آرزو در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'ref>[[دانشنامه نهج البلاغه' به 'ref>دین‌پرور، سید حسین، [[دانشنامه نهج البلاغه')
خط ۷: خط ۷:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
* امل و آرزو از ویژگی‌های [[انسان]] است. آرزو به معنای میل و [[اشتیاق]] برای رسیدن به مقصودی در آینده است. وجود آرزو و [[امید]]، انگیزه حرکت و [[تلاش]] [[انسان‌ها]] به‌سوی آینده را شکل می‌دهد. [[پیامبر]] {{صل}} در کلامی [[امید]] به آینده و آرزو را مایه [[رحمت]] برای امّت خود می‌داند و می‌فرماید: "اگر [[نور]] [[امید]] نبود، هیچ مادری فرزندش را شیر نمی‌داد و هیچ باغبانی نهالی نمی‌کاشت." یعنی حرکت‌های انسانی مفهومی نداشت. جنبه مثبت آرزو، که از آن به [[امید]] نیز تعبیر می‌شود، امری بسیار سازنده، مفید و [[پسندیده]] است. اما اگر [[اراده]] [[انسان]] بر انجام کارهای دنیوی و بهره بردن از خوشی‌های زندگی به خیال [[عمر طولانی]] معطوف شود، توجه [[انسان]] غرق در [[امور دنیوی]] می‌گرداند و در نتیجه [[فکر]] و [[اندیشه]] [[انسان]] را از اصل و [[هدف آفرینش]] که رسیدن به کمال مطلق است، بازمی‌دارد. در [[فرهنگ]] [[دین]] از این امر تعبیر به "آرزوی دراز" یا "طول امل" شده است که آن‌را امری نکوهیده برشمرده‌اند. [[امام علی]] {{ع}} آرزوی دراز را [[نکوهش]] کرده و در ۱۶ مورد با تعابیر گوناگون در [[نهج البلاغه]] از آن یاد می‌کند و مردمان را متوجه دوری از آرزوهای دراز و دست نیافتنی می‌کند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 45- 46.</ref>.
* امل و آرزو از ویژگی‌های [[انسان]] است. آرزو به معنای میل و [[اشتیاق]] برای رسیدن به مقصودی در آینده است. وجود آرزو و [[امید]]، انگیزه حرکت و [[تلاش]] [[انسان‌ها]] به‌سوی آینده را شکل می‌دهد. [[پیامبر]] {{صل}} در کلامی [[امید]] به آینده و آرزو را مایه [[رحمت]] برای امّت خود می‌داند و می‌فرماید: "اگر [[نور]] [[امید]] نبود، هیچ مادری فرزندش را شیر نمی‌داد و هیچ باغبانی نهالی نمی‌کاشت." یعنی حرکت‌های انسانی مفهومی نداشت. جنبه مثبت آرزو، که از آن به [[امید]] نیز تعبیر می‌شود، امری بسیار سازنده، مفید و [[پسندیده]] است. اما اگر [[اراده]] [[انسان]] بر انجام کارهای دنیوی و بهره بردن از خوشی‌های زندگی به خیال [[عمر طولانی]] معطوف شود، توجه [[انسان]] غرق در [[امور دنیوی]] می‌گرداند و در نتیجه [[فکر]] و [[اندیشه]] [[انسان]] را از اصل و [[هدف آفرینش]] که رسیدن به کمال مطلق است، بازمی‌دارد. در [[فرهنگ]] [[دین]] از این امر تعبیر به "آرزوی دراز" یا "طول امل" شده است که آن‌را امری نکوهیده برشمرده‌اند. [[امام علی]] {{ع}} آرزوی دراز را [[نکوهش]] کرده و در ۱۶ مورد با تعابیر گوناگون در [[نهج البلاغه]] از آن یاد می‌کند و مردمان را متوجه دوری از آرزوهای دراز و دست نیافتنی می‌کند<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 45- 46.</ref>.
* آرزوی دراز موجب [[فراموشی]] [[مرگ]] است<ref>نهج البلاغه، خطبه‌های ۲۸ و ۴۲</ref>؛ آرزوی دراز موجب [[غفلت]] و [[فراموشی]] است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۲</ref>؛ آرزوی دراز موجب دل‌بستگی به دنیاست<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۲۸</ref>؛ آرزوی دراز برآورده نمی‌شود<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۲۸</ref>؛ [[اندیشه]] را تباه می‌کند؛ موجب [[فراموشی]] [[یاد خدا]] می‌شود و [[انسان]] را [[فریب]] می‌دهد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۵</ref>؛ موجب زوال [[اخلاق]] است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۵</ref>؛ [[توبه]] را به تأخیر می‌اندازد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۸</ref>.[[امام]] {{ع}} در تعبیری آرزوی دراز را به سراب مانند کرده‌اند که بیننده‌اش را می‌فریبد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 46.</ref>.
