احمد بن ابی‌عبدالله برقی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۳۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = اصحاب امام جواد| عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[احمد بن ابی‌عبدالله برقی در معارف و سیره رضوی]] - [[احمد بن ابی‌عبدالله برقی در رجال و تراجم]] - [[احمد بن ابی‌عبدالله برقی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
== آشنایی اجمالی ==
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[احمد بن ابی‌عبدالله برقی در تراجم و رجال]] - [[احمد بن ابی‌عبدالله برقی در تاریخ اسلامی]]</div>
[[ابوجعفر احمد بن محمد بن خالد برقی کوفی]]. در اصل [[کوفی]] بود. جد اعلای او «محمد بن علی» یکی از طرفداران [[زید بن علی]] {{ع}} بود که پس از [[قتل]] زید به وسیله [[یوسف بن عمر ثقفی]]، [[والی عراق]] [[زندانی]] و کشته شد و خالد که [[کودکی]] بیش نبود، به همراه پدرش عبدالرحمن به برقرود، از روستاهای [[قم]] گریخته و در آنجا سکنی گزید، <ref>الفهرست (طوسی) ۲۰.</ref> از این رو به برقی [[شهرت]] یافتند.
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
[[تاریخ]] دقیق ولادت احمد برقی معلوم نیست، ولی بعضی بر اساس [[روایات]] او از برخی استادانش چون [[ابن ابی عمیر]]، [[بزنطی]]، [[ابن فضال]] و [[ابن محبوب]]، ولادت برقی را پس از ۲۰۰ه‍ دانسته‌اند.<ref>دانشنامه جهان اسلام ۳/۱۵۸.</ref>
[[راوی امام رضا]]{{ع}}. [[ابو جعفر]]، [[احمد بن محمد بن خالد بن عبدالرحمن بن محمد بن علی برقی]]، از [[راویان حدیث]] و از فقهای بزرگ [[شیعه]]<ref>هدیة العارفین، ج۱، ص۶۷.</ref> و از [[یاران]] [[ائمه اطهار]]{{عم}} به شمار آمده است. وی برابر دسته‌ای از [[اخبار]]، در اواخر [[قرن دوم]] قمری، در یکی از روستاهای [[شهر قم]] به نام برق رود و در یک [[خانواده]] سرشناس [[شیعی]] و [[دوستدار اهل بیت]]{{عم}} به [[دنیا]] آمد<ref>کتاب الرجال، ابن داود، ص۴۲۱؛ الکنی و الألقاب، ج۲، ص۷۸.</ref>. البته درباره سال [[تولد]] وی در متون رجالی و [[تاریخی]] مطلبی به چشم نمی‌خورد. وی بر اساس پاره‌ای از اخبار دارای اصالت [[کوفی]] است<ref>لسان المیزان، ج۱، ص۲۶۲.</ref>. جد بزرگ او [[محمد بن علی]] از یاران [[زید بن علی بن حسین]]{{ع}} بود که در برابر [[حکومت ستمگر]] [[بنی‌امیه]] [[قیام]] کرد و در [[زندان]] [[یوسف بن مر]] پس از [[تحمل]] [[رنج]] و [[سختی]] بسیار به [[شهادت]] رسید. پس از این حادثه، [[عبدالرحمن]]، فرزند محمد بن علی، به همراه فرزند خردسالش [[خالد]] از [[کوفه]] به [[ایران]] [[هجرت]] کرد و سپس به یکی از روستاهای شهر قم به نام برق رود رفت و در همانجا ساکن شد<ref>رجال النجاشی، ص۷۶؛ الکنی و الألقاب، ج۲، ص۷۸- ۷۹؛ أصل الشیعة و أصولها، ص۳۲۸؛ هدایة الأمة، ج۸ ص۵۵۵.</ref>. پس از گذشت سال‌ها [[احمد بن ابی‌عبدالله]] در همان منطقه چشم به [[جهان]] گشود. البته احتمال دارد نسبت “برقی” که به وی داده شده، به همین علت باشد که او از اهالی برق رود [[قم]] بوده است<ref>کتاب السرائر، ج۳، ص۶۰۳.</ref>.


[[ابوجعفر]] [[دوران جوانی]] را در محضر [[پدر]] بزرگوارش [[محمد بن خالد برقی]] که از شخصیت‌های بزرگ شیعه و از [[مشایخ]] [[روایت]] بود به [[کسب علم]] و [[دانش]] پرداخت<ref>کتاب الرجال، برقی، ص۵۴- ۵۵؛ اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۱۳.</ref>. همچنین در محضر بسیاری از [[راویان]] و علمای بزرگ شیعه دانش آموخت که شمار استادان وی بیش از صد تن خواهد رسید، برخی از آنان عبارت‌اند از: [[ابوعلی واسطی]]، [[احمد بن محمد بن ابی‌نصر]]، [[اسماعیل بن مهران]]، [[جعفر بن مثنی خطیب]]، [[داود بن اسحاق حذاء]]، [[داود بن قاسم ابی‌هاشم جعفری]]، [[شریف بن سابق]]، [[علی بن ابی‌راشد]]، [[علی بن اسماعیل]]، [[علی بن حسان]]، [[علی بن حکم]]، [[قاسم بن محمد اصبهانی]]، [[محمد بن اسلم جبلی]]، [[محمد بن علی]]، [[محمد بن عیسی]]، [[محمد بن یحیی]]، [[منصور بن عباس]]، [[یعقوب بن یزید]]، نوفلی<ref>معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۱۳.</ref>.
ابوجعفر مهم‌ترین و مشهورترین کس در میان [[خاندان]] برقی بود و او را از اصحاب [[امام جواد]] و [[امام هادی]] {{ع}} برشمرده‌اند، ولی روایتی به نقل از این بزرگان از او ثبت نشده است.<ref>رجال الطوسی ۳۹۸ و۴۱۰.</ref> محدثانی مانند [[سعد بن عبدالله]]، [[محمد بن جعفر بن بطه]]<ref>جامع الرواة ۱/۶۳.</ref> و [[محمد بن بندار قمی]] از وی [[روایت]] کرده‌اند.<ref>اختیار معرفة الرجال ۲۱۹.</ref>


