ابوالقاسم (کنیه امام مهدی): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۹: خط ۹:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
[[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: [[مهدی]] {{ع}} از [[اولاد]] من و اسم او مانند من ([[محمد]]) است و [[کنیه]] او مانند [[کنیه]] من ([[ابوالقاسم]]) است و شبیه‌ترین [[مردم]] به من خواهد بود، چه در [[رفتار]] و چه در [[شمایل]] و صورت ظاهری<ref>یأتی: ص ۳۲ و المهدی الموعود المنتظر: ج ۱ ص ۲۷۲.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: آن [[فرزند]] [[نیکو]] و [[پسندیده]] ([[مهدی]] {{ع}}) از [[اولاد]] من خواهد بود و او [[مهدی]] ([[نجات‌دهنده]]) است و نام او [[محمد]] و کنیه‌اش [[ابوالقاسم]] است و در [[آخرالزمان]] [[قیام]] خواهد کرد و نام مادرش «[[صیقل]]» می‌باشد<ref>المهدی الموعود المنتظر: ج ۱، ص ۲۸۵.</ref>.  
[[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: [[مهدی]]{{ع}} از [[اولاد]] من و اسم او مانند من (محمد) است و کنیه او مانند کنیه من (ابوالقاسم) است و شبیه‌ترین [[مردم]] به من خواهد بود، چه در [[رفتار]] و چه در [[شمایل]] و صورت ظاهری<ref>یأتی: ص۳۲ و المهدی الموعود المنتظر: ج ۱ ص۲۷۲.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: آن فرزند [[نیکو]] و پسندیده (مهدی{{ع}}) از اولاد من خواهد بود و او مهدی ([[نجات‌دهنده]]) است و نام او محمد و کنیه‌اش ابوالقاسم است و در [[آخرالزمان]] [[قیام]] خواهد کرد و نام مادرش «[[صیقل]]» می‌باشد<ref>المهدی الموعود المنتظر: ج ۱، ص۲۸۵.</ref>.  


[[امام صادق]] {{ع}} فرمود: [[صاحب الامر]] ([[حضرت مهدی]] {{ع}}) شخصی است که نام اصلی او را جز [[کافر]] بر زبان نمی‌آورد<ref>کمال الدین: ص ۶۰۷ و یأتی: ص ۳۳.</ref>.  
امام صادق{{ع}} فرمود: [[صاحب الامر]] ([[حضرت مهدی]]{{ع}}) شخصی است که نام اصلی او را جز [[کافر]] بر زبان نمی‌آورد<ref>کمال الدین: ص۶۰۷ و یأتی: ص۳۳.</ref>.  


