اصحاب صفه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۹ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


'''اصحاب صفه''' گروهی از [[اصحاب پیامبر اکرم]] {{صل}} بودند که از [[مکه]] به [[مدینه]] [[مهاجرت]] کرده و منزلی نداشتند و در [[فقر]] [[زندگی]] می‌کردند و در صفه‌ای که به [[دستور پیامبر]] در کنار [[مسجدالنبی]] ساخته شده بود ساکن شده بودند.
'''اصحاب صفه''' گروهی از [[اصحاب پیامبر اکرم]] {{صل}} بودند که از [[مکه]] به [[مدینه]] [[مهاجرت]] کرده و منزلی نداشتند و در [[فقر]] [[زندگی]] می‌کردند و در صفه‌ای که به دستور پیامبر در کنار [[مسجدالنبی]] ساخته شده بود ساکن شده بودند.


== واژه‌شناسی لغوی ==
== معناشناسی ==
صفّه" در لغت عبارت است از: جای سایه‌دار، ایوان غرفه‌ مانندی در داخل [[مسجد]] یا [[خانه]] که جای نشستن چند نفر باشد، سکوی بلند و باریک، خانه تابستانی که سقف آن را با شاخه‌های [[نخل]] و مانند آن پوشانیده باشند.
"صفّه" در لغت عبارت است از: جای سایه‌دار، ایوان غرفه‌ مانندی در داخل [[مسجد]] یا [[خانه]]، که جای نشستن چند نفر باشد، سکوی بلند و باریک، [[خانه]] تابستانی که سقف آن را با شاخه‌های نخل و مانند آن پوشانیده باشند.


و در اصطلاح، طاق‌نما و ایوانی در انتهای [[مسجدالنبی]] بوده است که به عنوان سرپناه برای اقامت [[مسلمانان]] [[غریب]]، [[فقیر]] و بی‌خانمان ساخته شده بود. زمینی که به [[اهل]] صفه اختصاص داده شده بود، مساحتی ۹۶ متری داشت، مسقّف بود و در منتهی‌الیه بخش شرقی مسجد و به عبارتی در انتهای مسجد، کنار دیوار شمالی آن قرار داشت". این ایوان، امروزه در شمال شرقی محدوده اولیه مسجدالنبی و میان باب [[جبرئیل]] و باب النساء قرار دارد و ارتفاعی حدود نیم متر و مساحتی حدود ۳۰ متر دارد و به شکل مستطیل است<ref>رسول جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۲۳۴.</ref><ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[اصحاب صفه (مقاله)|اصحاب صفه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۱۲۳.</ref>
"صفّه"، در اصطلاح طاق‌نما و ایوانی در انتهای [[مسجدالنبی]] بوده است که به عنوان سرپناه برای اقامت [[مسلمانان]] غریب، [[فقیر]] و بی‌خانمان ساخته شده بود. این ایوان، امروزه در شمال شرقی محدوده اولیه مسجدالنبی و میان باب [[جبرئیل]] و باب النساء قرار دارد و ارتفاعی حدود نیم متر و مساحتی حدود ۳۰ متر دارد و به شکل مستطیل است. [[رسول جعفریان]] می‌نویسد: "زمینی که به اهل صفه اختصاص داده شده بود، مساحتی ۹۶ متری داشت، مسقّف بود و در منتهی‌الیه بخش شرقی مسجد و به عبارتی در انتهای مسجد، کنار دیوار شمالی آن قرار داشت"<ref>رسول جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۲۳۴.</ref>.<ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[اصحاب صفه (مقاله)|اصحاب صفه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۱۲۳؛ [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۱۱۱.</ref>


== اصحاب صفه ==
== اصحاب صفه ==
اصحاب صفه یا اهل صفه گروهی از [[صحابه]] فقیر [[رسول خدا]] {{صل}} بودند که منزلی نداشتند و در صفه‌ای از مسجدالنبی [[زندگی]] می‌کردند<ref>تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، ج۱۰، ص۱۵۷.</ref><ref>یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله، اصحاب صفه (مقاله)|اصحاب صفه، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۱۲۳.</ref>.
اصحاب صفه یا اهل صفه گروهی از [[صحابه]] فقیر [[رسول خدا]]{{صل}} بودند که منزلی نداشتند و در صفه‌ای از مسجدالنبی [[زندگی]] می‌کردند<ref>تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، ج۱۰، ص۱۵۷.</ref>.


این عده معمولاً از جمله کسانی بودند که برای [[حفظ دین]]، [[مال]] و [[دارایی]] خویش را در [[مکه]] رها کرده و به [[مدینه]]، [[مهاجرت]] کرده بودند و در [[فقر]] به سر می‌بردند. واقدی مصداق [[مساکین]]، در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ...}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و»... سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> را همین افراد می‌داند که در صفه مسجد زندگی می‌کردند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۰۶۵.</ref>. معمولاً این افراد، [[لباس]] مناسبی هم نداشتند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۲؛ البخاری، صحیح بخاری، ج۱، ص۱۱۴؛ ابوبکر بیهقی، السنن الکبری، ج۲، ص۲۴۱.</ref>.
این عده معمولاً از جمله کسانی بودند که برای [[حفظ دین]] خویش، [[مال]] و [[دارایی]] خویش را در [[مکه]] رها کرده و به [[مدینه]]، [[مهاجرت]] کرده بودند و در [[فقر]] به سر می‌بردند. [[واقدی]] مصداق [[مساکین]]، در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ...}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و»... سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> را همین افراد می‌داند که در صفه مسجد زندگی می‌کردند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۰۶۵.</ref>. معمولاً این افراد، [[لباس]] مناسبی هم نداشتند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۲؛ البخاری، صحیح بخاری، ج۱، ص۱۱۴؛ ابوبکر بیهقی، السنن الکبری، ج۲، ص۲۴۱.</ref>.