همچنین [[عالمان]] و بزرگان بسیاری از محضر [[ابوجعفر]] [[کسب علم]] و [[دانش]] کرده‌اند. برخی از آنان عبارت‌اند از: [[احمد بن عبدالله]]، [[سهل بن زیاد]]، [[علی بن ابراهیم]]، [[علی بن محمد بن عبد الله]]، [[محمد بن أحمد بن یحیی]]، [[محمد بن علی بن محبوب]]<ref>معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۱۳.</ref>.
[[ابوجعفر برقی]] از سران [[محدثان]] و [[علمای امامیه]] و فردی [[موثق]] بود، هر چند روایت وی از [[ضعفا]] و اعتمادش بر [[احادیث]] مرسل موجب شد که علمای معاصرش در قم بر وی خرده گیرند. [[احمد بن محمد بن عیسی]]، [[رئیس]] قمیون به علت نامعلومی وی را از قم [[تبعید]] کرد، ولی پس از مدتی او را به قم بازگرداند و از وی [[پوزش]] خواست و حتی در [[تشییع جنازه]] برقی پابرهنه و بدون [[عمامه]] حاضر شد تا [[رفتار]] پیشین را جبران کند.<ref>خلاصة الاقوال ۱۴.</ref> ابوجعفر سرانجام در سال ۲۸۰ه‍ درگذشت.
[[احمد بن ابی‌عبدالله]] از شخصیت‌های برجسته و از [[راویان]] [[موثق]] [[شیعه]] در [[قرن سوم]] قمری به شمار می‌رود. [[شیخ طوسی]]<ref>الفهرست، طوسی، ص۵۱.</ref> و [[نجاشی]]<ref>رجال النجاشی، ص۷۶.</ref> وی را توثیق کرده و مورد اطمینانش دانسته‌اند. ابوجعفر خود در خاندانی معتبر و [[علم]] [[دوست]] و [[فقاهت]] پرور [[تربیت]] یافت و [[نسل]] بعد از خود را نیز بر پایه علم و [[تقوا]] تربیت نمود. [[پدر]] وی [[محمد بن خالد]]، شخصی ادیب و آشنا به [[اخبار]] و [[علوم]] و از [[اصحاب امام]] [[موسی بن جعفر]]{{ع}}، [[امام رضا]]{{ع}} و [[امام جواد]]{{ع}} بود. کتاب التنزیل و التعبیر، کتاب [[یوم]] و لیلة، کتاب التفسیر بخشی از آثار اوست<ref>الفهرست، ابن ندیم، ص۲۷۶؛ کتاب الرجال، برقی، ص۵۴- ۵۵.</ref>. پسرش نیز [[عبدالله بن احمد]] از راویان موثق است که [[شیخ کلینی]] در [[کتاب الکافی]] خویش در قسمت‌های مختلف از وی [[حدیث]] نقل کرده است. همچنین نوه‌های آن [[محدث]] برجسته، [[احمد بن عبدالله بن أحمد]] (نوه پسری) و [[علی بن محمد]] ماجیلویه (نوه دختری) از جمله راویان و [[شاگردان]] خود احمد بن ابی‌عبدالله برقی به شمار می‌روند. همچنین [[ابوالقاسم فضل بن خالد]] و [[ابوعلی حسن بن خالد]] که از [[فقها]] و [[محدثان]] برجسته به شمار می‌روند، عموهای [[احمد برقی]] هستند و [[حسن بن خالد]] از [[راویان]] [[موثق]] و صاحب کتاب النوادر است<ref>رجال النجاشی، ص۶۱.</ref>.


رجالیون [[ابوجعفر احمد بن ابی‌عبدالله]] را با عنوان‌های [[احمد بن محمد بن خالد برقی][[احمد بن ابی‌عبدالله]]، [[احمد بن محمد ابی‌عبدالله برقی]] و [[احمد برقی]]<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۳۸؛ المفید من معجم رجال‌الحدیث، ص۳۸، ۳۹؛ تنقیح المقال، ج۱، ص۴۹.</ref> ذکر کرده‌اند. تنها [[عزیزالله عطاردی]] در کتاب [[مسند]] [[الرضا]]{{ع}} خویش، وی را با عنوان [[احد بن عبدالله]] یاد کرده است و سپس گفته که این فرد همان احمد بن محمد بن خالد برقی، [[محدث]] معروف، است و وی را از جمله راویان با واسطه [[امام رضا]]{{ع}} برشمرده است<ref>مسند الإمام الرضا{{ع}}، ج۲، ص۵۱۶.</ref>. ولی همان‌گونه که خویی ذکر کرده<ref>معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۱۶.</ref>، عنوان احمد بن محمد بن ابوعبدالله برای این [[راوی]] [[اشتباه]] است، زیرا ابوعبدالله [[کنیه]] پدرش بود نه جدش. پس در این موارد احمد بن محمد ابی‌عبدالله یا احمد بن ابی‌عبدالله صحیح است.
آثار او عبارت‌اند از: المحاسن، التبلیغ و الرساله، التراحم و التعاطف، التبصره، الرفاهیه الزّی الزینة، المرافق، المراشد، الصیانه، التحابه، الفراسه، الحقائق الاخوان، الخصائص المآکل، مصابیح الظلم، المحبوبات، المکروهات، العویص، الثواب، العقاب، المعیشه، النساء، الطیب، العقوبات، المشارب، الشعر أدب النفس، الطب، الطبقات، افاضل الاعمال اخص الاعمال، المساجد الاربعه، الرجال الهدایه، المواعظ التحذیر، التهذیب، التحریف، التسلیه، ادب المعاشره، مکارم الاخلاق، مکارم الافعال، [مذام الاخلاق و مذام الافعالالمواهب، الحبوه، الصفوه علل الحدیث، معانی الحدیث و التحریف، تفسیر الحدیث، الفروق، الاحتجاج، الغرائب، العجائب، اللطائف، المصالح، المنافع فی الدواجن و الرواجن، الشعر و الشعراء، النجوم، تعبیر الرؤیا، الزجر و الفال، صوم الأیام، السماء، الأرضین، البلدان و المساحه، الدعاء، ذکر الکعبه، الاجناس و الحیوان، احادیث الجن و أبلیس، فضل القرآن، الازاهیر، الأوامر و الزواجر، ما خاطب الله به خلقه، احکام الانبیا و الرسل، الجمل، حدّ اوّل الحکمة، الاشکال و القرائن، الریاضة، الامثال، الاوائل، التاریخ الانساب، النحو الاصفیة، الافانین، المغازی، الروایه، النوادر التهانی، التعازی، اخبار الأصم<ref>رجال النجاشی ۱/۲۰۵.</ref> الابلاغ، المکاسب، السفر، الشواهد من کتاب الله ، المعاریض، الشؤم، الارکان، اختلاف الحدیث، الفهم الثواب، العقل التخویف، غریب کتب، المحاسن، المآثر و الاحساب، الزهد و الموعظه، النور و الرحمه، التعیین و التأویل، الامتحان، العین، العیافة و القیافه، الطیره المنتجات، الترغیب الدعابة و المزاح، خلق السموات و الارض، بدء خلق، ابلیس و الجن، بنات النبی {{صل}} و أزواجه التبیان و جداول الحکمه<ref>الوافی بالوفیات ۷/۳۹۱ و ۳۹۲.</ref><ref> [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی]]، ج۱ ص۱۱۹-۱۲۰.</ref>


