حجاج بن عبدالله نصری: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۲: خط ۲:
| موضوع مرتبط = صحابه
| موضوع مرتبط = صحابه
| عنوان مدخل  = حجاج بن عبدالله نصری
| عنوان مدخل  = حجاج بن عبدالله نصری
| مداخل مرتبط = [[حجاج بن عبدالله نصری در تاریخ اسلامی]]
| مداخل مرتبط =  
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
== آشنایی اجمالی ==
== آشنایی اجمالی ==
'''حجاج بن عبدالله نصری''' از [[بنی نصر بن معاویه]]، از [[قبیله هوازن]] است<ref>سمعانی، الانساب، ج۵، ص۴۹۴.</ref>. [[ابن ابی حاتم]]<ref>ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۳، ص۱۶۳.</ref> با دو انتساب «نصری» و «ثمالی» از او یاد کرده که انتساب «ثمالی» درباره او صحیح نیست و منشأ [[اشتباه]]، آمیخته شدن اطلاعات مربوط به او با «[[حجاج بن عبدالله ثمالی]]» [[صحابی]] است<ref>بنگرید: مدخل حجاج بن عامر ثمالی.</ref>. نام [[پدر]] «[[حجاج نصری]]» را «سهیل» نیز گفته‌اند<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۹۷.</ref> که آشکار نیست با چه عنوان دیگری آمیخته شده است.
'''حجاج بن عبدالله نصری''' از [[بنی نصر بن معاویه]]، از [[قبیله هوازن]] است<ref>سمعانی، الانساب، ج۵، ص۴۹۴.</ref>. [[ابن ابی حاتم]]<ref>ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۳، ص۱۶۳.</ref> با دو انتساب «نصری» و «ثمالی» از او یاد کرده که انتساب «ثمالی» درباره او صحیح نیست و منشأ [[اشتباه]]، آمیخته شدن اطلاعات مربوط به او با «[[حجاج بن عبدالله ثمالی]]» [[صحابی]] است. نام [[پدر]] «حجاج نصری» را «سهیل» نیز گفته‌اند<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۹۷.</ref> که آشکار نیست با چه عنوان دیگری آمیخته شده است.


