احمد بن عمر حلال کوفی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85...» ایجاد کرد)
 
 
(۲۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب امام کاظم| عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[احمد بن عمر حلال کوفی در تراجم و رجال]] - [[احمد بن عمر حلال کوفی در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط  = }}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
== آشنایی اجمالی ==
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
[[احمد بن عمر حلال کوفی انماطی]] [[صحابی امام کاظم]]<ref>رجال البرقی، ص۵۲.</ref> و [[امام رضا]]{{عم}} بود و احادیثی را از امام رضا{{ع}} نقل کرده است.<ref>رجال النجاشی، ج۱، ص۲۵۰.</ref> [[حضرت رضا]]{{ع}} در جواب سؤال او که از کیفیت [[شناخت امام]] بعد از فوت [[امام]] حاضر سؤال کرده بود، نامه‌ای به او نوشته و بعد از [[دعا]] برای خود و او، علاماتی به منظور [[شناسایی]] امام بعد از خود ذکر می‌‌کند از جمله اینکه امام [[معصوم]] باید فرزند بزرگ‌تر امام قبل باشد و فضل و کمالش از همه [[مردم]] بیشتر باشد و سلاحی که به منزله [[تابوت]] [[بنی اسرائیل]] است و از [[پیامبر]] به [[ارث]] رسیده، نزد او باشد.<ref>مختصر بصائر الدرجات، ص۸.</ref>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[احمد بن عمر حلال کوفی در حدیث]] - [[احمد بن عمر حلال کوفی در معارف و سیره رضوی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
[[شیخ طوسی]] وی را در زمره کسانی که از [[امامان معصوم]] روایتی نقل نکرده‌اند، ذکر کرده و در جایی دیگر او را [[توثیق]] نموده است.<ref>رجال الطوسی، ص۳۶۸ و ۴۴۷.</ref> با وجود این، [[علامه حلی]] به سبب پیشینه بد او، در قبول روایاتش توقف کرده است.<ref>خلاصة الاقوال، ص۱۴.</ref> حلاّل افزون بر امام رضا{{ع}} از کسانی چون [[محمد بن سنان]] و [[یحیی بن ابان]] نیز [[روایت]] کرده است و از وی [[علی بن اسباط]]، [[احمد بن محمد بن عیسی]]، [[محمد بن عیسی یقطینی]]، [[حسین بن سعید]] و بعضی دیگر روایت کرده‌اند.<ref>جامع الرواة، ج۱، ص۵۶ و۵۷.</ref> حلاّل به [[داد و ستد]] حل یعنی روغن کُنجد [[اشتغال]] داشته و نسبت وی به همین سبب است.<ref>رجال النجاشی، ج۱، ص۲۴۹.</ref> حلاّل دارای آثار و تألیفاتی نیز بوده که عبارت‌اند از: کتاب الحدیث مسائل الرضا{{ع}} و اصل<ref>الذریعه، ج۲، ص۱۳۹ و ج۶، ص۳۱۱ و ج۲۰، ص۳۴۸.</ref>.<ref>جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی (کتاب)|فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی]] ج۱، ص۱۲۸-۱۲۹.</ref>
از [[راویان امام رضا]]{{ع}}. [[عالمان]] [[رجال]]، ایشان را به عنوان [[راوی امام رضا]]{{ع}} و [[صحابی]] ایشان ذکر کرده‌اند<ref>رجال الطوسی، ص۳۵۲؛ خلاصة الأقوال، ص۶۲.</ref>. در وجه شهرتش به [[حلال]] گفته‌اند که به فروش حل، به معنای شیره یا روغن کنجد<ref>رسائل الشهید الثانی، ج۲، ص۹۰۴؛ لسان العرب، ج۱۱، ص۱۷۳.</ref> که در [[فارسی]] به آن ارده می‌گویند، [[اشتغال]] داشت<ref>رجال النجاشی، ص۹۹؛ رجال الطوسی، ص۳۵۲.</ref>. از زیست‌نامه وی اطلاع چندانی در دست نیست، اما در ظاهر دوره [[حیات]] وی به سال‌های بعد از ۱۸۳ق مربوط می‌شود<ref>موسوعة طبقات الفقهاء، ج۲، ص۵۰.</ref>، از پسوند [[کوفی]] نامش می‌توان محل زیست یا تولدش را گمانه زد.
[[نجاشی]] [[احمد]] را از راویان امام رضا{{ع}} بر می‌شمرد و اضافه می‌کند او مسائلی از آن [[حضرت]] پرسیده که [[محمد بن علی]] از آن خبر داده است<ref>رجال النجاشی، ص۹۹.</ref>. احمد نوشته‌ای داشت که در منابع از آن به عنوان اصل یاد شده، هر چند [[اصحاب]] رجال آن را معتبر ندانسته‌اند، چنان‌که [[شیخ طوسی]] نیز با اینکه او را [[موثق]] می‌داند، اصل وی را ردیء (ردیء الاصل) می‌خواند<ref>رجال الطوسی، ص۳۵۲.</ref>، وصفی که [[علامه حلّی]] را از پذیرش روایاتش باز داشته است<ref>خلاصة الأقوال، ص۶۲.</ref>. البته روشن نیست که توقف [[علامه]] در پذیرش [[روایات]] او از چه [[جهت]] است؟ آیا از آن روست که ردیء الاصل بودن به [[وثاقت]] فرد خدشه وارد می‌سازد که در این صورت نمی‌توان به روایات او [[اعتماد]] کرد یا از آن جهت است که در اصل او، روایات بی‌پایه و بی‌مأخذ [[راه]] یافته و طبعاً به روایات آمده در اصل نمی‌توان اعتماد کرد؟ کلباسی با ذکر اقوال مختلف، فرض اخیر را [[مرجع]] دانسته است<ref>الرسائل الرجالیة، ج۴، ص۱۲۰.</ref>. بنابراین، وثاقت احمد همچنان باقی می‌ماند، چنان‌که عده‌ای با این نگاه به [[داوری]] [[شخصیت]] وی پرداخته و او را موثق خوانده‌اند<ref>کتاب الرجال، ابن داود، ص۴۱؛ استقصاء الاعتبار، ج۴، ص۲۰۸.</ref>. برخی نیز با تعرض به علامه، مدعی شده‌اند که اساساً ردائت اصل زیانی به وثاقت فرد نمی‌زند<ref>طرائف المقال، ج۱، ص۲۷۹.</ref>.