احمد بن ابی‌عبدالله از [[اصحاب امام جواد]]{{ع}}<ref>رجال الطوسی، ص۳۷۳؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۴۳۳.</ref> و [[امام هادی]]{{ع}}<ref>رجال الطوسی، ص۳۷۳.</ref> بوده است<ref>تهذیب الأحکام، ج۱۰، المشیخة، ص۴۴.</ref>. ولی در منابع موجود [[حدیثی]] که بدون واسطه از این دو بزرگوار نقل کرده باشد به چشم نمی‌خورد. وی همچنین دوره [[امام حسن عسکری]]{{ع}} را [[درک]] کرده، اما از آنجا که با [[امام]] [[ملاقات]] نداشته خود را از [[اصحاب]] آن [[حضرت]] نمی‌دانسته است<ref>المحاسن، ج۱، ص۱۲.</ref>. [[کلینی]] در [[کتاب الکافی]] حدیثی را از احمد بن ابی‌عبدالله، بدون واسطه از امام رضا{{ع}} نقل کرده است<ref>الکافی، ج۱، ص۵۸۳.</ref>. مضمون [[روایت]] این است که احمد بن ابی‌عبدالله می‌گوید: از امام رضا{{ع}} سؤال کردم: [[ذوالفقار]] کجاست؟ حضرت فرمود: [[جبرئیل]] آن را از [[آسمان]] آورد و اکنون در نزد من است. ولی این [[حدیث]] در اصطلاح مرسل نامیده می‌شود، یعنی واسطه‌ای در کار بوده که ذکر نشده است، زیرا چنان‌که گذشت، احمد حدود متولد [[سال ۲۰۰ق]] است و [[شهادت امام رضا]]{{ع}} در ۲۰۳ق اتفاق افتاده، پس به طور طبیعی این [[راوی]] نمی‌تواند از آن بزرگوار [[حدیث]] شنیده باشد<ref>مرآة العقول، ج۳، ص۴۵.</ref>؛ هر چند برخی وی را از جمله [[راویان امام رضا]]{{ع}}<ref>معجم رجال الحدیث، ج۲، ص۳۰؛ عوالم العلوم، ج۲۳، ص۶۴۶.</ref> برشمرده‌اند. با توجه به تألیفات و کتب یاد شده از [[ابوجعفر]] در منابع، این نکته به وضوح آشکار می‌شود که وی در زمینه‌های مختلف [[علمی]] همچون [[نجوم]]، [[تاریخ]]، [[شعر]]، [[علوم]] ادبی و [[روایت]] تبحر و مهارت برخوردار داشته، به گونه‌ای که از جمله [[منجمان]] و ستاره‌شناسان [[زمان]] خویش بوده<ref>بحار الأنوار، ج۵۵، ص۲۹۹.</ref> و [[کتابی]] نیز در [[علم]] نجوم تألیف کرده است. [[نجاشی]]<ref>رجال النجاشی، ص۷۶.</ref> و [[شیخ طوسی]]<ref>الفهرست، طوسی، ص۵۱.</ref> نیز بر این مطلب [[گواهی]] داده‌اند. همچنین علم تاریخ از دیگر علومی است که برقی از آن [[آگاه]] بوده و نام کتاب وی در این زمینه التبیان است<ref>رجال النجاشی، ص۷۶.</ref>. علم نحو از دیگر مهارت‌های [[ابو جعفر]] بوده و در این زمینه نیز کتابی تألیف کرده است. وی همچنین استاد دو نحوی معروف، یعنی [[احمد بن فارس]] صاحب مجمل اللغة و [[ابوالفضل عباس بن محمد نحوی]]، بوده است<ref>أعیان الشیعة، ج۳، ص۱۰۷.</ref>. [[عمر]] [[رضا]] کحاله درباره آشنایی ابو جعفر با علوم گوناگون می‌گوید: [[احمد بن محمد بن خالد بن عبد الرحمن بن محمد بن علی برقی کوفی]] عالمی بود که در بسیاری از علوم تبحر داشت. بخشی از کتاب‌های وی بدین قرار است: التراجم و التعاطف، [[آداب]] التفس، [[ادب]] المعاشرة، کتاب المکاسب، کتاب الرفاهیة<ref>معجم المؤلفین، ج۲، ص۹۷- ۹۸.</ref>.
== جستارهای وابسته ==
 
