مالکیت در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۷: خط ۷:
}}
}}


==رعایت [[حریم]] مالکیت‌های خصوصی و عمومی==
== رعایت [[حریم]] مالکیت‌های خصوصی و عمومی ==
[[اموال]] در [[جامعه بشری]] بر دو نوع است:
[[اموال]] در [[جامعه بشری]] بر دو نوع است:
# اموال خصوصی؛
# اموال خصوصی؛
#اموال‌های عمومی.
# اموال‌های عمومی.


اموال خصوصی به افراد [[جامعه]] تعلق دارد و شامل [[خانه‌ها]] و [[املاک]] شخصی و مانند آن است که تحت اداره و [[مالکیت]] افراد است. [[اموال عمومی]] نیز شامل دشت‌های گسترده، جلگه‌ها، [[کوه]] ساران، جنگل‌ها، [[معادن]] و ذخیره‌های زیرزمینی است<ref>انقلاب تکاملی اسلام، ص۱۶۷.</ref> که زیر نظر [[سرپرستی]] [[شایسته]] اداره می‌شود. در [[حقیقت]]، اموال عمومی، [[ملک]] خداست. ازاین رو، باید به مصارف خداپسندانه برسد. تا زمانی که [[پیامبر خدا]]{{صل}} زنده بود، [[سرپرست]] اموال عمومی بود و پس از آن [[حضرت]]، [[جانشینان]] بر [[حق]] ایشان؛ یعنی [[امامان معصوم]]{{عم}} سرپرستی این اموال را بر عهده گرفتند و پس از آنها نیز به [[حکومت صالح]] و شایسته‌ای که بر اساس [[قانون]] [[خدا]] عمل می‌کند، سپرده شده است.
اموال خصوصی به افراد [[جامعه]] تعلق دارد و شامل [[خانه‌ها]] و [[املاک]] شخصی و مانند آن است که تحت اداره و [[مالکیت]] افراد است. [[اموال عمومی]] نیز شامل دشت‌های گسترده، جلگه‌ها، [[کوه]] ساران، جنگل‌ها، [[معادن]] و ذخیره‌های زیرزمینی است<ref>انقلاب تکاملی اسلام، ص۱۶۷.</ref> که زیر نظر [[سرپرستی]] [[شایسته]] اداره می‌شود. در [[حقیقت]]، اموال عمومی، [[ملک]] خداست. ازاین رو، باید به مصارف خداپسندانه برسد. تا زمانی که [[پیامبر خدا]] {{صل}} زنده بود، [[سرپرست]] اموال عمومی بود و پس از آن [[حضرت]]، [[جانشینان]] بر [[حق]] ایشان؛ یعنی [[امامان معصوم]] {{عم}} سرپرستی این اموال را بر عهده گرفتند و پس از آنها نیز به [[حکومت صالح]] و شایسته‌ای که بر اساس [[قانون]] [[خدا]] عمل می‌کند، سپرده شده است.