اما [[واقعیت]] آن است که همه این گفت‌وگوها ریشه در مبهم‌بودن اصطلاح به کار رفته در [[کلام]] شیخ دارد. در میان [[اهل]] فن، گذشته از آنکه معنای اصل به [[درستی]] تبیین نشده، معنای ردیء الاصل به شدت نامفهوم است. به همین سبب، برخی آن را به معنای [[سستی]] و غیر قابل [[اعتماد]] بودن گرفته‌اند. ضمناً احتمال داده‌اند به معنای [[عربی]] غیر صریح باشد، چنان‌که احتمال داده‌اند “روی الأصل” درست باشد، یعنی [[روایت]] بعضی از اصول را از نظر دور نداشته‌اند و نیز این احتمال را مطرح کرده‌اند که روایاتش وارد نشده باشد<ref>الرسائل الرجالیة، ج۴، ص۱۲۰.</ref>. [[آقابزرگ تهرانی]] آن را به معنای غیر قابل اعتماد گرفته، از آن‌رو که دچار تصحیف، غلط یا تغییرات و موارد دیگر است<ref>الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج۲، ص۱۳۹.</ref>. همان‌گونه که ملاحظه می‌شود، معانی مذکور، تفاوت‌های فاحشی به دنبال دارند که [[داوری]] درباره احمد بن عمر را با تردید مواجه می‌سازد.
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده: IM009810.jpg|22px]] جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱''']]
{{پایان منابع}}