[[امام مهدی]] {{ع}} در نامه‌ای فرمودند: [[ملعون]] است، [[ملعون]] است، کسی که در محفلی از [[مردم]] اسم مرا ببرد<ref>احتجاج طبرسی: توقیعات حضرت.</ref>. «[[محمد]]» نام اصلی حضرت است که [[خداوند]] این نام را برای آن حضرت [[اختیار]] نموده است زیرا در [[حدیث لوح]] که جناب [[جابر بن عبدالله انصاری]] از [[حضرت زهرا]] {{س}} [[روایت]] می‌کند، نام حضرت «[[محمد]]» است. در [[حدیث لوح]] [[خداوند]] نام حضرت مهدی {{ع}} را این‌گونه می‌فرماید: {{متن حدیث|وَ أُكْمِلُ ذَلِكَ بِابْنِهِ م‏ح‏م‏د رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ}}<ref>کافی: ج ۱، ص ۵۲۷.</ref>؛ (من [[امامان دوازده‌گانه]] را با [[فرزند]] [[امام حسن عسکری]] یعنی «[[محمد]]» که [[رحمت]] برای جهانیان است، کامل خواهم کرد). در [[احادیث]] [[شیعه]] و [[سنی]] بسیار آمده است که [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: [[مهدی]] هم نام من است. درباره [[حرمت]] به زبان آوردن اسم آن جناب نظر [[فقها]] مختلف است و در این زمینه [[روایات]] مختلفی وارد شده است. برخی از [[فقها]] معتقدند در زمانی که [[تقیه]] [[واجب]] است و در حضور دشمنانی که بردن نام آن [[حضرت]] خطری را متوجه آن جناب و یا [[خاندان]] و [[شیعیان]] آن [[حضرت]] می‌کند، بردن نام ایشان [[حرام]] خواهد بود و به [[القاب]] دیگر باید ایشان را یاد کرد، مانند [[زمان غیبت صغری]]. اما در زمان حاضر که [[تقیه]] برداشته شده و از این جهت خطری متوجه آن [[حضرت]] نمی‌شود، بنابر نظر اکثر [[علماء]] [[حرمت]] برداشته شده است زیرا [[حرام]] بودن آن دلیلی داشته که اکنون آن [[دلیل]] منتفی شده است. اما درباره کتابت [[اسم حضرت]] و به زبان آوردن [[القاب]] و [[کنیه]] [[حضرت]] و اشاره کردن به ایشان با تعابیر مختلف، نظر همه [[علما]] جواز می‌باشد. [[اسم حضرت]] را می‌توان در [[دعاها]] و مناجات‌ها و [[راز]] و نیازهای خویش آورد چون در بعضی [[ادعیه]] اسم [[مبارک]] آن [[حضرت]] آمده است و [[دلیل]] [[حرمت]] در این مورد موجود نیست و بدین مضمون [[حدیثی]] از [[رسول خدا]] {{صل}} آمده است که فرمود: او ([[مهدی]]) است که نامش را آشکارا تا قبل از [[قیام]] آن [[حضرت]] نمی‌برد مگر کسی که نسبت به او [[کافر]] باشد. از این [[حدیث]] می‌توان فهمید که آشکارا و در ملأ عام نباید نام آن [[حضرت]] را برد و الا در خفا و در مواقع غیر [[تقیه]] جایز خواهد بود.  
[[امام مهدی]]{{ع}} در نامه‌ای فرمودند: [[ملعون]] است، ملعون است، کسی که در محفلی از مردم اسم مرا ببرد<ref>احتجاج طبرسی: توقیعات حضرت.</ref>. «محمد» نام اصلی حضرت است که [[خداوند]] این نام را برای آن حضرت [[اختیار]] نموده است زیرا در [[حدیث لوح]] که جناب [[جابر بن عبدالله انصاری]] از [[حضرت زهرا]]{{س}} [[روایت]] می‌کند، نام حضرت «محمد» است. در حدیث لوح خداوند [[نام حضرت مهدی]]{{ع}} را این‌گونه می‌فرماید: {{متن حدیث|وَ أُكْمِلُ ذَلِكَ بِابْنِهِ م‏ح‏م‏د رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ}}<ref>کافی: ج ۱، ص۵۲۷.</ref>؛ (من [[امامان دوازده‌گانه]] را با فرزند [[امام حسن عسکری]] یعنی «محمد» که [[رحمت]] برای جهانیان است، کامل خواهم کرد). در احادیث شیعه و [[سنی]] بسیار آمده است که رسول خدا{{صل}} فرمود: مهدی هم نام من است. درباره [[حرمت]] به زبان آوردن اسم آن جناب نظر [[فقها]] مختلف است و در این زمینه [[روایات]] مختلفی وارد شده است. برخی از فقها معتقدند در زمانی که [[تقیه]] [[واجب]] است و در حضور دشمنانی که بردن نام آن حضرت خطری را متوجه آن جناب و یا [[خاندان]] و [[شیعیان]] آن حضرت می‌کند، بردن نام ایشان [[حرام]] خواهد بود و به [[القاب]] دیگر باید ایشان را یاد کرد، مانند زمان غیبت صغری. اما در [[زمان]] حاضر که [[تقیه]] برداشته شده و از این جهت خطری متوجه آن حضرت نمی‌شود، بنابر نظر اکثر [[علماء]] [[حرمت]] برداشته شده است زیرا [[حرام]] بودن آن دلیلی داشته که اکنون آن دلیل منتفی شده است. اما درباره کتابت [[اسم حضرت]] و به زبان آوردن [[القاب]] و کنیه حضرت و اشاره کردن به ایشان با تعابیر مختلف، نظر همه [[علما]] جواز می‌باشد. اسم حضرت را می‌توان در [[دعاها]] و مناجات‌ها و راز و نیازهای خویش آورد چون در بعضی [[ادعیه]] اسم [[مبارک]] آن حضرت آمده است و دلیل [[حرمت]] در این مورد موجود نیست و بدین مضمون [[حدیثی]] از [[رسول خدا]]{{صل}} آمده است که فرمود: او ([[مهدی]]) است که نامش را آشکارا تا قبل از [[قیام]] آن حضرت نمی‌برد مگر کسی که نسبت به او [[کافر]] باشد. از این [[حدیث]] می‌توان فهمید که آشکارا و در [[ملأ]] عام نباید نام آن حضرت را برد و الا در خفا و در مواقع غیر تقیه جایز خواهد بود.  


