زینب بنت خزیمه در قرآن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{همسران پیامبر}} | {{همسران پیامبر}} | ||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = زینب بنت خزیمه | |||
| عنوان مدخل = زینب بنت خزیمه | |||
| مداخل مرتبط = [[زینب بنت خزیمه در قرآن]] - [[زینب بنت خزیمه در تاریخ اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
= | {{جعبه اطلاعات همسران پیامبر خاتم | ||
| نام = زینب بنت خزیمه | |||
| همسر = اولین همسر طفیل بن حارث بن مطلب بن عبد مناف، سپس ازدواج با عبیده بن حارث و سپس ازدواج با رسول خدا{{صل}} | |||
| تصویر = امهات_المؤمنین.png | |||
| اندازه تصویر = | |||
| نسب = زینب بنت خزیمه بن حارث بن عبدالله بن عمرو بن عبد مناف بن هلال بن عامر بن صعصعه عامری | |||
| ملقب به = امالمساکین | |||
| تاریخ تولد = | |||
| محل تولد = حدود ۱۶ سال پیش از بعثت | |||
| نام پدر = خزیمه بن حارث بن عبدالله هلالیه | |||
| نام مادر = هند بنت عوف حمیری | |||
| قبیله = بنی عامر بن صعصعه | |||
| تاریخ عقد = ۳ هجری | |||
| سن به هنگام عقد = حدود ۲۹ سال | |||
| فرزندان = | |||
| محل درگذشت = مدینه | |||
| تاریخ درگذشت = ۳ هجری | |||
| طول عمر = ۳۰ سال | |||
| آرامگاه = قبرستان بقیع | |||
}} | |||
==[[زینب]] | == مقدمه == | ||
[[زینب بنت خزیمة بن حارث]] از [[طایفه]] [[بنی عامر بن صعصعه]] بود که نزدیک [[طائف]] مستقر بودند. وی از [[همسران پیامبر]] {{صل}} بود که به سبب [[کثرت]] [[اطعام]] و [[صدقه]] به [[فقیران]]، [[امالمساکین]] نامیده شد <ref>انساب الاشراف، ج ۲، ص ۶۲؛ السیرة النبویه، ج ۴، ص ۱۰۶۱؛ المحبر، ص ۸۳.</ref> و در [[روزگار]] [[جاهلی]] نیز به همین [[کنیه]] معروف بود.<ref>الطبقات، ج ۸، ص ۹۱؛ تاریخ طبری، ج ۱۱، ص ۵۹۵؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۱۸۵۳.</ref> مادرش [[هند بنت عوف حمیری]]<ref> انساب الاشراف، ج ۲، ص ۸۳؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۱۹۰۸.</ref> [[خواهر]] [[مادری]] [[میمونه بنت حارث]]، دیگر [[همسر پیامبر]] {{صل}} است.<ref>انساب الاشراف، ج ۲، ص ۸۳؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۱۸۵۳.</ref> بنابر مشهور، ابتدا [[همسر]] [[طفیل بن حارث بن مطلب]] بود. سپس با [[برادر]] [[طفیل]] ([[عبیدة بن حارث]]) [[ازدواج]] کرد؛ ولی وی در [[جنگ بدر]] در [[سال دوم هجری]]، به [[شهادت]] رسید.<ref> انساب الاشراف، ج ۲، ص ۶۲؛ المنتظم، ج ۳، ص ۱۶۱؛ اسد الغابه، ج ۶، ص ۱۲۹.</ref> بنابر قولی دیگر ابتدا با پسر عمویش [[جهم بن عمرو بن حارث]] سپس با [[عبیدة بن حارث]] ازدواج کرد.<ref>السیرة النبویه، ج ۴، ص ۱۰۶۱.</ref> در برخی منابع آمده است که ابتدا همسر [[عبدالله بن جحش]] بود که پس از شهادت او در [[جنگ اُحُد]] در [[سال سوم هجری]] با [[پیامبر]] {{صل}} ازدواج کرد.<ref>دلائل النبوه، ج ۷، ص ۲۸۵؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۱۸۵۳؛ اسد الغابه، ج ۶، ص ۱۲۹.</ref> پس از شهادت شوهرش، [[رسول اکرم]] {{صل}} از او خواستگاری کرد که وی، [[اختیار]] خویش را به رسول اکرم {{صل}} سپرد.<ref> الطبقات، ج ۸، ص ۹۱؛ تاریخ طبری، ج ۱۱، ص ۵۹۵؛ انساب الاشراف، ج ۲، ص ۶۲.</ref> در [[رمضان]] سال سوم هجری با [[مهریه]] [[دوازده]] و نیم اوقیه<ref>تاریخ طبری، ج ۲، ص ۵۴۵؛ الطبقات، ج ۸، ص ۹۱؛ تاریخ دمشق، ج ۳، ص ۲۰۶.</ref> و بنا بر قولی دیگر ۴۰۰ [[درهم]]، با پیامبر {{صل}} [[ازدواج]] کرد <ref>السیرة النبویه، ج ۴، ص ۱۰۶۱.</ref>. گفته شده که [[قبیصة بن عمرو]] او را به [[عقد]] [[رسول اکرم]] {{صل}} درآورد.