[[منابع تاریخی]] در تعداد آنها [[اختلاف]] دارند. تعداد آنها را ۲۰ نفر<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۲۸؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۲.</ref>، ۳۰ نفر<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۹۶؛ این سیدالناس، عیون الاثر، ج۲، ص۳۸۵.</ref>، ۷۰ نفر<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۲؛ البخاری، صحیح بخاری، ج۱، ص۱۱۴؛ ابوبکر بیهقی، السنن الکبری، ج۲، ص۲۴۱.</ref> و حتی تا ۴۰۰ نفر<ref>سید هاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۵۰؛ شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۶۶۶.</ref>ذکر کرده‌اند. از جمله این افراد می‌توان به [[وائله بن اسقع]]<ref>ابن سیدالناس، عیون الأثر، ج۲، ص۳۸۵؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، ج۱۰، ص۱۶۰.</ref>، [[ابوهریره]]<ref>ابن سیدالناس، عیون الأثر، ج۲، ص۳۸۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۹۷.</ref>، [[ابوذر غفاری]]<ref>ابن سیدالناس، عیون الاثر، ج۲، ص۳۸۵.</ref>، [[طهفه غفاری]]، [[قیس بن طخفه]]<ref>ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۲، ص۴۴۲؛ عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۲، ص۴۸۰؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۷۷۴.</ref> و... اشاره کرد. برخی معتقدند لفظ "تصوف" و "[[صوفی]]" از [[اهل]] "صفّه" گرفته شده است<ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[اصحاب صفه (مقاله)|اصحاب صفه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۱۲۴؛ [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۱۰۱.</ref>.
منابع تاریخی در تعداد آنها [[اختلاف]] دارند. تعداد آنها را ۲۰ نفر<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۲۸؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۲.</ref>، ۳۰ نفر<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۹۶؛ این سیدالناس، عیون الاثر، ج۲، ص۳۸۵.</ref>، ۷۰ نفر<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۲؛ البخاری، صحیح بخاری، ج۱، ص۱۱۴؛ ابوبکر بیهقی، السنن الکبری، ج۲، ص۲۴۱.</ref> و حتی تا ۴۰۰ نفر<ref>سید هاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۵۰؛ شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۶۶۶.</ref>ذکر کرده‌اند. از جمله این افراد می‌توان به [[واثله بن اسقع]]<ref>ابن سیدالناس، عیون الأثر، ج۲، ص۳۸۵؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، ج۱۰، ص۱۶۰.</ref>، [[ابوهریره]]<ref>ابن سیدالناس، عیون الأثر، ج۲، ص۳۸۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۹۷.</ref>، [[ابوذر غفاری]]<ref>ابن سیدالناس، عیون الاثر، ج۲، ص۳۸۵.</ref>، طهفه [[غفاری]]، قیس بن [[طخفه]]<ref>ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۲، ص۴۴۲؛ عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۲، ص۴۸۰؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۷۷۴.</ref> و... اشاره کرد. برخی معتقدند لفظ "تصوف" و "[[صوفی]]" از [[اهل]] "صفّه" گرفته شده است<ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[اصحاب صفه (مقاله)|اصحاب صفه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۱۲۳ ـ ۱۲۴؛ [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۱۱۱</ref>.


== شکل‌گیری اصحاب صفه ==
== شکل‌گیری اصحاب صفه ==
برخی از مهاجرانی که از [[مکه]] به [[مدینه]] می‌آمدند، [[قادر]] نبودند منزلی برای خود تهیه کنند. همچنین امکان این نبود که در [[منزل]] یکی از [[صحابه]] میهمان شوند. این افراد به علت [[فقر]] در [[مسجدالنبی]] ساکن می‌شدند<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۶، ص۵۲۴؛ شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۳۴۷.</ref> و تعداد آنها هم ممکن بود کم و زیاد شود<ref>یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله، اصحاب صفه (مقاله)|اصحاب صفه، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۱۲۴-۱۲۵.</ref>.
برخی از مهاجرانی که از [[مکه]] به [[مدینه]] می‌آمدند، قادر نبودند منزلی برای خود تهیه کنند. همچنین امکان این نبود که در [[منزل]] یکی از [[صحابه]] میهمان شوند. این افراد به علت [[فقر]] در [[مسجدالنبی]] ساکن می‌شدند<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۶، ص۵۲۴؛ شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۳۴۷.</ref> و تعداد آنها هم ممکن بود کم و زیاد شود.


