
| مداخل مرتبط = [[حرث در قرآن]] - [[حرث در فقه سیاسی]]
| پرسش مرتبط  =
| پرسش مرتبط  =
}}
}}
خط ۱۳: خط ۱۳:
==[[گره‌گشایی]] در حرث==
==[[گره‌گشایی]] در حرث==
[[داوری]] [[حضرت داود]] و [[سلیمان]] در مورد کشتزار از جمله موضوعاتی است که در [[عهد عتیق]] ذکری از آن به میان نیامده و برخی نویسندگان در این باب می‌نویسند: «این قصه در [[تورات]] فعلی مسطور نیست»<ref>خزائلی، اعلام قرآن، ص۲۰۵.</ref>. خود [[قرآن]] هم در مورد زمین زراعی و ماجرای [[قضاوت]] و داوری کاملاً سربسته عمل کرده است. ولی در [[روایات]] بسیاری؛ اظهارنظرها بدون ذکر مکان رویداد در این خصوص به وفور به چشم می‌خورد از جمله: «به سند حسن از [[حضرت صادق]]{{ع}} منقول است که در [[بنی اسرائیل]] مردی بود او را باغ انگوری بود و گوسفندان شخصی شب در آن باغ افتادند و [[افساد]] کردند، پس صاحب باغ صاحب گوسفندان را به مرافعه آورد به [[خدمت]] [[داود]]{{ع}}. پس آن [[حضرت]] فرمود: بروید نزد سلیمان تا [[حکم]] کند میان شما، چون به نزد آن حضرت رفتند فرمود: اگر گوسفند اصل و فرع درخت را به هم خورده است بر صاحب گوسفندان لازم است که گوسفندان را به صاحب باغ بدهد یا هر [[فرزندی]] که در شکم آنهاست.
[[داوری]] [[حضرت داود]] و [[سلیمان]] در مورد کشتزار از جمله موضوعاتی است که در [[عهد عتیق]] ذکری از آن به میان نیامده و برخی نویسندگان در این باب می‌نویسند: «این قصه در [[تورات]] فعلی مسطور نیست»<ref>خزائلی، اعلام قرآن، ص۲۰۵.</ref>. خود [[قرآن]] هم در مورد زمین زراعی و ماجرای [[قضاوت]] و داوری کاملاً سربسته عمل کرده است. ولی در [[روایات]] بسیاری؛ اظهارنظرها بدون ذکر مکان رویداد در این خصوص به وفور به چشم می‌خورد از جمله: «به سند حسن از [[حضرت صادق]]{{ع}} منقول است که در [[بنی اسرائیل]] مردی بود او را باغ انگوری بود و گوسفندان شخصی شب در آن باغ افتادند و [[افساد]] کردند، پس صاحب باغ صاحب گوسفندان را به مرافعه آورد به [[خدمت]] [[داود]]{{ع}}. پس آن [[حضرت]] فرمود: بروید نزد سلیمان تا [[حکم]] کند میان شما، چون به نزد آن حضرت رفتند فرمود: اگر گوسفند اصل و فرع درخت را به هم خورده است بر صاحب گوسفندان لازم است که گوسفندان را به صاحب باغ بدهد یا هر [[فرزندی]] که در شکم آنهاست.
و اگر میوه ضایع کرده است و اصل درخت‌ها به حال خود هست پس [[فرزندان]] گوسفندان را می‌باید به صاحب باغ بدهد نه اصل گوسفندان را و [[حکم داود]] نیز چنین بود و لیکن می‌خواست که بنی اسرائیل بدانند که سلیمان بعد از او [[وصی]] اوست»<ref>محمدباقر مجسلی، تاریخ الانبیاء، ص۷۸۶.</ref>.<ref>[[محرم فرزانه|فرزانه، محرم]]، [[اماکن جغرافیایی در قرآن (کتاب)|اماکن جغرافیایی در قرآن]]، ص ۴۴۸.</ref>
و اگر میوه ضایع کرده است و اصل درخت‌ها به حال خود هست پس [[فرزندان]] گوسفندان را می‌باید به صاحب باغ بدهد نه اصل گوسفندان را و [[حکم داود]] نیز چنین بود و لکن می‌خواست که بنی اسرائیل بدانند که سلیمان بعد از او [[وصی]] اوست»<ref>محمدباقر مجسلی، تاریخ الانبیاء، ص۷۸۶.</ref>.<ref>[[محرم فرزانه|فرزانه، محرم]]، [[اماکن جغرافیایی در قرآن (کتاب)|اماکن جغرافیایی در قرآن]]، ص ۴۴۸.</ref>


