انس بن فضالة ظفری اوسی انصاری: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'رده:صحابه پیامبر' به 'رده:اصحاب پیامبر')
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳: خط ۳:
:<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> [[انس بن فضالة ظفری اوسی انصاری در تاریخ اسلامی]] </div>
:<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> [[انس بن فضالة ظفری اوسی انصاری در تاریخ اسلامی]] </div>


==مقدمه==
== مقدمه ==
نسب او [[انس بن فضالة بن عدی بن حرام بن هیثم بن ظفر بن خزرج بن عمرو بن مالک بن اوس انصاری]]<ref>ر.ک: ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۰۱؛ سمعانی، ج۴، ص۱۰۱.</ref> و مادرش [[سوده]]، دختر [[سوید بن حرام بن هیثم ظفری]] است<ref>ابن سعد، ج۸، ص۲۵۹.</ref>. [[بخاری]] گوید: [[رسول خدا]]{{صل}} در [[دیدار]] از تیره بنو ظفر، از [[اوس]]، بر انس بن فضاله و پدرش وارد شد <ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۷۴.</ref>. [[محمد بن انس]] نقل کرده که در دیدار [[رسول الله]]{{صل}} از بنوظفر، [[عبد الله بن مسعود]]، [[معاذ بن جبل]] و عده‌ای دیگر از [[صحابه]] آن [[حضرت]] را [[همراهی]] می‌کردند. رسول خدا{{صل}} بر صخره‌ای که در آنجا بود نشست و به یکی از [[قاریان قرآن]] فرمود تا [[قرآن]] بخواند. [[قاری]] چون [[آیه]] {{متن قرآن|فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلَاءِ شَهِيدًا}}<ref>«پس آن هنگام که از هر امّتی گواهی آوریم و تو را (نیز) بر آنان، گواه گیریم (حالشان) چگونه خواهد بود؟» سوره نساء، آیه ۴۱.</ref>. را [[تلاوت]] کرد، [[پیامبر]] چنان به [[گریه]] افتاد که [[محاسن]] و گونه‌های مبارکش‌تر شد و فرمود: «خدایا! این [[شهادت]] بر کسانی است که من در میان آنان هستم؛ پس چگونه است حال کسانی که آنان را ندیده‌ام»<ref>خطیب بغدادی، ج۳، ص۱۳۲ و ۱۳۳.</ref>.
نسب او [[انس بن فضالة بن عدی بن حرام بن هیثم بن ظفر بن خزرج بن عمرو بن مالک بن اوس انصاری]]<ref>ر. ک: ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۰۱؛ سمعانی، ج۴، ص۱۰۱.</ref> و مادرش [[سوده]]، دختر [[سوید بن حرام بن هیثم ظفری]] است<ref>ابن سعد، ج۸، ص۲۵۹.</ref>. [[بخاری]] گوید: [[رسول خدا]] {{صل}} در [[دیدار]] از تیره بنو ظفر، از [[اوس]]، بر انس بن فضاله و پدرش وارد شد <ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۷۴.</ref>. [[محمد بن انس]] نقل کرده که در دیدار [[رسول الله]] {{صل}} از بنوظفر، [[عبد الله بن مسعود]]، [[معاذ بن جبل]] و عده‌ای دیگر از [[صحابه]] آن [[حضرت]] را [[همراهی]] می‌کردند. رسول خدا {{صل}} بر صخره‌ای که در آنجا بود نشست و به یکی از [[قاریان قرآن]] فرمود تا [[قرآن]] بخواند. [[قاری]] چون [[آیه]] {{متن قرآن|فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلَاءِ شَهِيدًا}}<ref>«پس آن هنگام که از هر امّتی گواهی آوریم و تو را (نیز) بر آنان، گواه گیریم (حالشان) چگونه خواهد بود؟» سوره نساء، آیه ۴۱.</ref>. را [[تلاوت]] کرد، [[پیامبر]] چنان به [[گریه]] افتاد که [[محاسن]] و گونه‌های مبارکش‌تر شد و فرمود: «خدایا! این [[شهادت]] بر کسانی است که من در میان آنان هستم؛ پس چگونه است حال کسانی که آنان را ندیده‌ام»<ref>خطیب بغدادی، ج۳، ص۱۳۲ و ۱۳۳.</ref>.


