اذان

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از مؤذن)

اذان به معنای اعلام است. این عمل که شعار فراخوانی مسلمین به نماز است در اوایل هجرت نبوی تشریع شد.

مقدمه

اذان به معنای اعلام است. در اصطلاح دینی مجموعه‌ای از الفاظ مخصوص است که برای اعلام وقت نماز و دعوت به برپایی این فریضه گفته می‌‌شود. این الفاظ عبارت است از:

  1. «اللَّهُ أَكْبَرُ» چهار مرتبه،
  2. «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» دو مرتبه،
  3. «أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ» دو مرتبه،
  4. «حَيَّ عَلَى الصَّلَاةِ» دو مرتبه،
  5. «حَيَّ عَلَى الْفَلَاحِ» دو مرتبه،
  6. «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ» دو مرتبه،
  7. «اللَّهُ أَكْبَرُ» دو مرتبه و
  8. «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» دو مرتبه[۱].

گفتن اذان و اقامه (که تفاوت اندکی با اذان دارد) پیش از ادای نمازهای واجب مستحبّ است. اذان شعار مسلمانان است و مفهوم جملاتش، یاد خداوند به بزرگی و یکتایی و شهادت به توحید و رسالت و دعوت به نماز و رستگاری است.

اذان‌گویی، از کارهای پسندیده است و یکی از یاران حضرت محمد (ص) به نام بلال حبشی، مؤذن مخصوص پیامبر بود و با فرارسیدن وقت نماز، با صدای بلند اذان می‌گفت و در سال فتح مکه نیز بالای کعبه رفت و اذان گفت. کیفیّت اذان به نحوی که یاد شد، در سال اوّل هجری توسّط جبرئیل، بر پیامبر خدا نازل شد. این شعار، همچنان ندای بلند توحید در جهان اسلام به شمار می‌آید و روزی چند نوبت در فضای شهرها و روستاها و از فرستنده‌های کشورهای اسلامی پخش می‌شود[۲].

اذان اهل سنت

یکی از چیزهایی که برای زائران ایرانی در مکه و مدینه سوال برانگیز است، زمان و کیفیت اذان و اقامه است. برای روشن شدن موضوع، تفاوت‌هایی را که در این مسئله بین شیعه و اهل سنت وجود دارد بیان می‌کنیم:

  1. وقت اذان: از نظر اهل سنت، اذان گفتن برای نماز صبح، پیش از رسیدن وقت آن یعنی پیش از طلوع فجر مستحب است و لذا آنان حدود یک ساعت پیش از طلوع فجر اذان می‌گویند تا مردم برای خواندن نماز صبح آماده شوند و پیش از آن نمازهای نافله را بخوانند؛ و چون وقت نماز صبح می‌رسد یک بار دیگر اذان می‌گویند و این اذان برای اعلام داخل شدن وقت نماز است، و پس از آن اقامه می‌گویند. بنابراین برای نماز صبح دو بار اذان و یک بار اقامه گفته می‌شود. از نظر فقهای شیعه، اذان باید پس از داخل شدن وقت گفته شود، هر چند که بعضی از علما فتوا داده‌اند که می‌توان پیش از داخل شدن وقت نماز اذان گفت.
  2. فقرات اذان: اهل سنت جمله «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ‌» را در اذان و اقامه نمی‌گویند. در برخی از کتاب‌های آنان آمده است که در زمان پیامبر اسلام(ص) و زمان خلیفه اول، این جمله در اذان گفته می‌شد و خلیفه دوم از آن نهی کرد و دستور داد در اذان صبح به جای این جمله دوبار بگویند: «الصَّلَاةُ خَيْرٌ مِنَ النَّوْمِ»[۳].[۴]

اذان پیامبر(ص)

اذان، یکی از نشانه‌های دین الهی است که از سوی خداوند بر پیامبر اکرم(ص) نازل شده است و جبرئیل امین، اصل، جزئیات، شیوه و سبک آن را به وی آموخته است. روشن است که هیچ فردی در پیدایش آن دخالت نداشته و در کاستن یا افزودن آن نیز کسی حق تصرف نداشته است.

اذان ۱۸ فصل دارد که عبارتند از: ۴ تکبیر، ۲ شهادت بر توحید، ۲ شهادت بر رسالت، ۲ بار «حَيَّ عَلَى الصَّلَاةِ»، ۲ بار «حَيَّ عَلَى الْفَلَاحِ» ۲ بار «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ‌»، ۲ تکبیر و ۲ تهلیل «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ». و اما دو بدعت در اذان شکل گرفت؛ حذف «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ‌» در تمام اذان‌ها و اضافه کردن «الصَّلَاةُ خَيْرٌ مِنَ النَّوْمِ» در اذان صبح!