<ref>السیرة النبویه، ج ۴، ص ۱۰۶۱.</ref>[[ازدواج]] او پس از [[ازدواج پیامبر]] {{صل}} با [[حفصه بنت عمر]] بود.<ref>سیره ابن اسحاق، ج ۵، ص ۲۴۰ ـ ۲۴۱؛ تاریخ خلیفه، ص ۲۷؛ الطبقات، ج ۸، ص ۱۳۱.</ref> [[وفات]] او را ۸<ref> الطبقات، ج ۸، ص ۹۱؛ تاریخ طبری، ج ۱۱، ص ۵۹۶؛ المنتظم، ج ۳، ص ۱۶۱.</ref> یا دو سه ماه پس از [[ازدواج]] و در سنّ ۳۰ سالگی دانستهاند.<ref>تاریخ خلیفه، ص ۲۷؛ عیون الاثر، ج ۲، ص ۳۷۵.</ref> [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بر وی [[نماز]] گزارد و در [[قبرستان بقیع]] به [[خاک]] سپرده شد.<ref>الطبقات، ج ۸، ص ۹۲؛ انساب الاشراف، ج ۲، ص ۶۲؛ تاریخ طبری، ج ۱۱، ص ۵۹۶ </ref> پیامبر اکرم {{صل}} از وی [[فرزندی]] نداشت<ref>سیره ابن اسحاق، ج ۵، ص ۲۴۱؛ دلائل النبوه، ج ۳، ص ۱۵۹.</ref>.<ref>[[محمد حسن بهادری|بهادری، محمد حسن]]، [[زینب بنت خزیمه - بهادری (مقاله)|زینب بنت خزیمه]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۴</ref> | |||
== | == [[زینب]] در [[شأن نزول]] == | ||
برپایه [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَهَا خَالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«ای پیامبر! ما آن همسرانت را که مهرشان را دادهای بر تو حلال کردهایم و (نیز) کنیزانی را از آنچه خداوند به تو (در جنگها) به غنیمت داده است و دختران عموها و دختران عمّهها و دختران داییها و دختران خالههایت را که با تو هجرت کردهاند و هر زن مؤمنی را که خود را به پیامبر ببخشد- اگر پیامبر بخواهد او را به همسری برگزیند- در حالی که این ویژه توست نه مؤمنان؛ ما نیک میدانیم که برای آنان در مورد همسران و کنیزهاشان چه مقرّر داشتهایم؛ تا برای تو تنگنایی نباشد و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۰.</ref> ازدواج [[زنان]] با [[ایمان]]، بدون مهریه با [[پیامبر]] {{صل}} مجاز است؛ ولی با دیگران جایز نیست. بنابر قول [[شعبی]]، زینب مایل بود بدون دریافت هیچ مهری با پیامبر {{صل}} ازدواج کند، از این رو خود را به آن [[حضرت]] بخشید.<ref>جامع البیان، ج ۲۲، ص ۲۹؛التبیان، ج ۸، ص ۳۵۲؛ تفسیر ثعلبی، ج ۸، ص ۵۴.</ref> البته [[روایت]] شعبی [[ضعیف]] است. افزون بر اینکه [[سوره احزاب]] در حوادث سالهای پنجم به بعد نازل شده است و در آن هنگام زینب از [[دنیا]] رفته بود.<ref>نک: تاریخ طبری، ج ۲، ص ۵۴۵؛ الطبقات، ج ۸، ص ۹۱.</ref> به [[نقلی]] از [[عایشه]]، وی زینب را مسخره میکرد و در این رابطه آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ يَكُونُوا خَيْرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَى أَنْ يَكُنَّ خَيْرًا مِنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ وَمَنْ لَمْ يَتُبْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! هیچ گروهی گروه دیگر را به ریشخند نگیرد، بسا آنان از اینان بهتر باشند؛ و نه زنانی زنانی دیگر را، بسا آنان از اینان بهتر باشند و از یکدیگر عیبجویی مکنید و (همدیگر را) با لقبهای ناپسند مخوانید! پس از ایمان، بزهکاری نامگذاری ناپسندی است و آنان که (از این کارها) بازنگردند ستمکارند» سوره حجرات، آیه ۱۱.</ref> نازل شد و [[مؤمنان]] را از [[تمسخر]] یکدیگر بازداشت <ref> الکشاف، ج ۳، ص ۵۶۶؛ ج ۴، ص ۳۷۰؛ نهجالبیان، ج ۵، ص ۴۹؛ زبدة التفاسیر، ج ۶، ص ۴۲۷.