[[کلینی]] روایتی را از [[امام باقر]] {{ع}} درباره شکل‌گیری اصحاب صفه ذکر می‌کند. [[حضرت]] می‌فرماید: «جویبر، فردی از اهالی یمامه و کوتاه قد و بد قیافه و محتاج و برهنه بود. او نزد [[رسول خدا]] {{صل}} آمد و [[اسلام]] آورد و [[مسلمان]] خوبی شد. فرستاده [[الهی]] {{صل}} پیراهنی به او پوشاند و فرمود در [[مسجد]] بماند و همانجا بخوابد؛ زیرا مردی [[غریب]] بود و جای دیگری نداشت و آن حضرت مقداری [[غذا]] برای او می‌فرستاد. کم کم عده بیشتری مسلمان شدند که در [[مدینه]]، غریب و بی‌کس بودند و مسجد برای همه آنها کوچک بود، برای همین، [[خداوند]] به [[پیامبر]] {{صل}} [[وحی]] فرمود: "مسجد خود را [[تطهیر]] کن و کسانی را که [[شب]] در آن می‌خوابند بیرون کن". [[رسول اکرم]] {{صل}} [[دستور]] داد برای [[مسلمانان]] غریب، صفه‌ای بسازند و پس از آن [[فقیران]] و غریبه‌ها که تعدادشان زیاد شده بود، شب و [[روز]] خود را در آنجا می‌گذراندند"<ref>کلینی، الکافی، ج۵، ص۳۳۹؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الاطهار {{عم}}، ج۲۲، ص۱۱۷.</ref>. از [[طلحه انصاری]] [[نقل]] شده است: "هر مهاجری که وارد مدینه می‌شد، اگر رفیقی داشت بر او وارد می‌شد و اگر کسی را نداشت در صفه اقامت می‌کرد"<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۶، ص۵۲۴؛ شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۳۴۷؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحقدة و المتاع، ج۱۰، ص۱۵۸.</ref><ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[اصحاب صفه (مقاله)|اصحاب صفه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۱۲۵.</ref>.
[[کلینی]] روایتی را از [[امام باقر]]{{ع}} درباره شکل‌گیری اصحاب صفه ذکر می‌کند. حضرت می‌فرماید: "جویبر، فردی از اهالی یمامه و کوتاه قد و بد قیافه و محتاج و برهنه بود. او نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمد و [[اسلام]] آورد و [[مسلمان]] خوبی شد. [[فرستاده الهی]]{{صل}} پیراهنی به او پوشاند و فرمود که در [[مسجد]] بماند و همانجا بخوابد؛ زیرا مردی غریب بود و جای دیگری نداشت و آن حضرت مقداری غذا برای او می‌فرستاد. کم کم عده بیشتری مسلمان شدند که در [[مدینه]]، غریب و بی‌کس بودند و مسجد برای همه آنها کوچک بود، برای همین، [[خداوند]] به [[پیامبر]]{{صل}} [[وحی]] فرمود: "مسجد خود را تطهیر کن و کسانی را که شب در آن می‌خوابند بیرون کن". [[رسول اکرم]]{{صل}} دستور داد که برای [[مسلمانان]] غریب، صفه‌ای بسازند و پس از آن [[فقیران]] و غریبه‌ها که تعدادشان زیاد شده بود، شب و [[روز]] خود را در آنجا می‌گذراندند"<ref>کلینی، الکافی، ج۵، ص۳۳۹؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الاطهار{{عم}}، ج۲۲، ص۱۱۷.</ref>. از [[طلحه]] [[انصاری]] نقل شده است: "هر مهاجری که وارد مدینه می‌شد، اگر رفیقی داشت بر او وارد می‌شد و اگر کسی را نداشت در صفه اقامت می‌کرد"<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۶، ص۵۲۴؛ شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۳۴۷؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحقدة و المتاع، ج۱۰، ص۱۵۸.</ref>.<ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[اصحاب صفه (مقاله)|اصحاب صفه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۱۲۴ ـ ۱۲۵.</ref>


== پیامبر {{صل}} و اصحاب صفه ==
== پیامبر{{صل}} و اصحاب صفه ==
[[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} علاوه بر اینکه دستور داد ایوان مسقّفی در آخر مسجد یا گوشه‌ای چسبیده به مسجد برای [[اهل]] صفه ساخته شود، همواره به [[فکر]] آنان بود و تلاش می‌کرد نیازهای مادی و [[معنوی]] آنان را برطرف کنند. گاهی رسول خدا {{صل}} آنها را مهمان می‌کرد و به ایشان غذا می‌داد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۹۶؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۲.</ref>. آن [[حضرت]] معمولاً شب‌ها هنگام [[غذا خوردن]]، گروهی از آنها را میان [[یاران]] خود تقسیم می‌کرد که با آنها [[غذا]] بخورند و گروهی هم با خود حضرت، غذا می‌خوردند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۹۶.</ref>. [[نقل]] شده است [[خاتم انبیا]] {{صل}} همواره به اصحاب صفه سر می‌زد؛ چراکه آنان میهمان آن بزرگوار بودند. آنان، [[خانواده]] و [[اموال]] خود را ترک گفته و به [[مدینه]] [[هجرت]] کرده بودند. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} این افراد را در صفّه [[مسجد]]، اسکان داد و هر [[صبح و شام]]، به آنان سر می‌زد و [[سلام]] و احوال‌پرسی می‌کرد.
[[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} علاوه بر اینکه دستور داد ایوان مسقّفی در آخر مسجد یا گوشه‌ای چسبیده به مسجد برای اهل صفه ساخته شود، همواره به [[فکر]] آنان بود و تلاش می‌کرد نیازهای مادی و [[معنوی]] آنان را برطرف کنند. گاهی رسول خدا{{صل}} آنها را مهمان می‌کرد و به ایشان غذا می‌داد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۹۶؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۲.</ref>. آن حضرت معمولاً شب‌ها هنگام [[غذا خوردن]]، گروهی از آنها را میان [[یاران]] خود تقسیم می‌کرد که با آنها غذا بخورند و گروهی هم با خود حضرت، غذا می‌خوردند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۹۶.</ref>. نقل شده است که [[خاتم انبیا]]{{صل}} همواره به اصحاب صفه سر می‌زد؛ چراکه آنان میهمان آن بزرگوار بودند. آنان، [[خانواده]] و [[اموال]] خود را ترک گفته و به [[مدینه]] [[هجرت]] کرده بودند. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} این افراد را که شمارشان به چهارصد مرد<ref>شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۶۶۶؛ سید هاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۵۰.</ref> می‌رسید در صفّه [[مسجد]]، اسکان داد و هر صبح و شام، به آنان سر می‌زد و [[سلام]] و احوال‌پرسی می‌کرد.