{{مدخل وابسته}}
[[احمد برقی]] با همه عظمتی که داشت با دو [[انتقاد]] عمده روبه رو بود. انتقاد اول اینکه وی در بین [[روایات]] خود، روایات مرسله و روایاتی را که [[راویان]] آن [[ضعیف]] بوده‌اند نقل می‌کرد<ref>الفهرست، طوسی، ص۵۱؛ استقصاء الاعتبار، ج۱، ص۴۸؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۳۱۰.</ref>. شاید به دلیل همین خصوصیت [[أبو جعفر]] بود که [[احمد بن محمد بن عیسی اشعری]]، [[رئیس]] [[شهر قم]] و از راویان بزرگ [[شیعه]]، وی را از [[شهر قم]] بیرون کرد، اما وی پس از مدتی از کار خویش پشیمان شد و برقی را به [[شهر]] باز گرداند و از او معذرت‌خواهی کرد، و بعد از [[وفات]] [[ابو جعفر]] نیز در [[تشییع]] جنازه‌اش با سر و پای برهنه شرکت کرد تا اهانتی را که به او کرده بود جبران نماید<ref>خلاصة الأقوال، ص۱۴؛ الحدائق الناضرة، ج۱، ص۱۲.</ref>.
* [[فضل بن خالد برقی]] (عمو)
 
* [[حسن بن خالد برقی]] (عمو)
نکته قابل توجه اینکه بسیاری از رجالیون و [[محدثان]] این خصوصیت و روش برقی را در [[نقل روایت]]، دلیلی بر [[ضعف]] وی نمی‌دانستند و [[ابوجعفر]] را از [[راویان]] [[ثقه]] و مورد [[اعتماد]] [[امامیه]] برمی‌شمردند<ref>الفهرست، طوسی، ص۵۱؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۴۳۳؛ مسند الإمام الرضا{{ع}}، ج۲، ص۵۱۶.</ref>. چنان‌که [[نجاشی]] می‌گوید: [[احمد بن ابی‌عبدالله]] مورد اعتماد است، گرچه از افراد [[ضعیف]] [[روایت]] نقل می‌کرد و به [[روایات]] مرسل اعتماد داشت<ref>رجال النجاشی، ص۷۶.</ref>. همچنین [[ابن‌غضائری]] که کمتر کسی از [[انتقاد]] او سالم مانده، [[احمد برقی]] را توثیق می‌کند و می‌گوید: [[طعن]] [[قمی‌ها]] مربوط به کسانی است که احمد از آنها [[نقل حدیث]] می‌کرد<ref>الرجال، ابن غضائری، ص۳۹.</ref>.
* [[محمد بن خالد برقی]] (پدر)
 
* [[عبدالله بن احمد برقی]] (فرزند)
انتقاد دوم درباره [[تحیر]] وی است. [[شیخ کلینی]] روایتی را از طریق [[احمد بن محمد برقی]] از [[امام جواد]]{{ع}} نقل می‌کند که موضوع آن [[نص]] و تصریح بر [[امامت]] [[امامان دوازده‌گانه]] می‌باشد و نام گرامی آنها در آن [[حدیث]] ذکر شده است. این حدیث به حدیث [[خضر]] نیز معروف است<ref>الکافی، ج۱، ص۵۲۵.</ref>. [[کلینی]] پس از نقل حدیث خضر، در حدیث دیگر می‌گوید: [[محمد بن یحیی عطار قمی]] گفت: من به [[احمد بن محمد بن صفار]] گفتم: ای ابوجعفر، من [[دوست]] داشتم این حدیث را از غیر طریق برقی می‌شنیدم. او گفت: [[محمد بن صفار]] به من فرمود: من این حدیث را ده سال قبل از تحیر احمد بن ابی‌عبدالله برقی از وی شنیده‌ام<ref>الکافی، ج۱، ص۵۲۵-۵۲۶.</ref>.
* [[احمد بن عبدالله بن احمد برقی]] (نواده)
برخی افراد از روایت دوم [[مذمت]] ابوجعفر را برداشت کرده‌اند، بدین علت که [[حیرت]] و تحیری که به وی نسبت داده شده، در آن [[زمان]] در مورد افرادی ذکر می‌شده که در مسأله [[غیبت امام زمان]]{{ع}} که دچار [[سرگردانی]]، [[شک و تردید]] می‌شدند. اکنون این سؤال پیش می‌آید که آیا احمد بن ابی‌عبدالله برقی با آن اطلاعاتی که در [[اخبار]] و [[روایات]] داشته چگونه دچار چنین [[شک]] و تردیدی شده است.
* [[علی بن احمد بن عبدالله برقی]] (نواده)
 
