آثار مکتوب امام علی: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-''']] ==پانویس== {{پانویس}} +''']] {{پایان منابع}} ==پانویس== {{پانویس}})) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = امام علی | |||
| عنوان مدخل = | |||
| مداخل مرتبط = | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==آثاری مکتوب از امیرالمؤمنین علی{{ع}}== | == آثاری مکتوب از [[امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} == | ||
[[امام باقر]]{{ع}} روایتی دارد که طبق آن، [[پیامبر]] به [[امیرالمؤمنین]] [[دستور]] [[نگارش]] [[حدیث]] داده است. پیامبر{{صل}} فرموده است: ای علی{{ع}}، آنچه را برایت میگویم بنویس<ref>ابوجعفر محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۱۸۷؛ شیخ صدوق، الأمالی، ص۴۸۵؛ سلیمان بن ابراهیم حسینی قندوزی، ینابیع الموده، ج۱، ص۷۳، به نقل از: ابراهیم بن محمد حموئی جوینی، فرائد السمطین، ج۲، ص۲۵۹؛ میرزاحسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱، ص۲۵، مقدمۀ تحقیق: {{عربی|أُكتُب ما أملي عليك}}.</ref>. ایشان در ادامه بیان میکند، [[جانشینان]] تو به آن نیاز پیدا خواهند کرد؛ به همین جهت آن [[حضرت]] بر نگارش حدیث [[اصرار]] داشت. نقل مشابهی از امیرالمؤمنین{{ع}} درباره [[اختلاف حدیث]] آمده است. پیامبر{{صل}} آنچه مربوط به [[قرآن]] از [[ناسخ و منسوخ]]، [[محکم و متشابه]] و... بوده، بر علی{{ع}} [[املا]] میکردند و ایشان مینوشتند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۱-۶۴؛ ابونضر محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۴؛ ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۱۹۶؛ شیخ صدوق، الخصال، ص۲۵۷؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۲۰۷؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۸۹، ص۹۹: {{متن حدیث|فَمَا نَزَلَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ}}صل}} آيَةٌ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا أَقْرَأَنِيهَا وَ أَمْلَاهَا عَلَيَّ فَكَتَبْتُهَا بِخَطِّي وَ عَلَّمَنِي تَأْوِيلَهَا وَ تَفْسِيرَهَا وَ نَاسِخَهَا وَ مَنْسُوخَهَا وَ مُحْكَمَهَا وَ مُتَشَابِهَهَا وَ خَاصَّهَا وَ عَامَّهَا وَ دَعَا اللَّهَ أَنْ يُعْطِيَنِي فَهْمَهَا وَ حِفْظَهَا فَمَا نَسِيتُ آيَةً مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَ لَا عِلْماً أَمْلَاهُ عَلَيَّ وَ كَتَبْتُهُ}}.</ref>. آن نوشتهها را میتوان | [[امام باقر]] {{ع}} روایتی دارد که طبق آن، [[پیامبر]] به [[امیرالمؤمنین]] [[دستور]] [[نگارش]] [[حدیث]] داده است. پیامبر {{صل}} فرموده است: ای علی {{ع}}، آنچه را برایت میگویم بنویس<ref>ابوجعفر محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۱۸۷؛ شیخ صدوق، الأمالی، ص۴۸۵؛ سلیمان بن ابراهیم حسینی قندوزی، ینابیع الموده، ج۱، ص۷۳، به نقل از: ابراهیم بن محمد حموئی جوینی، فرائد السمطین، ج۲، ص۲۵۹؛ میرزاحسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱، ص۲۵، مقدمۀ تحقیق: {{عربی|أُكتُب ما أملي عليك}}.</ref>. ایشان در ادامه بیان میکند، [[جانشینان]] تو به آن نیاز پیدا خواهند کرد؛ به همین جهت آن [[حضرت]] بر نگارش حدیث [[اصرار]] داشت. نقل مشابهی از امیرالمؤمنین {{ع}} درباره [[اختلاف حدیث]] آمده است. پیامبر {{صل}} آنچه مربوط به [[قرآن]] از [[ناسخ و منسوخ]]، [[محکم و متشابه]] و... بوده، بر علی {{ع}} [[املا]] میکردند و ایشان مینوشتند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۱-۶۴؛ ابونضر محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۴؛ ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۱۹۶؛ شیخ صدوق، الخصال، ص۲۵۷؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۲۰۷؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۸۹، ص۹۹: {{متن حدیث|فَمَا نَزَلَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ}}صل}} آيَةٌ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا أَقْرَأَنِيهَا وَ أَمْلَاهَا عَلَيَّ فَكَتَبْتُهَا بِخَطِّي وَ عَلَّمَنِي تَأْوِيلَهَا وَ تَفْسِيرَهَا وَ نَاسِخَهَا وَ مَنْسُوخَهَا وَ مُحْكَمَهَا وَ مُتَشَابِهَهَا وَ خَاصَّهَا وَ عَامَّهَا وَ دَعَا اللَّهَ أَنْ يُعْطِيَنِي فَهْمَهَا وَ حِفْظَهَا فَمَا نَسِيتُ آيَةً مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَ لَا عِلْماً أَمْلَاهُ عَلَيَّ وَ كَتَبْتُهُ}}.</ref>. آن نوشتهها را میتوان «تفسیر امیرالمؤمنین» دانست که از آن با نام «مصحف علی» یاد میشود که افزون بر اصل [[قرآن]] دارای توضیحاتی است<ref>ابوجعفر محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۱۴۶؛ شیخ مفید، مسائل السرویه، ص۱۱۹؛ عبیدالله حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۶؛ ابومحمد علی بن یونس عاملی بیاضی، صراط المستقیم، ج۳، ص۲۶۹؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۲۴، ص۱۹؛ عبدالرحمان سیوطی، الإتقان، ج۱، ص۲۲۰؛ ابوالقاسم خوئی، البیان فی تفسیر القرآن، ص۲۲۳.</ref>. | ||
در [[کتب اربعه]] نام آثار متعددی از [[حضرت علی]]{{ع}}، ذکر شده است؛ مانند | در [[کتب اربعه]] نام آثار متعددی از [[حضرت علی]] {{ع}}، ذکر شده است؛ مانند «کتاب الجامعه»<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۳۹؛ ج۷، ص۱۲۵؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۴۱۹.</ref> که املای [[رسول خدا]] {{صل}} و به خط [[علی]] {{ع}} است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۷: {{عربی|الْجَامِعَةِ إِمْلَاءِ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} وَ خَطِّ عَلِيٍّ {{ع}} بِيَدِهِ. إِنَّ الْجَامِعَةَ لَمْ تَدَعْ لِأَحَدٍ كَلَاماً فِيهَا عِلْمُ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ}}.</ref> که جامع [[حلال و حرام]]<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۷؛ ابوجعفر محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۱۴۶: {{عربی|الْجَامِعَةِ إِمْلَاءُ رَسُولِ اللَّهِ بِخَطِّ عَلِيٍّ {{ع}} فِيهَا جَمِيعُ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ حَتَّى أَرْشُ الْخَدْشِ}}.</ref> و بسیار مفصل است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۳۹؛ ج۵، ص۳۶۴؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۴۱۹.</ref>. این کتاب با تعبیر «سنة الجامعه»<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۶۲.</ref> هم ذکر شده؛ زیرا سخن و [[سنت رسول خدا]] {{صل}} در آن است. گاهی از آن به عنوان «صحیفه» یاد میشود<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۳۹ و ۲۴۱؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۴۱۹؛ ابوجعفر محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۱۴۲. در کافی آمده: {{عربی|الْجَامِعَةُ قَالَ تِلْكَ صَحِيفَةٌ طُولُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعاً... فِيهَا كُلُّ مَا يَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَيْهِ... حَتَّى أَرْشُ الْخَدْشِ}}.</ref>. کتابی دیگر با عنوان «صحیفه فرایض» نزد [[امام باقر]] {{ع}} بوده<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۸۱.</ref> که گاهی با تعبیر «کتاب الفرائض» از آن یاد شده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۳۳۰.