اگر برای [[رسول خدا]] {{صل}} چیزی می‌آوردند آن حضرت، سؤال می‌کرد [[صدقه]] است یا [[هدیه]]؟ اگر می‌گفتند صدقه است آن را برای [[اهل]] صفه می‌فرستاد و اگر می‌گفتند هدیه است اهل صفه را فرا می‌خواند که از آن بخورند <ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۶، ص۱۰۱-۱۰۲؛ نورالدین علی السمهودی، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، ج۲، ص۴۹.</ref><ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[اصحاب صفه (مقاله)|اصحاب صفه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۱۲۵-۱۲۶.</ref>.
اگر برای [[رسول خدا]]{{صل}} چیزی می‌آوردند آن حضرت، سؤال می‌کرد [[صدقه]] است یا [[هدیه]]؟ اگر می‌گفتند صدقه است آن را برای اهل صفه می‌فرستاد و اگر می‌گفتند هدیه است اهل صفه را فرا می‌خواند که از آن بخورند <ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۶، ص۱۰۱-۱۰۲؛ نورالدین علی السمهودی، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، ج۲، ص۴۹.</ref>.<ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[اصحاب صفه (مقاله)|اصحاب صفه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۱۲۵-۱۲۶؛ [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۱۱۱.</ref>


== [[آیات قرآنی]] درباره اصحاب صفه ==
== [[آیات قرآنی]] درباره اصحاب صفه ==
# بسیاری از [[مفسران]] معتقدند [[آیه]] ۲۷۳ [[سوره بقره]] درباره این [[اصحاب]] نازل شده است<ref>شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۶۶۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۹۶؛ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۳۵۵؛ محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۶۴.</ref>. این عده به روایتی از [[امام باقر]] {{ع}} استناد کرده‌اند. در این آیه آمده است: {{متن قرآن|لِلْفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِيمَاهُمْ لَا يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ}}<ref>«(این بخشش‌ها) برای نیازمندانی است که در راه خداوند به تنگنا در افتاده‌اند (و برای کسب و کار) سفر نمی‌توانند کرد، نادان آنان را -از بس که خویشتندارند- توانگر می‌پندارد، ایشان را به چهره باز می‌شناسی، آنها از مردم با پافشاری چیزی نمی‌خواهند؛ و آنچه از دارایی (خود) ببخشید بی‌گمان خداوند به آن داناست» سوره بقره، آیه ۲۷۳.</ref>. در این [[آیه]]، [[خداوند متعال]] به چند ویژگی آنها اشاره کرده است؛ از جمله اینکه شرکت در میدان [[جهاد]] و یا [[فقر]] و [[ناداری]]، به آنان اجازه نمی‌دهد تا برای تأمین [[هزینه زندگی]]، به کسب و تجارتی روی بیاورند. همچنین انسان‌های [[ناآگاه]] [[تصور]] می‌کنند آنان [[بی‌نیاز]] هستند؛ در حالی که از چهره‌های آنها می‌شود تشخیص داد چیزی ندارند. ویژگی دیگر آنها این است که از کسی چیزی به [[اصرار]] [[طلب]] نمی‌کنند<ref>شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۶۶۶؛ محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۶۴-۶۶؛ زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۱، ص۳۱۸.</ref>.
{{اصلی|اصحاب صفه در قرآن}}
# همچنین آیه {{متن قرآن|وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَلَكِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ}}<ref>«و اگر خداوند روزی را برای (همه) بندگانش فراخ می‌داشت در زمین سرکشی می‌ورزیدند اما هر چه را بخواهد به اندازه‌ای فرو می‌فرستد که او به بندگانش آگاهی بیناست» سوره شوری، آیه ۲۷.</ref> طبق برخی از نقل‌ها درباره بعضی از [[اهل]] صفه است. در [[تفاسیر]] آمده است: برخی از افراد این گروه، خواستار [[توانگری]] و وسعت [[معیشت]] شدند و آیه مذکور درباره آنها نازل شد<ref>محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ج۲۵، ص۱۹؛ جلال الدین سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۶ ص۸؛ زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۴، ص۲۲۳.</ref>.
بسیاری از [[مفسران]] معتقدند [[آیه]] ۲۷۳ [[سوره بقره]] درباره این [[اصحاب]] نازل شده است<ref>شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۶۶۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۹۶؛ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۳۵۵؛ محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۶۴.</ref>. این عده به روایتی از [[امام باقر]]{{ع}} استناد کرده‌اند. در این آیه آمده است: {{متن قرآن|لِلْفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِيمَاهُمْ لَا يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ}}<ref>«(این بخشش‌ها) برای نیازمندانی است که در راه خداوند به تنگنا در افتاده‌اند (و برای کسب و کار) سفر نمی‌توانند کرد، نادان آنان را -از بس که خویشتندارند- توانگر می‌پندارد، ایشان را به چهره باز می‌شناسی، آنها از مردم با پافشاری چیزی نمی‌خواهند؛ و آنچه از دارایی (خود) ببخشید بی‌گمان خداوند به آن داناست» سوره بقره، آیه ۲۷۳.</ref>.
# عده‌ای از [[مفسران]] معتقدند آیه ۲۸ [[سوره کهف]] هم، درباره اهل صفه است<ref>حسین بن مسعود بغوی، معالم التنزیل فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۸۸.</ref>. خداوند متعال خطاب به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} می‌فرماید: {{متن قرآن|وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا...}}<ref>«و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود که زیور زندگی این جهان را بجویی» سوره کهف، آیه ۲۸.</ref><ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[اصحاب صفه (مقاله)|اصحاب صفه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۱۲۶-۱۲۷.</ref>.