{{پایان مدخل وابسته}}
به همین [[جهت]] گروهی کلمه [[حیرت]] را به صورت دیگری معنا و [[تفسیر]] کرده‌اند. [[محدث نوری]] در کتاب خاتمة المستدرک<ref>خاتمة المستدرک، ج۱، ص۴۳- ۴۴.</ref> خویش، آرای همه را درباره [[تحیر]] [[ابوجعفر]] جمع کرده که ما اکنون آنها را ذکر می‌کنیم تا موضوع روشن گردد. برخی گفته‌اند زمانی که [[احمد بن محمد بن خالد برقی]] را از [[قم]] [[تبعید]] کردند و او در [[شهرها]] و ولایات حیران و سرگردان بود و نمی‌دانست در برابر این [[اتهام]] چه بگوید و چگونه از خویش [[دفاع]] کند، دچار حیرت و سرگردانی شده بود. مراد از حیرت برقی، همین سرگردانی از دفاع خویش در برابر اتهامش است. گروهی دیگر معتقدند که مقصود از تحیر، [[خرافات]] بوده، چون [[عمر]] برقی به درازا کشیده، مشاعرش را از دست داده و نمی‌توان به [[حدیث]] او [[اعتماد]] کرد. عده‌ای دیگر می‌گفتند که منظور از تحیر [[احمد برقی]] در اینجا تحیر درباره این حدیث بوده و او در مورد این [[روایت]] خاص نظر داشته و از موضوع آن متحیر بوده و به مطلب دیگری دلالت نمی‌کند. گروهی نیز گفته‌اند که مراد از حیرت، زمان [[غیبت امام مهدی]]{{ع}} است و این در سالی بوده که [[امام حسن عسکری]]{{ع}} [[وفات]] کرد و [[شیعیان]] در این سال دچار تحیر و سرگردان بودند. این مطلب در سخن بسیاری از [[علما]] و بزرگان آن [[روزگار]] شایع بوده است. در این صورت احمد بن ابی‌عبدالله اصلاً [[دوران حیرت]] را [[درک]] نکرده است.
 
احمد بن محمد بن خالد برقی، پس از گذراندن عمری پر [[برکت]] در سال ۲۷۴ یا ۲۸۰ق در [[شهر قم]] [[چشم]] از [[جهان]] فرو بست. [[قبر]] این بزرگوار مانند بسیاری از [[علما]] و بزرگان که در [[شهر قم]] مدفون‌اند مشخص و معلوم نیست<ref>الکنی والألقاب، ج۲، ص۷۹؛ الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۳۲۱.</ref>. وی تألیفات بسیاری داشت. یاقوت [[حموی]] بیان می‌کند که احمد بن ابی‌عبدالله تصنیفات زیادی در [[مذهب شیعه]] دارد، به گونه‌ای که تألیفات وی بالغ بر صد کتاب است<ref>معجم البلدان، ج۱، ص۳۸۹- ۳۹۰.</ref>. زِرِکلی در این‌باره می‌گوید: [[احمد بن محمد بن خالد ابوجعفر بن عبدالله برقی]]، از علمای متفکر و [[اهل]] بحث [[شیعه]] بود که اصلش [[کوفی]] است و [[امامیه]] [[معتقد]] است که او در [[نقل حدیث]] به افراد [[ضعیف]] تکیه می‌کرده است. تألیفات وی حدود صد کتاب است، از جمله کتاب البلدان، [[اختلاف]] الحدیث و الأنساب، [[اخبار]] الامم و الرجال و... می‌باشد؛ یکی دیگر از کتاب‌های وی کتاب [[المحاسن]] است که دو جلد دارد و در [[فقه]] و [[آداب]] شرفیه نوشته شده است<ref>الأعلام، ج۱، ص۲۰۵.</ref>.
المحاسن تنها اثری است که از ابوجعفر بر جای مانده است. این کتاب تنها مجموعه‌ای [[روایی]] نیست، بلکه دایرة‌المعارفی از [[علوم]] مختلف است که شامل یکصد باب از [[ابواب فقه]] و [[حکمت]] و آداب و علل شرعیه و [[توحید]] و سایر مراتب اصول و [[فروع دین]] می‌شود که فقط بخشی از آن به دست ما رسیده است. این کتاب یک [[مرجع]] و مجموعه بزرگ [[فقهی]] به شمار می‌رود که [[کتب اربعه]] [[حدیثی]] مانند [[الکافی]]، من لایحضره الفقیه و الاستبصار و التهذیب از وی [[روایت]] نقل کرده‌اند<ref>الجامع للشرایع، ص۸.</ref>.
 
[[شیخ صدوق]] در آغاز کتاب [[من لا یحضره الفقیه]] می‌گوید: قصد من در این کتاب جمع‌آوری همه [[روایات]] نیست، بلکه [[هدف]] نقل روایاتی است که آنها را [[حجت]] می‌دانم و بدان‌ها عمل کرده‌ام. من روایات این کتاب را از کتب مورد [[اعتماد]] مانند کتاب [[حریز بن عبدالله سجستانی]] و کتاب المحاسن احمد بن ابی‌عبدالله برقی نقل می‌کنم<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۴.</ref>.
[[قاضی]] [[نورالله]] [[شوشتری]] در جواب [[دشمنان]] شیعه که منابع [[شیعیان]] را منحصر در چهار کتاب می‌شمردند، می‌گوید: این صحیح نیست و کتاب‌های [[شیعیان]] بیش از این است. سپس بخشی از کتاب‌های [[شیعه]] را بر می‌شمرد و ضمن آنها از کتاب [[المحاسن]] برقی نیز نام می‌برد. همچنین [[علامه]] [[محمد تقی مجلسی]] (۱۰۷۰ق) می‌نویسد: کتاب المحاسن نزد ما هست و چنان‌که [[مشایخ]] گفته‌اند اصل آن بسیار بزرگ و مورد [[اعتماد]] بود. آنچه فعلاً نزد ماست شاید ثلث نسخه اصلی باشد<ref>لوامع صاحبقرانی، ج۱، ص۱۹۳.</ref>.
 
