قعقاع بن شور ذهلی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
'''قعقاع بن شور ذهلی'''، از عمال و طرفداران [[عبیدالله بن زیاد]] بود. | '''قعقاع بن شور ذهلی'''، از عمال و طرفداران [[عبیدالله بن زیاد]] بود. | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[قَعقاع بن شور بن عمرو بن شیبان بن ذهل بن ثعلبه]]، از [[قبیله بکر بن وائل]] است.<ref> الکامل مبرد، محمد، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره: ۱۳۷۶شمسی/ ۱۹۵۶ میلادی.، ج۱، ص۱۲۰؛ الغارات، ثقفی، ابراهیم بن محمد، چاپ جلالالدین محدث ارموی، تهران: ۱۳۵۵ شمسی.، ج۲، ص۸۹۹.</ref> | [[قَعقاع بن شور بن عمرو بن شیبان بن ذهل بن ثعلبه]]، از [[قبیله بکر بن وائل]] است.<ref> الکامل مبرد، محمد، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره: ۱۳۷۶شمسی/ ۱۹۵۶ میلادی. ، ج۱، ص۱۲۰؛ الغارات، ثقفی، ابراهیم بن محمد، چاپ جلالالدین محدث ارموی، تهران: ۱۳۵۵ شمسی. ، ج۲، ص۸۹۹.</ref> | ||
اولین بار که از [[قعقاع بن شور ذهلی|قَعقاع بن شور]] سخن به میان میآید، در [[زمان امام علی]]{{ع}} است. بنا به روایتی از [[ابوذر غفاری]] از [[قول پیامبر]]{{صل}}: هر کس مرا ترک کند، [[خداوند]] را ترک گفته و هر کس [[علی]]{{ع}} را ترک گوید، مرا ترک گفته است. مرحوم ثقفی در ادامه مینویسد: یکی از کسانی که [[امام علی]]{{ع}} را ترک گفت و به [[معاویه]] پیوست و همنشین او شد، قَعقاع بن شور بود.<ref>الغارات، ثقفی، ابراهیم بن محمد، چاپ جلالالدین محدث ارموی، تهران: ۱۳۵۵ شمسی.، ج۲، ص۵۲۱.</ref> | اولین بار که از [[قعقاع بن شور ذهلی|قَعقاع بن شور]] سخن به میان میآید، در [[زمان امام علی]] {{ع}} است. بنا به روایتی از [[ابوذر غفاری]] از [[قول پیامبر]] {{صل}}: هر کس مرا ترک کند، [[خداوند]] را ترک گفته و هر کس [[علی]] {{ع}} را ترک گوید، مرا ترک گفته است. مرحوم ثقفی در ادامه مینویسد: یکی از کسانی که [[امام علی]] {{ع}} را ترک گفت و به [[معاویه]] پیوست و همنشین او شد، قَعقاع بن شور بود.<ref>الغارات، ثقفی، ابراهیم بن محمد، چاپ جلالالدین محدث ارموی، تهران: ۱۳۵۵ شمسی. ، ج۲، ص۵۲۱.</ref> | ||
[[یاران امام علی]]{{ع}}، هنگام [[گرفتاری]] و یا [[تمایل]] به [[مال و منال]] [[دنیا]] با او [[مکر]] میکردند و مرتکب [[خیانت]] میشدند. یکی از آنان قَعقاع بن شور بود. امام علی{{ع}} در مورد او میفرماید: من [[قعقاع بن شور ذهلی|قَعقاع بن شور]] را [[والی]] کسکر کردم. او در آنجا زنی [[اختیار]] کرد و صد هزار [[درهم]] مهریه به او داد. اگر آن [[زن]] کفو او بود که این مقدار مهریه برای او معین نمیکرد؛ او نیز فرار کرد و به معاویه پیوست.<ref>الغارات، ثقفی، ابراهیم بن محمد، چاپ جلالالدین محدث ارموی، تهران: ۱۳۵۵ شمسی.، ج۲، ص:۵۳۲.</ref> | [[یاران امام علی]] {{ع}}، هنگام [[گرفتاری]] و یا [[تمایل]] به [[مال و منال]] [[دنیا]] با او [[مکر]] میکردند و مرتکب [[خیانت]] میشدند. یکی از آنان قَعقاع بن شور بود. امام علی {{ع}} در مورد او میفرماید: من [[قعقاع بن شور ذهلی|قَعقاع بن شور]] را [[والی]] کسکر کردم. او در آنجا زنی [[اختیار]] کرد و صد هزار [[درهم]] مهریه به او داد. اگر آن [[زن]] کفو او بود که این مقدار مهریه برای او معین نمیکرد؛ او نیز فرار کرد و به معاویه پیوست.<ref>الغارات، ثقفی، ابراهیم بن محمد، چاپ جلالالدین محدث ارموی، تهران: ۱۳۵۵ شمسی. ، ج۲، ص:۵۳۲.</ref> | ||