==اصحاب صفّه==
در این [[آیه]]، [[خداوند متعال]] به چند ویژگی آنها اشاره کرده است؛ از جمله اینکه شرکت در میدان [[جهاد]] و یا [[فقر]] و [[ناداری]]، به آنان [[اجازه]] نمی‌دهد تا برای تأمین هزینه زندگی، به کسب و تجارتی روی بیاورند. همچنین انسان‌های [[ناآگاه]] تصور می‌کنند آنان بی‌نیاز هستند؛ در حالی که از چهره‌های آنها می‌شود تشخیص داد که چیزی ندارند. ویژگی دیگر آنها این است که از کسی چیزی به اصرار طلب نمی‌کنند<ref>شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۶۶۶؛ محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۶۴-۶۶؛ زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۱، ص۳۱۸.</ref>.
یکی از [[مکان‌های مقدس]] [[مسجدالنبی]]، «صفّه»<ref>صفه به ضم صاد و تشدید فاء، سایبانی بوده در انتهای مسجد رسول الله{{صل}} که مسلمانان مهاجر مستمند در پناه آن به سر می‌بردند و اهل صفه منسوب به آنجا می‌باشند.</ref> است. هر گاه از باب [[جبرئیل]]، وارد مسجدالنبی شوید و مستقیم به سمت جلو بروید، طرف راست شما (بین باب جبرئیل تا باب النساء) در جهت شمالی [[حجره]] [[طاهره]]، مساحتی است برجسته و ممتاز و یک پله از سطح [[مسجد]] بالا است، این جا [[محل زندگی]] «[[اصحاب صفه]]»<ref>لسان العرب، ج۹، ص۱۹۵.</ref> در [[زمان پیامبر]]{{صل}} بوده است. پیش از آن که، [[کعبه]] به عنوان [[قبله مسلمین]]، تعیین گردد، [[قبله]] و [[محراب]] مسجدالنبی «که رو به [[بیت المقدس]] بوده است» مقابل صفه قرار داشته است. اما در [[حال]] حاضر پشت به قبله قرار دارد.
این محل در گذشته، خارج از مسجد و [[خانه پیامبر]]{{صل}} بوده است. اکنون این مکان [[تاریخی]]، داخل مسجد و جزء مسجد و [[حرم]] [[شریف]] شده است. [[سرپرستی]] آن [[پاک]] مردان را، یک سیاه کوتاه قد، به نام «جویبر» عهده‌دار بود. او پیشوای اصحاب صفه بود و چون در کنار مسجد بودند، هنگام [[نماز]] اولین صف [[نماز جماعت]]، به آنان اختصاص داشت<ref>راهنمای حرمین شریفین، مجلد ۴ و ۵، جزء ۵، ص۷۸-۷۷.</ref>.


برخی از معاصران درباره صفه نوشته‌اند<ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۲۳۴.</ref>: زمینی که به [[اهل]] «صفه» اختصاص داده شده بود، مساحتی ۹۶ متری و مسقف بود، که در منتهی الیه شرقی مسجد، کنار دیواره شمالی قرار داشت<ref>جایی که امروزه به عنوان صفه، نشان می‌دهند و در اصل دکه آغایان و یا خواجگان حرم، نام دارد، نباید محل اصلی صفه باشد، بلکه صفه در غرب آن، داخل مسجد زمان پیامبر{{صل}} قرار داشته است. مکان موجود که به خطا، صفه نامیده می‌شود، در عصر پیامبر{{صل}} و تا زمان توسعه مسجد توسط «ولید بن عبدالملک» به سال ۹۱-۸۸ خارج از مسجد بوده و محل حجرات برخی از زنان پیامبر{{صل}} بوده است. (آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۲۳۴).</ref>. این محل، سقفی داشت تا [[اصحاب صفه]] از تابش [[خورشید]] در [[امان]] باشند و بتوانند در [[سایه]] آن بیاسایند. برخی از آنان، [[شام]] را میهمان [[انصار]] بودند، اما برای [[خواب]]، به محل صفه می‌آمدند<ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۲۳۲.</ref>.
همچنین آیه ۲۷ [[سوره شوری]] طبق برخی از نقل‌ها درباره بعضی از اهل صفه است. در [[تفاسیر]] آمده است: برخی از افراد این گروه، خواستار [[توانگری]] و وسعت [[معیشت]] شدند و آیه مذکور درباره آنها نازل شد<ref>محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ج۲۵، ص۱۹؛ جلال الدین سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۶ ص۸؛ زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۴، ص۲۲۳.</ref>. در این آیه آمده است:{{متن قرآن|وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَلَكِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ}}<ref>«و اگر خداوند روزی را برای (همه) بندگانش فراخ می‌داشت در زمین سرکشی می‌ورزیدند اما هر چه را بخواهد به اندازه‌ای فرو می‌فرستد که او به بندگانش آگاهی بیناست» سوره شوری، آیه ۲۷.</ref>.
اصحاب صفه یا [[اهل صفه]] گروهی از [[صحابه پیامبر]]{{صل}} از [[مهاجرین]] و انصار تهی دست [[مدینه]] بودند که به واسطه بی‌بهره بودن از [[خانه]] و [[خانواده]]، در صفه (سکوی) [[مسجد پیامبر]]{{صل}} [[زندگی]] می‌کردند. برخی از آنان با [[صدقات]]، گذران زندگی می‌کردند و گروهی روزها در پی [[کسب معاش]] می‌رفتند و گاه هنگام فرا رسیدن شب، [[پیامبر]]{{صل}} آنان را در میان [[اصحاب]] خود تقسیم می‌کرد و عده‌ای را نیز به خانه خود می‌برد. اصحاب صفه شب‌ها تا دیر هنگام به [[عبادت]] و فراگرفتن [[قرآن]] می‌پرداختند و چون [[زمان]] [[جنگ]] می‌رسید، زودتر از دیگران [[سلاح]] برمی‌گرفتند. شمارشان ثابت نبود، گاهی یکی پس از یافتن [[مسکن]] و [[تشکیل خانواده]] از جمع آنها جدا می‌شد و زمانی کسانی تازه به گروه‌شان افزوده می‌شدند.