در صحابی بودن حجاج [[اختلاف]] است و [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۲۸.</ref>اختلاف آرا در این زمینه را گرد آورده است. براساس دسته‌ای از آرا وی صحابی است. چنان که [[احمد بن عیسی]] در [[تاریخ الحمصیین]] گفته که وی [[پیامبر]] {{صل}} را دیده است و مطین <ref>محمد بن عبدالله حضرمی، م۲۹۷ و مؤلف کتاب الوحدان.</ref>، و برخی دیگر وی را صحابی دانسته‌اند<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۲۸.</ref>. [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۷۳۳.</ref> نیز نام او را در [[معرفة الصحابه]] آورده است. در برابر این دسته، گروهی دیگر وی را صحابی نمی‌دانند. [[ابن ابی حاتم]]<ref>ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۳، ص۱۶۳.</ref> که تفاوتی میان دو «حجاج بن عبدالله» یکی نصری و دیگر ثمالی نمی‌بیند، در جایی وی را صحابی ندانسته و می‌نویسد: چون از [[ابوزرعه]] درباره صحابی بودن حجاج [[سؤال]] شد، گفت که او را نمی‌شناسد<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۹۰.</ref> و در جایی دیگر، در شرح حال «نفیر بن [[مجیب]] شامی»<ref>ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۸، ص۵۰۴.</ref> گفته است حجاج بن عبدالله ثمالی صحابی است<ref>ر. ک: ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۲۸.</ref>. پیداست که این اظهار نظر درباره «حجاج بن عبدالله ثمالی» که صحابی است و از نفیر بن مجیب [[روایت]] [[نقل]] می‌کند، [[صادق]] است، نه «حجاج بن عبدالله نصری» که در صحابی بودن وی [[تردید]] است بر همین اساس، [[ابن حبان]] نیز یک بار در [[صحابه]] و بار دیگر در [[تابعین]] از او یاد کرده است<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۲۸.</ref> که این [[آشفتگی]] به [[دلیل]] تمایز ندادن میان دو «[[حجاج بن عبدالله]]» است، از «حجاج بن عبدالله نصری» که در [[صحابی]] بودنش [[تردید]] است، [[مکحول شامی]]<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۹۷.</ref> و [[ابوسلام اسود]] [[روایت]] [[نقل]] کرده‌اند<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۲۸.</ref>. [[حدیث]] منقول از او در باب [[غنایم]] است<ref>ر. ک: ابن ابی شیبه، ج۸، ص۵۱۹؛ ابن ابی عاصم، الآحاد و المثانی، ج۳، ص۱۱۶؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۲۲۲؛ بغوی، معجم الصحابه، ج۲، ص۱۷۹.</ref>. براساس آن [[رسول خدا]] {{صل}} سهم [[غنیمت]] و تفاوت [[میزان]] غنیمت سهم بران را [[تأیید]] کرده است.<ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۳ (کتاب)|مقاله «حجاج بن عبدالله نصری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۳، ص۴-۵.</ref>.
در صحابی بودن حجاج [[اختلاف]] است و [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۲۸.</ref>اختلاف آرا در این زمینه را گرد آورده است. براساس دسته‌ای از آرا وی صحابی است. چنان که [[احمد بن عیسی]] در [[تاریخ الحمصیین]] گفته که وی [[پیامبر]] {{صل}} را دیده است و مطین <ref>محمد بن عبدالله حضرمی، م۲۹۷ و مؤلف کتاب الوحدان.</ref>، و برخی دیگر وی را صحابی دانسته‌اند <ref>ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۲۸.</ref>. [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۷۳۳.</ref> نیز نام او را در [[معرفة الصحابه]] آورده است. در برابر این دسته، گروهی دیگر وی را صحابی نمی‌دانند. [[ابن ابی حاتم]]<ref>ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۳، ص۱۶۳.</ref> که تفاوتی میان دو «حجاج بن عبدالله» یکی نصری و دیگر ثمالی نمی‌بیند، در جایی وی را صحابی ندانسته و می‌نویسد: چون از [[ابوزرعه]] درباره صحابی بودن حجاج [[سؤال]] شد، گفت که او را نمی‌شناسد<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۹۰.</ref> و در جایی دیگر، در شرح حال «نفیر بن [[مجیب]] شامی»<ref>ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۸، ص۵۰۴.</ref> گفته است حجاج بن عبدالله ثمالی صحابی است<ref>ر. ک: ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۲۸.</ref>. پیداست که این اظهار نظر درباره «حجاج بن عبدالله ثمالی» که صحابی است و از نفیر بن مجیب [[روایت]] [[نقل]] می‌کند، [[صادق]] است، نه «حجاج بن عبدالله نصری» که در صحابی بودن وی [[تردید]] است بر همین اساس، [[ابن حبان]] نیز یک بار در [[صحابه]] و بار دیگر در [[تابعین]] از او یاد کرده است<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۲۸.</ref> که این [[آشفتگی]] به [[دلیل]] تمایز ندادن میان دو «[[حجاج بن عبدالله]]» است، از «حجاج بن عبدالله نصری» که در [[صحابی]] بودنش [[تردید]] است، [[مکحول شامی]]<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۹۷.</ref> و [[ابوسلام اسود]] [[روایت]] [[نقل]] کرده‌اند<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۲۸.</ref>. [[حدیث]] منقول از او در باب [[غنایم]] است<ref>ر. ک: ابن ابی شیبه، ج۸، ص۵۱۹؛ ابن ابی عاصم، الآحاد و المثانی، ج۳، ص۱۱۶؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۲۲۲؛ بغوی، معجم الصحابه، ج۲، ص۱۷۹.</ref>. براساس آن [[رسول خدا]] {{صل}} سهم [[غنیمت]] و تفاوت [[میزان]] غنیمت سهم بران را [[تأیید]] کرده است.<ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۳ (کتاب)|مقاله «حجاج بن عبدالله نصری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۳، ص۴-۵.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل‌های وابسته}}
{{مدخل‌های وابسته}}
* [[هوازن]] (قبیله)
* [[هوازن]] (قبیله)
*[[بنی نصر بن معاویه]] (قبیله)
{{پایان مدخل‌های وابسته}}
{{پایان مدخل‌های وابسته}}



نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۵۰

آشنایی اجمالی

حجاج بن عبدالله نصری از بنی نصر بن معاویه، از قبیله هوازن است[۱]. ابن ابی حاتم[۲] با دو انتساب «نصری» و «ثمالی» از او یاد کرده که انتساب «ثمالی» درباره او صحیح نیست و منشأ اشتباه، آمیخته شدن اطلاعات مربوط به او با «حجاج بن عبدالله ثمالی» صحابی است. نام پدر «حجاج نصری» را «سهیل» نیز گفته‌اند[۳] که آشکار نیست با چه عنوان دیگری آمیخته شده است.

در صحابی بودن حجاج اختلاف است و ابن حجر[۴]اختلاف آرا در این زمینه را گرد آورده است. براساس دسته‌ای از آرا وی صحابی است. چنان که احمد بن عیسی در تاریخ الحمصیین گفته که وی پیامبر (ص) را دیده است و مطین [۵]، و برخی دیگر وی را صحابی دانسته‌اند [۶]. ابونعیم[۷] نیز نام او را در معرفة الصحابه آورده است. در برابر این دسته، گروهی دیگر وی را صحابی نمی‌دانند. ابن ابی حاتم[۸] که تفاوتی میان دو «حجاج بن عبدالله» یکی نصری و دیگر ثمالی نمی‌بیند، در جایی وی را صحابی ندانسته و می‌نویسد: چون از ابوزرعه درباره صحابی بودن حجاج سؤال شد، گفت که او را نمی‌شناسد[۹] و در جایی دیگر، در شرح حال «نفیر بن مجیب شامی»[۱۰] گفته است حجاج بن عبدالله ثمالی صحابی است[۱۱]. پیداست که این اظهار نظر درباره «حجاج بن عبدالله ثمالی» که صحابی است و از نفیر بن مجیب روایت نقل می‌کند، صادق است، نه «حجاج بن عبدالله نصری» که در صحابی بودن وی تردید است بر همین اساس، ابن حبان نیز یک بار در صحابه و بار دیگر در تابعین از او یاد کرده است[۱۲] که این آشفتگی به دلیل تمایز ندادن میان دو «حجاج بن عبدالله» است، از «حجاج بن عبدالله نصری» که در صحابی بودنش تردید است، مکحول شامی[۱۳] و ابوسلام اسود روایت نقل کرده‌اند[۱۴]. حدیث منقول از او در باب غنایم است[۱۵]. براساس آن رسول خدا (ص) سهم غنیمت و تفاوت میزان غنیمت سهم بران را تأیید کرده است.[۱۶].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. سمعانی، الانساب، ج۵، ص۴۹۴.
  2. ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۳، ص۱۶۳.
  3. ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۹۷.
  4. ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۲۸.
  5. محمد بن عبدالله حضرمی، م۲۹۷ و مؤلف کتاب الوحدان.
  6. ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۲۸.
  7. ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۷۳۳.
  8. ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۳، ص۱۶۳.
  9. ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۹۰.
  10. ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۸، ص۵۰۴.
  11. ر. ک: ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۲۸.
  12. ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۲۸.
  13. ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۹۷.
  14. ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۲۸.
  15. ر. ک: ابن ابی شیبه، ج۸، ص۵۱۹؛ ابن ابی عاصم، الآحاد و المثانی، ج۳، ص۱۱۶؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۲۲۲؛ بغوی، معجم الصحابه، ج۲، ص۱۷۹.
  16. داداش‌نژاد، منصور، مقاله «حجاج بن عبدالله نصری»، دانشنامه سیره نبوی ج۳، ص۴-۵.