  1. حذف؛ حافظ علوی، یکی از عالمان مشهور غیر شیعه، نقل می‌کند که خاندان رسول(ص) بر وجود «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ‌» در اذان، اتفاق نظر دارند و اذان گویان در دوران خلافت ابوبکر نیز به همین شیوه اذان می‌گفتند؛ اما وقتی عمر، زمام خلافت را به دست گرفت، گفت: «گفتن «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ‌» را ترک کنید تا مردم به بهانه این که نماز، بهترین عمل است، جهاد را ترک نکنند» عمر، نخستین فردی بود که این فصل از اذان را ترک کرد.
  2. اضافه؛ خلیفه دوم، در اذان صبح، پس از «حَيَّ عَلَى الْفَلَاحِ» جمله «الصَّلَاةُ خَيْرٌ مِنَ النَّوْمِ» را افزود که این افزوده را «تثویب» می‌نامند. به گفته مالک، پیشوای فرقه مالکیه، هنگامی که مؤذن، نزد عمر آمد تا فرا رسیدن وقت نماز صبح را به او اعلام کند، عمر خواب بود و او فریاد بر آورد: «الصَّلَاةُ خَيْرٌ مِنَ النَّوْمِ» عمر، این جمله را پسندید و به او دستور داد تا از این پس، این عبارت را اذان صبح قرار دهند. ابن حزم، دانشمند معروف سنی، ضمن نفی «الصَّلَاةُ خَيْرٌ مِنَ النَّوْمِ» مدعی است که این جمله از سنت‌های رسول خدا(ص) نیست.

و اما چند نکته:

  1. کسانی که به اذان دستبرد زدند و بانی کاستی و فزونی اجزای آن شدند، برای توجیه عملکرد خود، این گونه و انمود کردند که صورت اذان را عبدالله بن زید، در خواب دید و آن را به رسول الله(ص) گزارش کرد و این شیوه اذان؛ به تأیید پیامبر(ص) رسید! در سستی این ادعا، باید بر این نکته تأکید کرد که امور شرعی مهمی چون نماز و اذان، از وحی سرچشمه گیرند. امام صادق(ع) ضمن نقد این فکر سست، فرمود: «وحی بر پیامبر شما نازل می‌گردد؛ حال گمان می‌برید که او اذان را از عبدالله بن زید ستانده است»!.
  2. «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ‌» در دوران رسول الله(ص) جزء اذان و اقامه بوده است و منابع شیعه و سنی، بر آن هم داستان هستند؛ اما متأسفانه به دلیل بروز بدعت‌هایی پس از رحلت پیامبر(ص) این بخش از اذان حذف شد و اعتراض بسیاری از اصحاب را نیز به دنبال داشت.
    1. دانشمند سنی، معروف به سیاغی (متوفای ۱۲۲۱ق) در کتاب «الروض النضیر» می‌نویسد: صحیح آن است که اذان با «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ‌» تشریع شده است؛ گذشته بر این، همگان اتفاق نظر دارند که در روز خندق، این جمله جزء اذان بوده است.
    2. متقی هندی، نویسنده کتاب «کنزل العمال، چنین نقل می‌کند: بلال در اذان صبح، «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ‌» می‌گفت.
    3. مؤید بالله زیدی، در کتاب «شرح تجرید» از این سخن رسول خدا(ص) یاد می‌کند که فرمود: «بهترین اعمال شما، نماز است» و آن‌گاه بلال را امر فرمود که در اذان «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ‌» بگوید.
    4. حافظ علوی زیدی، در رساله خاص خود به نام «الاذان ب«حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ‌»» از ابی محذوره، یکی از اصحاب رسول خدا(ص) نقل می‌کند که پیامبر به وی اذان را آموخت و یکی از فصول آن «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ‌» بود.
    5. امام باقر(ع) فرمودند. «در اذان من و پدرانم، پیامبر و علی و حسن و حسین و علی بن الحسین(ع) «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ‌» وجود دارد».
    6. اهل بیت رسول خدا(ص) و بسیاری از اصحاب و تابعین، پس از بدعت صورت گرفته، در اذان خود، «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ‌» را قرائت می‌کردند. قاسم بن محمد، یکی از بزرگان فرقه زیدیه چنین نقل می‌کند: «اتفاق است بر این که ابن عمر و حسن و حسین(ع) و بلال و جماعتی از اصحاب، در اذان خود «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ‌» را می‌گفتند. محمد بن سیرین، درباره عبدالله بن عمر - فرزند خلیفه دوم - نقل کرده که او همواره در اذان خود «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ‌» می‌گفت.
    7. علاءالدین قوشچی، دانشمند بزرگ سنی مذهب (متوفای ۸۷۹ق) از طبری نقل می‌کند که عمر چنین گفت: «سه چیز در زمان رسول خدا(ص) وجود داشته که من حرام کننده آنها و عقوبت کننده بر مرتکبان آنها هستم؛ متعه حج، متعه نساء و «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ‌» در اذان». قوشچی پس از نقل این سخن، به عذرتراشی برای اقدام بدعت‌آمیز عمر دست می‌زند و آن را اجتهاد می‌شمارد! او می‌نویسد: چنین کاری از سوی عمر، سبب سرزنش او نمی‌شود؛ زیرا مخالفت یک مجتهد با دیگری در مسائل اجتهادیه، بدعت نیست!.
    8. «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا الْحَسَنِ(ع) عَنْ حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ لِمَ تُرِكَتْ مِنَ الْأَذَانِ قَالَ تُرِيدُ الْعِلَّةَ الظَّاهِرَةَ أَوِ الْبَاطِنَةَ قُلْتُ أُرِيدُهُمَا جَمِيعاً فَقَالَ أَمَّا الْعِلَّةُ الظَّاهِرَةُ فَلِئَلَّا يَدَعَ النَّاسُ الْجِهَادَ اتِّكَالًا عَلَى الصَّلَاةِ وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَإِنَّ خَيْرَ الْعَمَلِ الْوَلَايَةُ فَأَرَادَ مَنْ أَمَرَ بِتَرْكِ حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ مِنَ الْأَذَانِ أَنْ لَا يَقَعَ حَثٌّ عَلَيْهَا وَ دُعَاءٌ إِلَيْهَا»[۵]؛ «ابن ابی عمیر گوید: از امام رضا(ع) درباره علت حذف «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ‌» سؤال کردم و امام فرمود: علت ظاهری آن را می‌پرسی یا علت باطنی آن؟ عرض کردم: هر دو را می‌پرسم. حضرت فرمود: اما علت ظاهری، به جهت آن بود که مردم با توجه بسیار به نماز، جهاد را رها نکنند؛ اما علت باطنی آن، این است که بهترین عمل، ولایت است و کسی که امر به حذف «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ‌» نموده، قصدش دور کردن مردم از ولایت بوده است.
  3. وجود «الصَّلَاةُ خَيْرٌ مِنَ النَّوْمِ» در میان اذان صبح، ادعایی بی‌دلیل و بدعتی در کنار بدعت‌های دیگر بوده است و عالمان سنی نیز در اصل و شیوه «تثویب» هم نظر نیستند و بین آنان، اختلافات زیادی است که به برخی از آنها اشاره می‌شود:
    1. شافعی، تثویب را مکروه می‌داند و مدعی است که اگر مجاز بود، ابومحذوره، بدان اشاره می‌کرد؛ زیرا او اذان‌گوی نبی اکرم(ص) بود و به تمام فصل‌های اذان اشاره کرده بود.
    2. ابوبکر رازی حنفی (متوفای ۳۷۰ق) «الصَّلَاةُ خَيْرٌ مِنَ النَّوْمِ» را جزء اذان نمی‌داند.
  4. فقهای شیعه، شهادت سوم «أَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً وَلِيُّ اللَّهِ» را جزء اذان نمی‌دانند و فتوا می‌دهند که اگر فردی این شهادت را به عنوان جزئی از اذان بگوید، کار حرامی مرتکب شده و گناه کرده است. این شهادت، بدون قصد جزئیت در اذان، جایز و یا مستحب است و مبنای این استحباب آن است که علی(ع) به حکم قرآن و حدیث رسول گرامی اسلام(ص) ولی خداست و مفسران اذعان دارند که قرآن مجید با نزول این آیه، بر ولایت امام تصریح کرده است: إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ[۶].

