صعصعه بن ناجیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۲۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[صعصعه بن ناجیه در تراجم و رجال]] - [[صعصعه بن ناجیه در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{امامت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[صعصعه بن ناجیه در تراجم و رجال]] | [[صعصعه بن ناجیه در تاریخ اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
== مقدمه ==
او از [[قبیله]] [[تمیم]] و از بزرگان [[طایفه]] [[مجاشع]]، هم در [[زمان جاهلیت]] و هم بعد از [[اسلام]] بوده است. وی اولین کسی است که در [[دوران جاهلیت]] برای [[نجات]] [[دختران]] نوزاد از [[مرگ]] به دست خانواده‌هایشان، [[قیام]] کرد و با پرداخت مبلغی به خانواده‌هایشان، آنها را نزد خود نگه می‌داشت و بزرگ می‌کرد و هم‌چون دختران خود در [[تربیت]] آنها می‌کوشید.
او از [[قبیله]] [[تمیم]] و از بزرگان [[طایفه]] [[مجاشع]]، هم در [[زمان جاهلیت]] و هم بعد از [[اسلام]] بوده است. وی اولین کسی است که در [[دوران جاهلیت]] برای [[نجات]] [[دختران]] نوزاد از [[مرگ]] به دست خانواده‌هایشان، [[قیام]] کرد و با پرداخت مبلغی به خانواده‌هایشان، آنها را نزد خود نگه می‌داشت و بزرگ می‌کرد و هم‌چون دختران خود در [[تربیت]] آنها می‌کوشید.


هنگام [[ظهور اسلام]] ۱۰۴ دختر بچه در نزد او بودند<ref>الأعلام، زرکلی، ج۳، ص۲۰۵.</ref>. نوه‌اش [[فرزدق]]، شاعر معروف [[صدر اسلام]]، در این‌باره این‌گونه سروده است: وجد من، همان کسی است که مانع زنده به [[گور]] شدن دختران شد و [[زندگی]] دوباره به آنان بخشید<ref>{{عربی|و جدی الذی منع الوائدات و احی الوئید فلم تواد}}؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۲، ص۷۱۸.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[صعصعه بن ناجیه (مقاله)|مقاله «صعصعه بن ناجیه»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص:۴۷۰.</ref>
هنگام [[ظهور اسلام]] ۱۰۴ دختر بچه در نزد او بودند<ref>الأعلام، زرکلی، ج۳، ص۲۰۵.</ref>. نوه‌اش [[فرزدق]]، شاعر معروف [[صدر اسلام]]، در این‌باره این‌گونه سروده است: وجد من، همان کسی است که مانع زنده به [[گور]] شدن دختران شد و [[زندگی]] دوباره به آنان بخشید<ref>{{عربی|و جدی الذی منع الوائدات و احی الوئید فلم تواد}}؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۲، ص۷۱۸.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[صعصعه بن ناجیه (مقاله)|مقاله «صعصعه بن ناجیه»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص:۴۷۰.</ref>


==[[اسلام آوردن]] [[صعصعه]]==
== [[اسلام آوردن]] صعصعه ==


==صعصعه و [[نقل روایات]]==
== صعصعه و [[نقل روایات]] ==


==[[فرزدق]]: نوه صعصعه==
== [[فرزدق]]: نوه صعصعه ==


==[[صعصعه]] و [[نجات]] [[دختران]]==
== صعصعه و [[نجات]] [[دختران]] ==
[[نقل]] شده، شبی صعصعه برای یافتن ناقه‌هایش به بیابان رفت. او از دور آتشی دید، به طرف آن رفت، ولی هر چه به طرف آن می‌رفت، گویا از او دورتر می‌شد. بر سرعتش افزود تا بالاخره به آن رسید. مردی از [[قبیله]] [[بنی تمیم]] در آنجا بود. صعصعه از شترش پیاده شد و [[سلام]] کرد. آن مرد پرسید: تو کیستی؟ صعصعه گفت: "من، صعصعه فرزند [[ناجیة بن عقال]] هستم". آن مرد گفت: "خوش آمدی! بزرگ و بزرگ‌زاده‌ای! بیا و بگو چرا به اینجا آمده‌ای؟ و اگر مشکلی داری بگو که آن را برطرف کنم". صعصعه گفت: "من دو ناقه‌ام را گم کرده‌ام". آن مرد گفت: "آری، ناقه‌هایت این جا هستند". صعصعه گفت: "چه شده است که سر و صدای [[زن‌ها]] را می‌شنوم و نیز می‌بینم که امشب [[آتش]] تو خاموش نمی‌شود. اتفاقی افتاده است؟" آن پیرمرد گفت: "آری! [[زنان]] نزد [[زن]] حامله‌ای هستند که در حال زایمان است و این سر و صدای آنان است".