در [[زمان]] [[ولایت]] [[زیاد بن ابیه]] بر [[کوفه]]، در [[خدمت]] او بود. زمانی که زیاد بر [[ضد]] [[حجر بن عدی|حُجر بن عَدی]] از [[سران قریش]] [[شهادت]] گرفت، [[قعقاع بن شور ذهلی|قَعقاع بن شور]] نیز در زمره شهادتدهندگان بود.<ref>انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی، ج۵، ص۲۶۳؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی، ج۵، ص۲۶۹.</ref> | در [[زمان]] [[ولایت]] [[زیاد بن ابیه]] بر [[کوفه]]، در [[خدمت]] او بود. زمانی که زیاد بر [[ضد]] [[حجر بن عدی|حُجر بن عَدی]] از [[سران قریش]] [[شهادت]] گرفت، [[قعقاع بن شور ذهلی|قَعقاع بن شور]] نیز در زمره شهادتدهندگان بود.<ref>انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی، ج۵، ص۲۶۳؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی، ج۵، ص۲۶۹.</ref> | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
[[هنگام قیام]]، [[مسلم بن عقیل]]، [[عبدالرحمان بن شریح شبامی]] را به مقابله با [[محمد بن اشعث]] فرستاد. محمد بن اشعث چون کثرت آن [[جماعت]] را که به سویش میآمدند، دید، از [[جنگ]] کناره گرفت و عقب نشست. [[قعقاع بن شور ذهلی]] کسی را نزد محمد بن اشعث فرستاد که من از جانب عرا بر مسلم بن عقیل [[حمله]] بردهام، به من بپیوند، اما با حملهای او نیز عقب نشست و به [[دار الاماره]] [[پناه]] برد.<ref>تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی، ج۵، ص۳۷۰.</ref> | [[هنگام قیام]]، [[مسلم بن عقیل]]، [[عبدالرحمان بن شریح شبامی]] را به مقابله با [[محمد بن اشعث]] فرستاد. محمد بن اشعث چون کثرت آن [[جماعت]] را که به سویش میآمدند، دید، از [[جنگ]] کناره گرفت و عقب نشست. [[قعقاع بن شور ذهلی]] کسی را نزد محمد بن اشعث فرستاد که من از جانب عرا بر مسلم بن عقیل [[حمله]] بردهام، به من بپیوند، اما با حملهای او نیز عقب نشست و به [[دار الاماره]] [[پناه]] برد.<ref>تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی، ج۵، ص۳۷۰.</ref> | ||
مسلم بن عقیل [[دارالاماره]] را محاصره کرد. [[عبیدالله بن زیاد]] چون خود را گرفتار دید، از راه [[مکر]] و [[حیله]] وارد شد، او از بیست تن بزرگان [[کوفه]] که گرد او را گرفته بودند، تنی چند را میان مردم فرستاد تا به وسیله [[زر و زور]] و [[تزویر]] [[جمعیت]] را پراکنده سازند. آنان میدانستند مردم بیتدبیر و آشوبگر را چگونه میتوان از [[هیجان]] باز داشت. یکی از این افراد سرشناس [[قعقاع بن شور ذهلی|قعقاع بن شور]] بود. او به میان مردم رفت و آنان را از حمله [[سپاهیان شام]] به کوفه ترساند.<ref>ر.ک: الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمد بن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی، ص۲۳۸-۲۳۹؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی، ج۵، ص۳۴۸-۳۵۰؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: ۱۸۶۱-۱۸۷۷ میلادی.