این تعداد کمتر از ده، تا بیش از ۷۰ تن نوسان داشت، اما می‌گویند مجموع کسانی که در زمره اصحاب صفه به [[حساب]] آمدند، از چهارصد تن بیشتر بوده است.
عده‌ای از [[مفسران]] معتقدند آیه ۲۸ [[سوره کهف]] هم، درباره اهل صفه است<ref>حسین بن مسعود بغوی، معالم التنزیل فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۸۸.</ref>. [[خداوند متعال]] خطاب به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن قرآن|وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا...}}<ref>«و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود که زیور زندگی این جهان را بجویی» سوره کهف، آیه ۲۸.</ref>.<ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[اصحاب صفه (مقاله)|اصحاب صفه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۱۲۶-۱۲۷.</ref>
با آغاز [[فتوحات اسلام]] و سرازیر شدن سیل [[غنایم]] به مدینه، اصحاب صفه از [[مال]] [[بی‌نیاز]] شده، [[مسجد]] را ترک کردند.
اما برخی از آنان که [[فقر]] و [[پارسایی]] را به زندگی [[آسوده]] و پرتنعم و ناز و [[نعمت]]، ترجیح می‌دادند، زاهدانه به زندگی خود، ادامه دادند<ref>دائره المعارف تشیع، جدوم، ص۲۱۲.</ref>.
برخی از چهره‌های معروف از صفه نشینان، عبارت‌اند از: «[[ابوذر غفاری]]»، «[[سلمان فارسی]]»، «[[عبدالله بن مسعود]]»، «[[مقداد بن اسود]]»، «[[حذیفة بن یمان]]»، «[[صهیب رومی]]» و «[[بلال]]». گفته شده است: «[[عبادة بن صامت]]» به صفه نشینان، قرآن می‌آموخت<ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۲۳۳.</ref>.
در [[دائرة المعارف]] [[تشیع]]، به «[[عمار یاسر]]» و «[[ابوعبیده جراح]]» نیز اشاره شده است. در [[تفسیر]] [[درالمنثور]] مطابق [[حدیثی]] که نقل کرده، آمده است که: [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ...}}<ref>«و اگر خداوند روزی را برای (همه) بندگانش فراخ می‌داشت در زمین سرکشی می‌ورزیدند.».. سوره شوری، آیه ۲۷.</ref> درباره «[[اصحاب صفه]]» نازل گردید؛ زیرا که آنها [[آرزو]] داشتند، دنیای‌شان، رو به راه و آباد شود<ref>تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۴۳۱، به نقل از درالمنثور، ج۶، ص۸. این حدیث را از حاکم و بیهقی و ابونعیم نقل کرده است.</ref>.
 
آنان در [[جنگ‌های اسلامی]]، شرکت می‌کردند و مخلصانه [[جهاد]] می‌نمودند، بعضی از [[آیات قرآن]] در [[فضیلت]] آنان و [[صفا]] و [[پاکی]] و قداست‌شان وارد شده است. آنها به خاطر سکونت در «صفه» به [[اصحاب]] الصُّفه ملقب و نامیده شده‌اند.
«ایوان صفه» را «دَکَّة الاغوات» می‌گفتند که هنوز هم به این نام خوانده می‌شود. [[پیامبر خدا]]{{صل}} از مقابل فقرای صفه می‌گذشت و می‌فرمود: اگر می‌دانستید که نزد [[خدا]] چه جایگاهی دارید هر آینه می‌خواستید که بر [[فقر]] شما افزوده شود<ref>وفاء الوفاء باخبار دارالمصطفی، سمهودی، ج۱، ص۴۵۴.</ref>. این عده حتی [[لباس]] و [[پوشش]] کافی برای [[حفاظت]] خود نداشتند هنگامی که غذا، [[هدیه]] و یا [[مالی]] برای [[رسول اکرم]]{{صل}} می‌رسید قبل از هر چیز میان [[اهل صفه]] پخش کرده و به آنان می‌خورانید. [[خداوند تبارک و تعالی]] [[آیات شریفه]] [[سوره کهف]] را در مورد این [[فقرا]] بر آن حضرت نازل فرمود.
 
{{متن قرآن|وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ...}}<ref>«و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود که زیور زندگی این جهان را بجویی.».. سوره کهف، آیه ۲۸.</ref><ref>در صحیح بخاری روایت شده که این عده لباس کاملی نداشتند و بعضاً نیمه عریان بوده و یا لباس آنان تنها نیمی از بدن ایشان را می‌پوشانید و در نهایت فقر بوده‌اند. (صحیح بخاری، کتاب الصلوة، حدیث ۱۰۳، ج۱، ص۲۹۹).</ref>.
زمانی که این [[آیات]] نازل شد، [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود:
{{متن حدیث|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ في أُمَّتِي مَنْ أُمِرْتُ أَنْ أُصَبِّرَ نَفْسِي مَعَهُمْ}}.
«[[حمد]] خدایی را که در [[امت]] من کسانی را قرار داد که مامور شده‌ام همراه آنان [[صبر]] کنم»<ref>تاریخ المعالم المدینه المنوره، احمد یاسین الخیاری، ص۷۰.</ref>.
این ایوان که اکنون در شمال شرقی محدوده اصلی و مدخل «باب [[جبرئیل]]» یعنی مقابل «[[محراب]] التهجد» و [[منزل]] «[[فاطمه]]{{س}}» قرار دارد، ارتفاعی حدود نیم متر و مساحتی حدود سی متر داشته و به شکل مربع مستطیل است. یک سوم قسمت جنوبی آن یعنی به سمت [[قبله]]، از [[دوران پیامبر]]{{صل}} و بقیه آن از افزوده‌های [[عمر بن عبدالعزیز]] است. [[تلاوت قرآن]] و [[اقامه نماز]] بر این ایوان بسیار سفارش شده است.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۱۱۱.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[اصحاب صفه (مقاله)|اصحاب صفه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']]
# [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[اصحاب صفه (مقاله)|اصحاب صفه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']]
# [[پرونده:1100662.jpg|22px]] [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|'''فرهنگ مطهر''']]
# [[پرونده:IM010703.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|'''محمدنامه''']]
# [[پرونده:IM010703.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|'''محمدنامه''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}
خط ۶۸: خط ۵۰:


[[رده:مسجد النبی]]
[[رده:مسجد النبی]]
[[رده:مدینه]]
[[رده:تاریخ اسلام]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۹

اصحاب صفه گروهی از اصحاب پیامبر اکرم (ص) بودند که از مکه به مدینه مهاجرت کرده و منزلی نداشتند و در فقر زندگی می‌کردند و در صفه‌ای که به دستور پیامبر در کنار مسجدالنبی ساخته شده بود ساکن شده بودند.

