ثعلبه بن عبدالرحمان در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== +== پانویس ==))
جز (جایگزینی متن - 'اهل مدینه' به 'اهل مدینه')
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[ثعلبه بن عبدالرحمان]]''' است. "'''[[ثعلبه بن عبدالرحمان]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط = ثعلبه بن عبدالرحمان
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> [[ثعلبه بن عبدالرحمان در تاریخ اسلامی]] - [[ثعلبه بن عبدالرحمان در تراجم و رجال]]</div>
| عنوان مدخل  = [[ثعلبه بن عبدالرحمان]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| مداخل مرتبط = [[ثعلبه بن عبدالرحمان در تاریخ اسلامی]] - [[ثعلبه بن عبدالرحمان در تراجم و رجال]]
| پرسش مرتبط  =  
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
ثعلبه [[اهل]] [[مدینه]] و از خدمتگزاران [[رسول اعظم]]{{صل}} بوده است. روزی [[پیامبر]]{{صل}} او را در پی اجرای فرمانی فرستاد و او از کنار [[خانه]] مردی از [[انصار]] عبور کرد که [[همسر]] او مشغول [[غسل]] بود. ثعلبه او را در حالی که برهنه و در حال غسل بود، تماشا کرد. ولی پس از آن، از کار خود پشیمان شد و از این که مبادا درباره‌اش [[وحی]] نازل شود، هراسان شد و دیگر [[خدمت]] [[رسول اکرم]]{{صل}} برنگشت و از همان جا [[راه]] کوهستان مدینه را در پیش گرفت و مدت [[چهل]] [[روز]] در کوه‌ها می‌چرخید و از [[گناه]] خود [[توبه]] و [[استغفار]] می‌کرد. در این مدت، پیامبر{{صل}} از او خبری نداشت تا این که پس از چهل روز، [[جبرییل]] بر پیامبر{{صل}} نازل شد و گفت: "[[خدا]] به شما [[سلام]] رسانیده و می‌فرماید: آن شخص فراری از [[امت]] تو در کوه‌ها از [[آتش جهنم]] به من [[پناهنده]] شده است".
ثعلبه [[اهل مدینه]] و از خدمتگزاران [[رسول اعظم]] {{صل}} بوده است. روزی [[پیامبر]] {{صل}} او را در پی اجرای فرمانی فرستاد و او از کنار [[خانه]] مردی از [[انصار]] عبور کرد که [[همسر]] او مشغول [[غسل]] بود. ثعلبه او را در حالی که برهنه و در حال غسل بود، تماشا کرد. ولی پس از آن، از کار خود پشیمان شد و از این که مبادا درباره‌اش [[وحی]] نازل شود، هراسان شد و دیگر [[خدمت]] [[رسول اکرم]] {{صل}} برنگشت و از همان جا [[راه]] کوهستان مدینه را در پیش گرفت و مدت [[چهل]] [[روز]] در کوه‌ها می‌چرخید و از [[گناه]] خود [[توبه]] و [[استغفار]] می‌کرد. در این مدت، پیامبر {{صل}} از او خبری نداشت تا این که پس از چهل روز، [[جبرییل]] بر پیامبر {{صل}} نازل شد و گفت: "[[خدا]] به شما [[سلام]] رسانیده و می‌فرماید: آن شخص فراری از [[امت]] تو در کوه‌ها از [[آتش جهنم]] به من [[پناهنده]] شده است".


پیامبر{{صل}} [[سلمان]] و [[عمر بن خطاب]] را برای پیدا کردن او فرستاد. آنها در راه به [[شبانی]] برخوردند و از حال او پرسیدند. شبان گفت: "شاید آن را که از [[ترس]] آتش جهنم، فراری است، می‌خواهید؟" آنها گفتند: آری، او را می‌جوییم ولی تو از کجا دانستی که وی از آتش جهنم گریزان است؟
پیامبر {{صل}} [[سلمان]] و [[عمر بن خطاب]] را برای پیدا کردن او فرستاد. آنها در راه به [[شبانی]] برخوردند و از حال او پرسیدند. شبان گفت: "شاید آن را که از [[ترس]] آتش جهنم، فراری است، می‌خواهید؟" آنها گفتند: آری، او را می‌جوییم ولی تو از کجا دانستی که وی از آتش جهنم گریزان است؟


