نقیب: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-\n{{امامت}} +{{امامت}}))
 
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[نقیب در فقه سیاسی]]| پرسش مرتبط  = }}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
 
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[نقیب در قرآن]] - [[نقیب در حدیث]] - [[نقیب در فقه اسلامی]] - [[نقیب در فقه سیاسی]]</div>
== مقدمه ==
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[نقیب (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
==مقدمه==
نقیب، از مادۀ "نقب" به معنای [[رئیس]] است<ref>لغت‌نامه دهخدا، ج۱۴، ص۲۲۶۸۱؛ مجمع البحرین، ج۲، ص۱۷۵؛ صبح الاعشی، ج۳، ص۲۷۳ وج ۴، ص۳۷؛ تاج العروس، ج۴، ص۲۹۷.</ref> و در اصطلاح، اغلب به رؤسای [[قوم]] اطلاق می‌شد؛ مانند [[نقبای دوازده‌گانه]] [[بنی اسرائیل]] که [[نمایندگان]] تیره‌های مختلفی از بنی اسرائیل بودند.
نقیب، از مادۀ "نقب" به معنای [[رئیس]] است<ref>لغت‌نامه دهخدا، ج۱۴، ص۲۲۶۸۱؛ مجمع البحرین، ج۲، ص۱۷۵؛ صبح الاعشی، ج۳، ص۲۷۳ وج ۴، ص۳۷؛ تاج العروس، ج۴، ص۲۹۷.</ref> و در اصطلاح، اغلب به رؤسای [[قوم]] اطلاق می‌شد؛ مانند [[نقبای دوازده‌گانه]] [[بنی اسرائیل]] که [[نمایندگان]] تیره‌های مختلفی از بنی اسرائیل بودند.
این مفهوم در دورۀ [[اسلام]] نیز وارد و در [[پیمان عقبه]] دوم، اولین بار، از میان هفتاد نفر حاضر، [[دوازده نفر]] (نه تن از [[خزرج]] و سه تن از [[اوس]]) به عنوان نقیب [[برگزیده]] شدند که "[[اسعد بن زراره]]" از میان این دوازده نفر به عنوان نقیب النقبا (رئیس دوازده نفر) [[منصوب]] شد<ref>سیره ابن هشام، ج۲، ص۸۷-۸۶؛ الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۱۳؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۵۴.</ref>. در دورۀ [[بنی عباس]]، گروهی را که نسبت به سایر [[مسلمانان]] از امتیازات ویژه‌ای برخوردار بودند نقیب می‌گفتند<ref>تاریخ التمدن الاسلامی، ج۲، ص۲۵۲؛ ابویعلی، الاحکام السلطانیه، ص۹۰؛ ماوردی، الاحکام السلطانیه، ص۹۶.</ref>. از جلمه [[کارگزاران]] عالی‌رتبه [[دولت]] که از [[دودمان]] خود بنی عباس بودند. این نوع از [[ریاست]]، به نقابت مشهور بود و نقابت، بر دو قسم است: [[نقابت خاصه]] و نقابت عامه<ref>ر.ک: نقابت خاصه و نقابت عامه.</ref><ref>اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت، علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۱۷۷.</ref>.