==محل [[زمین]] زراعی==
==محل [[زمین]] زراعی==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۰۶

مقدمه

﴿وَدَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ إِذْ يَحْكُمَانِ فِي الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَكُنَّا لِحُكْمِهِمْ شَاهِدِينَ[۱]. درباره حرث المنجد می‌گوید: کشت، کشته، کاشتن، زراعت کردن، زمین دارای کشت، مزرعه. مفردات الفاظ القرآن می‌گوید: «الحرث یعنی پاشاندن بذر در زمین و آماده کردن زمین برای کشت و زرع، خود زمین و زراعت را هم حرث گویند».

گره‌گشایی در حرث

داوری حضرت داود و سلیمان در مورد کشتزار از جمله موضوعاتی است که در عهد عتیق ذکری از آن به میان نیامده و برخی نویسندگان در این باب می‌نویسند: «این قصه در تورات فعلی مسطور نیست»[۲]. خود قرآن هم در مورد زمین زراعی و ماجرای قضاوت و داوری کاملاً سربسته عمل کرده است. ولی در روایات بسیاری؛ اظهارنظرها بدون ذکر مکان رویداد در این خصوص به وفور به چشم می‌خورد از جمله: «به سند حسن از حضرت صادق(ع) منقول است که در بنی اسرائیل مردی بود او را باغ انگوری بود و گوسفندان شخصی شب در آن باغ افتادند و افساد کردند، پس صاحب باغ صاحب گوسفندان را به مرافعه آورد به خدمت داود(ع). پس آن حضرت فرمود: بروید نزد سلیمان تا حکم کند میان شما، چون به نزد آن حضرت رفتند فرمود: اگر گوسفند اصل و فرع درخت را به هم خورده است بر صاحب گوسفندان لازم است که گوسفندان را به صاحب باغ بدهد یا هر فرزندی که در شکم آنهاست. و اگر میوه ضایع کرده است و اصل درخت‌ها به حال خود هست پس فرزندان گوسفندان را می‌باید به صاحب باغ بدهد نه اصل گوسفندان را و حکم داود نیز چنین بود و لکن می‌خواست که بنی اسرائیل بدانند که سلیمان بعد از او وصی اوست»[۳].[۴]

محل زمین زراعی

چنانچه گفتیم ذکر مکان دقیق زمین زراعی در قرآن و روایات و حتی سخن مفسران نیامده است ولی دو آیه بعد از این آیه به موطن سلیمان و داود که سرزمین پر برکتی است اشاره دارد. از همین جا می‌توان گفت که منظور از سرزمین پر برکت «شام» و قضاوت داوری در همان جا اتفاق افتاده است. شاید هم این قضاوت در «بیت لحم» یا «بیت المقدس» صورت پذیرفته است.[۵]

منابع

پانویس

  1. «و داود و سلیمان را (یاد کن) هنگامی که درباره کشتزاری داوری می‌کردند که گوسفندان آن گروه، شبانه در آن چرا کرده بودند و ما گواه داوری آنان بودیم» سوره انبیاء، آیه ۷۸.
  2. خزائلی، اعلام قرآن، ص۲۰۵.
  3. محمدباقر مجسلی، تاریخ الانبیاء، ص۷۸۶.
  4. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۴۴۸.
  5. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۴۵۰.