آنچه در آموزه‌های [[نبوی]] به عنوان یکی از اصول و شاخصه‌های [[تمدن]] آن حضرت مطرح است، رعایت [[حریم‌ها]] و [[حرمت‌ها]] در عرصه [[اقتصاد]] و درباره [[اموال شخصی]] و عمومی است؛ زیرا بی‌توجهی به این اصل موجب بحران‌ها و اختلال [[نظام اجتماعی]] و [[انحطاط]] تمدن می‌شود. [[پیامبر اعظم]]{{صل}} [[مسلمانان]] را از [[مفاسد]] [[اقتصادی]] و اموری چون [[غارت]] گری، [[غصب]]، [[رباخواری]]، پای [[مال]] کردن [[حقوق]] دیگران و کارهای سودجویانه آن به شدت [[نهی]] کرده است. برای مثال، [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] جزای [[زن]] سارق و مرد سارق را قطع دستان آنان می‌داند<ref>نک: {{متن قرآن|وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا جَزَاءً بِمَا كَسَبَا نَكَالًا مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}} «و دست مرد و زن دزد را به سزای آنچه کرده‌اند به کیفری از سوی خداوند ببرید و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره مائده، آیه ۳۸.</ref>. [[رسول گرامی اسلام]]، این [[حکم]] را با [[قاطعیت]] [[اجرا]] می‌کرد و به منظور [[اجرای عدالت]] از هیچ کوششی فروگذار نمی‌کرد. [[حضرت علی]]{{ع}} در این باره می‌‌فرماید:
آنچه در آموزه‌های [[نبوی]] به عنوان یکی از اصول و شاخصه‌های [[تمدن]] آن حضرت مطرح است، رعایت [[حریم‌ها]] و [[حرمت‌ها]] در عرصه [[اقتصاد]] و درباره [[اموال شخصی]] و عمومی است؛ زیرا بی‌توجهی به این اصل موجب بحران‌ها و اختلال [[نظام اجتماعی]] و [[انحطاط]] تمدن می‌شود. [[پیامبر اعظم]] {{صل}} [[مسلمانان]] را از [[مفاسد]] [[اقتصادی]] و اموری چون [[غارت]] گری، [[غصب]]، [[رباخواری]]، پای [[مال]] کردن [[حقوق]] دیگران و کارهای سودجویانه آن به شدت [[نهی]] کرده است. برای مثال، [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] جزای [[زن]] سارق و مرد سارق را قطع دستان آنان می‌داند<ref>نک: {{متن قرآن|وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا جَزَاءً بِمَا كَسَبَا نَكَالًا مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}} «و دست مرد و زن دزد را به سزای آنچه کرده‌اند به کیفری از سوی خداوند ببرید و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره مائده، آیه ۳۸.</ref>. [[رسول گرامی اسلام]]، این [[حکم]] را با [[قاطعیت]] [[اجرا]] می‌کرد و به منظور [[اجرای عدالت]] از هیچ کوششی فروگذار نمی‌کرد. [[حضرت علی]] {{ع}} در این باره می‌‌فرماید:
من بارها از [[رسول خدا]]{{صل}} شنیدم که می‌فرمود: «ملتی که با [[صراحت]]، حق [[ضعیفان]] را از [[زورمندان]] نگیرد، هرگز [[پاک]] و [[پاکیزه]] نمی‌شود و روی [[سعادت]] نمی‌بیند»<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>.
من بارها از [[رسول خدا]] {{صل}} شنیدم که می‌فرمود: «ملتی که با [[صراحت]]، حق [[ضعیفان]] را از [[زورمندان]] نگیرد، هرگز [[پاک]] و [[پاکیزه]] نمی‌شود و روی [[سعادت]] نمی‌بیند»<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>.


[[رسول خدا]]{{صل}} درباره [[غاصب]] و کسی که [[مال]] دیگرن را به صورت ناروا و [[نامشروع]] تصاحب کرده است نیز سخن [[قاطع]] و تکان دهنده‌ای دارد. آن [[حضرت]] می‌فرماید: هرکس قطعه زمینی را با [[ستم]] تصاحب کند، آن قطعه [[زمین]] را با دیگر قطعه‌ها و قشرهای همان زمین به گردنش می‌آویزند و هرکه پاره‌ای از مال [[مسلمانی]] را به ناروا تصاحب کند، در [[روز رستاخیز]]، با [[خدا]] درحالی که بر او [[خشم]] گرفته است، روبه رو خواهد شد<ref>مسند احمد بن حنبل، ح۳۹۴۶، به نقل از: انقلاب تکاملی اسلام، ص۱۷۴.</ref>.<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی]]، ص ۱۰۰.</ref>.
[[رسول خدا]] {{صل}} درباره [[غاصب]] و کسی که [[مال]] دیگرن را به صورت ناروا و [[نامشروع]] تصاحب کرده است نیز سخن [[قاطع]] و تکان دهنده‌ای دارد. آن [[حضرت]] می‌فرماید: هرکس قطعه زمینی را با [[ستم]] تصاحب کند، آن قطعه [[زمین]] را با دیگر قطعه‌ها و قشرهای همان زمین به گردنش می‌آویزند و هرکه پاره‌ای از مال [[مسلمانی]] را به ناروا تصاحب کند، در [[روز رستاخیز]]، با [[خدا]] درحالی که بر او [[خشم]] گرفته است، روبه رو خواهد شد<ref>مسند احمد بن حنبل، ح۳۹۴۶، به نقل از: انقلاب تکاملی اسلام، ص۱۷۴.</ref>.<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی]]، ص ۱۰۰.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۷

رعایت حریم مالکیت‌های خصوصی و عمومی

اموال در جامعه بشری بر دو نوع است:

  1. اموال خصوصی؛
  2. اموال‌های عمومی.

