آزادی تکوینی در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان مدخل‌ وابسته}} +{{پایان مدخل وابسته}}))
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[آزادی تکوینی]]''' است. "'''[[آزادی تکوینی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط = آزادی تکوینی
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[آزادی تکوینی در قرآن]] - [[آزادی تکوینی در حدیث]] - [[آزادی تکوینی در کلام اسلامی]] - [[آزادی تکوینی در فقه سیاسی]]</div>
| عنوان مدخل  = آزادی تکوینی
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[آزادی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| مداخل مرتبط = [[آزادی تکوینی در کلام اسلامی]] - [[آزادی تکوینی در فقه سیاسی]]
| پرسش مرتبط  = آزادی (پرسش)
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
در [[آزادی تکوینی]] که به آن [[آزادی فلسفی]] نیز می‌گویند، بحث از آزادبودن [[آدمی]] در اصل [[خلقت]] و [[آفرینش]] است. آزادی تکوینی به این معناست که [[انسان]] در انجام هیچ کاری بی‌اختیار و ناچار نیست؛ [[انتخاب]] [[راه]] و [[عقیده]]، اجبارپذیر نیست<ref>عبدالله جوادی آملی، فلسفه حقوق بشر، ص۱۹۵.</ref> و اینکه نوع انسان، [[بنده]] هیچ کس غیر از [[خداوند]] نیست، انسان در [[سرشت]] و بنیادش، [[آزاد]] [[آفریده]] شده است، انسان در [[فطرت]] خویش، دارای آزادی و [[حق]] انتخاب است و چیزی بر او [[تحمیل]] نمی‌شود. این امر در [[قرآن کریم]] نیز تصریح شده است، خداوند می‌فرماید: {{متن قرآن|وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ}}<ref>«و بگو که این (قرآن) راستین و از سوی پروردگار شماست، هر که خواهد ایمان آورد و هر که خواهد کفر پیشه کند» سوره کهف، آیه ۲۹.</ref>.<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]] ص ۴۱.</ref>
در [[آزادی تکوینی]] که به آن [[آزادی فلسفی]] نیز می‌گویند، بحث از آزادبودن [[آدمی]] در اصل [[خلقت]] و [[آفرینش]] است. آزادی تکوینی به این معناست که [[انسان]] در انجام هیچ کاری بی‌اختیار و ناچار نیست؛ [[انتخاب]] راه و [[عقیده]]، اجبارپذیر نیست<ref>عبدالله جوادی آملی، فلسفه حقوق بشر، ص۱۹۵.</ref> و اینکه نوع انسان، [[بنده]] هیچ کس غیر از [[خداوند]] نیست، انسان در [[سرشت]] و بنیادش، [[آزاد]] [[آفریده]] شده است، انسان در [[فطرت]] خویش، دارای آزادی و [[حق]] انتخاب است و چیزی بر او [[تحمیل]] نمی‌شود. این امر در [[قرآن کریم]] نیز تصریح شده است، خداوند می‌فرماید: {{متن قرآن|وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ}}<ref>«و بگو که این (قرآن) راستین و از سوی پروردگار شماست، هر که خواهد ایمان آورد و هر که خواهد کفر پیشه کند» سوره کهف، آیه ۲۹.</ref>.<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]] ص ۴۱.</ref>