</ref>. این اثر نزد [[امامان]] از جمله [[امام صادق]] {{ع}} بوده و گاهی آن را به [[یاران خاص]] خود مانند [[زراره]] نشان میدادند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۹۴.</ref>. [[ابو بصیر]]<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۱۲۶.</ref> و [[محمد بن مسلم]] نیز از آن [[آگاه]] بودند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۹۳.</ref>؛ نزد [[یونس بن عبدالرحمان]] نیز بوده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۸۳.</ref>. [[یونس]] آن را به [[امام رضا]] {{ع}} عرضه کرده و [[حضرت]] [[تأیید]] کرده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۳۳۰.</ref>. شیخ آقابزرگ این نوشته [[علی]] {{ع}} را که به [[املای پیامبر]] {{صل}} بوده، اولین کتاب در [[اسلام]] میداند<ref>شیخ محسن آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج۲، ص۳۰۶.</ref>. البته [[تفسیر]] آن حضرت هم جزو آثار اولیه است. از [[نقل]] [[شیخ طوسی]] استفاده میشود که [[کتاب]] [[فرایض]] همان کتاب دیات است که اشاره خواهد شد؛ زیرا در آن دیه جنین مشخص شده است<ref>شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۱۰، ص۲۸۵؛ شیخ طوسی، الإستبصار، ج۴، ص۲۹۹.</ref>. در موارد فراوان در [[کتب اربعه]] از «کتاب علی» یاد شده است که در کافی بیش از ده مورد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۴۰، ۱۱۹، ۱۳۶، ۱۷۶، ۲۰۰، ۲۱۴، ۳۱۶ و ۳۲۹؛ ج۸، ص۱۶۳ و ۲۳۳.</ref> آمده و در کتابهای من لایحضره الفقیه<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۷۴، ۱۵۰، ۲۸۳ و ۳۰۶.</ref> و [[تهذیب]] الأحکام نیز مواردی ذکر شده است<ref>شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۹، ص۲۶۹؛ ج۱۰، ص۹۰، ۱۴۶، ۲۸۰ و ۲۹۲.</ref>. | ||
افزون بر این، مجموعه نامههای طولانی و مهمی از [[امیرالمؤمنین]] به یادگار مانده که بسیار در خور توجه است؛ مانند [[عهدنامه مالک اشتر]]<ref>نهج البلاغه، ن۵۳.</ref> و [[نامه]] حضرت به فرزندش [[امام حسن]]{{ع}}<ref>نهج البلاغه، ن۳۱.</ref> که [[شیخ صدوق]] برابر [[نقلی]] مینویسد: آن را به [[محمد]] معروف به [[ابن حنفیه]] نگاشته است<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۵۵۶ و ج۴، ص۳۸۴-۳۹۲.</ref>. [[کلینی]] نیز [[سند]] خود را به [[نامه]] [[محمد بن حنفیه]] ذکر کرده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۳۳۷.</ref>. از دیگر [[نامهها]]، نامه به [[محمد بن ابی بکر]]<ref>ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۱۷۶؛ ابواسحاق ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات، ص۱۴۳؛ شیخ مفید، الأمالی، ص۲۶۰-۲۶۹؛ شیخ طوسی، الأمالی، ص۲۵-۳۱، مجلس اول؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۷۲؛ علیاکبر ذاکری، سیمای کارگزاران علی بن ابیطالب امیرالمؤمنین{{ع}}، ج۲، ص۲۲۲-۲۵۰، در این اثر نامه بازسازی شده و به صورت نامهای مفصل ارائه شده و به صورت مستقل نیز با عنوان تقوا و سیاست نشر یافته است.</ref>، نامه [[حضرت]] به [[شیعیان]]<ref>ابواسحاق ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات، ص۲۹۹؛ ابن قتیبه، الإمامة و السیاسه، ج۱، ص۱۷۴؛ ابن طاووس، کشف المحجه، ص۲۳۵؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۹۴؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۳۳، ص۵۶۶. ما این نامه را از منابع مختلف بازسازی و با عنوان حکومت و سیاست منتشر کردهایم.</ref> و | افزون بر این، مجموعه نامههای طولانی و مهمی از [[امیرالمؤمنین]] به یادگار مانده که بسیار در خور توجه است؛ مانند [[عهدنامه مالک اشتر]]<ref>نهج البلاغه، ن۵۳.</ref> و [[نامه]] حضرت به فرزندش [[امام حسن]] {{ع}}<ref>نهج البلاغه، ن۳۱.