عبدالمحسن عبدالله سراوی دانشمند سوری در کتاب «القطوف الدانیه» می‌نویسد: شیعه در اذان، شهادت به ولایت را به قصد جزئیت نمی‌گوید، بلکه از زمانی که معاویه، لعن بر علی بن ابی طالب(ع) را بر بالای منبرها و مأذنه‌ها علنی کرد، شیعه امامیه به این فکر افتاد که برای جلوگیری از این بدعت و آشکار شدن ولایت امیرالمؤمنین(ع)، شهادت به آن را به قصد تبرک، در اذان‌ها اعلام دارد؛ همان‌گونه که خداوند متعال این امر را کتمان نکرده و در قرآن کریم به ولایت امام علی(ع) اشاره کرده است. از این رو فقیهان شیعه بر این نکته تأکید دارند که این شهادت، شعار شیعه است و نباید آن را به قصد جزئیت در اذان ذکر کرد، وگرنه بدعت است[۷].[۸]

منابع

پانویس

  1. گفتن «أَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً وَلِيُّ اللَّهِ» در اذان واجب نیست و جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از «أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ» به قصد قربت گفته شود (رساله‌های عملیّه).
  2. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۲.
  3. آن چه یک زائر باید بداند، محمد نقدی، ص۷۲.
  4. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۹.
  5. وسائل الشیعه، ج۵، ص۴۲۰.
  6. «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
  7. سنت پیامبر، محمد باقر پورامینی، نشر معارف، ۱۳۸۷، ص۱۶.
  8. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۹۴.