==معناشناسی==
== معناشناسی ==
[[آزادی تکوینی]] به این معناست که در [[نظام آفرینش]]، [[انتخاب]] راه و [[عقیده]]، اجبارپذیر نیست و اصولاً [[دین]]، مجموعه‌ای از [[اعتقادات]] ویژه است که هرگز نمی‌توان آنها را بر کسی [[تحمیل]] کرد و اگر اصول و مبادی [[دیانت]] برای کسی حاصل نشود، دین نیز به قلمروی جانش پای نمی‌نهد، اما از آزادی تکوینی نمی‌توان چنین برداشت کرد که [[انسان]]، در مرحله انتخاب عقیده، مجاز و محق است که به هر سو، میل کند و [[خداوند]] هم به این انتخاب مطلقاً [[ارج]] می‌نهد. روشن است که هرگز خداوند، انسان را در میان بهره‌برداری از «گل و آتش» یا عسل و سَم»، [[آزاد]] نمی‌پسندد. در انتخاب [[حق و باطل]]، انسان نه تنها باید [[حق]] را برگزیند، بلکه باید با نیرویی مثال‌زدنی از آن [[پاسداری]] کند. اگر کسی پس از جست‌و‌جوی کامل و از سر میل و [[اراده]]، [[باطل]] را برگزیند و از [[پذیرش حق]]، سر باز زند، در ردیف کسانی است که [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} [[فرمان جهاد]] با وی را صادر می‌کنند و بی‌تردید این گونه افراد در [[عذاب]] [[دوزخ]]، جاودانه‌اند و از آن [[رهایی]] ندارند. [[اندیشه]] [[نادرست]] برابر است با سم کشنده و پیداست که خداوند، انسان را آزاد نمی‌پسندد تا سم را برگزیند و خود و دیگران را هلاک سازد»<ref>عبدالله جوادی آملی، فلسفه حقوق بشر، ص۱۹۰.</ref>. این مبنا و برداشت در مقابل اندیشه جبرانگاری است. این بیان، به [[درستی]] به ما [[آگاهی]] می‌بخشد که انسان مجبور نیست؛ پس [[فهم]] این برداشت، به ما [[یاری]] می‌دهد تا در مسائل مهم دیگر، دیدگاهی درست برگیریم و حوزه [[تشریع]] و [[تکوین]] را با هم خلط نکنیم؛ زیرا در معنی [[تشریعی]]، انسان آزاد نیست که هر کاری انجام دهد و باطل را انتخاب کند.<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|عدالت سیاسی در قرآن کریم]]، ص ۸۱.</ref>
[[آزادی تکوینی]] به این معناست که در [[نظام آفرینش]]، [[انتخاب]] راه و [[عقیده]]، اجبارپذیر نیست و اصولاً [[دین]]، مجموعه‌ای از [[اعتقادات]] ویژه است که هرگز نمی‌توان آنها را بر کسی [[تحمیل]] کرد و اگر اصول و مبادی [[دیانت]] برای کسی حاصل نشود، دین نیز به قلمروی جانش پای نمی‌نهد، اما از آزادی تکوینی نمی‌توان چنین برداشت کرد که [[انسان]]، در مرحله انتخاب عقیده، مجاز و محق است که به هر سو، میل کند و [[خداوند]] هم به این انتخاب مطلقاً [[ارج]] می‌نهد. روشن است که هرگز خداوند، انسان را در میان بهره‌برداری از «گل و آتش» یا عسل و سَم»، [[آزاد]] نمی‌پسندد. در انتخاب [[حق و باطل]]، انسان نه تنها باید [[حق]] را برگزیند، بلکه باید با نیرویی مثال‌زدنی از آن [[پاسداری]] کند. اگر کسی پس از جست‌و‌جوی کامل و از سر میل و [[اراده]]، [[باطل]] را برگزیند و از [[پذیرش حق]]، سر باز زند، در ردیف کسانی است که [[پیامبر]] {{صل}} و [[امامان]] {{عم}} [[فرمان جهاد]] با وی را صادر می‌کنند و بی‌تردید این گونه افراد در [[عذاب]] [[دوزخ]]، جاودانه‌اند و از آن [[رهایی]] ندارند. [[اندیشه]] [[نادرست]] برابر است با سم کشنده و پیداست که خداوند، انسان را آزاد نمی‌پسندد تا سم را برگزیند و خود و دیگران را هلاک سازد»<ref>عبدالله جوادی آملی، فلسفه حقوق بشر، ص۱۹۰.</ref>. این مبنا و برداشت در مقابل اندیشه جبرانگاری است. این بیان، به [[درستی]] به ما [[آگاهی]] می‌بخشد که انسان مجبور نیست؛ پس [[فهم]] این برداشت، به ما [[یاری]] می‌دهد تا در مسائل مهم دیگر، دیدگاهی درست برگیریم و حوزه [[تشریع]] و [[تکوین]] را با هم خلط نکنیم؛ زیرا در معنی [[تشریعی]]، انسان آزاد نیست که هر کاری انجام دهد و باطل را انتخاب کند<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|عدالت سیاسی در قرآن کریم]]، ص ۸۱.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== پرسش مستقیم ==
 