</ref> که [[شیخ صدوق]] برابر [[نقلی]] مینویسد: آن را به [[محمد]] معروف به [[ابن حنفیه]] نگاشته است<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۵۵۶ و ج۴، ص۳۸۴-۳۹۲.</ref>. [[کلینی]] نیز [[سند]] خود را به [[نامه]] [[محمد بن حنفیه]] ذکر کرده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۳۳۷.</ref>. از دیگر [[نامهها]]، نامه به [[محمد بن ابی بکر]]<ref>ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۱۷۶؛ ابواسحاق ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات، ص۱۴۳؛ شیخ مفید، الأمالی، ص۲۶۰-۲۶۹؛ شیخ طوسی، الأمالی، ص۲۵-۳۱، مجلس اول؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۷۲؛ علیاکبر ذاکری، سیمای کارگزاران علی بن ابیطالب امیرالمؤمنین {{ع}}، ج۲، ص۲۲۲-۲۵۰، در این اثر نامه بازسازی شده و به صورت نامهای مفصل ارائه شده و به صورت مستقل نیز با عنوان تقوا و سیاست نشر یافته است.</ref>، نامه [[حضرت]] به [[شیعیان]]<ref>ابواسحاق ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات، ص۲۹۹؛ ابن قتیبه، الإمامة و السیاسه، ج۱، ص۱۷۴؛ ابن طاووس، کشف المحجه، ص۲۳۵؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۹۴؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۳۳، ص۵۶۶. ما این نامه را از منابع مختلف بازسازی و با عنوان حکومت و سیاست منتشر کردهایم.</ref> و «کتاب دیات» یا اصل ظریف است که بخشنامه حضرت به کارگزارانش در باب دیات بوده<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۳۳۰ و ۳۶۲؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۷۵؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۱۰، ص۲۹۵.</ref> و در مواردی از آن با تعبیر [[کتاب علی]] {{ع}} یاد شده است؛ همچنین نامه حضرت به [[کارگزار]] خود درباره دریافت [[زکات]] انعام<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۵۳۹؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۴، ص۹۵.</ref> که [[نجاشی]] از آن به عنوان [[کتاب]] [[ربیعة بن سمیع]] یاد کرده<ref>احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۷-۸.</ref> که با توجه به [[نقل]] [[کافی]] و [[تهذیب الأحکام]] محتمل است. وی [[عبدالله بن زمعه]] باشد<ref>ر. ک: علیاکبر ذاکری، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین {{ع}}، ج۳، ص۲۷۳-۲۷۶.</ref> که در [[نهج البلاغه]]<ref>نهج البلاغه، ص۳۵۳، خ۲۳۲.</ref> از او یاد شده است<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص۱۰۰.</ref>. | ||
== | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:1100516.jpg|22px]] [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|'''درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه''']] | # [[پرونده:1100516.jpg|22px]] [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|'''درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:امام علی]] | ||
[[رده: | [[رده:حدیث]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۱۵
آثاری مکتوب از امیرالمؤمنین علی (ع)
امام باقر (ع) روایتی دارد که طبق آن، پیامبر به امیرالمؤمنین دستور نگارش حدیث داده است. پیامبر (ص) فرموده است: ای علی (ع)، آنچه را برایت میگویم بنویس[۱]. ایشان در ادامه بیان میکند، جانشینان تو به آن نیاز پیدا خواهند کرد؛ به همین جهت آن حضرت بر نگارش حدیث اصرار داشت. نقل مشابهی از امیرالمؤمنین (ع) درباره اختلاف حدیث آمده است. پیامبر (ص) آنچه مربوط به قرآن از ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه و... بوده، بر علی (ع) املا میکردند و ایشان مینوشتند[۲]. آن نوشتهها را میتوان «تفسیر امیرالمؤمنین» دانست که از آن با نام «مصحف علی» یاد میشود که افزون بر اصل قرآن دارای توضیحاتی است[۳].