به هر حال، احمد دیدارهایی با [[امام رضا]]{{ع}} داشته و پرسش‌هایی نیز از آن جناب کرده که در متون [[حدیثی]] منعکس است، چنان‌که مکاتبه‌هایی نیز با ایشان انجام داده است<ref>مختصر بصائر الدرجات، ص۸.</ref>. [[روایات]] نقل‌شده از او که در [[کتب حدیثی]] [[راه]] یافته نسبتاً زیاد است<ref>الکافی، ج۱، ص۵۲؛ الاستبصار، ج۲، ص۲۳۴.</ref> و برخی از آنها [[مرجع]] بسیاری از [[احکام شرعی]] و [[فقهی]] قرار گرفته است. از روایات نقل شده از او [[حکم]] آن [[حاجی]] در مناست که دو رکعت [[نماز]] [[طواف]] واجبش را فراموش کرده است. امام رضا{{ع}} پاسخ می‌دهد باید به [[مقام ابراهیم]] برگردد و نمازش را به جای آورد<ref>منتهی المطلب، ج۱۰، ص۳۲۸.</ref>.
== پانویس ==
برابر گزارشی احمد قصد داشت تا فردی به نام اخرس یا اخوص<ref>المناقب، ابن شهر آشوب، ج۳، ص۴۰۸.</ref> را که به [[بدگویی]] از [[امام]] پرداخته بود، به [[سختی]] [[مجازات]] کند، اما دیری نگذشت که رقعه‌ای از جانب امام [[ابو الحسن]]{{ع}} به دستش رسید و وی را از این عمل باز داشت و [[خداوند]] را برای جزای او کافی دانست<ref>بصائر الدرجات، ص۲۷۲؛ مستدرک سفینة البحار، ج۹، ص۵۲.</ref>. چند روزی بیش نگذشت که اخرس از [[دنیا]] رفت<ref>الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۶۵۱؛ مدینة المعاجز، ج۶، ص۴۰۶؛ موسوعة المصطفی و العترة{{عم}}، ج۱۱، ص۱۵۶.</ref>. البته این [[حدیث]] در برخی از کتب به [[امام]] [[موسی کاظم]]{{ع}} نسبت داده شده است<ref>الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۶۵۱؛ مدینة المعاجز، ج۶، ص۴۰۶.</ref>، چون [[ابوالحسن]] آمده در [[روایت]] بدون قید مشخص‌کننده است و از این‌رو معلوم نیست مراد از آن [[ابو الحسن]]، اول [[امام کاظم]]{{ع}} است یا ابوالحسن دوم، [[امام رضا]]{{ع}}<ref>الثاقب فی المناقب، ص۴۳۸.</ref>. به همین علت، برخی او را در زمره [[راویان]] امام کاظم{{ع}} نیز به حساب آورده‌اند<ref>موسوعة طبقات الفقهاء، ج۲، ص۵۲.</ref>.
 
احمد بن عمر، علاوه بر روایت بی‌واسطه از امام رضا{{ع}}، به نقل از [[علی بن سوید سائی]]<ref>وسائل الشیعة، ج۱، ص۱۰۰.</ref> و [[یاسر]] نیز<ref>الکافی، ج۷، ص۲۶۱؛ وسائل الشیعة، ج۲۸، ص۲۴۱؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۲۹۵.</ref> پرداخته است و [[حسن بن علی وشاء]]، [[علی بن اسباط]]، [[موسی بن قاسم]] و [[احمد بن محمد بن عیسی]] از او روایت می‌کرده‌اند<ref>موسوعة طبقات الفقهاء، ج۲، ص۵۰؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۳۸۵.</ref>. او [[کتابی]] داشته<ref>معالم العلماء، ص۲۱؛ الفهرست، طوسی، ص۸۲.</ref> که ابوجید از آن خبر داده است<ref>الفهرست، طوسی، ص۸۲.</ref>.
 