[[شیخ طوسی]] درباره تعداد کتاب‌های موجود در مجموعه المحاسن می‌گوید: [[احمد بن محمد خالد]] کتاب المحاسن و غیر آن را تصنیف کرد. کتاب او به صورت کم و زیاد نقل شده و آنچه فعلا در دست ماست، دارای بخش‌های زیر است: کتاب الابلاغ، کتاب التبلیغ، کتاب التراحم و التعاطف، کتاب آداب‌النفس، کتاب المنافع، کتاب أدب‌المعاشرة، کتاب المعیشة، کتاب المکاسب، کتاب الرفاهیة، کتاب المعاریض، کتاب السفر، کتاب الأمثال، کتاب الشواهد من کتاب‌الله عزّ و جل، کتاب النجوم، کتاب المرافق، کتاب الزواجر (دواجن)، کتاب الشوم، کتاب الزینة، کتاب الأرکان، کتاب الزی، کتاب اختلاف‌الحدیث، کتاب الطیب (طب)، کتاب المآکل، کتاب الماء (کتاب المشارب)، کتاب الفهم (العلم)، کتاب الإخوان، کتاب التخویف، کتاب [[تفسیر]] الأحادیث و أحکامه، کتاب العقل، کتاب التخدیر، کتاب العلل، کتاب التهذیب، کتاب التسلیة، کتاب التاریخ، کتاب انساب‌الأمم (أخبار الأمم)، کتاب الشعر و الشعراء، کتاب العجائب، کتاب الحقائق، کتاب المواهب و الحظوظ، کتاب الحیوة، کتاب النور و الرحمة، کتاب الزهد و المواعظ، کتاب التبصرة، کتاب التفسیر، کتاب التأویل، کتاب مذام الأفعال، کتاب الفروق، کتاب المعانی و التحریف، کتاب العقاب، کتاب الامتحان، کتاب العقوبات، کتاب العین، کتاب الخصائص، کتاب النحو، کتاب العیافة و القیافة، کتاب الزجر و الفال، کتاب الطیرة، کتاب المراشد، کتاب الأفانین، کتاب الغرائب، کتاب الحیل، کتاب الصیانة، کتاب الفراسة، کتاب العویص، کتاب النوادر، کتاب مکارم الأخلاق، کتاب [[ثواب]] القرآن، کتاب [[فضل]] القرآن، کتاب مصابیح‌الظلم، کتاب المستحسنات، کتاب الدعایة و المزاح، کتاب الترغیب، کتاب الصفوة، کتاب تعبیر الرؤیا، کتاب المحبوبات و المکروهات، کتاب خلق‌السماء، و الأرض، کتاب البلدان و المصاحة، کتاب بدء [[خلق]] [[ابلیس]] و الجن، کتاب الدواجن، کتاب [[مغازی]] النبی{{صل}}، کتاب بنات‌النبی{{صل}} و أزواجه، کتاب الجناس و الحیوان، کتاب التأویل<ref>الفهرست، طوسی، ص۵۱.</ref>.
 