'''انس در [[جنگ احد]]:''' رسول خدا{{صل}} او و برادرش مؤنس را که از نیروهای اطلاعاتی آن حضرت بودند، برای کسب اطلاع از [[قریش]] فرستاد. آن دو در منطقه عقیق به آنان رسیدند و همراه ایشان حرکت کردند و چون قریش در منطقه وطاء توقف کرد، آن دو به نزد حضرت بازگشتند و تمام [[اخبار]] قریش را به اطلاع آن حضرت رساندند<ref>واقدی، ج۱، ص۲۰۶ و ۲۰۷؛ ابن سعد، ج۲، ص۲۸؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۰۱.</ref>. انس در این [[جنگ]] به شهادت رسید و چون پسرش محمد را که بیش از سه سال نداشت نزد پیامبر آوردند، به او نخلی داد که فروخته و بخشیده نمی‌شد<ref>{{عربی|فتصدق علیه بعذق لا یباع ولا یوهب}}، ابن اثیر، ج۱، ص۲۹۲؛ ابن حجر، ج۱، ص۲۷۵.</ref>. [[ابن منده]] بر اثر [[نقص]] در سند یک [[روایت]]، بیان داشته که انس در [[حجة الوداع]] حضور داشته و بیست ساله بوده است<ref>ابونعیم، ج۱، ص۲۴۱.</ref>. [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۱، ص۲۴۱.</ref> این توهم ابن منده را پاسخ داده و سند کامل روایت یادشده را آورده و توضیح داده که شخص حاضر در حجة الوداع، [[محمد]] بن انس بن [[فضاله]] بود که در آن [[زمان]] ده سال داشت.<ref>[[محمد رضا هدایت‌پناه|محمد رضا هدایت‌پناه]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «انس بن فضالة ظفری اوسی انصاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۱۳۹.</ref>
'''انس در [[جنگ احد]]:''' رسول خدا {{صل}} او و برادرش مؤنس را که از نیروهای اطلاعاتی آن حضرت بودند، برای کسب اطلاع از [[قریش]] فرستاد. آن دو در منطقه عقیق به آنان رسیدند و همراه ایشان حرکت کردند و چون قریش در منطقه وطاء توقف کرد، آن دو به نزد حضرت بازگشتند و تمام [[اخبار]] قریش را به اطلاع آن حضرت رساندند<ref>واقدی، ج۱، ص۲۰۶ و ۲۰۷؛ ابن سعد، ج۲، ص۲۸؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۰۱.</ref>. انس در این [[جنگ]] به شهادت رسید و چون پسرش محمد را که بیش از سه سال نداشت نزد پیامبر آوردند، به او نخلی داد که فروخته و بخشیده نمی‌شد<ref>{{عربی|فتصدق علیه بعذق لا یباع ولا یوهب}}، ابن اثیر، ج۱، ص۲۹۲؛ ابن حجر، ج۱، ص۲۷۵.</ref>. [[ابن منده]] بر اثر [[نقص]] در سند یک [[روایت]]، بیان داشته که انس در [[حجة الوداع]] حضور داشته و بیست ساله بوده است<ref>ابونعیم، ج۱، ص۲۴۱.</ref>. [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۱، ص۲۴۱.</ref> این توهم ابن منده را پاسخ داده و سند کامل روایت یادشده را آورده و توضیح داده که شخص حاضر در حجة الوداع، [[محمد]] بن انس بن [[فضاله]] بود که در آن [[زمان]] ده سال داشت.<ref>[[محمد رضا هدایت‌پناه|محمد رضا هدایت‌پناه]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «انس بن فضالة ظفری اوسی انصاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۱۳۹.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۱۶: خط ۱۶:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


{{صحابه}}
[[رده:انس بن فضالة ظفری اوسی انصاری]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۳۳

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

نسب او انس بن فضالة بن عدی بن حرام بن هیثم بن ظفر بن خزرج بن عمرو بن مالک بن اوس انصاری[۱] و مادرش سوده، دختر سوید بن حرام بن هیثم ظفری است[۲]. بخاری گوید: رسول خدا (ص) در دیدار از تیره بنو ظفر، از اوس، بر انس بن فضاله و پدرش وارد شد [۳]. محمد بن انس نقل کرده که در دیدار رسول الله (ص) از بنوظفر، عبد الله بن مسعود، معاذ بن جبل و عده‌ای دیگر از صحابه آن حضرت را همراهی می‌کردند. رسول خدا (ص) بر صخره‌ای که در آنجا بود نشست و به یکی از قاریان قرآن فرمود تا قرآن بخواند. قاری چون آیه ﴿فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلَاءِ شَهِيدًا[۴]. را تلاوت کرد، پیامبر چنان به گریه افتاد که محاسن و گونه‌های مبارکش‌تر شد و فرمود: «خدایا! این شهادت بر کسانی است که من در میان آنان هستم؛ پس چگونه است حال کسانی که آنان را ندیده‌ام»[۵].

انس در جنگ احد: رسول خدا (ص) او و برادرش مؤنس را که از نیروهای اطلاعاتی آن حضرت بودند، برای کسب اطلاع از قریش فرستاد. آن دو در منطقه عقیق به آنان رسیدند و همراه ایشان حرکت کردند و چون قریش در منطقه وطاء توقف کرد، آن دو به نزد حضرت بازگشتند و تمام اخبار قریش را به اطلاع آن حضرت رساندند[۶]. انس در این جنگ به شهادت رسید و چون پسرش محمد را که بیش از سه سال نداشت نزد پیامبر آوردند، به او نخلی داد که فروخته و بخشیده نمی‌شد[۷]. ابن منده بر اثر نقص در سند یک روایت، بیان داشته که انس در حجة الوداع حضور داشته و بیست ساله بوده است[۸]. ابونعیم[۹] این توهم ابن منده را پاسخ داده و سند کامل روایت یادشده را آورده و توضیح داده که شخص حاضر در حجة الوداع، محمد بن انس بن فضاله بود که در آن زمان ده سال داشت.[۱۰]

منابع

پانویس

  1. ر. ک: ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۰۱؛ سمعانی، ج۴، ص۱۰۱.
  2. ابن سعد، ج۸، ص۲۵۹.
  3. ابن حجر، ج۱، ص۲۷۴.
  4. «پس آن هنگام که از هر امّتی گواهی آوریم و تو را (نیز) بر آنان، گواه گیریم (حالشان) چگونه خواهد بود؟» سوره نساء، آیه ۴۱.
  5. خطیب بغدادی، ج۳، ص۱۳۲ و ۱۳۳.
  6. واقدی، ج۱، ص۲۰۶ و ۲۰۷؛ ابن سعد، ج۲، ص۲۸؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۰۱.
  7. فتصدق علیه بعذق لا یباع ولا یوهب، ابن اثیر، ج۱، ص۲۹۲؛ ابن حجر، ج۱، ص۲۷۵.
  8. ابونعیم، ج۱، ص۲۴۱.
  9. ابونعیم، ج۱، ص۲۴۱.
  10. محمد رضا هدایت‌پناه، مقاله «انس بن فضالة ظفری اوسی انصاری»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۱۳۹.