قابل ذکر است که احمد بن عمر با [[لقب]] خلال به معنای سرکه فروش نیز در برخی کتب رجالی و [[حدیثی]] مضبوط است<ref>کتاب الرجال، ابن‌داود، ص۴۰؛ الدر النظیم، ص۶۶۲.</ref> که در آن [[اختلاف]] نظر وجود دارد. ابن‌داود با آوردن نام احمد بن عمر خلال بیان می‌کند که [[شیخ طوسی]] یک بار [[احمد بن عمر حلال]] را در زمره راویان امام و بار دیگر او را در باب کسانی ذکر کرده است که از [[ائمه]]{{عم}} روایتی نداشته‌اند و [[روایات]] او را از [[محمد بن عیسی یقطینی]] می‌داند. سپس او این‌گونه نتیجه می‌گیرد که اینها دو تن بوده‌اند: احمد بن عمر خلال [[راوی امام رضا]]{{ع}} و حلال شخصی دیگر است که شیخ او را در زمره آنان که از [[ائمه]]{{عم}} روایتی نداشته‌اند، ذکر کرده است<ref>کتاب الرجال، ابن داود، ص۴۰.</ref>. اما بسیاری دیگر این قول را نمی‌پذیرند و این بیان شیخ را مقتضی تعدد نمی‌دانند، چرا که [[شیخ طوسی]] [[حلال]] را در ذیل [[راویان امام رضا]]{{ع}} آورده است<ref>نقد الرجال، ج۱، ص۱۴۳؛ استقصاء الاعتبار، ج۴، ص۲۰۸.</ref>. به علاوه، [[نجاشی]] و دیگران تصریح کرده‌اند که او شیره می‌فروخت نه سرکه. با توجه به اشتراک [[احادیث]] منسوب به “حلال” و “خلال” و اینکه آنچه در اکثر نسخه‌های [[روایی]] موجود است، “حلال” می‌باشد و فقط در بعضی کتب رجالی از “خلال” نام برده شده است، شاید در نهایت بتوان گفت “خلال” به علت خطای استنساخی وارد برخی از منابع شده است.<ref>منابع: الاستبصار فیما اختلف من الأخبار، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: سید حسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، اول، ۱۳۹۰ق؛ استقصاء الاعتبار فی شرح الاستبصار، محمد بن حسن عاملی (۱۰۳۰ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت علیها لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۹ق، البرهان فی تفسیر القرآن، سیدهاشم بن سلیمان حسینی بحرانی (۱۱۰۷ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة البعثة، قم، اول، ۱۴۱۶ق؛ بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد دایی، محمد بن حسن معروف به صفار قمی (۲۹۰ق)، تحقیق: محسن کوچه باغی، تهران، اعلمی، ۱۴۰۴ق، الثاقب فی المناقب، محمد بن علی معروف به ابن حمزه (قرن ۶ق)، تحقیق: نبیل رضا علوان، قم، مؤسسه انصاریان، دوم، ۱۴۱۲ق؛ الخرائج و الجرائح، سعید بن هبة الله معروف به قطب الدین راوندی (۵۷۳ق)، تحقیق زیر نظر: سید محمد باقر ابطحی، قم، مدرسة الإمام المهدی ایه اول، ۱۴۰۹ق؛ خلاصة الأقوال فی معرفة الرجال، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة نشر الفقاهة، اول، ۱۴۱۷ق، الدر النظیم فی مناقب الأئمة اللهامیم، یوسف بن حاتم شامی (۶۶۴ق)، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۲۰ق، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، محمد محسن بن علی منزوی معروف به آقابزرگ تهرانی (۱۳۸۹ق)، بیروت، دار الأضواء، سوم، ۱۴۰۳ق؛ رجال الطوسی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، سوم، ۱۴۱۵ق؛ رجال النجاشی، احمد بن علی معروف به نجاشی (۴۵۰ق)، تحقیق: سید موسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، پنجم، ۱۴۱۶ق؛ الرسائل الرجالیة، محمد بن محمد ابراهیم کلباسی (۱۳۱۵ق)، تحقیق: محمدحسین درایتی، قم، دار الحدیث، اول، ۱۴۲۲ق؛ رسائل الشهید الثانی، زین الدین بن علی عاملی معروف به شهید ثانی (۹۶۵ق)، تحقیق: رضا مختاری، قم، مکتب الإعلام الإسلامی، اول، ۱۴۲۲ق، طرائف المقال فی معرفة طبقات الرجال سید علی اصغر بن محمد شفیع بروجردی (۱۳۱۳ق)، تحقیق: سید مهدی رجایی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، اول، ۱۴۱۰ق، الفهرست، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة نشر الفقاهة، اول، ۱۴۱۷ق، الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیة، پنجم، ۱۳۶۳ش؛ کتاب الرجال، حسن بن علی معروف به ابن داود حلی (۷۴۰ق)، تحقیق: سید محمدصادق بحر العلوم، قم، منشورات الرضی، ۱۳۹۲ق؛ لسان العرب، محمد بن مکرم معروف به ابن منظور (۷۱۱ق)، تحقیق: أحمد فارس، بیروت، دار صادر، سوم، ۱۴۱۴ق؛ مختصر بصائر الدرجات، حسن بن سلیمان حلی (۸۳۰ق)، نجف، المطبعة الحیدریة، ۱۳۷۰ق؛ مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر علاو دلائل الحجج علی البشر، سیدهاشم بن سلیمان حسینی بحرانی (۱۱۰۷ق)، تحقیق: عزت الله مولایی و دیگران، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، اول، ۱۴۱۵ق؛ مستدرک سفینة البحار، علی بن محمد نمازی شاهرودی (۱۴۰۵ق)، تحقیق: حسن نمازی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۹ق؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، علی بن محمد نمازی شاهرودی (۱۴۰۵ق)، تهران، شفق - حیدری، اول، ۱۴۱۲ق؛ معالم العلماء، محمد بن علی مازندرانی معروف به ابن شهر آشوب (۵۸۸ق)، تصحیح: سید محمد صادق بحر العلوم، نجف، المطبعة الحیدریة، دوم، ۱۳۸۰ق؛ مناقب آل أبی طالب، محمد بن علی مازندرانی معروف به ابن شهر آشوب (۵۸۸ق)، تحقیق: جمعی از اساتید نجف، نجف، المطبعة الحیدریة، ۱۳۷۶ق؛ منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق: بخش فقه مجمع پژوهش‌های اسلامی، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، اول، ۱۴۲۴ق؛ موسوعة المصطفی و العترة لها، حسین شاکری (معاصر)، قم، نشر الهادی، اول، ۱۴۱۸ق؛ موسوعة طبقات الفقهاء، زیر نظر: جعفر بن محمد حسین سبحانی (معاصر)، تحقیق و نشر: مؤسسة الإمام الصادق، قم، اول، ۱۴۱۸ق؛ نقد الرجال، سید مصطفی بن حسین حسینی تفرشی (۱۰۱۵ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۸ق؛ وسائل الشیعة (تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة)، محمد بن حسن معروف به حر عاملی (۱۱۰۴ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت الإحیاء التراث، قم، دوم، ۱۴۱۴ق.</ref>.<ref>[[ارینب سادات امیری|امیری، ارینب سادات]]، [[احمد بن عمر حلال کوفی - امیری (مقاله)|مقاله «احمد بن عمر حلال کوفی»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۷۰۵.</ref>
 