برخی معتقدند مؤلف کتاب [[رجال]] البرقی، [[ابوجعفر]] [[احمد بن محمد بن خالد برقی]] (۲۷۴ یا ۲۸۰ق) است<ref>عجم مصطلحات الرجال و الدرایة، ص۱۲۳؛ فائق المقال، ص۳۸۷؛ فهرس التراث، ج۲، ص۵۸۲.</ref>، اما برخی دیگر این ادعا را رد کرده<ref>قاموس الرجال، ج۱، ص۴۵.</ref> و بر مدعای خویش دلایلی نیز اقامه می‌کنند و می‌گویند: ابوجعفر در سال ۲۷۴ یا ۲۸۰ق از [[دنیا]] رفت، در حالی‌که در این کتاب از [[سعد بن عبدالله بن ابی‌خلاف اشعری قمی]] (۲۹۹ یا ۳۰۱ق) نیز [[حدیث]] نقل شده است و [[ابن سعد]] از [[شاگردان]] و [[راویان]] احمد بن [[ابی‌عبدالله بوده و معنا ندارد استاد به [[کلام]] [[شاگرد]] استناد کند. همچنین در این کتاب از [[عبدالله بن جعفر حمیری]] نیز [[روایت]] نقل شده است. وی نیز از جمله شاگردان و راویان احمد بن ابی‌عبدالله می‌باشد، و مورد دیگر اینکه نام احمد بن ابی‌عبدالله عنوان شده اما ذکر نشده که مؤلف همین کتاب است. در حالی‌که روش رجالیون مثل [[نجاشی]] و [[شیخ طوسی]] این‌گونه است که وقتی نام خود را می‌نویسند، بر مؤلف‌بودن خود نیز تصریح می‌کنند. همچنین در این کتاب [[محمد بن خالد]] ذکر شده، اما نگفته [[پدر]] من، [[احمد بن ابی‌طالب]] است. پس کتاب الرجال برقی یا از عبدالله بن برقی - پسر ابوجعفر - است که [[کلینی]] از او نقل می‌کند و یا از نوه ابوجعفر یعنی احمد بن عبدالله بن احمد برقی است که [[صدوق]] از وی [[نقل حدیث]] می‌کند. دیدگاه دوم با توجه به اشعری و [[حمیری]] که نزدیک به [[زمان]] احمد بن عبدالله بن احمد است، قوی‌تر به نظر می‌رسد.<ref>منابع: اختیار معرفة الرجال، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۲۶۰ق)، تصحیح و تعلیق: میرداماد استرآبادی، تحقیق: سید مهدی رجایی، قم، مؤسسة آل البیت{{عم}} لإحیاء التراث، اول، ۱۳۶۳ش؛ استقصاء الاعتبار فی شرح الاستبصار، محمد بن حسن عاملی (۱۰۳۰ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت علا لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۹ق؛ أصل الشیعة و أصولها، محمد حسین بن علی آل کاشف الغطاء (۱۳۷۳ق)، مؤسسه امام علی، اول، ۱۴۱۵ق؛ الأعلام، خیر الدین بن محمود معروف به زرکلی (۱۳۹۶ق)، بیروت، دار العلم للملایین، پنجم، ۱۹۸۰م، أعیان الشیعة، سید محسن بن عبدالکریم امین عاملی (۱۳۷۱ق)، تحقیق: سید حسن امین، بیروت، دار التعارف، ۱۴۰۳ق؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار{{عم}}، محمدباقر بن محمد تقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، تنقیح المقال فی علم الرجال، عبدالله بن محمدحسن مامقانی (۱۳۵۱ق)، تحقیق: محیی الدین مامقانی، قم، مؤسسة آل البیت علیها لإحیاء التراث، اول، ۱۴۲۳ق؛ تهذیب الأحکام، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: سید حسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق؛ الجامع للشرائع، یحیی بن احمد معروف به ابن سعید حلی (۶۸۹ق)، قم، مؤسسه سیدالشهدا، ۱۴۰۵ق، الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة الار، یوسف بن احمد بحرانی (۱۱۸۶ق)، تحقیق: محمدتقی ایروانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۰۵ق، خاتمة مستدرک الوسائل، حسین بن محمد تقی معروف به محدث نوری (۱۳۲۰ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت علیا لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۷ق؛ خلاصة الأقوال فی معرفة الرجال (رجال العلامة الحلی)، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق: سید محمد صادق بحر العلوم، قم، مکتبة الرضی، دوم، ۱۴۰۲ق؛ الذریعة إلی تصانیف الشیعة، محمد محسن بن علی منزوی معروف به آقابزرگ تهرانی (۱۳۸۹ق)، بیروت، دار الأضواء، سوم، ۱۴۰۳ق، الرجال، احمد بن حسین واسطی معروف به ابن غضائری (۴۵۰ق)، قم، اسماعیلیان، ۱۳۶۴ ش؛ رجال الطوسی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۵ق؛ رجال النجاشی، احمد بن علی معروف به نجاشی (۴۵۰ق)، قم، مکتبة الداوری، ۱۳۹۸ق؛ عوالم العلوم و المعارف و الأحوال، عبدالله بن نورالله بحرانی اصفهانی (قرن ۱۲ق)، تحقیق: سیدمحمدباقر ابطحی، قم، مدرسة الإمام المهدی، اول، ۱۴۱۳ق؛ فائق المقال فی الحدیث و الرجال، احمد بن عبدالرضا بصری (۱۰۸۵ق)، تحقیق: غلام حسین قیصریه‌ها، قم، دار الحدیث، اول، ۱۴۲۲ق؛ فهرس التراث، سید محمد حسین حسینی جلالی (معاصر)، تحقیق: محمدجواد حسینی جلالی، قم، دلیل ما، اول، ۱۳۸۰ش؛ الفهرست (فهرست کتب الشیعة و أصولهم)، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق عبدالعزیز طباطبایی، قم، مکتبة الطباطبایی، اول، ۱۴۲۰ق؛ الفهرست، محمد بن اسحاق معروف به ابن ندیم (۳۸۵ق)، تحقیق و نشر: رضا تجاد، تهران، اول، ۱۳۹۱ق؛ قاموس الرجال، محمد تقی بن کاظم معروف به علامه تستری (۱۴۱۵ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة النشر الاسلامی، قم، اول، ۱۴۲۲ق، الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق؛ کتاب الرجال، حسن بن علی معروف به ابن داود حلی (۷۴۰ق)، تحقیق: سید محمدصادق بحر العلوم، قم، منشورات الرضی، ۱۳۹۲ق، کتاب الرجال، احمد بن محمد برقی (۲۷۴ق)، تهران، دانشگاه تهران، اول، ۱۳۴۲ش؛ کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، محمد بن منصور معروف به ابن ادریس حلی (۵۹۸ق)، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، دوم، ۱۴۱۰ق، الکنی و الألقاب، عباس بن محمدرضا معروف به محدث قمی (۱۳۵۹ق)، تهران، انتشارات صدر، بی تا، لسان المیزان، احمد بن علی معروف به ابن حجر عسقلانی (۸۵۲ق)، بیروت، مؤسسة الأعلمی، دوم، ۱۳۹۰ق، المحاسن، احمد بن محمد برقی (۲۷۴ق)، تصحیح: سید جلال الدین حسینی ارموی، دار الکتب الإسلامیة، اول، ۱۳۷۰ق، لوامع صاحبقرانی، محمدتقی بن مقصودعلی مجلسی (۱۰۷۰ق)، قم، اسماعیلیان، دوم، ۱۴۱۴ق؛ مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محمدباقر بن محمدتقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق و تصحیح: سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، دوم، ۱۴۰۴ق؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، علی بن محمد نمازی شاهرودی (۱۴۰۵ق)، تهران، شفق - حیدری، اول، ۱۴۱۲ق؛ مسند الإمام الرضا{{ع}}، عزیزالله بن محمد عطاردی قوچانی معاصر)، مشهد، کنگره جهانی حضرت رضا{{ع}}، اول، ۱۴۰۶ق؛ معجم البلدان، یاقوت بن عبدالله رومی حموی (۶۲۶ق)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۶۹ق؛ معجم المؤلفین، عمر بن رضا کحاله (۱۴۰۸ق)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۸۷ق؛ معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، سیدابوالقاسم بن علی اکبر موسوی خویی (۱۴۱۳ق)، قم، مرکز نشر الثقافة الإسلامیة، پنجم، ۱۴۱۳ق؛ معجم مصطلحات الرجال و الدرایة، محمدرضاجدیدی نژاد (معاصر)، قم، دار الحدیث، دوم، ۱۴۲۴ق؛ المفید من معجم رجال الحدیث، محمد جواهری معاصر)، قم، نشر محلاتی، دوم، ۱۴۲۴ق؛ من لا یحضره الفقیه، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، دوم، ۱۴۰۴ق، هدایة الأمة إلی أحکام الأئمة علی، محمد بن حسن معروف به حر عاملی (۱۱۰۴ق)، تحقیق و تصحیح: بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، آستان قدس رضوی، اول، ۱۴۱۴ق؛ هدیة العارفین أسماء المؤلفین و آثار المصنفین، اسماعیل بن محمد امین بغدادی (۱۳۹۹ق)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بی تا، وسائل الشیعة (تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة)، محمد بن حسن معروف به حر عاملی (۱۱۰۴ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت{{عم}} لإحیاء التراث، قم، دوم، ۱۴۱۴ق</ref>.<ref>[[طاهره رضایی|رضایی، طاهره]]، [[احمد بن ابی‌عبدالله برقی - رضایی (مقاله)|مقاله «احمد بن ابی‌عبدالله برقی»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۶۵۸-۶۶۴.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده: 1100514.jpg|22px]] [[طاهره رضایی|رضایی، طاهره]]، [[احمد بن ابی‌عبدالله برقی - رضایی (مقاله)|مقاله «احمد بن ابی‌عبدالله برقی»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه امام رضا ج۱''']]
# [[پرونده: IM009687.jpg|22px]] جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱''']]
{{اصحاب امام رضا}}
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:احمد بن ابی‌عبدالله برقی]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:راویان امام رضا]]
[[رده:راویان امام رضا]]
[[رده:اصحاب امام رضا]]
[[رده:اصحاب امام رضا]]
[[رده:اصحاب امام جواد]]
[[رده:اصحاب امام هادی]]
[[رده:طبقه هفتم راویان]]
[[رده: کوفیان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۱۸