</ref>. [[نزول]] این [[آیه]] در رویداد مورد نظر چندان پذیرفته نیست، زیرا [[وفات]] [[زینب]] در [[سال چهارم هجری]] بوده و [[سوره حجرات]] در سالهای پایانی نازل شده است، هرچند میتوان آیه را بر آن [[تطبیق]] داد<ref>[[محمد حسن بهادری|بهادری، محمد حسن]]، [[زینب بنت خزیمه - بهادری (مقاله)|زینب بنت خزیمه]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۴</ref>. | |||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:1100408.jpg|22px]] [[محمد حسن بهادری|بهادری، محمد حسن]]، [[زینب بنت خزیمه - بهادری (مقاله)|زینب بنت خزیمه]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴''']] | # [[پرونده:1100408.jpg|22px]] [[محمد حسن بهادری|بهادری، محمد حسن]]، [[زینب بنت خزیمه - بهادری (مقاله)|زینب بنت خزیمه]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴''']] | ||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{ | {{پانویس}} | ||
[[رده:پیامبر خاتم | [[رده:همسران پیامبر خاتم]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۴ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۱۴
همسران پیامبر (ص) |
---|
خدیجه بنت خویلد (ازدواج: ۲۵ عام الفیل) |
مقدمه
زینب بنت خزیمة بن حارث از طایفه بنی عامر بن صعصعه بود که نزدیک طائف مستقر بودند. وی از همسران پیامبر (ص) بود که به سبب کثرت اطعام و صدقه به فقیران، امالمساکین نامیده شد [۱] و در روزگار جاهلی نیز به همین کنیه معروف بود.[۲] مادرش هند بنت عوف حمیری[۳] خواهر مادری میمونه بنت حارث، دیگر همسر پیامبر (ص) است.[۴] بنابر مشهور، ابتدا همسر طفیل بن حارث بن مطلب بود. سپس با برادر طفیل (عبیدة بن حارث) ازدواج کرد؛ ولی وی در جنگ بدر در سال دوم هجری، به شهادت رسید.[۵] بنابر قولی دیگر ابتدا با پسر عمویش جهم بن عمرو بن حارث سپس با عبیدة بن حارث ازدواج کرد.[۶] در برخی منابع آمده است که ابتدا همسر عبدالله بن جحش بود که پس از شهادت او در جنگ اُحُد در سال سوم هجری با پیامبر (ص) ازدواج کرد.[۷] پس از شهادت شوهرش، رسول اکرم (ص) از او خواستگاری کرد که وی، اختیار خویش را به رسول اکرم (ص) سپرد.[۸] در رمضان سال سوم هجری با مهریه دوازده و نیم اوقیه[۹] و بنا بر قولی دیگر ۴۰۰ درهم، با پیامبر (ص) ازدواج کرد [۱۰]. گفته شده که قبیصة بن عمرو او را به عقد رسول اکرم (ص) درآورد.[۱۱]ازدواج او پس از ازدواج پیامبر (ص) با حفصه بنت عمر بود.[۱۲] وفات او را ۸[۱۳] یا دو سه ماه پس از ازدواج و در سنّ ۳۰ سالگی دانستهاند.[۱۴] پیامبر اکرم (ص) بر وی نماز گزارد و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.[۱۵] پیامبر اکرم (ص) از وی فرزندی نداشت[۱۶].[۱۷]
زینب در شأن نزول
برپایه آیه ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَهَا خَالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا﴾[۱۸] ازدواج زنان با ایمان، بدون مهریه با پیامبر (ص) مجاز است؛ ولی با دیگران جایز نیست. بنابر قول شعبی، زینب مایل بود بدون دریافت هیچ مهری با پیامبر (ص) ازدواج کند، از این رو خود را به آن حضرت بخشید.[۱۹] البته روایت شعبی ضعیف است. افزون بر اینکه سوره احزاب در حوادث سالهای پنجم به بعد نازل شده است و در آن هنگام زینب از دنیا رفته بود.[۲۰] به نقلی از عایشه، وی زینب را مسخره میکرد و در این رابطه آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ يَكُونُوا خَيْرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَى أَنْ يَكُنَّ خَيْرًا مِنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ وَمَنْ لَمْ يَتُبْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴾[۲۱] نازل شد و مؤمنان را از تمسخر یکدیگر بازداشت [۲۲]. نزول این آیه در رویداد مورد نظر چندان پذیرفته نیست، زیرا وفات زینب در سال چهارم هجری بوده و سوره حجرات در سالهای پایانی نازل شده است، هرچند میتوان آیه را بر آن تطبیق داد[۲۳].