== جستارهای وابسته ==
 
==منابع==
# [[پرونده: 1100514.jpg|22px]] [[ارینب سادات امیری|امیری، ارینب سادات]]، [[احمد بن عمر حلال کوفی - امیری (مقاله)|مقاله «احمد بن عمر حلال کوفی»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه امام رضا ج۱''']]
 
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:احمد بن عمر حلال کوفی]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:راویان امام رضا]]
[[رده:راویان امام رضا]]
[[رده:طبقه ششم راویان]]
[[رده:اصحاب امام رضا]]
[[رده:اصحاب امام کاظم]]
[[رده: کوفیان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۳۶

آشنایی اجمالی

احمد بن عمر حلال کوفی انماطی صحابی امام کاظم[۱] و امام رضا(ع) بود و احادیثی را از امام رضا(ع) نقل کرده است.[۲] حضرت رضا(ع) در جواب سؤال او که از کیفیت شناخت امام بعد از فوت امام حاضر سؤال کرده بود، نامه‌ای به او نوشته و بعد از دعا برای خود و او، علاماتی به منظور شناسایی امام بعد از خود ذکر می‌‌کند از جمله اینکه امام معصوم باید فرزند بزرگ‌تر امام قبل باشد و فضل و کمالش از همه مردم بیشتر باشد و سلاحی که به منزله تابوت بنی اسرائیل است و از پیامبر به ارث رسیده، نزد او باشد.[۳]

شیخ طوسی وی را در زمره کسانی که از امامان معصوم روایتی نقل نکرده‌اند، ذکر کرده و در جایی دیگر او را توثیق نموده است.[۴] با وجود این، علامه حلی به سبب پیشینه بد او، در قبول روایاتش توقف کرده است.[۵] حلاّل افزون بر امام رضا(ع) از کسانی چون محمد بن سنان و یحیی بن ابان نیز روایت کرده است و از وی علی بن اسباط، احمد بن محمد بن عیسی، محمد بن عیسی یقطینی، حسین بن سعید و بعضی دیگر روایت کرده‌اند.[۶] حلاّل به داد و ستد حل یعنی روغن کُنجد اشتغال داشته و نسبت وی به همین سبب است.[۷] حلاّل دارای آثار و تألیفاتی نیز بوده که عبارت‌اند از: کتاب الحدیث مسائل الرضا(ع) و اصل[۸].[۹]

منابع

  1. جمعی از پژوهشگران، فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱

پانویس

  1. رجال البرقی، ص۵۲.
  2. رجال النجاشی، ج۱، ص۲۵۰.
  3. مختصر بصائر الدرجات، ص۸.
  4. رجال الطوسی، ص۳۶۸ و ۴۴۷.
  5. خلاصة الاقوال، ص۱۴.
  6. جامع الرواة، ج۱، ص۵۶ و۵۷.
  7. رجال النجاشی، ج۱، ص۲۴۹.
  8. الذریعه، ج۲، ص۱۳۹ و ج۶، ص۳۱۱ و ج۲۰، ص۳۴۸.
  9. جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱، ص۱۲۸-۱۲۹.