شبان گفت: "او نیمه‌های [[شب]] از مکان خود بیرون می‌آید و دست‌ها را بر سر می‌گذارد و فریاد می‌کشد: پروردگارا! کاش مرا [[قبض روح]] کرده بودی و این حادثه برایم پیش نمی‌آمد". سپس ایشان را به محل حضور [[جوان]] [[راهنمایی]] کرد. آنها او را به نزد پیامبر{{صل}} بردند و پیامبر{{صل}} مژده قبولی توبه‌اش را داد، ولی طولی نکشید که آن جوان درگذشت<ref>الثقات، ابن حبان، ج۳، ص۴۷؛ کتاب التوابین، ابن قدامه، ص۱۰۸-۱۰۵؛ سبل الهدی والرشاد، صالحی شامی، ج۱۱، ص۴۱۵؛ اسد الغابة، ابن اثیر، ج۱، ص۲۴۲؛ الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۵۲۰.</ref>.
شبان گفت: "او نیمه‌های [[شب]] از مکان خود بیرون می‌آید و دست‌ها را بر سر می‌گذارد و فریاد می‌کشد: پروردگارا! کاش مرا [[قبض روح]] کرده بودی و این حادثه برایم پیش نمی‌آمد". سپس ایشان را به محل حضور [[جوان]] [[راهنمایی]] کرد. آنها او را به نزد پیامبر {{صل}} بردند و پیامبر {{صل}} مژده قبولی توبه‌اش را داد، ولی طولی نکشید که آن جوان درگذشت<ref>الثقات، ابن حبان، ج۳، ص۴۷؛ کتاب التوابین، ابن قدامه، ص۱۰۸-۱۰۵؛ سبل الهدی والرشاد، صالحی شامی، ج۱۱، ص۴۱۵؛ اسد الغابة، ابن اثیر، ج۱، ص۲۴۲؛ الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۵۲۰.</ref>.


[[نقل]] شده، [[رسول خدا]]{{صل}} فرمودند: "[[ملائکه]] در [[تشییع جنازه]] او شرکت کردند"<ref>عیون الاثر، ابن سید الناس، ج۲، ص۳۷۸؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۲۸۹؛ الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۵۲۰؛ السیرة الحلبیه، حلبی، ج۲، ص۶۷۱.</ref>.<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[ثعلبه بن عبدالرحمان (مقاله)|مقاله «ثعلبه بن عبدالرحمان»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۲۰۲-۲۰۳.</ref>
[[نقل]] شده، [[رسول خدا]] {{صل}} فرمودند: "[[ملائکه]] در [[تشییع جنازه]] او شرکت کردند"<ref>عیون الاثر، ابن سید الناس، ج۲، ص۳۷۸؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۲۸۹؛ الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۵۲۰؛ السیرة الحلبیه، حلبی، ج۲، ص۶۷۱.</ref>.<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[ثعلبه بن عبدالرحمان (مقاله)|مقاله «ثعلبه بن عبدالرحمان»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۲۰۲-۲۰۳.</ref>
 
== پرسش‌های وابسته ==
 
== جستارهای وابسته ==


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۳۲

مقدمه

ثعلبه اهل مدینه و از خدمتگزاران رسول اعظم (ص) بوده است. روزی پیامبر (ص) او را در پی اجرای فرمانی فرستاد و او از کنار خانه مردی از انصار عبور کرد که همسر او مشغول غسل بود. ثعلبه او را در حالی که برهنه و در حال غسل بود، تماشا کرد. ولی پس از آن، از کار خود پشیمان شد و از این که مبادا درباره‌اش وحی نازل شود، هراسان شد و دیگر خدمت رسول اکرم (ص) برنگشت و از همان جا راه کوهستان مدینه را در پیش گرفت و مدت چهل روز در کوه‌ها می‌چرخید و از گناه خود توبه و استغفار می‌کرد. در این مدت، پیامبر (ص) از او خبری نداشت تا این که پس از چهل روز، جبرییل بر پیامبر (ص) نازل شد و گفت: "خدا به شما سلام رسانیده و می‌فرماید: آن شخص فراری از امت تو در کوه‌ها از آتش جهنم به من پناهنده شده است".

پیامبر (ص) سلمان و عمر بن خطاب را برای پیدا کردن او فرستاد. آنها در راه به شبانی برخوردند و از حال او پرسیدند. شبان گفت: "شاید آن را که از ترس آتش جهنم، فراری است، می‌خواهید؟" آنها گفتند: آری، او را می‌جوییم ولی تو از کجا دانستی که وی از آتش جهنم گریزان است؟

شبان گفت: "او نیمه‌های شب از مکان خود بیرون می‌آید و دست‌ها را بر سر می‌گذارد و فریاد می‌کشد: پروردگارا! کاش مرا قبض روح کرده بودی و این حادثه برایم پیش نمی‌آمد". سپس ایشان را به محل حضور جوان راهنمایی کرد. آنها او را به نزد پیامبر (ص) بردند و پیامبر (ص) مژده قبولی توبه‌اش را داد، ولی طولی نکشید که آن جوان درگذشت[۱].

نقل شده، رسول خدا (ص) فرمودند: "ملائکه در تشییع جنازه او شرکت کردند"[۲].[۳]

منابع

پانویس

  1. الثقات، ابن حبان، ج۳، ص۴۷؛ کتاب التوابین، ابن قدامه، ص۱۰۸-۱۰۵؛ سبل الهدی والرشاد، صالحی شامی، ج۱۱، ص۴۱۵؛ اسد الغابة، ابن اثیر، ج۱، ص۲۴۲؛ الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۵۲۰.
  2. عیون الاثر، ابن سید الناس، ج۲، ص۳۷۸؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۲۸۹؛ الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۵۲۰؛ السیرة الحلبیه، حلبی، ج۲، ص۶۷۱.
  3. روحانی، سید حمید، مقاله «ثعلبه بن عبدالرحمان»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۰۲-۲۰۳.