|
|
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{امامت}} | | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب امام رضا| عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[احمد بن محمد بن ابینصر بزنطی در تراجم و رجال]] - [[احمد بن محمد بن ابینصر بزنطی در تاریخ اسلامی]] - [[احمد بن محمد بن ابینصر بزنطی در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط = }} |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| | == آشنایی اجمالی == |
| : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
| | [[ابوجعفر احمد بن محمد بن عمرو بن ابی نصر بزنطی سکونی]] [[اهل کوفه]]، از [[موالی]] [[قبیله سکون]]، از [[اصحاب امام کاظم]]، [[امام رضا]] و [[امام جواد]]{{عم}} و [[راوی]] از آن بزرگواران بود.<ref>معجم رجال الحدیث، ج۲، ص۲۳۶.</ref> همچنین از [[داوود بن سرحان]]، [[جمیل بن دراج]] و [[عبدالله بن سنان]] [[روایت]] کرده و محدثانی چون [[احمد بن محمد بن عیسی]]، [[محمد بن عبدالحمید عطار]] و دیگران از وی روایت نقل کردهاند. وی محدثی [[ثقه]]، [[فقیه]]، عالم و [[جلیلالقدر]] بود<ref>جامع الرواة، ج۱، ص۵۹.</ref> و در سند بیش از ۷۸۸ روایت قرار گرفته است.<ref>معجم رجال الحدیث، ج۲، ص۲۳۶.</ref> |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[احمد بن محمد بن ابینصر بزنطی در تراجم و رجال]] - [[احمد بن محمد بن ابینصر بزنطی در تاریخ اسلامی]]</div>
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | |
|
| |
|
| ==مقدمه==
| | احمد نزد امام رضا و امام جواد{{عم}} موقعیت و [[منزلت]] خاصی داشت<ref>رجال النجاشی، ج۱، ص۲۰۳.</ref> و [[کشّی]] گوید: بزرگان [[شیعه]] بر [[فقه]] و علماش صحه گذاشتهاند.<ref>اختیار معرفة الرجال، ص۵۵۶.</ref> وی در سال ۲۲۱ه درگذشت.<ref> الفهرست (طوسی)، ص۱۹.</ref> آثار وی عبارتاند از: «الجامع النوادر»<ref> الفهرست (طوسی)، ص۱۹.</ref> «المسائل»<ref>الفهرست (الندیم)، ص۲۷۶.</ref> و «الحدیث»<ref>الذریعه، ج۶، ص۳۱۲.</ref>.<ref>جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی (کتاب)|فرهنگنامه مؤلفان اسلامی]] ج۱، ص۱۲۱.</ref> |
| از ثقات [[راویان حدیث]] و صاحب کتاب الجامع است که به «[[جامع بزنطی (کتاب)|جامع بزنطی]]» معروف است. بزنطی از [[محضر امام]] [[موسی بن جعفر]]{{ع}} نیز کسب [[فیض]] نموده و نزد [[حضرت رضا]]{{ع}} مرتبه و منزلتی داشته و پس از آن [[حضرت]]، به فرزندش [[جوادالائمه]]{{ع}} نیز اختصاص داشته است<ref>معجم رجال الحدیث، ج۲، ص۲۳۱.</ref>.
| |
| بزنطی، منسوب به بیزانطیه، یکی از مستعمرات یونان است که توسط قسطنطین کبیر، در سده هفتم پیش از میلاد [[تجدید]] بنا شده و پایتخت [[امپراتوری]] [[روم شرقی]] ([[دولت]] بیزانس) بود و به همین دلیل نام [[قسطنطنیه]] را بر آن نهادند. بعید نیست که خود بزنطی یا [[پدران]] او، در جنگهای بین [[مسلمانان]] و [[روم]] شرقی [[اسیر]] شده و به دیار [[اسلامی]] انتقال یافته، یا به خواسته خویش به بلاد [[بین النهرین]] [[مهاجرت]] نموده و در [[کوفه]] سکونت گزیده باشند. از آنجا که در برخی از منابع از او به عنوان «[[مولی]] السکونی» یاد کردهاند، احتمال [[اسارت]] وی تقویت میشود؛ زیرا به احتمال [[قوی]]، معنی مولی در اینجا [[آزاد]] کرده است که معلوم میشود وی نخست [[غلام]] فردی به نام [[سکونی]] بوده که او از [[اصحاب حضرت صادق]]{{ع}} به شمار میرفته و [[قضاوت]] [[بصره]] را بر عهده داشته و مردی موجه شمرده میشده است. احتمال دیگری نیز موجود است و آن اینکه مولی به معنی حلیف و همپیمان باشد، این نیز احتمال اسارت یا مهاجرت بزنطی را [[تأیید]] میکند؛ زیرا معمولا افراد [[غیر عرب]] خود را به شخصیتها یا [[قبایل]] معروف منتسب میکردند و با آنان [[پیمان]] میبستند.