[[امام صادق]] {{ع}} فرمود: سعی کنید که توجه ([[دشمنان]]) را به سوی [[حضرت مهدی]] {{ع}} معطوف نکنید. همانا [[امام]] شما سال‌ها از میان شما غایب شود و شما به گونه‌ای [[امتحان]] شوید که گروهی ([[ناامید]] شده و) می‌گویند: (معلوم نیست) به کدام بیابان رفته و از [[دنیا]] رفته است! باید چشمان [[مؤمنین]] بر او گریان شود.  
[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: سعی کنید که توجه ([[دشمنان]]) را به سوی [[حضرت مهدی]]{{ع}} معطوف نکنید. همانا [[امام]] شما سال‌ها از میان شما غایب شود و شما به گونه‌ای [[امتحان]] شوید که گروهی ([[ناامید]] شده و) می‌گویند: (معلوم نیست) به کدام بیابان رفته و از [[دنیا]] رفته است! باید چشمان [[مؤمنین]] بر او گریان شود.  


از این [[حدیث]] نیز می‌توان فهمید که ممکن است [[علت]] [[حرمت]] بردن نام [[حضرت]]، جلب نکردن توجه [[دشمنان]] به سوی آن جناب است.  
از این حدیث نیز می‌توان فهمید که ممکن است علت حرمت بردن نام حضرت، جلب نکردن توجه دشمنان به سوی آن جناب است.
در مقابل برخی از [[فقها]] نیز نام بردن [[حضرت]] را [[حرام]] می‌دانند، و می‌گویند این ویژگی خاصی است که [[خداوند]] برای آن جناب قرار داده است و تا [[قبل از ظهور]] [[حضرت]] بردن نام ایشان جایز نیست. خلاصه دلایلی که این دسته از [[فقها]] می‌آورند این است: روایاتی که ما را از نام بردن [[حضرت]] به نام اصلی ایشان [[نهی]] می‌کند، عام است و تا [[زمان ظهور]] آن جناب را شامل می‌شود، و [[مقید]] به زمانی خاص نشده است و در بیشتر روایاتی که از [[ائمه]] {{ع}} به نام اصلی یاد کرده‌اند، از [[حضرت مهدی]] {{ع}} با [[کنیه]] یاد شده است. اگر منظور از نگفتن نام [[حضرت]] [[تقیه]] باشد، [[روایات]] زیادی از طریق [[اهل‌سنت]] [[نقل]] شده است که در آن تصریح شده، نام [[حضرت]] نام [[رسول خدا]] {{صل}} است و [[کنیه]] او نیز [[کنیه]] [[پیامبر]] {{صل}} است، و همه می‌دانند که نام [[رسول خدا]] {{صل}} «[[محمد]]» است. حتی احادیثی که پیش از ولادت آن [[حضرت]] صادر شده است، نام [[حضرت]] را نمی‌برد و از ایشان با [[القاب]] یاد می‌شود. و نیز تصریح به [[حرمت]] نام بردن آن جناب می‌کند<ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص ۷۱؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۳۵.</ref>.
 