* آرزوی دراز موجب [[فراموشی]] [[مرگ]] است<ref>نهج البلاغه، خطبه‌های ۲۸ و ۴۲</ref>؛ آرزوی دراز موجب [[غفلت]] و [[فراموشی]] است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۲</ref>؛ آرزوی دراز موجب دل‌بستگی به دنیاست<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۲۸</ref>؛ آرزوی دراز برآورده نمی‌شود<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۲۸</ref>؛ [[اندیشه]] را تباه می‌کند؛ موجب [[فراموشی]] [[یاد خدا]] می‌شود و [[انسان]] را [[فریب]] می‌دهد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۵</ref>؛ موجب زوال [[اخلاق]] است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۵</ref>؛ [[توبه]] را به تأخیر می‌اندازد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۸</ref>.[[امام]] {{ع}} در تعبیری آرزوی دراز را به سراب مانند کرده‌اند که بیننده‌اش را می‌فریبد<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 46.</ref>.
* دامنه آرزوهای [[آدمی]] هرگز محدود نمی‌شود و هرگاه به یکی از آرزوهایش برسد، [[آتش]] آرزوی دیگر در [[دل]] او زبانه می‌کشد و نیروهایش را برای وصول به آن [[بسیج]] می‌کند، بلکه گاه رسیدن به یک آرزو سبب دل‌بستگی به چند آرزوی دیگر می‌شود، زیرا معمولاً [[آرزوها]] به یکدیگر پیوند خورده‌اند. با توجه به این واقعیت‌ها، نه فرصتی برای او باقی می‌ماند و نه نیرو و امکانی تا به [[آخرت]] توجهی نشان دهد. از این‌رو گرچه آرزو و [[امید]] در حد معقول برای زندگی [[انسان]] امری مهم و مفید است، اما از آن‌جا که تن دادن به خواسته‌های [[نفس]] موجب آرزوهای دراز و دست‌نیافتنی و [[اسارت]] [[انسان]] در دام [[دنیا]] و [[دنیاطلبی]] می‌شود، [[امام]] {{ع}} [[انسان‌ها]] را از [[دل]] سپردن به آرزوهای دراز منع کرده‌اند و ضمن توجه‌دادنِ آنان به زمان حال در عبارتی می‌فرماید: به‌ راستی که [[عمر]] تو را در گرو اجل و آینده‌ات در گرو آرزوست، امّا هنگامی که در آن به سر می‌بری هنگام کار است (پس فرصت را از دست مده و کاری کن)<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 46.</ref>.
* دامنه آرزوهای [[آدمی]] هرگز محدود نمی‌شود و هرگاه به یکی از آرزوهایش برسد، [[آتش]] آرزوی دیگر در [[دل]] او زبانه می‌کشد و نیروهایش را برای وصول به آن [[بسیج]] می‌کند، بلکه گاه رسیدن به یک آرزو سبب دل‌بستگی به چند آرزوی دیگر می‌شود، زیرا معمولاً [[آرزوها]] به یکدیگر پیوند خورده‌اند. با توجه به این واقعیت‌ها، نه فرصتی برای او باقی می‌ماند و نه نیرو و امکانی تا به [[آخرت]] توجهی نشان دهد. از این‌رو گرچه آرزو و [[امید]] در حد معقول برای زندگی [[انسان]] امری مهم و مفید است، اما از آن‌جا که تن دادن به خواسته‌های [[نفس]] موجب آرزوهای دراز و دست‌نیافتنی و [[اسارت]] [[انسان]] در دام [[دنیا]] و [[دنیاطلبی]] می‌شود، [[امام]] {{ع}} [[انسان‌ها]] را از [[دل]] سپردن به آرزوهای دراز منع کرده‌اند و ضمن توجه‌دادنِ آنان به زمان حال در عبارتی می‌فرماید: به‌ راستی که [[عمر]] تو را در گرو اجل و آینده‌ات در گرو آرزوست، امّا هنگامی که در آن به سر می‌بری هنگام کار است (پس فرصت را از دست مده و کاری کن)<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 46.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۹ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۰۹