معناشناسی

"صفّه" در لغت عبارت است از: جای سایه‌دار، ایوان غرفه‌ مانندی در داخل مسجد یا خانه، که جای نشستن چند نفر باشد، سکوی بلند و باریک، خانه تابستانی که سقف آن را با شاخه‌های نخل و مانند آن پوشانیده باشند.

"صفّه"، در اصطلاح طاق‌نما و ایوانی در انتهای مسجدالنبی بوده است که به عنوان سرپناه برای اقامت مسلمانان غریب، فقیر و بی‌خانمان ساخته شده بود. این ایوان، امروزه در شمال شرقی محدوده اولیه مسجدالنبی و میان باب جبرئیل و باب النساء قرار دارد و ارتفاعی حدود نیم متر و مساحتی حدود ۳۰ متر دارد و به شکل مستطیل است. رسول جعفریان می‌نویسد: "زمینی که به اهل صفه اختصاص داده شده بود، مساحتی ۹۶ متری داشت، مسقّف بود و در منتهی‌الیه بخش شرقی مسجد و به عبارتی در انتهای مسجد، کنار دیوار شمالی آن قرار داشت"[۱].[۲]

اصحاب صفه

اصحاب صفه یا اهل صفه گروهی از صحابه فقیر رسول خدا(ص) بودند که منزلی نداشتند و در صفه‌ای از مسجدالنبی زندگی می‌کردند[۳].

این عده معمولاً از جمله کسانی بودند که برای حفظ دین خویش، مال و دارایی خویش را در مکه رها کرده و به مدینه، مهاجرت کرده بودند و در فقر به سر می‌بردند. واقدی مصداق مساکین، در آیه ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ...[۴] را همین افراد می‌داند که در صفه مسجد زندگی می‌کردند[۵]. معمولاً این افراد، لباس مناسبی هم نداشتند[۶].

منابع تاریخی در تعداد آنها اختلاف دارند. تعداد آنها را ۲۰ نفر[۷]، ۳۰ نفر[۸]، ۷۰ نفر[۹] و حتی تا ۴۰۰ نفر[۱۰]ذکر کرده‌اند. از جمله این افراد می‌توان به واثله بن اسقع[۱۱]، ابوهریره[۱۲]، ابوذر غفاری[۱۳]، طهفه غفاری، قیس بن طخفه[۱۴] و... اشاره کرد. برخی معتقدند لفظ "تصوف" و "صوفی" از اهل "صفّه" گرفته شده است[۱۵].

شکل‌گیری اصحاب صفه

برخی از مهاجرانی که از مکه به مدینه می‌آمدند، قادر نبودند منزلی برای خود تهیه کنند. همچنین امکان این نبود که در منزل یکی از صحابه میهمان شوند. این افراد به علت فقر در مسجدالنبی ساکن می‌شدند[۱۶] و تعداد آنها هم ممکن بود کم و زیاد شود.

کلینی روایتی را از امام باقر(ع) درباره شکل‌گیری اصحاب صفه ذکر می‌کند. حضرت می‌فرماید: "جویبر، فردی از اهالی یمامه و کوتاه قد و بد قیافه و محتاج و برهنه بود. او نزد رسول خدا(ص) آمد و اسلام آورد و مسلمان خوبی شد. فرستاده الهی(ص) پیراهنی به او پوشاند و فرمود که در مسجد بماند و همانجا بخوابد؛ زیرا مردی غریب بود و جای دیگری نداشت و آن حضرت مقداری غذا برای او می‌فرستاد. کم کم عده بیشتری مسلمان شدند که در مدینه، غریب و بی‌کس بودند و مسجد برای همه آنها کوچک بود، برای همین، خداوند به پیامبر(ص) وحی فرمود: "مسجد خود را تطهیر کن و کسانی را که شب در آن می‌خوابند بیرون کن". رسول اکرم(ص) دستور داد که برای مسلمانان غریب، صفه‌ای بسازند و پس از آن فقیران و غریبه‌ها که تعدادشان زیاد شده بود، شب و روز خود را در آنجا می‌گذراندند"[۱۷]. از طلحه انصاری نقل شده است: "هر مهاجری که وارد مدینه می‌شد، اگر رفیقی داشت بر او وارد می‌شد و اگر کسی را نداشت در صفه اقامت می‌کرد"[۱۸].[۱۹]

پیامبر(ص) و اصحاب صفه

پیامبر گرامی اسلام(ص) علاوه بر اینکه دستور داد ایوان مسقّفی در آخر مسجد یا گوشه‌ای چسبیده به مسجد برای اهل صفه ساخته شود، همواره به فکر آنان بود و تلاش می‌کرد نیازهای مادی و معنوی آنان را برطرف کنند. گاهی رسول خدا(ص) آنها را مهمان می‌کرد و به ایشان غذا می‌داد[۲۰]. آن حضرت معمولاً شب‌ها هنگام غذا خوردن، گروهی از آنها را میان یاران خود تقسیم می‌کرد که با آنها غذا بخورند و گروهی هم با خود حضرت، غذا می‌خوردند[۲۱]. نقل شده است که خاتم انبیا(ص) همواره به اصحاب صفه سر می‌زد؛ چراکه آنان میهمان آن بزرگوار بودند. آنان، خانواده و اموال خود را ترک گفته و به مدینه هجرت کرده بودند. پیامبر اکرم(ص) این افراد را که شمارشان به چهارصد مرد[۲۲] می‌رسید در صفّه مسجد، اسکان داد و هر صبح و شام، به آنان سر می‌زد و سلام و احوال‌پرسی می‌کرد.