در همین [[گفتگو]] بودیم که زنان صدا زدند، به [[دنیا]] آمد! و منظورشان [[تولد]] فرزند بود. پیرمرد با صدایی رسا به آنها گفت: "به [[خدا]] [[سوگند]]، اگر فرزند، پسر بود، سر از پا نمی‌شناسم و از [[خوشحالی]] نمی‌دانم چه کار کنم! و اگر دختر بود، نمی‌خواهم که صدایش را بشنوم؛ همان جا خفه‌اش کنید"<ref>الاصابه، ابن حجر، ج۳، ص۳۴۸.</ref>. صعصعه ناراحت شد و به او گفت: "چرا این حرف را می‌زنی که زنان دختر را زیر [[خاک]] [[دفن]] کنند؟ این دختر را خدا به تو داده است!" پیرمرد گفت: "می‌بینم که از دخترها [[دفاع]] می‌کنی! اگر راست می‌گویی او را از ما بخر!" صعصعه دختر را در مقابل دو ناقه‌اش از او خرید. پیرمرد گفت: نه، کم است! زیادتر بده!" و [[صعصعه]] شتری را که با آن آمده بود نیز به پیرمرد داد و دختر را از [[مرگ]] [[نجات]] داد. پس صعصعه شتری را از پیرمرد [[قرض]] کرد و به [[محل]] خود برگشت و بعد آن را به پیرمرد برگرداند<ref>أنساب الأشراف، بلاذری، ج۱۲، ص۶۲.</ref><ref>خصوصیات اعراب: روزی صعصعه نزد پیامبر اکرم{{صل}} رفت. پیامبر{{صل}} از او پرسید: درباره اعراب مضر چه می‌دانی؟ صعصعه گفت: یا رسول الله! من داناترین مردم به آنها هستم و به شما می‌گویم که اعراب قبیلة بنی تمیم، پایه و اساس مضر، قبیله کنانه چهره و شناسنامه مضر؛ قبیلة قیس، جنگاوران و افراد شاخص مضر و قبیله اسد، زبان گویای اعراب مضر هستند. پیامبر{{صل}} فرمود: ای صعصعه، راست گفتی! (الاصابه، ابن حجر، ج۳، ص۳۴۸).</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[صعصعه بن ناجیه (مقاله)|مقاله «صعصعه بن ناجیه»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص:۴۷۲-۴۷۳.</ref>
== منابع ==
 
{{منابع}}
==منابع==
* [[پرونده:1100357.jpg|22px]] [[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[صعصعه بن ناجیه (مقاله)|مقاله «صعصعه بن ناجیه»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵''']]
* [[پرونده:1100357.jpg|22px]] [[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[صعصعه بن ناجیه (مقاله)|مقاله «صعصعه بن ناجیه»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵''']]
{{پایان منابع}}


==جستارهای وابسته==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[فرزدق]] (نواده)
{{پایان مدخل‌ وابسته}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:صعصعه بن ناجیه]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۱۶

مقدمه

او از قبیله تمیم و از بزرگان طایفه مجاشع، هم در زمان جاهلیت و هم بعد از اسلام بوده است. وی اولین کسی است که در دوران جاهلیت برای نجات دختران نوزاد از مرگ به دست خانواده‌هایشان، قیام کرد و با پرداخت مبلغی به خانواده‌هایشان، آنها را نزد خود نگه می‌داشت و بزرگ می‌کرد و هم‌چون دختران خود در تربیت آنها می‌کوشید.

هنگام ظهور اسلام ۱۰۴ دختر بچه در نزد او بودند[۱]. نوه‌اش فرزدق، شاعر معروف صدر اسلام، در این‌باره این‌گونه سروده است: وجد من، همان کسی است که مانع زنده به گور شدن دختران شد و زندگی دوباره به آنان بخشید[۲].[۳]

اسلام آوردن صعصعه

صعصعه و نقل روایات

فرزدق: نوه صعصعه

صعصعه و نجات دختران

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

  1. الأعلام، زرکلی، ج۳، ص۲۰۵.
  2. و جدی الذی منع الوائدات و احی الوئید فلم تواد؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۲، ص۷۱۸.
  3. کاظمی، محمد ایوب، مقاله «صعصعه بن ناجیه»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۵، ص:۴۷۰.