در کتب اربعه نام آثار متعددی از حضرت علی (ع)، ذکر شده است؛ مانند «کتاب الجامعه»[۴] که املای رسول خدا (ص) و به خط علی (ع) است[۵] که جامع حلال و حرام[۶] و بسیار مفصل است[۷]. این کتاب با تعبیر «سنة الجامعه»[۸] هم ذکر شده؛ زیرا سخن و سنت رسول خدا (ص) در آن است. گاهی از آن به عنوان «صحیفه» یاد میشود[۹]. کتابی دیگر با عنوان «صحیفه فرایض» نزد امام باقر (ع) بوده[۱۰] که گاهی با تعبیر «کتاب الفرائض» از آن یاد شده است[۱۱]. این اثر نزد امامان از جمله امام صادق (ع) بوده و گاهی آن را به یاران خاص خود مانند زراره نشان میدادند[۱۲]. ابو بصیر[۱۳] و محمد بن مسلم نیز از آن آگاه بودند[۱۴]؛ نزد یونس بن عبدالرحمان نیز بوده است[۱۵]. یونس آن را به امام رضا (ع) عرضه کرده و حضرت تأیید کرده است[۱۶]. شیخ آقابزرگ این نوشته علی (ع) را که به املای پیامبر (ص) بوده، اولین کتاب در اسلام میداند[۱۷]. البته تفسیر آن حضرت هم جزو آثار اولیه است. از نقل شیخ طوسی استفاده میشود که کتاب فرایض همان کتاب دیات است که اشاره خواهد شد؛ زیرا در آن دیه جنین مشخص شده است[۱۸]. در موارد فراوان در کتب اربعه از «کتاب علی» یاد شده است که در کافی بیش از ده مورد[۱۹] آمده و در کتابهای من لایحضره الفقیه[۲۰] و تهذیب الأحکام نیز مواردی ذکر شده است[۲۱].
افزون بر این، مجموعه نامههای طولانی و مهمی از امیرالمؤمنین به یادگار مانده که بسیار در خور توجه است؛ مانند عهدنامه مالک اشتر[۲۲] و نامه حضرت به فرزندش امام حسن (ع)[۲۳] که شیخ صدوق برابر نقلی مینویسد: آن را به محمد معروف به ابن حنفیه نگاشته است[۲۴]. کلینی نیز سند خود را به نامه محمد بن حنفیه ذکر کرده است[۲۵]. از دیگر نامهها، نامه به محمد بن ابی بکر[۲۶]، نامه حضرت به شیعیان[۲۷] و «کتاب دیات» یا اصل ظریف است که بخشنامه حضرت به کارگزارانش در باب دیات بوده[۲۸] و در مواردی از آن با تعبیر کتاب علی (ع) یاد شده است؛ همچنین نامه حضرت به کارگزار خود درباره دریافت زکات انعام[۲۹] که نجاشی از آن به عنوان کتاب ربیعة بن سمیع یاد کرده[۳۰] که با توجه به نقل کافی و تهذیب الأحکام محتمل است. وی عبدالله بن زمعه باشد[۳۱] که در نهج البلاغه[۳۲] از او یاد شده است[۳۳].
منابع
پانویس
- ↑ ابوجعفر محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۱۸۷؛ شیخ صدوق، الأمالی، ص۴۸۵؛ سلیمان بن ابراهیم حسینی قندوزی، ینابیع الموده، ج۱، ص۷۳، به نقل از: ابراهیم بن محمد حموئی جوینی، فرائد السمطین، ج۲، ص۲۵۹؛ میرزاحسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱، ص۲۵، مقدمۀ تحقیق: أُكتُب ما أملي عليك.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۱-۶۴؛ ابونضر محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۴؛ ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۱۹۶؛ شیخ صدوق، الخصال، ص۲۵۷؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۲۰۷؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۸۹، ص۹۹: «فَمَا نَزَلَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ»صل}} آيَةٌ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا أَقْرَأَنِيهَا وَ أَمْلَاهَا عَلَيَّ فَكَتَبْتُهَا بِخَطِّي وَ عَلَّمَنِي تَأْوِيلَهَا وَ تَفْسِيرَهَا وَ نَاسِخَهَا وَ مَنْسُوخَهَا وَ مُحْكَمَهَا وَ مُتَشَابِهَهَا وَ خَاصَّهَا وَ عَامَّهَا وَ دَعَا اللَّهَ أَنْ يُعْطِيَنِي فَهْمَهَا وَ حِفْظَهَا فَمَا نَسِيتُ آيَةً مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَ لَا عِلْماً أَمْلَاهُ عَلَيَّ وَ كَتَبْتُهُ}}.