اموال خصوصی به افراد جامعه تعلق دارد و شامل خانه‌ها و املاک شخصی و مانند آن است که تحت اداره و مالکیت افراد است. اموال عمومی نیز شامل دشت‌های گسترده، جلگه‌ها، کوه ساران، جنگل‌ها، معادن و ذخیره‌های زیرزمینی است[۱] که زیر نظر سرپرستی شایسته اداره می‌شود. در حقیقت، اموال عمومی، ملک خداست. ازاین رو، باید به مصارف خداپسندانه برسد. تا زمانی که پیامبر خدا (ص) زنده بود، سرپرست اموال عمومی بود و پس از آن حضرت، جانشینان بر حق ایشان؛ یعنی امامان معصوم (ع) سرپرستی این اموال را بر عهده گرفتند و پس از آنها نیز به حکومت صالح و شایسته‌ای که بر اساس قانون خدا عمل می‌کند، سپرده شده است.

آنچه در آموزه‌های نبوی به عنوان یکی از اصول و شاخصه‌های تمدن آن حضرت مطرح است، رعایت حریم‌ها و حرمت‌ها در عرصه اقتصاد و درباره اموال شخصی و عمومی است؛ زیرا بی‌توجهی به این اصل موجب بحران‌ها و اختلال نظام اجتماعی و انحطاط تمدن می‌شود. پیامبر اعظم (ص) مسلمانان را از مفاسد اقتصادی و اموری چون غارت گری، غصب، رباخواری، پای مال کردن حقوق دیگران و کارهای سودجویانه آن به شدت نهی کرده است. برای مثال، خداوند در قرآن کریم جزای زن سارق و مرد سارق را قطع دستان آنان می‌داند[۲]. رسول گرامی اسلام، این حکم را با قاطعیت اجرا می‌کرد و به منظور اجرای عدالت از هیچ کوششی فروگذار نمی‌کرد. حضرت علی (ع) در این باره می‌‌فرماید: من بارها از رسول خدا (ص) شنیدم که می‌فرمود: «ملتی که با صراحت، حق ضعیفان را از زورمندان نگیرد، هرگز پاک و پاکیزه نمی‌شود و روی سعادت نمی‌بیند»[۳].

رسول خدا (ص) درباره غاصب و کسی که مال دیگرن را به صورت ناروا و نامشروع تصاحب کرده است نیز سخن قاطع و تکان دهنده‌ای دارد. آن حضرت می‌فرماید: هرکس قطعه زمینی را با ستم تصاحب کند، آن قطعه زمین را با دیگر قطعه‌ها و قشرهای همان زمین به گردنش می‌آویزند و هرکه پاره‌ای از مال مسلمانی را به ناروا تصاحب کند، در روز رستاخیز، با خدا درحالی که بر او خشم گرفته است، روبه رو خواهد شد[۴].[۵].

منابع

پانویس

  1. انقلاب تکاملی اسلام، ص۱۶۷.
  2. نک: ﴿وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا جَزَاءً بِمَا كَسَبَا نَكَالًا مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ «و دست مرد و زن دزد را به سزای آنچه کرده‌اند به کیفری از سوی خداوند ببرید و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره مائده، آیه ۳۸.
  3. نهج البلاغه، نامه ۵۳.
  4. مسند احمد بن حنبل، ح۳۹۴۶، به نقل از: انقلاب تکاملی اسلام، ص۱۷۴.
  5. صمیمی، سید رشید، اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی، ص ۱۰۰.