| |
| | |
| بزنطی میگوید: «من از کسانی بودم که به [[امامت]] موسی بن جعفر{{ع}} [[اعتقاد]] داشتم ولی درباره امامت حضرت رضا{{ع}} در حال تردیده بودم. نامهای به [[امام]]{{ع}} نوشتم و از چند مسئله سؤال کردم ولی مهمترین مسئلهای که در نظر داشتم، از یادداشت آن [[غفلت]] نمودم. [[نامه]] را به امام{{ع}} رساندم و ایشان در نامهای جواب همه آن مسائل را آورده بود و در آخر نامه اضافه فرموده بودند که مهمترین مسئله خود را فراموش کرده بودی، ایشان هم سؤال فراموش شده من و هم جواب آن را مرقوم داشتند. این چنین شد که به [[امامت]] ایشان [[معتقد]] شدم. بعد [[خدمت]] [[امام]]{{ع}} رسیدم و عرض کردم: مایلم مواقعی را که از طرف [[دشمنان]] برایم خطری نیست [[راهنمایی]] بفرمایید [[منزل]] شما بیایم. بزنطی افزود: یک [[روز]] نزدیک غروب، [[امام رضا]]{{ع}} مرکب سواری خود را برایم فرستاد و خدمتش رسیدم. [[نماز]] [[مغرب]] و عشاء را با ایشان خواندم. بدون اینکه من تقاضا کنم، شروع نمودند از [[مشکلات]] و مسائل یک به یک پرده برداشتن، و من یادداشت کردم. مدتی از شب گذشت، در این موقع رو به [[غلام]] نمود و فرمود: همان رختخوابی که خودم میخوابم بیاور تا بزنطی در آن بخوابد. از دلم گذشت که کسی در [[دنیا]] مانند من نیست. در این هنگام امام{{ع}} فرمودند: ای [[احمد]]! مبادا [[افتخار]] کنی بر [[دوستان]] خود به واسطه این کار. و سپس ادامه دادند: [[صعصعة بن صوحان]] مریض شد، جدم [[امیر المؤمنین]]{{ع}} به عیادتش رفت، خیلی نسبت به او [[لطف]] نمود. دست [[مبارک]] بر پیشانیش گذاشت. وقتی میخواست حرکت کند فرمود: [[صعصعه]]! مبادا بر دوستان خود به واسطه این کار من افتخار کنی. {{متن حدیث|فَإِنِّي إِنَّمَا فَعَلْتُ جَمِيعَ ذَلِكَ لِأَنَّهُ كَانَ تَكْلِيفاً لِي}} (من این [[کارها]] را که انجام دادم از این جهت است که [[وظیفه]] خود میدانم)»<ref>بحارالانوار، ج۴۹، ص۴۹؛ زندگانی امام هشتم{{ع}}، ص۱۶۲؛ معجم رجال الحدیث، ج۲، ص۲۳۱ تا ۲۴۴.</ref>. [[وفات]] بزنطی به [[سال ۲۲۱ هجری]]، یعنی ۱۸ سال پس از [[شهادت]] [[حضرت امام رضا]]{{ع}} اتفاق افتاد<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۶۰.</ref>
| |
|
| |
|
| == جستارهای وابسته == | | == جستارهای وابسته == |
| | | * [[عیسی بن مهران]] (عموزاده) |
| ==منابع== | | * [[اسماعیل بن مهران]] (عموزاده) |
| | == منابع == |
| {{منابع}} | | {{منابع}} |
| # [[پرونده:13681348.jpg|22px]]، [[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|'''رضانامه''']] | | # [[پرونده: IM009687.jpg|22px]] جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱''']] |
| {{پایان منابع}} | | {{پایان منابع}} |
|
| |
|
| ==پانویس== | | == پانویس == |
| {{پانویس}} | | {{پانویس}} |
|
| |
|
| [[رده:احمد بن محمد بن ابینصر بزنطی]]
| |
| [[رده:مدخل]]
| |
| [[رده:اعلام]] | | [[رده:اعلام]] |
| [[رده:راویان امام رضا]] | | [[رده:راویان امام رضا]] |
| | [[رده:طبقه ششم راویان]] |
| | [[رده:طبقه هفتم راویان]] |
| | [[رده:اصحاب امام کاظم]] |
| | [[رده:اصحاب امام رضا]] |
| | [[رده:اصحاب امام جواد]] |
| | [[رده: کوفیان]] |