محمد بن احمد قمی عطار: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = اصحاب امام مهدی| عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = اصحاب امام مهدی| عنوان مدخل  = محمد بن احمد قمی عطار| مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = }}
== آشنایی اجمالی ==
== آشنایی اجمالی ==
[[محمد بن احمد قمی عطار]] [[وکیل]] [[دومین سفیر]] [[امام عصر]]{{ع}} یعنی [[محمد بن عثمان]] در [[بغداد]] بود. او فعال‌ترین وکیل [[امام]] در بغداد است و چندین بار امام عصر{{ع}} را [[ملاقات]] کرده است<ref>کمال الدین، ص۴۴۲.</ref>.
[[محمد بن احمد قمی عطار]] [[وکیل]] [[دومین سفیر]] [[امام عصر]]{{ع}} یعنی [[محمد بن عثمان]] در [[بغداد]] بود. او فعال‌ترین وکیل [[امام]] در بغداد است و چندین بار امام عصر{{ع}} را [[ملاقات]] کرده است<ref>کمال الدین، ص۴۴۲.</ref>.

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۲۲

آشنایی اجمالی

محمد بن احمد قمی عطار وکیل دومین سفیر امام عصر(ع) یعنی محمد بن عثمان در بغداد بود. او فعال‌ترین وکیل امام در بغداد است و چندین بار امام عصر(ع) را ملاقات کرده است[۱].

عطار ادعا می‌کرد که پس از محمد بن عثمان، هیچ کس نزدیک‌تر از من به امام نزدیک‌تر نبود[۲]؛ چون او واسطه مستقیم بین امام و امامیه از طریق سفیر دوم بود.

عطار واسطه مردم با امام نیز بود. حسن بن فضل در این باره می‌گوید: من به عراق رفتم و تصمیم گرفتم آن قدر در عراق بمانم تا امر امامت مهدی(ع) بر من کاملاً روشن و حاجاتم برآورده شوند؛ اگر چه آن قدر بمانم تا به گدایی بیفتم.

می‌گوید: در این مدت، دلم از ماندن تنگ شد و ترسیدم که ایام حج از دستم برود. روزی نزد محمد بن عطار – که در آن روز سفیر و واسطه میان امام و مردم بود - رفتم و از او خواهش کردم.

گفت: به فلان مسجد برو و در آنجا مردی تو را دیدار کند. می‌گوید: بدان مسجد رفتم. مردی نزد من آمد و همین که مرا دید، خندید و گفت: اندوهگین مباش که امسال به سلامت به حج خواهی رفت و نزد زن و بچه‌ات باز خواهی گشت. من آسوده خاطر شدم و دلم آرام گرفت، بعد فهمیدم که او امام عصر(ع) بوده است[۳].

در زمان دومین نایب امام(ع) بر شیعیان بسیار سخت می‌گرفتند. معتمد، ضمن دستور دستگیری علویان و شدت عمل بر آنها، عبدالله بن سلیمان را که ضد علوی بود، به وزارت منصوب کرد. او برای شناسایی وکلا دستور داد که جاسوسانش با پول نزد وکلا بروند و هر کس از آنها پولی قبول کرد، او را دستگیر کنند.

در همین موقع از امام عصر(ع) نامه‌ای رسید که به همه وکلا دستور داده شود، از هیچ کس، چیزی نگیرند؛ از گرفتن سهم امام خودداری کنند و خود را به نادانی بزنند. روزی مردی ناشناس که جاسوس بود، نزد محمد بن احمد عطار آمد تا مالی به او به عنوان سهم امام بدهد. او گفت: اشتباه کردی من از این موضوع خبر ندارم[۴].[۵]

منابع

پانویس

  1. کمال الدین، ص۴۴۲.
  2. کشی، رجال، ص۵۳۴.
  3. ارشاد، صص ۳۲۲ و ۳۲۳.
  4. اصول کافی، ج۱، ص۵۲۵.
  5. قریشی، سید حسن، اصحاب ایرانی ائمه اطهار، ص 345-346.