ابومسروق عبدالله نهدی کوفی: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ابومسروق عبدالله نهدی کوفی در تراجم و رجال]] - [[ابومسروق عبدالله نهدی کوفی در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
از [[راویان امام رضا]]{{ع}}. [[عبدالله | از [[راویان امام رضا]] {{ع}}. [[عبدالله نهدی کوفی]] مکنی به «ابومسروق» بر اساس خبری مذکور در [[عیون اخبار الرضا]] {{ع}}، از راویان امام رضا {{ع}} شمرده است<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۳۱۲.</ref>. در متون رجالی بیشتر از [[شخصیت]] پسرش [[هیثم بن ابیمسروق]] سخن به میان آمده است و از خود وی مطالب چندانی دیده نمیشود، هر چند از فردی به نام [[عبدالله بن طلحه نهدی کوفی]]، صاحب کتاب النوادر مطالبی وجود دارد<ref>رجال النجاشی، ص۲۲۴؛ نقد الرجال، ج۳، ص۱۱۶.</ref> که هیچ یک از [[علمای رجال]]، او را با [[ابو مسروق عبدالله نهدی]] مورد بحث مرتبط ندانستهاند و [[روایات]] موجود نیز بر دوگانگی آنها صحه میگذارند. | ||
به هر حال، کشی به نقل از حمدویه مینویسد: ابومسروق و پسرش از فضلا بودند و [[اصحاب]] ما از آنان به [[نیکی]] یاد میکردند<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۶۷۰؛ خلاصة الأقوال، ص۲۹۰.</ref> و بر اساس گزارشی، فرزندش هیثم از او روایتی دارد<ref>قرب الإسناد، ص۵۲.</ref>. اما در دوره معاصر، شبستری بیشترین مطلب را درباره وی آورده و گفته است: وی [[محدث]] کوفی، امامی و نیکوحال بود و راویانی چون [[علی بن اسماعیل میثمی]]، [[علی بن نعمان]]، [[حسن بن محبوب]] و دیگران از او [[روایت]] کردهاند<ref>الفائق فی رواة و أصحاب الإمام الصادق{{ع}}، ج۲، ص۲۸۷.</ref>. اما به [[درستی]] روشن نیست که وی بر اساس چه اسنادی چنین ادعایی کرده است، چون منابع در [[اختیار]] چنین مطالبی را منعکس نمیسازند. | به هر حال، کشی به نقل از حمدویه مینویسد: ابومسروق و پسرش از فضلا بودند و [[اصحاب]] ما از آنان به [[نیکی]] یاد میکردند<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۶۷۰؛ خلاصة الأقوال، ص۲۹۰.</ref> و بر اساس گزارشی، فرزندش هیثم از او روایتی دارد<ref>قرب الإسناد، ص۵۲.</ref>. اما در دوره معاصر، شبستری بیشترین مطلب را درباره وی آورده و گفته است: وی [[محدث]] کوفی، امامی و نیکوحال بود و راویانی چون [[علی بن اسماعیل میثمی]]، [[علی بن نعمان]]، [[حسن بن محبوب]] و دیگران از او [[روایت]] کردهاند<ref>الفائق فی رواة و أصحاب الإمام الصادق {{ع}}، ج۲، ص۲۸۷.</ref>. اما به [[درستی]] روشن نیست که وی بر اساس چه اسنادی چنین ادعایی کرده است، چون منابع در [[اختیار]] چنین مطالبی را منعکس نمیسازند. | ||
در متون [[حدیثی]] [[شیعه]] تنها در دو مورد از ابومسروق نامی به میان آمده است: یکی در [[سند]] روایتی از [[امام صادق]]{{ع}}<ref>الکافی، ج۲، ص۵۱۳؛ بحار الأنوار، ج۹۲، ص۳۴۹.</ref> که محل بحث این نوشتار نیست؛ و دیگر روایتی که [[شیخ صدوق]] در عیون اخبار الرضا{{ع}} از قول [[جریر بن حازم]] از او نقل کرده است. در این روایت که [[دیدار]] جمعی از [[شیعیان]] [[واقفی]] [[مذهب]] با [[امام رضا]]{{ع}} را گزارش میکند، او به اتفاق افراد سرشناسی مانند علی بن [[حمزه]] بطائنی، [[محمد بن اسحاق بن عمار]]، [[حسن بن مهران]] و [[حسن بن ابیسعید مکاری]] درباره [[نشانههای امامت]] با [[امام رضا]]{{ع}} به گفتوگو پرداختهاند. این گروه که گویی به دنبال شنیدن [[اعتقادات]] خویش از زبان امام رضا{{ع}} بودند و میخواستند ادعای زنده بودن [[امام کاظم]]{{ع}} را از طریق ایشان بشنوند، در ابتدا حال امام کاظم{{ع}} را جویا شدند. [[امام]] پس از بیان درگذشت پدرش، به