ابوعمرو بن حفص مخزومی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'ابن ابی حاتم' به 'ابن ابیحاتم') |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
گفتهاند [[رسول خدا]] {{صل}} وی را با [[امام علی]] {{ع}} به [[یمن]] فرستاد. او همسرش را همان جا [[طلاق]] داد و خبر طلاقش را به اطلاع همسرش رساند و همانجا درگذشت<ref>ابن عبد البر، ج۴، ص۲۸۲؛ ابن اثیر، ج۶، ص۲۲۲.</ref>. به نظر عدهای، وی همسرش را طلاق داد و سپس به یمن رفت. از اینرو، چون درباره [[حقوق]] [[شرعی]] و نفقه او اختلاف شد، موضوع را از رسول خدا {{صل}} پرسیدند و آن [[حضرت]] به دلایلی، وی را مشمول [[نفقه]] و [[حق]] سکونت ندانست <ref>احمد بن حنبل، ج۶، ص۴۱۱؛ طبرانی، المعجم الاوسط، ج۷، ص۱۴۴.</ref>. این [[روایت]]، مورد استناد برخی [[فقها]] قرار گرفته است<ref>ر. ک: ابن حزم، محلی، ج۱۰، ص۲۴۹؛ نوری، ج۱۰، ص۹۵.</ref>. برخی گفتهاند وی از یمن بازگشت، در [[فتح]] [[شام]] حاضر شد و در [[مدینه]] سکونت گزید<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۲۳۹.</ref>. بر پایه روایتی، هنگامی که [[عمر]]، [[خالد بن ولید]] را [[عزل]] کرد، ابوعمرو بن حفص به عمر معترض شد و با [[درشتی]] با او سخن گفت<ref>بخاری، ص۵۴؛ دولابی، ج۱، ص۸۰؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۷۵ و ج۶، ص۲۲۲.</ref>. اگر چنین باشد، باید ابوعمرو تا [[زمان]] [[خلافت عمر]] زیسته باشد که اگرچه برخی نیز درگذشت او را در زمان عمر آوردهاند<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۲۲؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۲۳۹.</ref>، اما [[ابن حجر]]<ref>تقریب، ج۲، ص۴۵۴.</ref>، درگذشت او را در اواخر دوره [[رسول خدا]] {{صل}} در [[یمن]] صحیح دانسته است. ابن حجر<ref>تقریب، ج۲، ص۴۵۴.</ref>[[سخن]] کسانی که [[زندگی]] او را تا زمان خلافت عمر میدانند نمیپذیرد و [[روایت]] یاد شده و [[اعتراض]] به عمر را، درباره کسی دیگر میداند. از او نسلی در [[مکه]] باقی ماند. پسرش، [[عبدالله]]، پس از آنکه نزد [[یزید بن معاویه]] رفت و از هدایای او برخوردار شد، به مدینه بازگشت و با تشریح [[اوضاع نابسامان]] و [[فساد]] [[دستگاه خلافت]] [[یزید]]، نخستین کسی بود که یزید را [[خلع]] کرد و در [[واقعه حره]] کشته شد<ref>ابن عساکر، ج۲۷، ص۱۷.</ref>. | گفتهاند [[رسول خدا]] {{صل}} وی را با [[امام علی]] {{ع}} به [[یمن]] فرستاد. او همسرش را همان جا [[طلاق]] داد و خبر طلاقش را به اطلاع همسرش رساند و همانجا درگذشت<ref>ابن عبد البر، ج۴، ص۲۸۲؛ ابن اثیر، ج۶، ص۲۲۲.</ref>. به نظر عدهای، وی همسرش را طلاق داد و سپس به یمن رفت. از اینرو، چون درباره [[حقوق]] [[شرعی]] و نفقه او اختلاف شد، موضوع را از رسول خدا {{صل}} پرسیدند و آن [[حضرت]] به دلایلی، وی را مشمول [[نفقه]] و [[حق]] سکونت ندانست <ref>احمد بن حنبل، ج۶، ص۴۱۱؛ طبرانی، المعجم الاوسط، ج۷، ص۱۴۴.</ref>. این [[روایت]]، مورد استناد برخی [[فقها]] قرار گرفته است<ref>ر. ک: ابن حزم، محلی، ج۱۰، ص۲۴۹؛ نوری، ج۱۰، ص۹۵.</ref>. برخی گفتهاند وی از یمن بازگشت، در [[فتح]] [[شام]] حاضر شد و در [[مدینه]] سکونت گزید<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۲۳۹.