اقرع مؤذن عمر: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ':2.jpg' به ':IM009658.jpg') |
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف') |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[اقرع مؤذن عمر در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[نسب]] وی ناشناخته<ref>ابن حجر، لسان، ج۷، ص۱۸۰.</ref> و از [[تابعین]] و [[راویان]] [[بصری]] است که از عُمر [[روایت]] دارد<ref>ابن سعد، ج۷، ص۷۲.</ref> و آن را [[مردم بصره]] روایت کردهاند<ref>بخاری، ج۲، ص۶۳؛ مزی، ج۳، ص۳۲۷.</ref>. وی گوید: من از سوی عمر، از اسقفی<ref>به احتمال از اسقف دیرالعرس در سفر عمر به شام، ر.ک: کورانی، ص۴۲۸.</ref> [[دعوت]] کردم و آن دو را از تابش [[خورشید]] [[حفظ]] میکردم. عمر از [[اسقف]] پرسید: آیا در کتابهای شما درباره خلفای پس از [[رسول خدا]]{{صل}} مطلبی وجود دارد؟ گفت: بدون اینکه از نام آنان یاد شود، از | [[نسب]] وی ناشناخته<ref>ابن حجر، لسان، ج۷، ص۱۸۰.</ref> و از [[تابعین]] و [[راویان]] [[بصری]] است که از عُمر [[روایت]] دارد<ref>ابن سعد، ج۷، ص۷۲.</ref> و آن را [[مردم بصره]] روایت کردهاند<ref>بخاری، ج۲، ص۶۳؛ مزی، ج۳، ص۳۲۷.</ref>. وی گوید: من از سوی عمر، از اسقفی<ref>به احتمال از اسقف دیرالعرس در سفر عمر به شام، ر. ک: کورانی، ص۴۲۸.</ref> [[دعوت]] کردم و آن دو را از تابش [[خورشید]] [[حفظ]] میکردم. عمر از [[اسقف]] پرسید: آیا در کتابهای شما درباره خلفای پس از [[رسول خدا]] {{صل}} مطلبی وجود دارد؟ گفت: بدون اینکه از نام آنان یاد شود، از وصف و عملکردشان مطالبی هست. عمر، از وصف خود و دو [[حاکم]] پس از خود پرسید. اسقف عمر را حاکمی سرسخت و حاکم پس از وی را مردی [[صالح]] و [[خویشاوند]] مدار (در اینجا عمر برای [[عثمان]] [[رحمت]] فرستاد) و [[خلیفه]] بعدی را مردی صالح وصف کرد که خلافتش را [[خون]] و [[شمشیر]] فرا میگیرد<ref>ابن شبه، ج۳، ص۱۰۷۸؛ ابن عساکر، ج۳۹، ص۱۸۹ و ج۴۲، ص۴۲۶.</ref>. این، از [[اخبار]] مجعولی است که [[عقیده]] جماعتی از سنیان را در اواخر [[قرن اول]] نشان میدهد. [[عبدالله بن شَقیق عُقیلی]] این خبر را از [[اقرع]] روایت کرده <ref>بخاری، ج۲، ص۶۳.</ref> و [[عجلی]]<ref>عجلی، ج۱، ص۲۳۵.</ref> و [[ابن حبان]]<ref>ابن حبان، ج۴، ص۵۲.</ref>، اقرع را [[تابعی]] و در [[حدیث]] مورد [[اعتماد]] دانستهاند و [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۱، ص۳۵۰.</ref> گوید: مقتضای [[مؤذن]] عمر بودن، [[درک]] رسول خدا {{صل}} در بزرگسالی است؛ از این رو، از اقرع در بخش سوم کتابش یاد کرده تا مخضرم بودن وی را نشان دهد.<ref>[[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اقرع مؤذن عمر»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۱۱۸.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۱۶: | خط ۱۲: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] | ||
[[رده: | [[رده:اصحاب پیامبر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۹ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۴۸
مقدمه
نسب وی ناشناخته[۱] و از تابعین و راویان بصری است که از عُمر روایت دارد[۲] و آن را مردم بصره روایت کردهاند[۳]. وی گوید: من از سوی عمر، از اسقفی[۴] دعوت کردم و آن دو را از تابش خورشید حفظ میکردم. عمر از اسقف پرسید: آیا در کتابهای شما درباره خلفای پس از رسول خدا (ص) مطلبی وجود دارد؟ گفت: بدون اینکه از نام آنان یاد شود، از وصف و عملکردشان مطالبی هست. عمر، از وصف خود و دو حاکم پس از خود پرسید. اسقف عمر را حاکمی سرسخت و حاکم پس از وی را مردی صالح و خویشاوند مدار (در اینجا عمر برای عثمان رحمت فرستاد) و خلیفه بعدی را مردی صالح وصف کرد که خلافتش را خون و شمشیر فرا میگیرد[۵]. این، از اخبار مجعولی است که عقیده جماعتی از سنیان را در اواخر قرن اول نشان میدهد. عبدالله بن شَقیق عُقیلی این خبر را از اقرع روایت کرده [۶] و عجلی[۷] و ابن حبان[۸]، اقرع را تابعی و در حدیث مورد اعتماد دانستهاند و ابن حجر[۹] گوید: مقتضای مؤذن عمر بودن، درک رسول خدا (ص) در بزرگسالی است؛ از این رو، از اقرع در بخش سوم کتابش یاد کرده تا مخضرم بودن وی را نشان دهد.[۱۰]
منابع
پانویس
- ↑ ابن حجر، لسان، ج۷، ص۱۸۰.
- ↑ ابن سعد، ج۷، ص۷۲.
- ↑ بخاری، ج۲، ص۶۳؛ مزی، ج۳، ص۳۲۷.
- ↑ به احتمال از اسقف دیرالعرس در سفر عمر به شام، ر. ک: کورانی، ص۴۲۸.
- ↑ ابن شبه، ج۳، ص۱۰۷۸؛ ابن عساکر، ج۳۹، ص۱۸۹ و ج۴۲، ص۴۲۶.
- ↑ بخاری، ج۲، ص۶۳.
- ↑ عجلی، ج۱، ص۲۳۵.
- ↑ ابن حبان، ج۴، ص۵۲.
- ↑ الاصابه، ج۱، ص۳۵۰.
- ↑ حسینیان مقدم، حسین، مقاله «اقرع مؤذن عمر»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۱۱۸.