- ↑ ابوجعفر محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۱۴۶؛ شیخ مفید، مسائل السرویه، ص۱۱۹؛ عبیدالله حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۶؛ ابومحمد علی بن یونس عاملی بیاضی، صراط المستقیم، ج۳، ص۲۶۹؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۲۴، ص۱۹؛ عبدالرحمان سیوطی، الإتقان، ج۱، ص۲۲۰؛ ابوالقاسم خوئی، البیان فی تفسیر القرآن، ص۲۲۳.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۳۹؛ ج۷، ص۱۲۵؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۴۱۹.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۷: الْجَامِعَةِ إِمْلَاءِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ خَطِّ عَلِيٍّ (ع) بِيَدِهِ. إِنَّ الْجَامِعَةَ لَمْ تَدَعْ لِأَحَدٍ كَلَاماً فِيهَا عِلْمُ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۷؛ ابوجعفر محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۱۴۶: الْجَامِعَةِ إِمْلَاءُ رَسُولِ اللَّهِ بِخَطِّ عَلِيٍّ (ع) فِيهَا جَمِيعُ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ حَتَّى أَرْشُ الْخَدْشِ.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۳۹؛ ج۵، ص۳۶۴؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۴۱۹.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۶۲.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۳۹ و ۲۴۱؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۴۱۹؛ ابوجعفر محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۱۴۲. در کافی آمده: الْجَامِعَةُ قَالَ تِلْكَ صَحِيفَةٌ طُولُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعاً... فِيهَا كُلُّ مَا يَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَيْهِ... حَتَّى أَرْشُ الْخَدْشِ.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۸۱.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۳۳۰.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۹۴.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۱۲۶.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۹۳.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۸۳.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۳۳۰.
- ↑ شیخ محسن آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج۲، ص۳۰۶.
- ↑ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۱۰، ص۲۸۵؛ شیخ طوسی، الإستبصار، ج۴، ص۲۹۹.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۴۰، ۱۱۹، ۱۳۶، ۱۷۶، ۲۰۰، ۲۱۴، ۳۱۶ و ۳۲۹؛ ج۸، ص۱۶۳ و ۲۳۳.
- ↑ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۷۴، ۱۵۰، ۲۸۳ و ۳۰۶.
- ↑ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۹، ص۲۶۹؛ ج۱۰، ص۹۰، ۱۴۶، ۲۸۰ و ۲۹۲.
- ↑ نهج البلاغه، ن۵۳.
- ↑ نهج البلاغه، ن۳۱.
- ↑ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۵۵۶ و ج۴، ص۳۸۴-۳۹۲.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۳۳۷.
- ↑ ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۱۷۶؛ ابواسحاق ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات، ص۱۴۳؛ شیخ مفید، الأمالی، ص۲۶۰-۲۶۹؛ شیخ طوسی، الأمالی، ص۲۵-۳۱، مجلس اول؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۷۲؛ علیاکبر ذاکری، سیمای کارگزاران علی بن ابیطالب امیرالمؤمنین (ع)، ج۲، ص۲۲۲-۲۵۰، در این اثر نامه بازسازی شده و به صورت نامهای مفصل ارائه شده و به صورت مستقل نیز با عنوان تقوا و سیاست نشر یافته است.
- ↑ ابواسحاق ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات، ص۲۹۹؛ ابن قتیبه، الإمامة و السیاسه، ج۱، ص۱۷۴؛ ابن طاووس، کشف المحجه، ص۲۳۵؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۹۴؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۳۳، ص۵۶۶. ما این نامه را از منابع مختلف بازسازی و با عنوان حکومت و سیاست منتشر کردهایم.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۳۳۰ و ۳۶۲؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۷۵؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۱۰، ص۲۹۵.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۵۳۹؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۴، ص۹۵.
- ↑ احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۷-۸.
- ↑ ر. ک: علیاکبر ذاکری، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (ع)، ج۳، ص۲۷۳-۲۷۶.
- ↑ نهج البلاغه، ص۳۵۳، خ۲۳۲.
- ↑ اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه، ص۱۰۰.