ذکر دلایلی از [[امامت]] خود پرداخت و فرمود: [[پیامبر گرامی اسلام]] نیز در [[تهدید]] [[ابولهب]] به او گفت: هر چه میخواهی از من سؤال کن؛ [[قدرت]] نداری که خدشهای بر من وارد کنی و این از نشانههای [[نبوت]] او بود. من نیز اولین نشانهای که برای امامت خود میآورم این است که [[ادعای امامت]] میکنم و از این [[جهت]] به شما [[اطمینان]] میدهم که [[هارون]] | در متون [[حدیثی]] [[شیعه]] تنها در دو مورد از ابومسروق نامی به میان آمده است: یکی در [[سند]] روایتی از [[امام صادق]] {{ع}}<ref>الکافی، ج۲، ص۵۱۳؛ بحار الأنوار، ج۹۲، ص۳۴۹.</ref> که محل بحث این نوشتار نیست؛ و دیگر روایتی که [[شیخ صدوق]] در عیون اخبار الرضا {{ع}} از قول [[جریر بن حازم]] از او نقل کرده است. در این روایت که [[دیدار]] جمعی از [[شیعیان]] [[واقفی]] [[مذهب]] با [[امام رضا]] {{ع}} را گزارش میکند، او به اتفاق افراد سرشناسی مانند علی بن [[حمزه]] بطائنی، [[محمد بن اسحاق بن عمار]]، [[حسن بن مهران]] و [[حسن بن ابیسعید مکاری]] درباره [[نشانههای امامت]] با [[امام رضا]] {{ع}} به گفتوگو پرداختهاند. این گروه که گویی به دنبال شنیدن [[اعتقادات]] خویش از زبان امام رضا {{ع}} بودند و میخواستند ادعای زنده بودن [[امام کاظم]] {{ع}} را از طریق ایشان بشنوند، در ابتدا حال امام کاظم {{ع}} را جویا شدند. [[امام]] پس از بیان درگذشت پدرش، به ذکر دلایلی از [[امامت]] خود پرداخت و فرمود: [[پیامبر گرامی اسلام]] نیز در [[تهدید]] [[ابولهب]] به او گفت: هر چه میخواهی از من سؤال کن؛ [[قدرت]] نداری که خدشهای بر من وارد کنی و این از نشانههای [[نبوت]] او بود. من نیز اولین نشانهای که برای امامت خود میآورم این است که [[ادعای امامت]] میکنم و از این [[جهت]] به شما [[اطمینان]] میدهم که [[هارون الرشید]] نخواهد توانست به من صدمهای وارد کند. حسن بن مهران پذیرش این نشانه را مشروط به آن میداند که امام رضا {{ع}} چنین سخنانی را در میان [[مردم]] و در [[ملأ]] عام اظهار کند. اما امام در پاسخ گفت: [[پیامبر]] {{صل}} نیز در ابتدا ادعای نبوتش را در میان [[دوستان]] و کسانی که به او [[اعتماد]] داشتند، مطرح کرد. پس چگونه من امامت خود را نزد هارون الرشید بیان کنم؟ شما که به امامت [[پدران]] من معتقدید و میدانید که من برای امامت پدرم [[تقیه]] نمیکنم. پس چگونه تقیه و ادعا کنم که پدرم زنده است، حال آنکه او زنده نیست؟<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۲۱۳.</ref> بدین گونه امام رضا {{ع}} به [[صراحت]] ادعای [[واقفیه]] را مبنی بر زنده بودن پدرش رد میکند. [[شیخ صدوق]] در ذیل [[روایت]] میافزاید: امام رضا {{ع}} چون اطمینان داشت هارون الرشید نمیتواند به او صدمه بزند، چنین مطلبی را فرمود<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۲۱۴.</ref>. | ||
این [[حدیث]] در برخی از منابع متأخر نیز نقل شده است<ref>أعیان الشیعة، ج۹، ص۱۲۱؛ عوالم العلوم، ج۲۲، ص۶۰؛ مسند الإمام الرضا{{ع}}، ج۱، ص۱۸۱.</ref>، بیآنکه درباره [[راوی]] آن، یعنی ابومسروق گفتوگویی صورت گیرد. [[روایات]] ذکر شده از [[زندگی]] و حضور وی در [[زمان]] [[امام صادق]]{{ع}} و نیز [[امام رضا]]{{ع}} حکایت دارد و این امر عجیبی نیست، چون با توجه به زمان حضور و فعالیت فرزندش [[هیثم]] که از [[اصحاب]] و [[راویان]] [[امام جواد]]{{ع}} بود<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۸، ص۱۷۲.</ref> و گاه با یک واسطه از امام رضا{{ع}}<ref>الکافی، ج۵، ص۳۱۴؛ تهذیب الأحکام، ج۷، ص۲۲۶.</ref> و دو واسطه از امام صادق{{ع}}<ref>الأمالی، مفید، ص۲۲۶.