==منابع==
این مفهوم در دورۀ [[اسلام]] نیز وارد و در [[پیمان عقبه]] دوم، اولین بار، از میان هفتاد نفر حاضر، [[دوازده نفر]] (نه تن از [[خزرج]] و سه تن از [[اوس]]) به عنوان نقیب [[برگزیده]] شدند که "[[اسعد بن زراره]]" از میان این دوازده نفر به عنوان نقیب النقبا (رئیس دوازده نفر) [[منصوب]] شد<ref>سیره ابن هشام، ج۲، ص۸۷-۸۶؛ الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۱۳؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۵۴.</ref>. در دورۀ [[بنی عباس]]، گروهی را که نسبت به سایر [[مسلمانان]] از امتیازات ویژه‌ای برخوردار بودند نقیب می‌گفتند<ref>تاریخ التمدن الاسلامی، ج۲، ص۲۵۲؛ ابویعلی، الاحکام السلطانیه، ص۹۰؛ ماوردی، الاحکام السلطانیه، ص۹۶.</ref>. از جلمه [[کارگزاران]] عالی‌رتبه [[دولت]] که از [[دودمان]] خود بنی عباس بودند. این نوع از [[ریاست]]، به نقابت مشهور بود و نقابت، بر دو قسم است: [[نقابت خاصه]] و نقابت عامه<ref>ر. ک: نقابت خاصه و نقابت عامه.</ref><ref>اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت، علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۱۷۷.</ref>.
* [[پرونده:11677.jpg|22px]] [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|'''واژه‌نامه فقه سیاسی''']]


==پانویس==
== نقابت خاصه و عامه ==
# '''نقابت خاصّه:''' اختیارات ویژه‌ای بود که به نقیب محوّل می‌شد؛ از آنجا که [[خلفای اموی]] و [[عباسی]]، [[خلافت]] را با نوعی از [[سلطنت]] آمیخته بودند<ref>طبقات الکبری، ج۷، ص۷؛ مصنف، ج۱۱، ص۱۴۷؛ مسند احمد، ج۵، ص۲۲۱-۲۲۰؛ مختصر تاریخ دمشق، ج۲۵، ص۵۵.</ref>، برای خود نقیبی [[تعیین]] کردند. صلاحیت نقیب [[خاصه]] محدود به امور ذیل بود.
## [[حفظ]] انساب [[خلیفه]]، تا کسی خود را داخل و یا خارج از [[نسب]] خلیفه نسازد. از این‌رو، نقیب به [[ثبت]] [[تاریخ]] ولادت وفوت انساب خلیفه می‌پرداخت؛ نظیر ادارۀ ثبت احوال امروزی. البته نقابت جنبۀ اختصاصی داشت؛
## [[نظارت]] بر [[مشاغل]] افراد [[خانواده]] خلیفه، تا از اشتغال به مشاغل [[پست]] و فرو مایه جلوگیری شود؛
## دریافت مقرّری و [[حقوق]] ماهیانه افراد خانواده...<ref>ابویعلی، الاحکام السلطانیه، ص۹۱-۹۰؛ تاریخ التمدن الاسلامی، ج۲، ص۲۵۲؛ ماوردی، الاحکام السلطانیه. ص۹۷-۹۶.</ref>.<ref>اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت، علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۱۷۶.</ref>
# '''نقابت عامه:''' در این نوع از [[نقابت]]<ref>راجع به معنای نقابت، ر. ک: نقیب. ابویعلی، الاحکام السلطانیه، ص۹۲-۹۱؛ تاریخ التمدن الاسلامی، ج۲، ص۲۵۳-۲۵۲؛ مجمع البحرین، ج۲، ص۱۷۵؛ ماوردی، الاحکام السلطانیه، ص۹۷-۹۶.</ref>، فردی که دارای سمت نقابت عامه بود، علاوه بر اختیارات [[خاصه]]، سمت [[قضایی]] نیز داشت و [[احکام]] جزایی صادر کرده و [[اجرا]] می‌نمود و امور حسبی مربوط به خانوادۀ [[خلفا]] را نیز [[تصدی]] می‌کرد<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۱۷۷.</ref>.


== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:11677.jpg|22px]] [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|'''واژه‌نامه فقه سیاسی''']]
{{پایان منابع}}
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


 
[[رده:اصطلاحات سیاسی]]
[[رده:نقیب]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۵۷

مقدمه

نقیب، از مادۀ "نقب" به معنای رئیس است[۱] و در اصطلاح، اغلب به رؤسای قوم اطلاق می‌شد؛ مانند نقبای دوازده‌گانه بنی اسرائیل که نمایندگان تیره‌های مختلفی از بنی اسرائیل بودند.