</ref>. بر پایه روایتی، هنگامی که [[عمر]]، [[خالد بن ولید]] را [[عزل]] کرد، ابوعمرو بن حفص به عمر معترض شد و با [[درشتی]] با او سخن گفت<ref>بخاری، ص۵۴؛ دولابی، ج۱، ص۸۰؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۷۵ و ج۶، ص۲۲۲.</ref>. اگر چنین باشد، باید ابوعمرو تا [[زمان]] [[خلافت عمر]] زیسته باشد که اگرچه برخی نیز درگذشت او را در زمان عمر آوردهاند<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۲۲؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۲۳۹.</ref>، اما [[ابن حجر]]<ref>تقریب، ج۲، ص۴۵۴.</ref>، درگذشت او را در اواخر دوره [[رسول خدا]] {{صل}} در [[یمن]] صحیح دانسته است. ابن حجر<ref>تقریب، ج۲، ص۴۵۴.</ref>[[سخن]] کسانی که [[زندگی]] او را تا زمان خلافت عمر میدانند نمیپذیرد و [[روایت]] یاد شده و [[اعتراض]] به عمر را، درباره کسی دیگر میداند. از او نسلی در [[مکه]] باقی ماند. پسرش، [[عبدالله]]، پس از آنکه نزد [[یزید بن معاویه]] رفت و از هدایای او برخوردار شد، به مدینه بازگشت و با تشریح [[اوضاع نابسامان]] و [[فساد]] [[دستگاه خلافت]] [[یزید]]، نخستین کسی بود که یزید را [[خلع]] کرد و در [[واقعه حره]] کشته شد<ref>ابن عساکر، ج۲۷، ص۱۷.</ref>. | ||
برخی گفتهاند وی از رسول خدا {{صل}} روایت نقل کرده<ref>ابن | برخی گفتهاند وی از رسول خدا {{صل}} روایت نقل کرده<ref>ابن ابیحاتم، ج۹، ص۴۰۹.</ref> و او را در شمار کسانی آوردهاند که یک روایت از آن [[حضرت]] نقل کرده است<ref>ابن حزم، اسماء الصحابه الرواه، ص۴۹۷.</ref>. گفتهاند [[شعبی]] از وی روایت شنیده است<ref>ابن اثیر، ج۷، ص۲۲۴.</ref>. | ||
روایتی که از او نقل کردهاند و [[شهرت]] دارد، [[سه طلاقه کردن]] همسرش و [[حکم]] رسول خدا {{صل}} درباره [[نفقه]] و عده اوست<ref>ر. ک: عبد الرزاق صنعانی، ج۷، ص۲۲؛ احمد بن حنبل، ج۶، ص۴۱۱؛ نسائی، ج۶، ص۲۱۰؛ طبرانی، معجم الکبیر، ج۲۴، ص۳۷۳ و ۳۸۳.</ref><ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوعمرو بن حفص مخزومی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۴۵۳.</ref> | روایتی که از او نقل کردهاند و [[شهرت]] دارد، [[سه طلاقه کردن]] همسرش و [[حکم]] رسول خدا {{صل}} درباره [[نفقه]] و عده اوست<ref>ر. ک: عبد الرزاق صنعانی، ج۷، ص۲۲؛ احمد بن حنبل، ج۶، ص۴۱۱؛ نسائی، ج۶، ص۲۱۰؛ طبرانی، معجم الکبیر، ج۲۴، ص۳۷۳ و ۳۸۳.</ref><ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوعمرو بن حفص مخزومی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۴۵۳.</ref> |
نسخهٔ ۳۰ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۲۳:۵۹
مقدمه
نام وی را به اختلاف عبدالحمید[۱] حفص بن المغیره [۲] و احمد[۳] آوردهاند. کنیه وی را نیز ابوحفص بن المغیره، ابوعمرو بن حفص بن عمرو[۴]، ابو حفص بن عمرو بن مغیره[۵]، ابواحمد[۶]، ابوعمرو بن حفص بن مغیره[۷] و ابوعمرو[۸] گفتهاند. این تعدد در نام و کنیه، حاکی از آن است که قطعاً در برخی از موارد، افتادگی با افزایش نام یا کلماتی چون "ابن" یا "ابو" وجود دارد. به هر حال وی به ابوعمرو مشهور است[۹] و برخی نام او را همان کنیهاش، ابوعمرو دانستهاند [۱۰]. وی پسر عموی خالد بن ولید، ابوجهل و خیثمه دختر هاشم بن مغیره، مادر عمر بن الخطاب[۱۱]، و همسر فاطمه دختر قیس، خواهر ضحاک بن قیس فهری بود[۱۲].