</ref> [[روایت]] میکرد، میتوان همزمانی ابومسروق با امام رضا{{ع}} را امری مقبول دانست، مگر آنکه به یکی از دادههای [[شیخ طوسی]] [[استدلال]] شود که هیثم را در طبقه راویان [[امام باقر]]{{ع}} قرار داده بود<ref>رجال الطوسی، ص۱۴۸.</ref> که در این صورت زنده بودن ابومسروق تا این زمان اندکی بعید به نظر میرسد. ولی این دیدگاه هم با داده دیگر او که هیثم را از کسانی دانسته بود که روایتی از [[ائمه]]{{عم}} ندارند<ref>رجال الطوسی، ص۴۴۹.</ref> و هم با دیگر دادههای [[روایی]] ناسازگار است، چنان که برخی از رجالیون به آن پرداختهاند<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۸، ص۱۷۲؛ قاموس الرجال، ج۱۰، ص۵۸۴.</ref> | این [[حدیث]] در برخی از منابع متأخر نیز نقل شده است<ref>أعیان الشیعة، ج۹، ص۱۲۱؛ عوالم العلوم، ج۲۲، ص۶۰؛ مسند الإمام الرضا {{ع}}، ج۱، ص۱۸۱.</ref>، بیآنکه درباره [[راوی]] آن، یعنی ابومسروق گفتوگویی صورت گیرد. [[روایات]] ذکر شده از [[زندگی]] و حضور وی در [[زمان]] [[امام صادق]] {{ع}} و نیز [[امام رضا]] {{ع}} حکایت دارد و این امر عجیبی نیست، چون با توجه به زمان حضور و فعالیت فرزندش [[هیثم بن ابیمسروق|هیثم]] که از [[اصحاب]] و [[راویان]] [[امام جواد]] {{ع}} بود<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۸، ص۱۷۲.</ref> و گاه با یک واسطه از امام رضا {{ع}}<ref>الکافی، ج۵، ص۳۱۴؛ تهذیب الأحکام، ج۷، ص۲۲۶.</ref> و دو واسطه از امام صادق {{ع}}<ref>الأمالی، مفید، ص۲۲۶.</ref> [[روایت]] میکرد، میتوان همزمانی ابومسروق با امام رضا {{ع}} را امری مقبول دانست، مگر آنکه به یکی از دادههای [[شیخ طوسی]] [[استدلال]] شود که هیثم را در طبقه راویان [[امام باقر]] {{ع}} قرار داده بود<ref>رجال الطوسی، ص۱۴۸.</ref> که در این صورت زنده بودن ابومسروق تا این زمان اندکی بعید به نظر میرسد. ولی این دیدگاه هم با داده دیگر او که هیثم را از کسانی دانسته بود که روایتی از [[ائمه]] {{عم}} ندارند<ref>رجال الطوسی، ص۴۴۹.</ref> و هم با دیگر دادههای [[روایی]] ناسازگار است، چنان که برخی از رجالیون به آن پرداختهاند<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۸، ص۱۷۲؛ قاموس الرجال، ج۱۰، ص۵۸۴.</ref><ref>منابع: اختیار معرفة الرجال، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تصحیح و تعلیق: میرداماد استرآبادی، تحقیق: سید مهدی رجایی، قم، مؤسسة آل البیت له لإحیاء التراث، اول، ۱۳۶۳ش؛ أعیان الشیعة، سیدمحسن بن عبدالکریم امین عاملی (۱۳۷۱ق)، تحقیق: سید حسن امین، بیروت، دار التعارف، ۱۴۰۳ق، الأمالی، محمد بن محمد معروف به شیخ مفید (۴۱۳ق)، تحقیق: حسین استاد ولی - علی اکبر غفاری، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، اول، ۱۴۱۳ق؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علی، محمدباقر بن محمدتقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق؛ تهذیب الأحکام، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: سیدحسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق، خلاصة الأقوال فی معرفة الرجال، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة نشر الفقاهة، اول، ۱۴۱۷ق؛ رجال الطوسی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۵ق؛ رجال النجاشی، احمد بن علی معروف به نجاشی (۴۵۰ق)، تحقیق: سید موسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، پنجم، ۱۴۱۶ق؛ عوالم العلوم و المعارف و الأحوال، عبدالله بن نورالله بحرانی اصفهانی (قرن ۱۲ق)، تحقیق: سیدمحمدباقر ابطحی، قم، مدرسة الإمام المهدی، اول، ۱۴۱۳ق؛ عیون أخبار الرضاع، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سیدمهدی