، ج۲، ص۲۵۲.</ref> به این ترتیب در طی یک [[روز]] هجده هزار نفر مردمی که بر سر [[جان]] خود با مسلم [[پیمان]] بسته بودند، از گرد او پراکنده شدند.<ref>ر.ک: انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی، ج۲، ص۳۳۶-۳۳۸؛ الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی، ص۲۳۸-۲۳۹؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی، ج۵، ص۳۴۸-۳۵۰؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج۵، ص۴۹-۵۰.</ref> | مسلم بن عقیل [[دارالاماره]] را محاصره کرد. [[عبیدالله بن زیاد]] چون خود را گرفتار دید، از راه [[مکر]] و [[حیله]] وارد شد، او از بیست تن بزرگان [[کوفه]] که گرد او را گرفته بودند، تنی چند را میان مردم فرستاد تا به وسیله [[زر و زور]] و [[تزویر]] [[جمعیت]] را پراکنده سازند. آنان میدانستند مردم بیتدبیر و آشوبگر را چگونه میتوان از [[هیجان]] باز داشت. یکی از این افراد سرشناس [[قعقاع بن شور ذهلی|قعقاع بن شور]] بود. او به میان مردم رفت و آنان را از حمله [[سپاهیان شام]] به کوفه ترساند.<ref>ر. ک: الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمد بن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی، ص۲۳۸-۲۳۹؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی، ج۵، ص۳۴۸-۳۵۰؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: ۱۸۶۱-۱۸۷۷ میلادی. ، ج۲، ص۲۵۲.</ref> به این ترتیب در طی یک [[روز]] هجده هزار نفر مردمی که بر سر [[جان]] خود با مسلم [[پیمان]] بسته بودند، از گرد او پراکنده شدند.<ref>ر. ک: انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی، ج۲، ص۳۳۶-۳۳۸؛ الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی، ص۲۳۸-۲۳۹؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی، ج۵، ص۳۴۸-۳۵۰؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی. ، ج۵، ص۴۹-۵۰.</ref> | ||
پس از [[تلاش فراوان]] برای [[پیروزی]] [[عبیدالله بن زیاد]] در [[کوفه]]، دیگر نامی از او برده نمیشود. [[ذهبی]] در [[میزان الاعتدال (کتاب)|میزان الاعتدال]] او را فردی [[ضعیف]] در [[حدیث]] میداند<ref>الغارات، ثقفی، ابراهیم بن محمد، چاپ جلالالدین محدث ارموی، تهران: ۱۳۵۵ شمسی(تعلیقات)، ج۲، ص۹۰۰.</ref>.<ref>[[مرضیه محمدزاده|محمدزاده، مرضیه]]، [[دوزخیان جاوید (کتاب)|دوزخیان جاوید]]، ص۲۱۱-۲۱۳.</ref> | پس از [[تلاش فراوان]] برای [[پیروزی]] [[عبیدالله بن زیاد]] در [[کوفه]]، دیگر نامی از او برده نمیشود. [[ذهبی]] در [[میزان الاعتدال (کتاب)|میزان الاعتدال]] او را فردی [[ضعیف]] در [[حدیث]] میداند<ref>الغارات، ثقفی، ابراهیم بن محمد، چاپ جلالالدین محدث ارموی، تهران: ۱۳۵۵ شمسی(تعلیقات)، ج۲، ص۹۰۰.</ref>.<ref>[[مرضیه محمدزاده|محمدزاده، مرضیه]]، [[دوزخیان جاوید (کتاب)|دوزخیان جاوید]]، ص۲۱۱-۲۱۳.</ref> |
نسخهٔ ۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۱
قعقاع بن شور ذهلی، از عمال و طرفداران عبیدالله بن زیاد بود.