مقدمه

  • امل و آرزو از ویژگی‌های انسان است. آرزو به معنای میل و اشتیاق برای رسیدن به مقصودی در آینده است. وجود آرزو و امید، انگیزه حرکت و تلاش انسان‌ها به‌سوی آینده را شکل می‌دهد. پیامبر (ص) در کلامی امید به آینده و آرزو را مایه رحمت برای امّت خود می‌داند و می‌فرماید: "اگر نور امید نبود، هیچ مادری فرزندش را شیر نمی‌داد و هیچ باغبانی نهالی نمی‌کاشت." یعنی حرکت‌های انسانی مفهومی نداشت. جنبه مثبت آرزو، که از آن به امید نیز تعبیر می‌شود، امری بسیار سازنده، مفید و پسندیده است. اما اگر اراده انسان بر انجام کارهای دنیوی و بهره بردن از خوشی‌های زندگی به خیال عمر طولانی معطوف شود، توجه انسان غرق در امور دنیوی می‌گرداند و در نتیجه فکر و اندیشه انسان را از اصل و هدف آفرینش که رسیدن به کمال مطلق است، بازمی‌دارد. در فرهنگ دین از این امر تعبیر به "آرزوی دراز" یا "طول امل" شده است که آن‌را امری نکوهیده برشمرده‌اند. امام علی (ع) آرزوی دراز را نکوهش کرده و در ۱۶ مورد با تعابیر گوناگون در نهج البلاغه از آن یاد می‌کند و مردمان را متوجه دوری از آرزوهای دراز و دست نیافتنی می‌کند[۱].
  • آرزوی دراز موجب فراموشی مرگ است[۲]؛ آرزوی دراز موجب غفلت و فراموشی است[۳]؛ آرزوی دراز موجب دل‌بستگی به دنیاست[۴]؛ آرزوی دراز برآورده نمی‌شود[۵]؛ اندیشه را تباه می‌کند؛ موجب فراموشی یاد خدا می‌شود و انسان را فریب می‌دهد[۶]؛ موجب زوال اخلاق است[۷]؛ توبه را به تأخیر می‌اندازد[۸].امام (ع) در تعبیری آرزوی دراز را به سراب مانند کرده‌اند که بیننده‌اش را می‌فریبد[۹].
  • دامنه آرزوهای آدمی هرگز محدود نمی‌شود و هرگاه به یکی از آرزوهایش برسد، آتش آرزوی دیگر در دل او زبانه می‌کشد و نیروهایش را برای وصول به آن بسیج می‌کند، بلکه گاه رسیدن به یک آرزو سبب دل‌بستگی به چند آرزوی دیگر می‌شود، زیرا معمولاً آرزوها به یکدیگر پیوند خورده‌اند. با توجه به این واقعیت‌ها، نه فرصتی برای او باقی می‌ماند و نه نیرو و امکانی تا به آخرت توجهی نشان دهد. از این‌رو گرچه آرزو و امید در حد معقول برای زندگی انسان امری مهم و مفید است، اما از آن‌جا که تن دادن به خواسته‌های نفس موجب آرزوهای دراز و دست‌نیافتنی و اسارت انسان در دام دنیا و دنیاطلبی می‌شود، امام (ع) انسان‌ها را از دل سپردن به آرزوهای دراز منع کرده‌اند و ضمن توجه‌دادنِ آنان به زمان حال در عبارتی می‌فرماید: به‌ راستی که عمر تو را در گرو اجل و آینده‌ات در گرو آرزوست، امّا هنگامی که در آن به سر می‌بری هنگام کار است (پس فرصت را از دست مده و کاری کن)[۱۰].

منابع

پانویس

  1. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 45- 46.
  2. نهج البلاغه، خطبه‌های ۲۸ و ۴۲
  3. نهج البلاغه، خطبه ۱۳۲
  4. نهج البلاغه، حکمت ۲۲۸
  5. نهج البلاغه، حکمت ۲۲۸
  6. نهج البلاغه، خطبه ۸۵
  7. نهج البلاغه، حکمت ۳۵
  8. نهج البلاغه، خطبه ۲۸
  9. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 46.
  10. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 46.