لاجوردی، تهران، نشر جهان، اول، ۱۳۷۸ق؛ الفائق فی رواة و أصحاب الإمام الصادق طلا عبدالحسین بن علی اصغر شبستری (معاصر)، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۸ق، قاموس الرجال، محمد تقی بن کاظم معروف به علامه تستری (۱۴۱۵ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة النشر الإسلامی، قم، اول، ۱۴۱۹ق؛ قرب الإسناد، عبدالله بن جعفر حمیری (قرن ۳ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت علا لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۳ق، الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، علی بن محمد نمازی شاهرودی (۱۴۰۵ق)، تهران، شفق - حیدری، اول، ۱۴۱۵ق؛ مسند الإمام الرضا، عزیزالله بن محمد عطاردی قوچانی (معاصر)، مشهد، کنگره جهانی حضرت رضا اول، ۱۴۰۶ق؛ نقد الرجال، سیدمصطفی بن حسین حسینی تفرشی (۱۰۱۵ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت لاه لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۸ق.</ref><ref>[[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]] و [[زکیه سادات امیری|امیری، زکیه سادات]]، [[ابومسروق عبدالله نهدی کوفی - واسعی (مقاله)|مقاله «ابومسروق عبدالله نهدی کوفی»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۵۷۲.</ref> | ||
== جستارهای وابسته== | |||
* [[هیثم بن عبدالله نهدی کوفی]] (فرزند) | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده: 1100514.jpg|22px]] [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]] و [[زکیه سادات امیری|امیری، زکیه سادات]]، [[ابومسروق عبدالله نهدی کوفی (مقاله)|مقاله «ابومسروق عبدالله نهدی کوفی»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه امام رضا ج۱''']] | # [[پرونده: 1100514.jpg|22px]] [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]] و [[زکیه سادات امیری|امیری، زکیه سادات]]، [[ابومسروق عبدالله نهدی کوفی (مقاله)|مقاله «ابومسروق عبدالله نهدی کوفی»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه امام رضا ج۱''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۲۲: | خط ۲۰: | ||
[[رده:ابومسروق عبدالله نهدی کوفی]] | [[رده:ابومسروق عبدالله نهدی کوفی]] | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] | ||
[[رده:راویان امام رضا]] | [[رده:راویان امام رضا]] | ||
[[رده:اصحاب امام رضا]] | [[رده:اصحاب امام رضا]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۲۶
مقدمه
از راویان امام رضا (ع). عبدالله نهدی کوفی مکنی به «ابومسروق» بر اساس خبری مذکور در عیون اخبار الرضا (ع)، از راویان امام رضا (ع) شمرده است[۱]. در متون رجالی بیشتر از شخصیت پسرش هیثم بن ابیمسروق سخن به میان آمده است و از خود وی مطالب چندانی دیده نمیشود، هر چند از فردی به نام عبدالله بن طلحه نهدی کوفی، صاحب کتاب النوادر مطالبی وجود دارد[۲] که هیچ یک از علمای رجال، او را با ابو مسروق عبدالله نهدی مورد بحث مرتبط ندانستهاند و روایات موجود نیز بر دوگانگی آنها صحه میگذارند. به هر حال، کشی به نقل از حمدویه مینویسد: ابومسروق و پسرش از فضلا بودند و اصحاب ما از آنان به نیکی یاد میکردند[۳] و بر اساس گزارشی، فرزندش هیثم از او روایتی دارد[۴]. اما در دوره معاصر، شبستری بیشترین مطلب را درباره وی آورده و گفته است: وی محدث کوفی، امامی و نیکوحال بود و راویانی چون علی بن اسماعیل میثمی، علی بن نعمان، حسن بن محبوب و دیگران از او روایت کردهاند[۵]. اما به درستی روشن نیست که وی بر اساس چه اسنادی چنین ادعایی کرده است، چون منابع در اختیار چنین مطالبی را منعکس نمیسازند.