مقدمه
قَعقاع بن شور بن عمرو بن شیبان بن ذهل بن ثعلبه، از قبیله بکر بن وائل است.[۱]
اولین بار که از قَعقاع بن شور سخن به میان میآید، در زمان امام علی (ع) است. بنا به روایتی از ابوذر غفاری از قول پیامبر (ص): هر کس مرا ترک کند، خداوند را ترک گفته و هر کس علی (ع) را ترک گوید، مرا ترک گفته است. مرحوم ثقفی در ادامه مینویسد: یکی از کسانی که امام علی (ع) را ترک گفت و به معاویه پیوست و همنشین او شد، قَعقاع بن شور بود.[۲]
یاران امام علی (ع)، هنگام گرفتاری و یا تمایل به مال و منال دنیا با او مکر میکردند و مرتکب خیانت میشدند. یکی از آنان قَعقاع بن شور بود. امام علی (ع) در مورد او میفرماید: من قَعقاع بن شور را والی کسکر کردم. او در آنجا زنی اختیار کرد و صد هزار درهم مهریه به او داد. اگر آن زن کفو او بود که این مقدار مهریه برای او معین نمیکرد؛ او نیز فرار کرد و به معاویه پیوست.[۳]
در زمان ولایت زیاد بن ابیه بر کوفه، در خدمت او بود. زمانی که زیاد بر ضد حُجر بن عَدی از سران قریش شهادت گرفت، قَعقاع بن شور نیز در زمره شهادتدهندگان بود.[۴]
در هنگام قیام مسلم بن عقیل، او نقش تعیینکننده در پراکنده کردن مردم از اطراف مسلم داشت.
هنگام قیام، مسلم بن عقیل، عبدالرحمان بن شریح شبامی را به مقابله با محمد بن اشعث فرستاد. محمد بن اشعث چون کثرت آن جماعت را که به سویش میآمدند، دید، از جنگ کناره گرفت و عقب نشست. قعقاع بن شور ذهلی کسی را نزد محمد بن اشعث فرستاد که من از جانب عرا بر مسلم بن عقیل حمله بردهام، به من بپیوند، اما با حملهای او نیز عقب نشست و به دار الاماره پناه برد.[۵]
مسلم بن عقیل دارالاماره را محاصره کرد. عبیدالله بن زیاد چون خود را گرفتار دید، از راه مکر و حیله وارد شد، او از بیست تن بزرگان کوفه که گرد او را گرفته بودند، تنی چند را میان مردم فرستاد تا به وسیله زر و زور و تزویر جمعیت را پراکنده سازند. آنان میدانستند مردم بیتدبیر و آشوبگر را چگونه میتوان از هیجان باز داشت. یکی از این افراد سرشناس قعقاع بن شور بود. او به میان مردم رفت و آنان را از حمله سپاهیان شام به کوفه ترساند.[۶] به این ترتیب در طی یک روز هجده هزار نفر مردمی که بر سر جان خود با مسلم پیمان بسته بودند، از گرد او پراکنده شدند.[۷]
پس از تلاش فراوان برای پیروزی عبیدالله بن زیاد در کوفه، دیگر نامی از او برده نمیشود. ذهبی در میزان الاعتدال او را فردی ضعیف در حدیث میداند[۸].[۹]
منابع
پانویس
- ↑ الکامل مبرد، محمد، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره: ۱۳۷۶شمسی/ ۱۹۵۶ میلادی. ، ج۱، ص۱۲۰؛ الغارات، ثقفی، ابراهیم بن محمد، چاپ جلالالدین محدث ارموی، تهران: ۱۳۵۵ شمسی. ، ج۲، ص۸۹۹.
- ↑ الغارات، ثقفی، ابراهیم بن محمد، چاپ جلالالدین محدث ارموی، تهران: ۱۳۵۵ شمسی. ، ج۲، ص۵۲۱.
- ↑ الغارات، ثقفی، ابراهیم بن محمد، چاپ جلالالدین محدث ارموی، تهران: ۱۳۵۵ شمسی. ، ج۲، ص:۵۳۲.
- ↑ انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی، ج۵، ص۲۶۳؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی، ج۵، ص۲۶۹.
- ↑ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی، ج۵، ص۳۷۰.
- ↑ ر. ک: الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمد بن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی، ص۲۳۸-۲۳۹؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی، ج۵، ص۳۴۸-۳۵۰؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: ۱۸۶۱-۱۸۷۷ میلادی. ، ج۲، ص۲۵۲.
- ↑ ر. ک: انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی، ج۲، ص۳۳۶-۳۳۸؛ الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی، ص۲۳۸-۲۳۹؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی، ج۵، ص۳۴۸-۳۵۰؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی. ، ج۵، ص۴۹-۵۰.
- ↑ الغارات، ثقفی، ابراهیم بن محمد، چاپ جلالالدین محدث ارموی، تهران: ۱۳۵۵ شمسی(تعلیقات)، ج۲، ص۹۰۰.
- ↑ محمدزاده، مرضیه، دوزخیان جاوید، ص۲۱۱-۲۱۳.