در مقابل برخی از [[فقها]] نیز نام بردن حضرت را حرام می‌دانند، و می‌گویند این ویژگی خاصی است که [[خداوند]] برای آن جناب قرار داده است و تا قبل از ظهور حضرت بردن نام ایشان جایز نیست. خلاصه دلایلی که این دسته از فقها می‌آورند این است: روایاتی که ما را از نام بردن حضرت به نام اصلی ایشان [[نهی]] می‌کند، عام است و تا [[زمان ظهور]] آن جناب را شامل می‌شود، و مقید به زمانی خاص نشده است و در بیشتر روایاتی که از [[ائمه]]{{ع}} به نام اصلی یاد کرده‌اند، از [[حضرت مهدی]]{{ع}} با کنیه یاد شده است. اگر منظور از نگفتن نام حضرت [[تقیه]] باشد، [[روایات]] زیادی از طریق [[اهل‌سنت]] نقل شده است که در آن تصریح شده، نام حضرت نام [[رسول خدا]]{{صل}} است و کنیه او نیز کنیه [[پیامبر]]{{صل}} است، و همه می‌دانند که نام رسول خدا{{صل}} «محمد» است. حتی احادیثی که پیش از ولادت آن حضرت صادر شده است، نام حضرت را نمی‌برد و از ایشان با [[القاب]] یاد می‌شود. و نیز تصریح به [[حرمت]] نام بردن آن جناب می‌کند<ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص۷۱؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۳۵.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۰۵

ابوالقاسم از کنیه‏‌های حضرت مهدی (ع). این کنیه، در اصل از آن حضرت پیامبر خاتم (ص) بوده است.

مقدمه

رسول خدا(ص) فرمود: مهدی(ع) از اولاد من و اسم او مانند من (محمد) است و کنیه او مانند کنیه من (ابوالقاسم) است و شبیه‌ترین مردم به من خواهد بود، چه در رفتار و چه در شمایل و صورت ظاهری[۱]. امام صادق(ع) فرمود: آن فرزند نیکو و پسندیده (مهدی(ع)) از اولاد من خواهد بود و او مهدی (نجات‌دهنده) است و نام او محمد و کنیه‌اش ابوالقاسم است و در آخرالزمان قیام خواهد کرد و نام مادرش «صیقل» می‌باشد[۲].

امام صادق(ع) فرمود: صاحب الامر (حضرت مهدی(ع)) شخصی است که نام اصلی او را جز کافر بر زبان نمی‌آورد[۳].

