حبشه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۴۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[حبشه در تاریخ اسلامی]] - [[حبشه در معارف مهدویت]] - [[حبشه در معارف دعا و زیارات]] - [[حبشه در معارف و سیره سجادی]] | پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
"حبشه" به معنای جماعتی است که از [[قبیله]] واحدی نیستند و از آنجا که [[ملت]] حبشه از [[قبیله]] واحدی نبودند، به آنها "احابیش" گفتهاند<ref>عمر فروخ، تاریخ الجاهلیه، ص۱۴۷.</ref>. اهل حبشه، گروهی از حامیان یا کوشیان و یا سامیان بودند<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۱۹۱.</ref> که به علت نزدیکی [[شبه جزیره عربستان]] به سواحل [[آفریقا]]، بین سالهای هزار تا چهارصد پیش از میلاد، از جنوب [[جزیرة العرب]] به کنارههای شرقی [[آفریقا]] [[مهاجرت]] کرده بودند<ref>غیث فتحی، الاسلام و الحبشه عبر التاریخ، ص۲۲.</ref>. | |||
در آغاز [[قرن چهارم]] میلادی، در زمان [[حکومت]] عیزان (أزانا)، [[حبشیان]] به اوج [[قدرت]] خود رسیدند<ref>غیث فتحی، الاسلام و الحبشه عبر التاریخ، ص۳۸.</ref>. در این زمان، حبشه از سیطره [[حکومت]] "یمن" بیرون آمد و "کتابت آفریقایی" را برای خود برگزید و در سال ۳۵۰ میلادی [[مسیحیّت]]، [[دین]] رسمی حبشه اعلام شد و بسیاری از [[مردم]] حبشه نیز به این [[آیین]] گرویدند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۲، ص۴۵۶.</ref>. | |||
== | بعدها حبشه به سرزمینی وسیع در شاخ [[آفریقا]] و در سواحل غربی دریای سرخ اطلاق میشد که کشورهای امروزی اتیوپی، سومالی و جیبوتی را در بر میگرفت و هماکنون حبشه کشوری است در [[آفریقا]] که با نام اتیوپی [[شهرت]] دارد<ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص۲۱۵؛ [[فضلالله خالقیان|خالقیان، فضلالله]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «حبش»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۱۸۰.</ref>. | ||
== حبشه در [[زمان ظهور]] [[پیامبر]] {{صل}} == | |||
هنگام [[ظهور اسلام]]، حبشه یکی از ممالک بزرگ و قدرتمند [[جهان]] به شمار میآمد و سرزمین وسیعی را در برداشت. همزمان با [[بعثت رسول اکرم]] {{صل}}، [[پادشاه]] [[عادل]] و [[دادگستری]] به نام "اصحمه"، مشهور به [[نجاشی]] بر آن [[حاکم]] بود<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۳۲۸؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۴۰۹.</ref>. | |||
در [[سال پنجم بعثت]]، در جریان [[هجرت]] [[مسلمانان]] به حبشه، این سرزمین، پذیرای [[مهاجران]] [[مسلمان]] بود. سرزمین حبشه به فرموده [[پیامبر]] {{صل}} سرزمین [[درستی]] و [[صداقت]] بود؛ چرا که در آنجا [[پادشاهی]] [[حکومت]] میکرد که در سایه [[حمایت]] او به کسی [[ظلم]] نمیشد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۳۲۸.</ref>؛ از اینرو، عدهای از [[مسلمانان]] به این سرزمین [[پناه]] بردند و در حبشه در کمال [[آرامش]] بودند، [[دین]] آنان در [[امان]] بود و [[خدا]] را [[عبادت]] میکردند و آزاری نمیدیدند و ناسزایی نمیشنیدند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۶۰.</ref>. | |||
در [[سال ششم هجرت]]، در پی اعزام سفیران [[پیامبر]] {{صل}} به سرتاسر [[جهان]]، از جمله حبشه، [[نجاشی]] اصمعه، اظهار [[مسلمانی]] کرد و طی نامهای این امر را به اطلاع [[حضرت]] رساند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۱۶۰؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۳۰۹؛ شیخ محمد بن جریر طبری، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۱۱۹.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[حبشه (مقاله)|حبشه]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۸۵.</ref> | |||
== | == حبشه در [[آخرالزمان]] == | ||
در [[روایات]] [[ملاحم و فتن]] خبر از شخصی داده شده است که از این [[کشور]] میباشد و [[خانه]] [[کعبه]] را خراب مینماید. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمود: بسیار به سوی [[طواف]] [[خانه]] [[کعبه]] بشتابید، زیرا میبینم روزی را که مردی با ساقهای باریک، با بیل این [[خانه]] را ویران مینماید<ref>ملاحم: ص ۹۷ و ۹۸.</ref>. [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: [[ذوالسویقتین]] از حبشه با گروهی میآید، او مردی است که پیش سرش مو ندارد و میان دندانهایش باز است. او بر بام [[کعبه]] میرود و با بیل و کلنگ سنگهای [[کعبه]] را یک یک از جا میکند و گنجهایی که در [[کعبه]] پنهان است خارج میکند و به تاراج میبرد و [[کعبه]] را چنان ویران میکند که دیگر پس از آن بنا نشود. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} یکی از [[نشانههای آخرالزمان]] را ویران کردن [[کعبه]] میداند و میفرماید: گویا با چشم خود میبینم که مردی از حبشه بسیار نیرومند و [[شجاع]]، کلنگی به دست گرفته و [[خانه]] [[کعبه]] را ویران میکند و یک یک سنگهای آن را از جای میکند<ref>بحار الانوار: ج ۵۲، ص ۲۱۸.</ref>.<ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص۲۱۵.</ref>. | |||
== | == جستارهای وابسته == | ||
{{ | {{مدخل وابسته}} | ||
* [[هجرت به حبشه]] | |||
{{ | {{پایان مدخل وابسته}} | ||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جویریه بنت حارث (مقاله)|جویریه بنت حارث]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']] | |||
# [[پرونده:13681151.jpg|22px]] [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|'''فرهنگنامه آخرالزمان''']]. | |||
# [[پرونده:1100609.jpg|22px]] [[فضلالله خالقیان|خالقیان، فضلالله]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|'''مقاله «حبش»، دانشنامه صحیفه سجادیه''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
[[رده:مدخل فرهنگنامه آخرالزمان]] | [[رده:مدخل فرهنگنامه آخرالزمان]] | ||
[[رده: | [[رده:مکانها]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۴۴
مقدمه
"حبشه" به معنای جماعتی است که از قبیله واحدی نیستند و از آنجا که ملت حبشه از قبیله واحدی نبودند، به آنها "احابیش" گفتهاند[۱]. اهل حبشه، گروهی از حامیان یا کوشیان و یا سامیان بودند[۲] که به علت نزدیکی شبه جزیره عربستان به سواحل آفریقا، بین سالهای هزار تا چهارصد پیش از میلاد، از جنوب جزیرة العرب به کنارههای شرقی آفریقا مهاجرت کرده بودند[۳].