گفتهاند رسول خدا (ص) وی را با امام علی (ع) به یمن فرستاد. او همسرش را همان جا طلاق داد و خبر طلاقش را به اطلاع همسرش رساند و همانجا درگذشت[۱۳]. به نظر عدهای، وی همسرش را طلاق داد و سپس به یمن رفت. از اینرو، چون درباره حقوق شرعی و نفقه او اختلاف شد، موضوع را از رسول خدا (ص) پرسیدند و آن حضرت به دلایلی، وی را مشمول نفقه و حق سکونت ندانست [۱۴]. این روایت، مورد استناد برخی فقها قرار گرفته است[۱۵]. برخی گفتهاند وی از یمن بازگشت، در فتح شام حاضر شد و در مدینه سکونت گزید[۱۶]. بر پایه روایتی، هنگامی که عمر، خالد بن ولید را عزل کرد، ابوعمرو بن حفص به عمر معترض شد و با درشتی با او سخن گفت[۱۷]. اگر چنین باشد، باید ابوعمرو تا زمان خلافت عمر زیسته باشد که اگرچه برخی نیز درگذشت او را در زمان عمر آوردهاند[۱۸]، اما ابن حجر[۱۹]، درگذشت او را در اواخر دوره رسول خدا (ص) در یمن صحیح دانسته است. ابن حجر[۲۰]سخن کسانی که زندگی او را تا زمان خلافت عمر میدانند نمیپذیرد و روایت یاد شده و اعتراض به عمر را، درباره کسی دیگر میداند. از او نسلی در مکه باقی ماند. پسرش، عبدالله، پس از آنکه نزد یزید بن معاویه رفت و از هدایای او برخوردار شد، به مدینه بازگشت و با تشریح اوضاع نابسامان و فساد دستگاه خلافت یزید، نخستین کسی بود که یزید را خلع کرد و در واقعه حره کشته شد[۲۱].
برخی گفتهاند وی از رسول خدا (ص) روایت نقل کرده[۲۲] و او را در شمار کسانی آوردهاند که یک روایت از آن حضرت نقل کرده است[۲۳]. گفتهاند شعبی از وی روایت شنیده است[۲۴].
روایتی که از او نقل کردهاند و شهرت دارد، سه طلاقه کردن همسرش و حکم رسول خدا (ص) درباره نفقه و عده اوست[۲۵][۲۶]
منابع
پانویس
- ↑ أبونعیم، ج۵، ص۲۹۵۹؛ ابن عبد البر، ج۴، ص۲۸۲.
- ↑ ابن اثیر، ج۲، ص۴۴.
- ↑ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۲۳۹.
- ↑ ابونعیم، ج۱، ص۲۱۳؛ ابن اثیر، ج۶، ص۲۲۱.
- ↑ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۳۳۹.
- ↑ ابن اثیر، ج۲، ص۴۴.
- ↑ بخاری، ص۵۴؛ دولابی، ج۱، ص۸۰؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۷۵.
- ↑ بخاری، ص۵۴؛ دولابی، ج۱، ص۸۰؛ ابن اثیر، ج۲، ص۴۴.
- ↑ ذهبی، ج۱، ص۹؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۱۸۵.
- ↑ ابن اثیر، ج۶، ص۲۲۲؛ ابن حجر، تهذیب، ج۱۲، ص۱۷۷.
- ↑ ابن اثیر، ج۱، ص۱۷۵؛ فاسی، ج۳، ص۲۱.
- ↑ ابن اثیر، ج۷، ص۲۲۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۱۸۶.
- ↑ ابن عبد البر، ج۴، ص۲۸۲؛ ابن اثیر، ج۶، ص۲۲۲.
- ↑ احمد بن حنبل، ج۶، ص۴۱۱؛ طبرانی، المعجم الاوسط، ج۷، ص۱۴۴.
- ↑ ر. ک: ابن حزم، محلی، ج۱۰، ص۲۴۹؛ نوری، ج۱۰، ص۹۵.
- ↑ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۲۳۹.
- ↑ بخاری، ص۵۴؛ دولابی، ج۱، ص۸۰؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۷۵ و ج۶، ص۲۲۲.
- ↑ ابن اثیر، ج۶، ص۲۲۲؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۲۳۹.
- ↑ تقریب، ج۲، ص۴۵۴.
- ↑ تقریب، ج۲، ص۴۵۴.
- ↑ ابن عساکر، ج۲۷، ص۱۷.
- ↑ ابن ابیحاتم، ج۹، ص۴۰۹.
- ↑ ابن حزم، اسماء الصحابه الرواه، ص۴۹۷.
- ↑ ابن اثیر، ج۷، ص۲۲۴.
- ↑ ر. ک: عبد الرزاق صنعانی، ج۷، ص۲۲؛ احمد بن حنبل، ج۶، ص۴۱۱؛ نسائی، ج۶، ص۲۱۰؛ طبرانی، معجم الکبیر، ج۲۴، ص۳۷۳ و ۳۸۳.
- ↑ خانجانی، قاسم، مقاله «ابوعمرو بن حفص مخزومی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۴۵۳.