در متون حدیثی شیعه تنها در دو مورد از ابومسروق نامی به میان آمده است: یکی در سند روایتی از امام صادق (ع)[۶] که محل بحث این نوشتار نیست؛ و دیگر روایتی که شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا (ع) از قول جریر بن حازم از او نقل کرده است. در این روایت که دیدار جمعی از شیعیان واقفی مذهب با امام رضا (ع) را گزارش میکند، او به اتفاق افراد سرشناسی مانند علی بن حمزه بطائنی، محمد بن اسحاق بن عمار، حسن بن مهران و حسن بن ابیسعید مکاری درباره نشانههای امامت با امام رضا (ع) به گفتوگو پرداختهاند. این گروه که گویی به دنبال شنیدن اعتقادات خویش از زبان امام رضا (ع) بودند و میخواستند ادعای زنده بودن امام کاظم (ع) را از طریق ایشان بشنوند، در ابتدا حال امام کاظم (ع) را جویا شدند. امام پس از بیان درگذشت پدرش، به ذکر دلایلی از امامت خود پرداخت و فرمود: پیامبر گرامی اسلام نیز در تهدید ابولهب به او گفت: هر چه میخواهی از من سؤال کن؛ قدرت نداری که خدشهای بر من وارد کنی و این از نشانههای نبوت او بود. من نیز اولین نشانهای که برای امامت خود میآورم این است که ادعای امامت میکنم و از این جهت به شما اطمینان میدهم که هارون الرشید نخواهد توانست به من صدمهای وارد کند. حسن بن مهران پذیرش این نشانه را مشروط به آن میداند که امام رضا (ع) چنین سخنانی را در میان مردم و در ملأ عام اظهار کند. اما امام در پاسخ گفت: پیامبر (ص) نیز در ابتدا ادعای نبوتش را در میان دوستان و کسانی که به او اعتماد داشتند، مطرح کرد. پس چگونه من امامت خود را نزد هارون الرشید بیان کنم؟ شما که به امامت پدران من معتقدید و میدانید که من برای امامت پدرم تقیه نمیکنم. پس چگونه تقیه و ادعا کنم که پدرم زنده است، حال آنکه او زنده نیست؟[۷] بدین گونه امام رضا (ع) به صراحت ادعای واقفیه را مبنی بر زنده بودن پدرش رد میکند. شیخ صدوق در ذیل روایت میافزاید: امام رضا (ع) چون اطمینان داشت هارون الرشید نمیتواند به او صدمه بزند، چنین مطلبی را فرمود[۸].
این حدیث در برخی از منابع متأخر نیز نقل شده است[۹]، بیآنکه درباره راوی آن، یعنی ابومسروق گفتوگویی صورت گیرد. روایات ذکر شده از زندگی و حضور وی در زمان امام صادق (ع) و نیز امام رضا (ع) حکایت دارد و این امر عجیبی نیست، چون با توجه به زمان حضور و فعالیت فرزندش هیثم که از اصحاب و راویان امام جواد (ع) بود[۱۰] و گاه با یک واسطه از امام رضا (ع)[۱۱] و دو واسطه از امام صادق (ع)[۱۲] روایت میکرد، میتوان همزمانی ابومسروق با امام رضا (ع) را امری مقبول دانست، مگر آنکه به یکی از دادههای شیخ طوسی استدلال شود که هیثم را در طبقه راویان امام باقر (ع) قرار داده بود[۱۳] که در این صورت زنده بودن ابومسروق تا این زمان اندکی بعید به نظر میرسد. ولی این دیدگاه هم با داده دیگر او که هیثم را از کسانی دانسته بود که روایتی از ائمه (ع) ندارند[۱۴] و هم با دیگر دادههای روایی ناسازگار است، چنان که برخی از رجالیون به آن پرداختهاند[۱۵][۱۶][۱۷]
جستارهای وابسته
- هیثم بن عبدالله نهدی کوفی (فرزند)
منابع
پانویس
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۳۱۲.