* [[آزادی تکوینی به چه معناست؟ (پرسش)]]
==پرسش مستقیم==
*[[آزادی تکوینی به چه معناست؟ (پرسش)]]
{{پایان مدخل وابسته}}


== منابع ==
== منابع ==
خط ۲۵: خط ۲۴:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:آزادی تکوینی]]
[[رده:آزادی]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۵۳

مقدمه

در آزادی تکوینی که به آن آزادی فلسفی نیز می‌گویند، بحث از آزادبودن آدمی در اصل خلقت و آفرینش است. آزادی تکوینی به این معناست که انسان در انجام هیچ کاری بی‌اختیار و ناچار نیست؛ انتخاب راه و عقیده، اجبارپذیر نیست[۱] و اینکه نوع انسان، بنده هیچ کس غیر از خداوند نیست، انسان در سرشت و بنیادش، آزاد آفریده شده است، انسان در فطرت خویش، دارای آزادی و حق انتخاب است و چیزی بر او تحمیل نمی‌شود. این امر در قرآن کریم نیز تصریح شده است، خداوند می‌فرماید: وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ[۲].[۳]

معناشناسی

آزادی تکوینی به این معناست که در نظام آفرینش، انتخاب راه و عقیده، اجبارپذیر نیست و اصولاً دین، مجموعه‌ای از اعتقادات ویژه است که هرگز نمی‌توان آنها را بر کسی تحمیل کرد و اگر اصول و مبادی دیانت برای کسی حاصل نشود، دین نیز به قلمروی جانش پای نمی‌نهد، اما از آزادی تکوینی نمی‌توان چنین برداشت کرد که انسان، در مرحله انتخاب عقیده، مجاز و محق است که به هر سو، میل کند و خداوند هم به این انتخاب مطلقاً ارج می‌نهد. روشن است که هرگز خداوند، انسان را در میان بهره‌برداری از «گل و آتش» یا عسل و سَم»، آزاد نمی‌پسندد. در انتخاب حق و باطل، انسان نه تنها باید حق را برگزیند، بلکه باید با نیرویی مثال‌زدنی از آن پاسداری کند. اگر کسی پس از جست‌و‌جوی کامل و از سر میل و اراده، باطل را برگزیند و از پذیرش حق، سر باز زند، در ردیف کسانی است که پیامبر (ص) و امامان (ع) فرمان جهاد با وی را صادر می‌کنند و بی‌تردید این گونه افراد در عذاب دوزخ، جاودانه‌اند و از آن رهایی ندارند. اندیشه نادرست برابر است با سم کشنده و پیداست که خداوند، انسان را آزاد نمی‌پسندد تا سم را برگزیند و خود و دیگران را هلاک سازد»[۴]. این مبنا و برداشت در مقابل اندیشه جبرانگاری است. این بیان، به درستی به ما آگاهی می‌بخشد که انسان مجبور نیست؛ پس فهم این برداشت، به ما یاری می‌دهد تا در مسائل مهم دیگر، دیدگاهی درست برگیریم و حوزه تشریع و تکوین را با هم خلط نکنیم؛ زیرا در معنی تشریعی، انسان آزاد نیست که هر کاری انجام دهد و باطل را انتخاب کند[۵].

پرسش مستقیم

منابع

پانویس

  1. عبدالله جوادی آملی، فلسفه حقوق بشر، ص۱۹۵.
  2. «و بگو که این (قرآن) راستین و از سوی پروردگار شماست، هر که خواهد ایمان آورد و هر که خواهد کفر پیشه کند» سوره کهف، آیه ۲۹.
  3. سیدباقری، سید کاظم، آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم ص ۴۱.
  4. عبدالله جوادی آملی، فلسفه حقوق بشر، ص۱۹۰.
  5. سیدباقری، سید کاظم، عدالت سیاسی در قرآن کریم، ص ۸۱.