امام مهدی(ع) در نامه‌ای فرمودند: ملعون است، ملعون است، کسی که در محفلی از مردم اسم مرا ببرد[۴]. «محمد» نام اصلی حضرت است که خداوند این نام را برای آن حضرت اختیار نموده است زیرا در حدیث لوح که جناب جابر بن عبدالله انصاری از حضرت زهرا(س) روایت می‌کند، نام حضرت «محمد» است. در حدیث لوح خداوند نام حضرت مهدی(ع) را این‌گونه می‌فرماید: «وَ أُكْمِلُ ذَلِكَ بِابْنِهِ م‏ح‏م‏د رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ»[۵]؛ (من امامان دوازده‌گانه را با فرزند امام حسن عسکری یعنی «محمد» که رحمت برای جهانیان است، کامل خواهم کرد). در احادیث شیعه و سنی بسیار آمده است که رسول خدا(ص) فرمود: مهدی هم نام من است. درباره حرمت به زبان آوردن اسم آن جناب نظر فقها مختلف است و در این زمینه روایات مختلفی وارد شده است. برخی از فقها معتقدند در زمانی که تقیه واجب است و در حضور دشمنانی که بردن نام آن حضرت خطری را متوجه آن جناب و یا خاندان و شیعیان آن حضرت می‌کند، بردن نام ایشان حرام خواهد بود و به القاب دیگر باید ایشان را یاد کرد، مانند زمان غیبت صغری. اما در زمان حاضر که تقیه برداشته شده و از این جهت خطری متوجه آن حضرت نمی‌شود، بنابر نظر اکثر علماء حرمت برداشته شده است زیرا حرام بودن آن دلیلی داشته که اکنون آن دلیل منتفی شده است. اما درباره کتابت اسم حضرت و به زبان آوردن القاب و کنیه حضرت و اشاره کردن به ایشان با تعابیر مختلف، نظر همه علما جواز می‌باشد. اسم حضرت را می‌توان در دعاها و مناجات‌ها و راز و نیازهای خویش آورد چون در بعضی ادعیه اسم مبارک آن حضرت آمده است و دلیل حرمت در این مورد موجود نیست و بدین مضمون حدیثی از رسول خدا(ص) آمده است که فرمود: او (مهدی) است که نامش را آشکارا تا قبل از قیام آن حضرت نمی‌برد مگر کسی که نسبت به او کافر باشد. از این حدیث می‌توان فهمید که آشکارا و در ملأ عام نباید نام آن حضرت را برد و الا در خفا و در مواقع غیر تقیه جایز خواهد بود.

امام صادق(ع) فرمود: سعی کنید که توجه (دشمنان) را به سوی حضرت مهدی(ع) معطوف نکنید. همانا امام شما سال‌ها از میان شما غایب شود و شما به گونه‌ای امتحان شوید که گروهی (ناامید شده و) می‌گویند: (معلوم نیست) به کدام بیابان رفته و از دنیا رفته است! باید چشمان مؤمنین بر او گریان شود.

از این حدیث نیز می‌توان فهمید که ممکن است علت حرمت بردن نام حضرت، جلب نکردن توجه دشمنان به سوی آن جناب است.

در مقابل برخی از فقها نیز نام بردن حضرت را حرام می‌دانند، و می‌گویند این ویژگی خاصی است که خداوند برای آن جناب قرار داده است و تا قبل از ظهور حضرت بردن نام ایشان جایز نیست. خلاصه دلایلی که این دسته از فقها می‌آورند این است: روایاتی که ما را از نام بردن حضرت به نام اصلی ایشان نهی می‌کند، عام است و تا زمان ظهور آن جناب را شامل می‌شود، و مقید به زمانی خاص نشده است و در بیشتر روایاتی که از ائمه(ع) به نام اصلی یاد کرده‌اند، از حضرت مهدی(ع) با کنیه یاد شده است. اگر منظور از نگفتن نام حضرت تقیه باشد، روایات زیادی از طریق اهل‌سنت نقل شده است که در آن تصریح شده، نام حضرت نام رسول خدا(ص) است و کنیه او نیز کنیه پیامبر(ص) است، و همه می‌دانند که نام رسول خدا(ص) «محمد» است. حتی احادیثی که پیش از ولادت آن حضرت صادر شده است، نام حضرت را نمی‌برد و از ایشان با القاب یاد می‌شود. و نیز تصریح به حرمت نام بردن آن جناب می‌کند[۶].

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. یأتی: ص۳۲ و المهدی الموعود المنتظر: ج ۱ ص۲۷۲.
  2. المهدی الموعود المنتظر: ج ۱، ص۲۸۵.
  3. کمال الدین: ص۶۰۷ و یأتی: ص۳۳.
  4. احتجاج طبرسی: توقیعات حضرت.
  5. کافی: ج ۱، ص۵۲۷.
  6. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۷۱؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۳۵.