در آغاز قرن چهارم میلادی، در زمان حکومت عیزان (أزانا)، حبشیان به اوج قدرت خود رسیدند[۴]. در این زمان، حبشه از سیطره حکومت "یمن" بیرون آمد و "کتابت آفریقایی" را برای خود برگزید و در سال ۳۵۰ میلادی مسیحیّت، دین رسمی حبشه اعلام شد و بسیاری از مردم حبشه نیز به این آیین گرویدند[۵].
بعدها حبشه به سرزمینی وسیع در شاخ آفریقا و در سواحل غربی دریای سرخ اطلاق میشد که کشورهای امروزی اتیوپی، سومالی و جیبوتی را در بر میگرفت و هماکنون حبشه کشوری است در آفریقا که با نام اتیوپی شهرت دارد[۶].
حبشه در زمان ظهور پیامبر (ص)
هنگام ظهور اسلام، حبشه یکی از ممالک بزرگ و قدرتمند جهان به شمار میآمد و سرزمین وسیعی را در برداشت. همزمان با بعثت رسول اکرم (ص)، پادشاه عادل و دادگستری به نام "اصحمه"، مشهور به نجاشی بر آن حاکم بود[۷].
در سال پنجم بعثت، در جریان هجرت مسلمانان به حبشه، این سرزمین، پذیرای مهاجران مسلمان بود. سرزمین حبشه به فرموده پیامبر (ص) سرزمین درستی و صداقت بود؛ چرا که در آنجا پادشاهی حکومت میکرد که در سایه حمایت او به کسی ظلم نمیشد[۸]؛ از اینرو، عدهای از مسلمانان به این سرزمین پناه بردند و در حبشه در کمال آرامش بودند، دین آنان در امان بود و خدا را عبادت میکردند و آزاری نمیدیدند و ناسزایی نمیشنیدند[۹].
در سال ششم هجرت، در پی اعزام سفیران پیامبر (ص) به سرتاسر جهان، از جمله حبشه، نجاشی اصمعه، اظهار مسلمانی کرد و طی نامهای این امر را به اطلاع حضرت رساند[۱۰].[۱۱]
حبشه در آخرالزمان
در روایات ملاحم و فتن خبر از شخصی داده شده است که از این کشور میباشد و خانه کعبه را خراب مینماید. امیرالمؤمنین (ع) فرمود: بسیار به سوی طواف خانه کعبه بشتابید، زیرا میبینم روزی را که مردی با ساقهای باریک، با بیل این خانه را ویران مینماید[۱۲]. رسول خدا (ص) فرمود: ذوالسویقتین از حبشه با گروهی میآید، او مردی است که پیش سرش مو ندارد و میان دندانهایش باز است. او بر بام کعبه میرود و با بیل و کلنگ سنگهای کعبه را یک یک از جا میکند و گنجهایی که در کعبه پنهان است خارج میکند و به تاراج میبرد و کعبه را چنان ویران میکند که دیگر پس از آن بنا نشود. امیرالمؤمنین (ع) یکی از نشانههای آخرالزمان را ویران کردن کعبه میداند و میفرماید: گویا با چشم خود میبینم که مردی از حبشه بسیار نیرومند و شجاع، کلنگی به دست گرفته و خانه کعبه را ویران میکند و یک یک سنگهای آن را از جای میکند[۱۳].[۱۴].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ عمر فروخ، تاریخ الجاهلیه، ص۱۴۷.
- ↑ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۱۹۱.
- ↑ غیث فتحی، الاسلام و الحبشه عبر التاریخ، ص۲۲.
- ↑ غیث فتحی، الاسلام و الحبشه عبر التاریخ، ص۳۸.
- ↑ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۲، ص۴۵۶.
- ↑ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۲۱۵؛ خالقیان، فضلالله، مقاله «حبش»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۱۸۰.
- ↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۳۲۸؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۴۰۹.
- ↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۳۲۸.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۶۰.
- ↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۱۶۰؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۳۰۹؛ شیخ محمد بن جریر طبری، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۱۱۹.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، حبشه، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۲۸۵.
- ↑ ملاحم: ص ۹۷ و ۹۸.
- ↑ بحار الانوار: ج ۵۲، ص ۲۱۸.
- ↑ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۲۱۵.