اگر برای رسول خدا(ص) چیزی می‌آوردند آن حضرت، سؤال می‌کرد صدقه است یا هدیه؟ اگر می‌گفتند صدقه است آن را برای اهل صفه می‌فرستاد و اگر می‌گفتند هدیه است اهل صفه را فرا می‌خواند که از آن بخورند [۲۳].[۲۴]

آیات قرآنی درباره اصحاب صفه

بسیاری از مفسران معتقدند آیه ۲۷۳ سوره بقره درباره این اصحاب نازل شده است[۲۵]. این عده به روایتی از امام باقر(ع) استناد کرده‌اند. در این آیه آمده است: ﴿لِلْفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِيمَاهُمْ لَا يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ[۲۶].

در این آیه، خداوند متعال به چند ویژگی آنها اشاره کرده است؛ از جمله اینکه شرکت در میدان جهاد و یا فقر و ناداری، به آنان اجازه نمی‌دهد تا برای تأمین هزینه زندگی، به کسب و تجارتی روی بیاورند. همچنین انسان‌های ناآگاه تصور می‌کنند آنان بی‌نیاز هستند؛ در حالی که از چهره‌های آنها می‌شود تشخیص داد که چیزی ندارند. ویژگی دیگر آنها این است که از کسی چیزی به اصرار طلب نمی‌کنند[۲۷].

همچنین آیه ۲۷ سوره شوری طبق برخی از نقل‌ها درباره بعضی از اهل صفه است. در تفاسیر آمده است: برخی از افراد این گروه، خواستار توانگری و وسعت معیشت شدند و آیه مذکور درباره آنها نازل شد[۲۸]. در این آیه آمده است:﴿وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَلَكِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ[۲۹].

عده‌ای از مفسران معتقدند آیه ۲۸ سوره کهف هم، درباره اهل صفه است[۳۰]. خداوند متعال خطاب به پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: ﴿وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا...[۳۱].[۳۲]

منابع

پانویس

  1. رسول جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۲۳۴.
  2. حاجی‌زاده، یدالله، اصحاب صفه، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱، ص۱۲۳؛ تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۱۱.
  3. تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، ج۱۰، ص۱۵۷.
  4. «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و»... سوره توبه، آیه ۶۰.
  5. محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۰۶۵.
  6. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۲؛ البخاری، صحیح بخاری، ج۱، ص۱۱۴؛ ابوبکر بیهقی، السنن الکبری، ج۲، ص۲۴۱.
  7. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۲۸؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۲.
  8. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۹۶؛ این سیدالناس، عیون الاثر، ج۲، ص۳۸۵.
  9. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۲؛ البخاری، صحیح بخاری، ج۱، ص۱۱۴؛ ابوبکر بیهقی، السنن الکبری، ج۲، ص۲۴۱.
  10. سید هاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۵۰؛ شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۶۶۶.
  11. ابن سیدالناس، عیون الأثر، ج۲، ص۳۸۵؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، ج۱۰، ص۱۶۰.
  12. ابن سیدالناس، عیون الأثر، ج۲، ص۳۸۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۹۷.
  13. ابن سیدالناس، عیون الاثر، ج۲، ص۳۸۵.
  14. ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۲، ص۴۴۲؛ عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۲، ص۴۸۰؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۷۷۴.
  15. حاجی‌زاده، یدالله، اصحاب صفه، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱، ص۱۲۳ ـ ۱۲۴؛ تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۱۱
  16. ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۶، ص۵۲۴؛ شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۳۴۷.
  17. کلینی، الکافی، ج۵، ص۳۳۹؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الاطهار(ع)، ج۲۲، ص۱۱۷.
  18. ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۶، ص۵۲۴؛ شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی احوال انفس النفیس، ج۱، ص۳۴۷؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحقدة و المتاع، ج۱۰، ص۱۵۸.
  19. حاجی‌زاده، یدالله، اصحاب صفه، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱، ص۱۲۴ ـ ۱۲۵.
  20. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۹۶؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۲.
  21. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۹۶.
  22. شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۶۶۶؛ سید هاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۵۰.
  23. ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۶، ص۱۰۱-۱۰۲؛ نورالدین علی السمهودی، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، ج۲، ص۴۹.
  24. حاجی‌زاده، یدالله، اصحاب صفه، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱، ص۱۲۵-۱۲۶؛ تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۱۱.
  25. شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۶۶۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۹۶؛ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۳۵۵؛ محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۶۴.
  26. «(این بخشش‌ها) برای نیازمندانی است که در راه خداوند به تنگنا در افتاده‌اند (و برای کسب و کار) سفر نمی‌توانند کرد، نادان آنان را -از بس که خویشتندارند- توانگر می‌پندارد، ایشان را به چهره باز می‌شناسی، آنها از مردم با پافشاری چیزی نمی‌خواهند؛ و آنچه از دارایی (خود) ببخشید بی‌گمان خداوند به آن داناست» سوره بقره، آیه ۲۷۳.
  27. شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۶۶۶؛ محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۶۴-۶۶؛ زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۱، ص۳۱۸.
  28. محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ج۲۵، ص۱۹؛ جلال الدین سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۶ ص۸؛ زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۴، ص۲۲۳.
  29. «و اگر خداوند روزی را برای (همه) بندگانش فراخ می‌داشت در زمین سرکشی می‌ورزیدند اما هر چه را بخواهد به اندازه‌ای فرو می‌فرستد که او به بندگانش آگاهی بیناست» سوره شوری، آیه ۲۷.
  30. حسین بن مسعود بغوی، معالم التنزیل فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۸۸.
  31. «و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود که زیور زندگی این جهان را بجویی» سوره کهف، آیه ۲۸.
  32. حاجی‌زاده، یدالله، اصحاب صفه، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱، ص۱۲۶-۱۲۷.