خطبه ۲۲۵ نهج البلاغه: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== {{یادآوری پانویس}} {{پانویس}} +== پانویس == {{پانویس}})) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{نهج البلاغه | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = نهج البلاغه | |||
| عنوان مدخل = | |||
| مداخل مرتبط = | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[انسانها]] نسبت به یکدیگر دارای تشابه و تفاوتاند. این تشابه گاه به حدی میرسد که دو نفر را همزاد هم میانگارند و گاه [[انسانها]] بهگونهای از هم فاصله میگیرند که هرگز نمیتوانند کنار هم بهسربرند. [[امام]] {{ع}} در [[خطبه]] ۲۲۵ به شرح و [[علت]] [[اختلاف]] [[آدمیان]] پرداختهاند. مشابهت ظاهری و [[اخلاقی]] و نیز تفاوت [[انسانها]] تابع همانندی یا تفاوت طینت و تفاوت و نزدیکی و دوری مقدمات و عناصر اولیه وجود آنهاست، یعنی مقدماتی که برای تشکیل گل وجود آنان آماده شده، و نیز حالات ترکیبی (از قبیل نطفه و مواد پیش از آن و علقه و مضغه و استخوان) که در مسیر [[خلقت]] [[آدمی]] مؤثر است و طبیعت و مزاج [[آدمی]] را تنظیم میکند. | |||
عناصر پدیدآورنده جوهرل اصلی وجود [[انسان]] که [[امام]] از آن تعبیر به [[زمین]] شورهزار و گوارا و نرم و سفت میکند، کنایه از قوا و طبایع گوناگونی است که برای صاحبان طبیعت وجود دارد، مانند نیروی رشد گیاهی و تغذیه و سپس تشکیل نطفه و حالات پس از آن. موجودی که از قسمتهای گوناگون [[زمین]] ترکیب یافته دارای اجزای فعّالی است که با تأثیر و تأثر خود، دارای استعدادهای گوناگون میشود و خود، مقدمات تشکیل مزاج و [[صاحب]] مزاج میشود. به عبارت دیگر از آنجا که [[شوری]] و شیرینی و [[نرمی]] و درشتی، صفات عارض بر موادّی است که طبیعت اصلی و عنصر حقیقی وجود [[انسان]] را تشکیل میدهند، در [[اختلاف]] استعدادهای گوناگون، طبایع و مزاجهای مختلف مؤثرند و باعث [[اختلاف]] در چهرههای ظاهری و خصلتها و حالات معنوی میشوند. | |||
[[علت]] تفاوت [[انسانها]] در صورت و خلقیّات و نیز [[اختلاف]] در مبادی و مقدمات طینت اصلی و جوهره اوّلی اوست، که همان [[خاک]] و [[زمین]] است. به هر [[میزان]] که مادّه اصلی وجودی [[انسانها]] با همدیگر مشابه باشد، چهرههای ظاهری و [[ویژگیهای اخلاقی]] آنها نیز هماهنگ و مشابه است. هر مقدار که این تشابه کمتر باشد، افراد با هم تضاد و [[اختلاف]] خواهند داشت. [[امام]] {{ع}} در این [[خطبه]] به اقسام [[مردمان]] اشاره دارد: | |||
# افرادی که ویژگی ظاهرشان با [[باطن]] آنها تناسب ندارد. از اینرو صورت کامل و چهره زیبا دارند، اما ویژگی معنوی آنها [[نقص]] در [[عقل]] و بیخردی است. | |||
# برخی [[انسانها]] قامتی بلند و رسا دارند، ولی از نظر ویژگی [[باطنی]] کمهمت و ترسو هستند. | |||
# گاه برخی صورتی زشت دارند، اما جنبه معنوی آنها که از [[اعتدال]] مزاجی ذهن سرچشمه میگیرد، از آنها شخصی [[پاک]] و نیککردار میسازد. | |||
# دیگری کوتاهقامتی است که با [[دوراندیشی]] [[باطنی]] بر [[اسرار]] و رموز دقیق [[آگاهی]] پیدا میکند. | |||
# شخصی در [[حقیقت]] متصف به صفتی است و به آن شهرت دارد، اما به جهاتی ضدّ آن را بر خود میبندد و چون این [[تظاهر]] برخلاف واقع است، این ویژگی ناشناخته از او بعید به نظر میآید و معلوم میشود که او اهل این ویژگی نیست؛ مانند کسی که از نظر استعداد و [[خوی]] [[باطنی]] و شهرت و معروفیت، ترسو باشد، ولی [[شجاعت]] و [[دلیری]] را به خود ببندد، یا شخص بخیلی که خود را سخی و [[بخشنده]] نشان دهد. پیداست که دو خصوصیت ادعایی و غیرحقیقی در او عجیب به نظر میآید. | |||
==منابع== | == فرازی از [[خطبه]] == | ||
سرشت [[مردمان]] از یکدیگر جداشان ساخته است و میانشان [[تفرقه]] انداخته، که ترکیبشان از پارهای [[زمین]] شور یا شیرین است و خاکی درشت یا نرمین. پس، آنان به اندازه نزدیکی زمینشان با هم سازوارند و به مقدار [[اختلاف]] آن از یکدیگر به کنار. پس نیکوچهرهای بینی کانا ([[نادان]]) و کوتاههمتی درازبالا و نیکوکرداری زشت منظر؛ خُرد جثهای ژرفنگر؛ نیکسریرتی با [[سیرت]] ناخوش، سرگشتهدلی آشفتههش و گشادهزبانی گویا با دلی [[آگاه]] و [[بینا]]<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۳۶۶-۳۶۷.</ref>. | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۷
مقدمه
انسانها نسبت به یکدیگر دارای تشابه و تفاوتاند. این تشابه گاه به حدی میرسد که دو نفر را همزاد هم میانگارند و گاه انسانها بهگونهای از هم فاصله میگیرند که هرگز نمیتوانند کنار هم بهسربرند. امام (ع) در خطبه ۲۲۵ به شرح و علت اختلاف آدمیان پرداختهاند. مشابهت ظاهری و اخلاقی و نیز تفاوت انسانها تابع همانندی یا تفاوت طینت و تفاوت و نزدیکی و دوری مقدمات و عناصر اولیه وجود آنهاست، یعنی مقدماتی که برای تشکیل گل وجود آنان آماده شده، و نیز حالات ترکیبی (از قبیل نطفه و مواد پیش از آن و علقه و مضغه و استخوان) که در مسیر خلقت آدمی مؤثر است و طبیعت و مزاج آدمی را تنظیم میکند.