آشنایی اجمالی

ابوجعفر احمد بن محمد بن خالد برقی کوفی. در اصل کوفی بود. جد اعلای او «محمد بن علی» یکی از طرفداران زید بن علی (ع) بود که پس از قتل زید به وسیله یوسف بن عمر ثقفی، والی عراق زندانی و کشته شد و خالد که کودکی بیش نبود، به همراه پدرش عبدالرحمن به برقرود، از روستاهای قم گریخته و در آنجا سکنی گزید، [۱] از این رو به برقی شهرت یافتند.

تاریخ دقیق ولادت احمد برقی معلوم نیست، ولی بعضی بر اساس روایات او از برخی استادانش چون ابن ابی عمیر، بزنطی، ابن فضال و ابن محبوب، ولادت برقی را پس از ۲۰۰ه‍ دانسته‌اند.[۲]

ابوجعفر مهم‌ترین و مشهورترین کس در میان خاندان برقی بود و او را از اصحاب امام جواد و امام هادی (ع) برشمرده‌اند، ولی روایتی به نقل از این بزرگان از او ثبت نشده است.[۳] محدثانی مانند سعد بن عبدالله، محمد بن جعفر بن بطه[۴] و محمد بن بندار قمی از وی روایت کرده‌اند.[۵]

ابوجعفر برقی از سران محدثان و علمای امامیه و فردی موثق بود، هر چند روایت وی از ضعفا و اعتمادش بر احادیث مرسل موجب شد که علمای معاصرش در قم بر وی خرده گیرند. احمد بن محمد بن عیسی، رئیس قمیون به علت نامعلومی وی را از قم تبعید کرد، ولی پس از مدتی او را به قم بازگرداند و از وی پوزش خواست و حتی در تشییع جنازه برقی پابرهنه و بدون عمامه حاضر شد تا رفتار پیشین را جبران کند.[۶] ابوجعفر سرانجام در سال ۲۸۰ه‍ درگذشت.

آثار او عبارت‌اند از: المحاسن، التبلیغ و الرساله، التراحم و التعاطف، التبصره، الرفاهیه الزّی الزینة، المرافق، المراشد، الصیانه، التحابه، الفراسه، الحقائق الاخوان، الخصائص المآکل، مصابیح الظلم، المحبوبات، المکروهات، العویص، الثواب، العقاب، المعیشه، النساء، الطیب، العقوبات، المشارب، الشعر أدب النفس، الطب، الطبقات، افاضل الاعمال اخص الاعمال، المساجد الاربعه، الرجال الهدایه، المواعظ التحذیر، التهذیب، التحریف، التسلیه، ادب المعاشره، مکارم الاخلاق، مکارم الافعال، [مذام الاخلاق و مذام الافعال]، المواهب، الحبوه، الصفوه علل الحدیث، معانی الحدیث و التحریف، تفسیر الحدیث، الفروق، الاحتجاج، الغرائب، العجائب، اللطائف، المصالح، المنافع فی الدواجن و الرواجن، الشعر و الشعراء، النجوم، تعبیر الرؤیا، الزجر و الفال، صوم الأیام، السماء، الأرضین، البلدان و المساحه، الدعاء، ذکر الکعبه، الاجناس و الحیوان، احادیث الجن و أبلیس، فضل القرآن، الازاهیر، الأوامر و الزواجر، ما خاطب الله به خلقه، احکام الانبیا و الرسل، الجمل، حدّ اوّل الحکمة، الاشکال و القرائن، الریاضة، الامثال، الاوائل، التاریخ الانساب، النحو الاصفیة، الافانین، المغازی، الروایه، النوادر التهانی، التعازی، اخبار الأصم[۷] الابلاغ، المکاسب، السفر، الشواهد من کتاب الله ، المعاریض، الشؤم، الارکان، اختلاف الحدیث، الفهم الثواب، العقل التخویف، غریب کتب، المحاسن، المآثر و الاحساب، الزهد و الموعظه، النور و الرحمه، التعیین و التأویل، الامتحان، العین، العیافة و القیافه، الطیره المنتجات، الترغیب الدعابة و المزاح، خلق السموات و الارض، بدء خلق، ابلیس و الجن، بنات النبی (ص) و أزواجه التبیان و جداول الحکمه[۸][۹]

جستارهای وابسته

منابع

  1. جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱

پانویس

  1. الفهرست (طوسی) ۲۰.
  2. دانشنامه جهان اسلام ۳/۱۵۸.
  3. رجال الطوسی ۳۹۸ و۴۱۰.
  4. جامع الرواة ۱/۶۳.
  5. اختیار معرفة الرجال ۲۱۹.
  6. خلاصة الاقوال ۱۴.
  7. رجال النجاشی ۱/۲۰۵.
  8. الوافی بالوفیات ۷/۳۹۱ و ۳۹۲.
  9. فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی، ج۱ ص۱۱۹-۱۲۰.