- ↑ رجال النجاشی، ص۲۲۴؛ نقد الرجال، ج۳، ص۱۱۶.
- ↑ اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۶۷۰؛ خلاصة الأقوال، ص۲۹۰.
- ↑ قرب الإسناد، ص۵۲.
- ↑ الفائق فی رواة و أصحاب الإمام الصادق (ع)، ج۲، ص۲۸۷.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۵۱۳؛ بحار الأنوار، ج۹۲، ص۳۴۹.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۲۱۳.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۲۱۴.
- ↑ أعیان الشیعة، ج۹، ص۱۲۱؛ عوالم العلوم، ج۲۲، ص۶۰؛ مسند الإمام الرضا (ع)، ج۱، ص۱۸۱.
- ↑ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۸، ص۱۷۲.
- ↑ الکافی، ج۵، ص۳۱۴؛ تهذیب الأحکام، ج۷، ص۲۲۶.
- ↑ الأمالی، مفید، ص۲۲۶.
- ↑ رجال الطوسی، ص۱۴۸.
- ↑ رجال الطوسی، ص۴۴۹.
- ↑ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۸، ص۱۷۲؛ قاموس الرجال، ج۱۰، ص۵۸۴.
- ↑ منابع: اختیار معرفة الرجال، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تصحیح و تعلیق: میرداماد استرآبادی، تحقیق: سید مهدی رجایی، قم، مؤسسة آل البیت له لإحیاء التراث، اول، ۱۳۶۳ش؛ أعیان الشیعة، سیدمحسن بن عبدالکریم امین عاملی (۱۳۷۱ق)، تحقیق: سید حسن امین، بیروت، دار التعارف، ۱۴۰۳ق، الأمالی، محمد بن محمد معروف به شیخ مفید (۴۱۳ق)، تحقیق: حسین استاد ولی - علی اکبر غفاری، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، اول، ۱۴۱۳ق؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علی، محمدباقر بن محمدتقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق؛ تهذیب الأحکام، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: سیدحسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق، خلاصة الأقوال فی معرفة الرجال، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة نشر الفقاهة، اول، ۱۴۱۷ق؛ رجال الطوسی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۵ق؛ رجال النجاشی، احمد بن علی معروف به نجاشی (۴۵۰ق)، تحقیق: سید موسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، پنجم، ۱۴۱۶ق؛ عوالم العلوم و المعارف و الأحوال، عبدالله بن نورالله بحرانی اصفهانی (قرن ۱۲ق)، تحقیق: سیدمحمدباقر ابطحی، قم، مدرسة الإمام المهدی، اول، ۱۴۱۳ق؛ عیون أخبار الرضاع، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سیدمهدی لاجوردی، تهران، نشر جهان، اول، ۱۳۷۸ق؛ الفائق فی رواة و أصحاب الإمام الصادق طلا عبدالحسین بن علی اصغر شبستری (معاصر)، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۸ق، قاموس الرجال، محمد تقی بن کاظم معروف به علامه تستری (۱۴۱۵ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة النشر الإسلامی، قم، اول، ۱۴۱۹ق؛ قرب الإسناد، عبدالله بن جعفر حمیری (قرن ۳ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت علا لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۳ق، الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، علی بن محمد نمازی شاهرودی (۱۴۰۵ق)، تهران، شفق - حیدری، اول، ۱۴۱۵ق؛ مسند الإمام الرضا، عزیزالله بن محمد عطاردی قوچانی (معاصر)، مشهد، کنگره جهانی حضرت رضا اول، ۱۴۰۶ق؛ نقد الرجال، سیدمصطفی بن حسین حسینی تفرشی (۱۰۱۵ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت لاه لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۸ق.
- ↑ واسعی، سید علی رضا و امیری، زکیه سادات، مقاله «ابومسروق عبدالله نهدی کوفی»، دانشنامه امام رضا ص ۵۷۲.