عناصر پدیدآورنده جوهرل اصلی وجود انسان که امام از آن تعبیر به زمین شورهزار و گوارا و نرم و سفت میکند، کنایه از قوا و طبایع گوناگونی است که برای صاحبان طبیعت وجود دارد، مانند نیروی رشد گیاهی و تغذیه و سپس تشکیل نطفه و حالات پس از آن. موجودی که از قسمتهای گوناگون زمین ترکیب یافته دارای اجزای فعّالی است که با تأثیر و تأثر خود، دارای استعدادهای گوناگون میشود و خود، مقدمات تشکیل مزاج و صاحب مزاج میشود. به عبارت دیگر از آنجا که شوری و شیرینی و نرمی و درشتی، صفات عارض بر موادّی است که طبیعت اصلی و عنصر حقیقی وجود انسان را تشکیل میدهند، در اختلاف استعدادهای گوناگون، طبایع و مزاجهای مختلف مؤثرند و باعث اختلاف در چهرههای ظاهری و خصلتها و حالات معنوی میشوند.
علت تفاوت انسانها در صورت و خلقیّات و نیز اختلاف در مبادی و مقدمات طینت اصلی و جوهره اوّلی اوست، که همان خاک و زمین است. به هر میزان که مادّه اصلی وجودی انسانها با همدیگر مشابه باشد، چهرههای ظاهری و ویژگیهای اخلاقی آنها نیز هماهنگ و مشابه است. هر مقدار که این تشابه کمتر باشد، افراد با هم تضاد و اختلاف خواهند داشت. امام (ع) در این خطبه به اقسام مردمان اشاره دارد:
- افرادی که ویژگی ظاهرشان با باطن آنها تناسب ندارد. از اینرو صورت کامل و چهره زیبا دارند، اما ویژگی معنوی آنها نقص در عقل و بیخردی است.
- برخی انسانها قامتی بلند و رسا دارند، ولی از نظر ویژگی باطنی کمهمت و ترسو هستند.
- گاه برخی صورتی زشت دارند، اما جنبه معنوی آنها که از اعتدال مزاجی ذهن سرچشمه میگیرد، از آنها شخصی پاک و نیککردار میسازد.
- دیگری کوتاهقامتی است که با دوراندیشی باطنی بر اسرار و رموز دقیق آگاهی پیدا میکند.
- شخصی در حقیقت متصف به صفتی است و به آن شهرت دارد، اما به جهاتی ضدّ آن را بر خود میبندد و چون این تظاهر برخلاف واقع است، این ویژگی ناشناخته از او بعید به نظر میآید و معلوم میشود که او اهل این ویژگی نیست؛ مانند کسی که از نظر استعداد و خوی باطنی و شهرت و معروفیت، ترسو باشد، ولی شجاعت و دلیری را به خود ببندد، یا شخص بخیلی که خود را سخی و بخشنده نشان دهد. پیداست که دو خصوصیت ادعایی و غیرحقیقی در او عجیب به نظر میآید.
فرازی از خطبه
سرشت مردمان از یکدیگر جداشان ساخته است و میانشان تفرقه انداخته، که ترکیبشان از پارهای زمین شور یا شیرین است و خاکی درشت یا نرمین. پس، آنان به اندازه نزدیکی زمینشان با هم سازوارند و به مقدار اختلاف آن از یکدیگر به کنار. پس نیکوچهرهای بینی کانا (نادان) و کوتاههمتی درازبالا و نیکوکرداری زشت منظر؛ خُرد جثهای ژرفنگر؛ نیکسریرتی با سیرت ناخوش، سرگشتهدلی آشفتههش و گشادهزبانی گویا با دلی آگاه و بینا[۱].
منابع
پانویس
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص ۳۶۶-۳۶۷.