این مفهوم در دورۀ اسلام نیز وارد و در پیمان عقبه دوم، اولین بار، از میان هفتاد نفر حاضر، دوازده نفر (نه تن از خزرج و سه تن از اوس) به عنوان نقیب برگزیده شدند که "اسعد بن زراره" از میان این دوازده نفر به عنوان نقیب النقبا (رئیس دوازده نفر) منصوب شد[۲]. در دورۀ بنی عباس، گروهی را که نسبت به سایر مسلمانان از امتیازات ویژه‌ای برخوردار بودند نقیب می‌گفتند[۳]. از جلمه کارگزاران عالی‌رتبه دولت که از دودمان خود بنی عباس بودند. این نوع از ریاست، به نقابت مشهور بود و نقابت، بر دو قسم است: نقابت خاصه و نقابت عامه[۴][۵].

نقابت خاصه و عامه

  1. نقابت خاصّه: اختیارات ویژه‌ای بود که به نقیب محوّل می‌شد؛ از آنجا که خلفای اموی و عباسی، خلافت را با نوعی از سلطنت آمیخته بودند[۶]، برای خود نقیبی تعیین کردند. صلاحیت نقیب خاصه محدود به امور ذیل بود.
    1. حفظ انساب خلیفه، تا کسی خود را داخل و یا خارج از نسب خلیفه نسازد. از این‌رو، نقیب به ثبت تاریخ ولادت وفوت انساب خلیفه می‌پرداخت؛ نظیر ادارۀ ثبت احوال امروزی. البته نقابت جنبۀ اختصاصی داشت؛
    2. نظارت بر مشاغل افراد خانواده خلیفه، تا از اشتغال به مشاغل پست و فرو مایه جلوگیری شود؛
    3. دریافت مقرّری و حقوق ماهیانه افراد خانواده...[۷].[۸]
  2. نقابت عامه: در این نوع از نقابت[۹]، فردی که دارای سمت نقابت عامه بود، علاوه بر اختیارات خاصه، سمت قضایی نیز داشت و احکام جزایی صادر کرده و اجرا می‌نمود و امور حسبی مربوط به خانوادۀ خلفا را نیز تصدی می‌کرد[۱۰].

منابع

پانویس

  1. لغت‌نامه دهخدا، ج۱۴، ص۲۲۶۸۱؛ مجمع البحرین، ج۲، ص۱۷۵؛ صبح الاعشی، ج۳، ص۲۷۳ وج ۴، ص۳۷؛ تاج العروس، ج۴، ص۲۹۷.
  2. سیره ابن هشام، ج۲، ص۸۷-۸۶؛ الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۱۳؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۵۴.
  3. تاریخ التمدن الاسلامی، ج۲، ص۲۵۲؛ ابویعلی، الاحکام السلطانیه، ص۹۰؛ ماوردی، الاحکام السلطانیه، ص۹۶.
  4. ر. ک: نقابت خاصه و نقابت عامه.
  5. اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت، علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۱۷۷.
  6. طبقات الکبری، ج۷، ص۷؛ مصنف، ج۱۱، ص۱۴۷؛ مسند احمد، ج۵، ص۲۲۱-۲۲۰؛ مختصر تاریخ دمشق، ج۲۵، ص۵۵.
  7. ابویعلی، الاحکام السلطانیه، ص۹۱-۹۰؛ تاریخ التمدن الاسلامی، ج۲، ص۲۵۲؛ ماوردی، الاحکام السلطانیه. ص۹۷-۹۶.
  8. اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت، علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۱۷۶.
  9. راجع به معنای نقابت، ر. ک: نقیب. ابویعلی، الاحکام السلطانیه، ص۹۲-۹۱؛ تاریخ التمدن الاسلامی، ج۲، ص۲۵۳-۲۵۲؛ مجمع البحرین، ج۲، ص۱۷۵؛ ماوردی، الاحکام السلطانیه، ص۹۷-۹۶.
  10. فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۱۷۷.