موالی قوم: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{علم معصوم}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 25...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[موالی قوم در تاریخ اسلامی]] - [[موالی قوم در فقه سیاسی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
= | |||
== | == مقدمه == | ||
موالی قوم، به [[مسلمانان]] [[غیر عرب]] گفته میشد که به لحاظ [[نسب]]، جزو قبیلهای نبودند، لکن به وسیله [[عقد]] و یا [[آزاد]] شدن توسط قبیلهای، به عنوان [[دوستان]] آن [[قبیله]] به شمار میآمدند؛ نظیر [[زید بن حارثه]]، [[اسامة بن زید]]، [[بلال حبشی]]، [[سلمان فارسی]] و...<ref>جمل من انساب الاشراف، ج۲، ص۱۰۷؛ تاریخ التمدن الاسلامی، ج۲، ص۳۲۹.</ref>. [[رسول خدا]] {{صل}} در این مورد فرمود: {{متن حدیث|مَوْلَى الْقَوْمِ مِنْهُمْ}}<ref>صحیح بخاری، کتاب مناقب، ص۱۴؛ مسند احمد، ج۳، ص۴۴۸؛ سیره ابن هشام، ج۳، ص۷۷.</ref>. | |||
در [[صدر اسلام]]، هیچ [[مسلمانی]] با موالی قوم، بدون حضور آن [[قوم]] [[پیمان]] نمیبست. و این امر یکی از موادّ پیمان عمومی بود که رسول خدا {{صل}} در سال نخست [[هجرت]]، میان مسلمانان، [[یهودیان]] و [[مشرکان]] یثرب برقرار کرد<ref>سیره ابن هشام، ج۲، ص۵۰۱؛ الاموال، ص۱۲۵ و ۲۰۲؛ بحار الانوار، ج۱۹، ص۱۱۰.</ref>، و نیز از طریق پیمان [[موالی]]، عدهای را به عنوان دوستان خود برگزید که میتوان به زید بن حارثه، سلمان فارسی و اسامة بن زید اشاره کرد. [[موالیان]] از نظر [[اجتماعی]]، پس از عربهای [[مسلمان]] قرار داشتند؛ مانند تازه مسلمانان [[عراق]] و [[خراسان]] که برای استفاده از امتیاز عدم پرداخت [[مالیات]]، دهکدههای خود را که در آن [[کشاورزی]] میکردند رها کرده و به سوی [[شهرها]] شتافتند. این مسلمانان، جزو موالیان [[اقوام]] آن مناطق شدند؛ ولی همواره از [[تبعیض]] و فاصله طبقاتی بین آنها واعراب ناراضی بودند. گرچه در [[علوم]] و هنرهای [[زیبا]] مهارتی خاص داشتند که این تبعیضات ناروا، خود عاملی شد در جهت شکلگیری [[نهضت]] شعوبیه<ref>الامام علی صوت العدالة الانسانیه، ج۶، ص۶۱۰؛ الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۹۲؛ وفیات الاعیان، ج۱، ص۸۳؛ الاغانی، ج۹، ص۳۶ و ۱۲۰.</ref>. [[بنی امیه]]، موالی را "الحمراء" نامیدهاند<ref>تاریخ التمدن الاسلامی، ج۲، ص۳۲۹.</ref>.<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۷۲.</ref> | |||
== | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:11677.jpg|22px]] [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|'''واژهنامه فقه سیاسی''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:مفاهیم]] | |||
[[رده: | |||
نسخهٔ کنونی تا ۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۷
مقدمه
موالی قوم، به مسلمانان غیر عرب گفته میشد که به لحاظ نسب، جزو قبیلهای نبودند، لکن به وسیله عقد و یا آزاد شدن توسط قبیلهای، به عنوان دوستان آن قبیله به شمار میآمدند؛ نظیر زید بن حارثه، اسامة بن زید، بلال حبشی، سلمان فارسی و...[۱]. رسول خدا (ص) در این مورد فرمود: «مَوْلَى الْقَوْمِ مِنْهُمْ»[۲]. در صدر اسلام، هیچ مسلمانی با موالی قوم، بدون حضور آن قوم پیمان نمیبست. و این امر یکی از موادّ پیمان عمومی بود که رسول خدا (ص) در سال نخست هجرت، میان مسلمانان، یهودیان و مشرکان یثرب برقرار کرد[۳]، و نیز از طریق پیمان موالی، عدهای را به عنوان دوستان خود برگزید که میتوان به زید بن حارثه، سلمان فارسی و اسامة بن زید اشاره کرد. موالیان از نظر اجتماعی، پس از عربهای مسلمان قرار داشتند؛ مانند تازه مسلمانان عراق و خراسان که برای استفاده از امتیاز عدم پرداخت مالیات، دهکدههای خود را که در آن کشاورزی میکردند رها کرده و به سوی شهرها شتافتند. این مسلمانان، جزو موالیان اقوام آن مناطق شدند؛ ولی همواره از تبعیض و فاصله طبقاتی بین آنها واعراب ناراضی بودند. گرچه در علوم و هنرهای زیبا مهارتی خاص داشتند که این تبعیضات ناروا، خود عاملی شد در جهت شکلگیری نهضت شعوبیه[۴]. بنی امیه، موالی را "الحمراء" نامیدهاند[۵].[۶]
منابع
پانویس
- ↑ جمل من انساب الاشراف، ج۲، ص۱۰۷؛ تاریخ التمدن الاسلامی، ج۲، ص۳۲۹.
- ↑ صحیح بخاری، کتاب مناقب، ص۱۴؛ مسند احمد، ج۳، ص۴۴۸؛ سیره ابن هشام، ج۳، ص۷۷.
- ↑ سیره ابن هشام، ج۲، ص۵۰۱؛ الاموال، ص۱۲۵ و ۲۰۲؛ بحار الانوار، ج۱۹، ص۱۱۰.
- ↑ الامام علی صوت العدالة الانسانیه، ج۶، ص۶۱۰؛ الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۹۲؛ وفیات الاعیان، ج۱، ص۸۳؛ الاغانی، ج۹، ص۳۶ و ۱۲۰.
- ↑ تاریخ التمدن الاسلامی، ج۲، ص۳۲۹.
- ↑ فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژهنامه فقه سیاسی، ص ۱۷۲.