منابع
پانویس
- ↑ انساب الاشراف، ج ۲، ص ۶۲؛ السیرة النبویه، ج ۴، ص ۱۰۶۱؛ المحبر، ص ۸۳.
- ↑ الطبقات، ج ۸، ص ۹۱؛ تاریخ طبری، ج ۱۱، ص ۵۹۵؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۱۸۵۳.
- ↑ انساب الاشراف، ج ۲، ص ۸۳؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۱۹۰۸.
- ↑ انساب الاشراف، ج ۲، ص ۸۳؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۱۸۵۳.
- ↑ انساب الاشراف، ج ۲، ص ۶۲؛ المنتظم، ج ۳، ص ۱۶۱؛ اسد الغابه، ج ۶، ص ۱۲۹.
- ↑ السیرة النبویه، ج ۴، ص ۱۰۶۱.
- ↑ دلائل النبوه، ج ۷، ص ۲۸۵؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۱۸۵۳؛ اسد الغابه، ج ۶، ص ۱۲۹.
- ↑ الطبقات، ج ۸، ص ۹۱؛ تاریخ طبری، ج ۱۱، ص ۵۹۵؛ انساب الاشراف، ج ۲، ص ۶۲.
- ↑ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۵۴۵؛ الطبقات، ج ۸، ص ۹۱؛ تاریخ دمشق، ج ۳، ص ۲۰۶.
- ↑ السیرة النبویه، ج ۴، ص ۱۰۶۱.
- ↑ السیرة النبویه، ج ۴، ص ۱۰۶۱.
- ↑ سیره ابن اسحاق، ج ۵، ص ۲۴۰ ـ ۲۴۱؛ تاریخ خلیفه، ص ۲۷؛ الطبقات، ج ۸، ص ۱۳۱.
- ↑ الطبقات، ج ۸، ص ۹۱؛ تاریخ طبری، ج ۱۱، ص ۵۹۶؛ المنتظم، ج ۳، ص ۱۶۱.
- ↑ تاریخ خلیفه، ص ۲۷؛ عیون الاثر، ج ۲، ص ۳۷۵.
- ↑ الطبقات، ج ۸، ص ۹۲؛ انساب الاشراف، ج ۲، ص ۶۲؛ تاریخ طبری، ج ۱۱، ص ۵۹۶
- ↑ سیره ابن اسحاق، ج ۵، ص ۲۴۱؛ دلائل النبوه، ج ۳، ص ۱۵۹.
- ↑ بهادری، محمد حسن، زینب بنت خزیمه، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴
- ↑ «ای پیامبر! ما آن همسرانت را که مهرشان را دادهای بر تو حلال کردهایم و (نیز) کنیزانی را از آنچه خداوند به تو (در جنگها) به غنیمت داده است و دختران عموها و دختران عمّهها و دختران داییها و دختران خالههایت را که با تو هجرت کردهاند و هر زن مؤمنی را که خود را به پیامبر ببخشد- اگر پیامبر بخواهد او را به همسری برگزیند- در حالی که این ویژه توست نه مؤمنان؛ ما نیک میدانیم که برای آنان در مورد همسران و کنیزهاشان چه مقرّر داشتهایم؛ تا برای تو تنگنایی نباشد و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۰.
- ↑ جامع البیان، ج ۲۲، ص ۲۹؛التبیان، ج ۸، ص ۳۵۲؛ تفسیر ثعلبی، ج ۸، ص ۵۴.
- ↑ نک: تاریخ طبری، ج ۲، ص ۵۴۵؛ الطبقات، ج ۸، ص ۹۱.
- ↑ «ای مؤمنان! هیچ گروهی گروه دیگر را به ریشخند نگیرد، بسا آنان از اینان بهتر باشند؛ و نه زنانی زنانی دیگر را، بسا آنان از اینان بهتر باشند و از یکدیگر عیبجویی مکنید و (همدیگر را) با لقبهای ناپسند مخوانید! پس از ایمان، بزهکاری نامگذاری ناپسندی است و آنان که (از این کارها) بازنگردند ستمکارند» سوره حجرات، آیه ۱۱.
- ↑ الکشاف، ج ۳، ص ۵۶۶؛ ج ۴، ص ۳۷۰؛ نهجالبیان، ج ۵، ص ۴۹؛ زبدة التفاسیر، ج ۶، ص ۴۲۷.
- ↑ بهادری، محمد حسن، زینب بنت خزیمه، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